بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram
 
آیت الله سید محمد باقر حکیم

 

شهيد سيد محمد باقر حكيم در 25 جمادي الأول سال 1358هـ. مصادف با 1939م. درنجف اشرف از خانداني علمي به دنيا آمد كه آوازه اش از نيمه دوم قرن چهارم هجري به گوش همگان رسيد. از اين خاندان، علماي بنامي در طب، اخلاق، فقه، و اصول مطرح شدند. شهيد حكيم به عنوان فرزند پنجم در كنار نه برادر ديگرش زير سايه مرجعيت پدرش حضرت آيت الله العظمى سيد محسن حكيم (قدس سره) رشد افت، و از همان كودكي از چشمه زلال تقوى، جهاد، صبر، ايستادگي وفداكاري نوشيد.

حيات علمي

شهيد حكيم در ابتدا وارد مكتبخانه شد، سپس در دبستان «منتدي النشر» مشغول تحصيل شد. اما پيش از اتمام تحصيلات ابتدايى، آن را رها كرد و در تاريخ 1951م. مشغول تحصيل علوم حوزوى شد. او مقدمات و سطوح را نزد برجسته ترين علما و اساتيد حوزه علميه نجف چون آيت الله سيد محمد سعيد حكيم و آيت الله سيد وسف حكيم فراگرفت.پس از گذراندن اين مرحله در درس خارج فقه واصول مراجع بزرگي چون آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خوئي (قدس سره) و آيت الله العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر (قدس سره) شركت كرد و مدت زيادي در درس اين دو عالم بزرگ حضور داشت. هر دوي اين بزرگان به خاطر ويژگيهاي شخصي اش اهميت و ارزش ويژه اي برايش قائل بودند.

شهيد حكيم از همان دوران كودكي اش به نبوغ علمي و تواناييهاي بالاي ذهني شناخته شد و احترام و تقدير بزرگان و علما و اقشار علمي را به خود جلب كرد واز اين رو در ابتداي جواني درسال 1964م. درجه اجتهاد در علوم فقه و اصول و علوم قرآن را از مرجع بزرگ آيت الله العظمي شيخ مرتضي آل اسين دريافت نمود. پس از اين كه شهيد حكيم به درجه بالايي از علم رسيد، تدريس درس خارج فقه و اصول را با حلقه درسي در مسجد هندي در نجف اشرف آغاز كرد و از همان هنگام به قوت دليل و عمق استدلال ودقت بحث ونظر شناخته شد.پس ازمدتى، چندي از علما زيردست او تربيت شدند كه در جاهاي مختلف جهان اسلام، جا گرفتند.ازجمله آنها مي توان از برادرشان شهيد سيد عبد الصاحب حكيم و علامه شهيد سيد عباس موسوي دبير كل سابق حزب الله لبنان نام برد . همچنين ايشان برفراگرفتن فقه و اصول بسنده نكرد، بلكه برخي از دانش هاي روز را نيز فراگرفت تا در نتيجه آن بتواند با پيشرفتهاي روز در زمينه هاي مختلف همگام باشد . به گونه اي كه دبير كل حزب الله لبنان، سيد حسـن نصرالله (حفظه الله) او را «فقيهى فرزند دوران خود» برشمرد.

فعاليتهاي ايشان در ميدان توليد علم و انديشه

با اين كه شهيد حكيم در دوران دوري از وطن، بيشتر وقت خويش را در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي گذراند اما با اين حال انديشه او در نظريه هاي اسلامي همچنان چون چشمه پر آبي ميجوشيد و با اين كه بيشتر نوشته ها و گفته هاي ايشان تا كنون به چاپ نرسيده است. اما آن چه تا كنون از ايشان چاپ شده است بر اندوخته هاي بسيار و سرشار ايشان دلالت دارد. تا كنون پيش از61 كتاب و مقاله از ايشان چاپ شده است.

