احکام وحقوق/شبهه50

به فرض که نماز یک نماد اسلامی است و باید متحدالشکل باشد، چرا باید ادعیه را به عربی بخوانیم در حالی که معنایش را نمی‌دانیم؟

حکمت به عربی خواندن نماز صرفاً متحد الشکل بودن نیست، بلکه حکمت‌های بسیاری دارد که از جمله آنها سخن گفتن با خدا، به کامل‌ترین کلام است و کامل‌ترین کلام نیز کلام خداست. و البته عربی خواندن در تمامی فرازهای نماز وجوب ندارد. مثلاً در قنوت می‌توان به فارسی یا انگلیسی یا ... دعا نمود. در خصوص ضرورت عربی خواندن نماز پیش از این مطالب مبسوطی درج شده است  که با درج کلمات مرتبطی در بخش جستجو در اختیار قرار می‌گیرد.
در خصوص دعا نیز لازم است به چند نکته توجه شود:
الف – هیچ اجباری به عربی خواندن دعا وجود ندارد. می‌توانید به فارسی یا زبان دیگری بخوانید.
ب – چرا باید چون متن اصلی عربی بوده، به خود القا کنیم که هیچ معنایش را نمی‌دانیم، کافی است یک بار معنایش را بخوانیم تا بدانیم. آیا غیر از این است که اگر بخواهیم دعایی را به فارسی بخوانیم، بالاجبار به معنا و ترجمه فارسی آن دقت می‌کنیم؟ چرا یک زبان (مثل عربی) را در مقابل یک معنا (مثل جهل) قرار دهیم؟ چه کسی گفته بر اساس جهل‌مان سخن بگوییم؟ پس اگر به فارسی هم بخوانیم و معنایش را ندانیم نیز صحیح نیست، لذا خوب است به معنایش توجه کنیم. همیشه لازم است انسان بداند و بفهمد که چه می‌گوید؟
ج – البته معمولاً ترجمه از هیچ زبانی و به ویژه عربی به زبانی دیگر، حاوی تمامی مفاهیم مربوطه نمی‌باشد. چنان چه بیان شد، هنوز یک ترجمه درست برای «بسم الله الرحمن الرحیم» ارائه نشده است. چه رسد به سایر آیات قرآن کریم یا فرازهای دعاهای مأثوره از اهل عصمت علیهم‌السلام.
به عنوان مثال: در دعای کمیل می‌خوانید: «اللهم اغفر لی الذنوب التی ...» و ترجمه می‌شود به: خدایا ببخش آن دسته از گناهان من را که ...، و ای ترجمه سبب پیدایش شبهه‌ای می‌گردد که مگر ایشان گناه داشته است؟ در حالی که معنای «ذنب» گناه نیست، بلکه هر سابقه‌ای است که به انسان بچسبد، مثل تهمت و یا تحقیر دیگران. مثل این که به پیامبر اکرم (ص) [العیاذ بالله] شاعر، مجنون و حتی دروغ گو می‌گفتند، و خداوند در مقابل فتح مکه را به ایشان داد تا بدینوسیله «ذنوب» گذشته و آینده از ایشان برطرف گردد. حال این معانی چطور در ترجمه می‌تواند منتقل و بیان گردد؟
د – یک نکته مهم در رشد، تکامل و تعالی نیز اتصاف انسان به صفات عالی است. به عنوان مثال مهم است که چشم انسان از چه منظری می‌بیند؟ آیا چشم شیطان است یا عین الله؟ و آیا دستش یدالله است یا بازوی شیطان و...، همین طور مهم است که چه کلامی از دل و نیز از گلو، دهان و زبان انسان بیرون آمده و جاری می‌شود؟ آیا عین کلام خدا و رسول و معصوم (ع) است؟ یا همان کلام با معانی و مفاهیم ترجمه شده است؟ البته آن هم قبول است، اما در عین کلام نور دیگری وجود دارد. بالاخره فرق است میان بیانی که با کلام حضرت امیرالمؤمنین، یا امام سجاد یا امام صادق و ... علیهم السلام خدا را می‌خواند، و با با کلام خودش؟ بدیهی است که آن کلام، کلام والاست و اتصاف به صفات عالی موجب رشد بیشتر می‌شود.

x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات احکامی و حقوقی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved