تقليد يعني کنار گذاشتن تعقل، تفکر و منطق
و يعني تعطيل علم و دانش! حال اگر تقليد مانع رشد عقل و سبب
عقبافتادگي است، پس چرا در شيعه تقليد واجب است واساساً چرا بايد در
انتخاب دین و عمل به آن تقليد کنيم؟!
بدیهی است دین و مذهبی که مکرر امر به تعقل،
تفکر، تدبر و نیز تعلیم و تعلم مینماید و در حد والایی برای علم ارزش قائل
است، هیچگاه انسان را به تقلید بیمنطق دعوت نمینماید.
تقلید در احکام با انتخاب دین و عمل به احکام آن کاملاً متفاوت است.
انتخاب دین امریست که باید از روی دلیل و منطق صورت پذیرد و به هیچ وجه
تقلیدی نیست. لذا در اولین بند هر رسالهای قید شده که «اصول دین» تحقیقی
است و نه تقلیدی و مسلمان باید به اصول دین خود یقین داشته باشد.یعنی باید
اعتقاد او به توحید، نبوت ... معاد، از روی دلیل باشد و نه از روی تقلید
کور از مجتهد یا والدین یا جامعه و ... .
اما مقولهی احکام متفاوت است. البته تقلید در احکام نیز بر همه واجب نیست.
شما میتوانید که علوم اسلامی و فقه را تحصیل نموده و در این رشته متخصص و
مجتهد شوید. در این صورت نه تنها تقلید بر شما واجب نیست، بلکه اساساً جایز
نیست. و یا میتوانید عمل به احتیاط نمایید. اما اگر هیچ کدام میسر نشد،
تقلید از مجتهد، عملی کاملاً منطقی و عاقلانه و از روی اراده و مبتنی بر
علم است.
آن تقلیدی که مانع رشد عقل و سبب عقبافتادگی انسان میگردد، تقلید کور و
بیمنطق است که در واقع یک نوع ادا درآوردن است. اما تقلید در احکام، مثل
رجوع به پزشک متخصص و تقلید از احکام او میباشد که به صورت شفاهی و یا
کتبی (نسخه) ارائه مینماید. مثلاً میگوید: سرخکردنی نخور و یا دارویی
را در نسخه تجویز میکند که بخور. آیا هیچ موقع چنین سؤالی به ذهن خطور
مینماید که چرا باید به دکتر مراجعه کنیم؟!
مجتهد، مانند پزشکی است که در یک رشتهی خاص متخصص شده است و او شخصی است
که احکام را از روی دلیل به دست آورده است (نه تقلید از مجتهد دیگر). بدیهی
است که رسیدن به این مرحله مستلزم تحصیل علوم در این رشته است و چون همگان
نمیتوانند در یک رشتهی معین تحصیل نموده و متخصص گردند. پس ناچارند در
امور تخصصی به متخصص مراجعه نمایند.
به عنوان مثال: شما برای حفظ سلامت خود، بدون تقلید از دیگران و از روی
تعقل، به اصولی دست یافتهاید. مثل این که: سلامتی برای تداوم بقا ضرورت
دارد. بیماریهای متفاوت و هجوم ویروسها نیز وجود دارد. پس باید برای
جلوگیری از بیماری و یا معالجهی آن باید به هنگام ابتلا، دستورات پزشکی را
رعایت شود. پس یا باید پزشک بود و یا باید به او مراجعه نمود و از دستورات
وی پیروی نمود.
بخش اول «ضرورت سلامتی برای تداوم بقا و ضرورت رجوع به متخصص» که همان اصول
است، کاملاً عقلانی است و تقلید در فهم آنها معنایی ندارد، اما در بخش دوم
که دستیابی به احکام است «یا تحصیل علم و اخذ تخصص» لازم میآید و یا رجوع
به متخصص. که به آن تقلید میگوییم.
x-shobhe.com