فعاليتهاي سياسي و جهادي ايشان

افزون بر محصولات علمي و نبوغ ايشان، شهيد حكيم نقش بسزايي در تثبيت و فعال كردن جنبشهاي اسلامي تحت عنوان مخالفت هاي سياسي داشتند. ايشان در كنار علماي بزرگي همچون انديشمند و متفكر اسلامي بزرگ و مرجع كبير آيت الله العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر (رضوان الله تعالي عليه) و شهيد سيد مهدي حكيم، سازمان سياسي اسلامي اي را پايه گذاري كردند كه بتواند در ميان مردم عراق نفوذ كرده وشناخت و آگاهي اسلامي آنها را بالا ببرد، تا همه مردم زير پرچم مرجعيت قيام كرده و حقوق و اصلاح جامعه خود را مطالبه كنند.اين تلاشها به تأسيس برخي از جنبشهاي اسلامي مانند جنبش «النهوض الإسلامي» و «جماعة العلما» انجاميد و از همان زمان آماج ضربه هاي بسيار شديد رژيم بعثي عراق قرارگرفت. در نتيجه تعداد بسياري از اعضاي اين جنبش اعدام و بسيار ديگري نيز تبعيد شدند. در سال 1977م. نجف اشرف و كربلا شاهد قيام مردمي گسترده اي شد كه به نام « انتفاضه صفر » معروف گشت.

رژيم رئيس وقت عراق احمد حسن البكر، با بي رحمي اين قيام را سركوب و بسياري را بازداشت كرد كه از جمله بازداشت شـدگان، شهيد حـكيم (قدس سره) بود. درسالهاي بعدى، حوادث با سرعت بيشتري كي پس ازديگري مي آمد، تا اينكه درسال 1357ش . ايران شاهد پيروزي نخستين انقلاب اسلامي درقرن معاصر بود. ودر همان سال صدام حسين جنايتكار نگونبخت پس از بركناري احمدحسن البكر به قدرت رسيد.يك سال بعد، مرجع و مجاهد شهيد، آيت الله سيد محمد باقر صدر (قدس سره) را به شهادت رساند وجنگي به مدت هشت سال را برجمهوري اسلامي ايران تحميل كرد . در اين ميان شهيد حكيم از بند آزاد شد و پس از اين كه رژيم، دستهاي خود را به خون پاك شهيد صدر (قدس سره) آلوده ساخت، شهيدحكيم تصميم خودرا بر ترك عراق گرفت و راهي ايران شد. اين سفر سرآغاز دوران جديدي ازجنبش اسلامي دركشورعراق را رقم زد.

هنگامي كه شهيد حكيم در اوائل سال 1980م. به ايران رسيد، به حضور بنيانگذار انقلاب اسلامى، حضرت امام خميني (قدس سره) شتافت و امام نيز از ايشان استقبال گرمي به عمل آورد و توجه بسياري به او كرد و او را تحت حمايت خود قرار داد. همچنين امام به او اطمينان داشت و به ويژه در مسائلي كه مربوط به عراق و مرجعيت ديني و حوزه علميه نجف اشرف بود، به او بسيار اعتماد مي نمود.

هنگامي كه شهيد حكيم در تهران مستقر شد، جمعيتي از رزمندگان عراقي در كنار منزلش تجمع كردند و ايشان از آنها استقبال كرد، و همان جا بود كه مبارزه همه جانبه را عليه رژيم صدام اعلام كرد. شهيد حكيم از همان لحظه شروع به بررسي اوضاع داخلي عراق و قرار دادن استراتژيهاي ثابت براي كار و دستيابي به راهكارهاي مناسب براي مبارزه نمود. همچنين ايشان سعي در بسيج كردن همه نيروهاي موجود در داخل و خارج عراق داشت تا آنها را به سوي تحمل مسئوليت و رويارويي با رژيم صدام سوق دهد.

ايشان در سراسر فعاليتهايـش بر ضرورت وحدت بين همه كساني كه براي اسلام فعاليت ميكنند تأكيد داشت و در راستاي تحقق اين هدف با تمام جناحهاي عراقي سياسي اسلامي جلسات گفتگو برقرار ميكرد، همچنين از راه اين گفتگوها سعي داشت مؤسسه سياسي اي را تأسيس كند تا فعاليتهاي اسلامي داخل عراق را رهبري كرده و مواضع سياسي آنها را هماهنگ نمايد.

سرانجام اين گفتگوها وفعاليت پيوسته و تلاش هاي بزرگ در اواخر 1982م. به تأسيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي در عراق انجاميد.در ابتداي كار ايشان بعنوان سخنگوي اين مجلس انتخاب شدند، و در سال 1986م. از سوي اعضاي مركزي به عنوان رئيس مجلس معرفي شدند، پس از اين كه مبارزه از مرحله سري بودن درآمد و شكل آشكاري به خودگرفت.شهيد حكيم بر آن شد كه نيروهايي را آماده وسازماندهي كند تا در برابر رژيم، اسلحه به دوش بگيرند. اين تلاشها به تشكيل «سپاه بدر» انجاميد و اين سپاه با عملياتي كه در داخل عراق، بويژه در منطقه «اهوار» در هنگام هشت سال دفاع مقدس انجام داد كه پس از قيام مردمي معروف به«انتفاضه شعبانيه»به شهرهاي مهم ديگري از عراق گسترش افت، با اين گونه عمليات نقش بسياري در متزلزل كردن استقرار رژيم داشت.

اما در زمينه فعاليتهاي سياسي بين المللى، شهيد حكيم در راستاي سرنگوني رژيم صدام ونجات دادن ملت عراق از اين محنت بزرگ، بسيار تلاش نمود. در تمام گفتگوهايش در ديدارهايي كه با سران ومسئولين برخي كشورها داشت، ا فعاليتهايي كه در چارچوب برخي سازمانهاي بين المللي چون سازمان ملل داشت، مسئله محنت و مصيبت مردم عراق، اساسي ترين محور سخن و فعاليتهاي ايشان به شمار ميرفت. واين فعاليتها تأثير بسياري در سرعت بخشيدن به سقوط صدام داشت.

فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي ايشان

شهيد حكيم فعاليتهاي اجتماعي را از ابتداي جواني خويش آغاز نمود.ويژگيهاي ذاتي اش ونسبتي كه با مرجع بزرگ حضرت آيت الله العظمي سيد محسن حكيم (قدس سره) داشت، براي او فرصت وسيعي را براي انجام فعاليتهاي اجتماعي در ميدانهاي مختلف ايجاد كرده بودند.

در زمينه فعاليتهاي اجتماعى، او ديدارهاي مستمري به شهرها و روستاهاي عراق داشت تا بر احوال مردم اطلاع پيدا كرده و راههاي تأثير گذار را در نشر فرهنگ و آگاهي در ميان آنان بيابد. چنانچه به هيئت ها و دسته هاي حسيني و تلاشهايي كه در راستاي پيشرفت محتوا و معنا و هماهنگ كردن آنها انجام ميگيرد، اهميت بسياري مي ورزيد. همچنين كتابخانه ها و تشكل هاي مردمى، جايگاه ويژه اي در اهتمام و توجه اين شهيد گرانقدر داشتند. تلاشهاي او در راستاي برگزاري همايشهاي مردمي دينى، سياسي و اعتقادي بسيار بزرگ و كم نظير بود. او اين همايشها را در راستاي اهداف و آرمانهاي اسلام بكار ميگرفت . اما در زمينه فعاليتهاي اجتماعى و انساني پس از هجرت به ايران، ايشان مؤسسه هايي را براي خدمات انساني وفرهنگي مانند امداد، آموزش، بهداشت، و جمع اسناد تأسيس نمودند. براي نونه ايشان مؤسسه هيد صدر (قدس سره) و درمانگاه هاي وابسته به آن را تأسيس نمودند. همچنين در امر ساخت و تأسيس دبستانها در شهرها و اردوگاه هايي كه مهاجرين عراقي در آن ساكن اند، همكاري نمودند. چه اين كه در زمينه تأسيس مدارس حوزوي و اعزام مبلغ و حمايت از جلسات حفظ و تلاوت قرآن و ساخت مساجد، حسينيه ها، ومراكز فرهنگى، نقشهاي بسزايي را ايفا نمودند.

ايشان در تأسيس دو مؤسسه جهاني اسلامي نيز نقش بسياري داشتند كه عبارتند از:

1.مجمع جهاني تقريب بين مذاهب اسلامي كه مقام رياست اين مجمع را درآن داشتند .

2.مجمع جهاني اهل بيت عليهم السلام كه مقام نائب رئيس اين مجمع را درآن به عهده گرفته بودند .

و هنگامي كه ملت عراق پس از حمله رژيم صدام به كويت با محاصره اقتصادي روبرو گرديد، شهيد حكيم حجم مصيبت و مشكلاتي كه مردم عراق با آن روبرو بودند را دريافت وپيامي را به همه عراقيهايي كه درخارج عراق حضور داشتند، فرستاد و آنها را به تشكيل كميته هاي امداد دعوت نمود، تا براي مرحله آينده آماده باشند.وهنگامي كه آمريكا و همپيمانانش بمب باران هوايي را به عراق شروع كرد، اين كميته ها امدادات وكمكهاي خود را وارد عراق نمود. همچنين هنگام قيام 15شعبان در 1412هـ.كميته هاي مختلف از سراسر جهان براي كمك و امداد ملت سركوب شده عراق آماده شدند. و همچنين كميته هايي به دستور شهيد حكيم تشكيل شده تا به پناه آوردگان به جمهوري اسلامي ايران امدادات لازم را برسانند.

فعاليتهاي ايشان پس از بازگشت به وطن

در سال2003م. نشانه هاي مرحله جديدي به چشم مي خورد، آمريكا خود را براي حمله به عراق كاملا آماده كرده بود.اما شهيد حكيم در آن هنگام با اين جنگ مخالف بود؛ چنانچه با رژيم حاكم بغداد نيز مخالف بود. اوموضع خويش را درمناسبات متعددي بيان نمود، چرا كه معتقد بود آثار و بازتاب هاي جنگ خطرناك خواهد بود، ويكي از آثار آن بنا بر گفته او «نا امني در داخل عراق و باز شدن راه خشونت، و خشونت متقابل» خواهد بود. او با اين سخن كه نشان از نگاه تيزش دارد، كي از مهمترين نشانه هاي مرحله جديد عراق را ترسيم نمود . پس از شروع جنگ و سقوط صدام در اوريل 2003م. شهيد حكيم تصميم گرفت كه به عراق بازگردد. ايشان از روي منبر نماز جمعه شهر تهران، با نمازگزاران و ملت ايران خداحافظي كرد و آنها نيز احساسات متقابل خود و غم دوري از او را ابراز نمودند.

سرانجام او پس از بيست و سه سال هجرت و دوري از وطن كه آنها را در بحث و تدريس و فعاليت و رهبري سياسي گذراند، به عراق بازگشت. وبا وجود هشدارهايي كه از نزديكانش دريافت كرده بود كه او را از بازگشت به عراق بازداشته بودند، او همه اين هشدارها را نديدگرفته تا در ميان ملت عراق حضور ابد؛ با مشكلاتشان شريك باشد و عزم آنان را براي اداره راه محكمتر كند. پس از ورود به عراق، مليونها نفر از هم وطنانش در شهرها و استان هاي واقع بر مسير كاروان، براي استقبال ايشان بيرون آمدند.

شهيدحكيم با سخنرانيهايي كه در ميان راه ايراد فرمود و همچنين با خطبه هاي نمازجمعه، به آگاهي مردم مؤمن عراق مي افزود وهمواره شعار عدالت، وحدت، و استقلال را برافراشته بود و اصول و ديدگاههاي ديني نسبت به اين اصول را معين نموده مردم را با مسئوليت هايشان آشنا مي ساخت. او توانست با اين راه كار، در داخل عراق پروژه كاملي را پيريزي كند كه امكان موفقيت را داشته و بر روبرو شدن با چالش ها و بيرون كشيدن عراق از مشكلاتش توانا باشد . اما سوداگران مرگ شخصيت پر نفوذ و برنامه هاي سودبخش ايشان را برنتابيدند و چنگ و دندان خود ر ا براي ا و تيز كردند. در جمعه خونين، شهيد حكيم بدون اعتنا به شايعات ورود ماشين هاي بمب ذاري شده به نجف، براي اقامه نماز جمعه به حرم مشرف شد. پس از اين كه نماز جمعه را در جوار بارگاه مطهر اميرالمؤمنين (عليه السلام) به پايان رساند، از حرم خارج شد. هم زمان با راه افتادن ماشين حامل او، صداي هولناك انفجار، ستون هاي حرم امام علي (عليه السلام) را به شدت لرزاند و شكاف هايي را بر ديوارهاي حرم به جا گذاشت. از سوي ديگر اعضاي بدن بيش از صد شهيد در فضاي اطراف حرم پخش شد و صدها نمازگزار و زائر حرم مطهر نيز زخمي شدند. در اين روز شهيد حكيم شهادت را در آغوش گرفت و به ديدار خداوند شتافت و به 63 شهيد آل حكيم پيوست.

اين جنايت بزرگ، راه شهيد حكيم را هدف قرار داد، راه مبارزه درازي كه برگ هاي تابناكي را در خود جاي داده است و نقاب از شخصيتي مكتبى، آرماني و گرانقدر گشوده است وشجاعت و فداكاري كم نظير و اراده و پشتكار كمياب او را هويدا ساخته كه براي نسل هاي آينده ما همچنان خاطره افتخارآفرين و عزتبخش و درس آموز باقي خواهد ماند .

اين حادثه، زندگي شهيد حكيم را آن گونه پايان داد كه آرزو داشت و از خداي خود ميخواست، كه پايان بخش اعمالش شهادت در راه خدا باشد. سلام عليه وم ولد ويوم استشهد ويوم بعث إلي بارئه حيا . . . وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved