بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 

احكام دفن ميّت

مسئله 501- واجب است ميّت را طورى دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بيرون آورد، بايد قبر را محكم كنند.

مسئله 502- ميّت را مى‏توان به جاى دفن در بنا يا تابوت گذاشت گرچه دفن او در زمين بهتر است.

مسئله 503- ميّت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد.

مسئله 504- اگر كسى در كشتى بميرد، چنانچه جسد او فاسد نمى‏شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد، مى‏توانند صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن كنند وگرنه، بايد در كشتى غسلش بدهند و حنوط و كفن كنند و پس از خواندن نماز ميّت چيز سنگينى به پايش ببندند و به دريا بيندازند يا او را در خمره و مانند آن بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند و اگر ممكن است بايد او را در جايى بيندازند كه فوراً طعمه حيوانات نشود.

مسئله 505- اگر بترسند كه دشمن قبر ميّت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد چنانچه ممكن باشد، بايد به طورى كه در مسئله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.

مسئله 506- دفن مسلمان در قبرستان كفّار و دفن كافر در قبرستان مسلمانان جايز نيست.

مسئله 507- دفن مسلمان در جايى كه بى‏احترامى به او باشد، مانند جايى كه خاكروبه و كثافت مى‏ريزند، جايز نيست.

مسئله 508- ميّت را نبايد در جاى غصبى دفن كنند و دفن كردن در جايى كه براى دفن كردن وقف نشده مانند مسجد و مدرسه، جايز نيست.

مسئله 509- دفن ميّت در قبر مرده ديگر جايز نيست، مگر آنكه قبر كهنه شده و ميّت اوّل به كلى پوسيده شده باشد.

مسئله 510- چيزى كه از ميّت جدا مى‏شود، گرچه مو و ناخن و دندانش باشد بايد با او دفن شود، و اگر موجب نبش شود، بايد جدا دفن شود. و دفن ناخن و دندانى كه از انسان زنده جدا مى‏شود مستحب است.

مسئله 511- اگر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد بايد در چاه را ببندند و همان جا را قبر او قرار دهند، و در صورتى كه چاه مال غير باشد بايد به نحوى او را راضى كنند.

مسئله 512- اگر بچّه در رحم مادر بميرد بايد به آسانترين راه او را بيرون آورند و چنانچه ناچار شوند كه او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد.

مسئله 513- هرگاه مادر بميرد و بچّه در شكمش زنده باشد، گرچه اميد زنده ماندن طفل را نداشته باشند بايد او را بيرون آورند و دوباره شكم را بدوزند.

مسئله 514- خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود كنند و ميّت را در نزديكترين قبرستان دفن نمايند مگر آنكه قبرستان دورتر از جهتى بهتر باشد مثل آنكه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آنجا مى‏روند و نيز جنازه را در چند ذرعى قبر زمين بگذارند و تا سه مرتبه كم‏كم نزديك ببرند و در هر مرتبه زمين بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر كنند و اگر ميّت مرد است در دفعه سوّم طورى زمين بگذارند كه سر او طرف پايين قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمايند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند و در موقع وارد كردن پارچه‏اى روى قبر بگيرند و نيز جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر كنند و دعاهايى كه دستور داده شده پيش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنكه ميّت را در لحد گذاشتند گره‏هاى كفن را باز كنند و صورت ميّت را روى خاك بگذارند و بالشى از خاك، زير سر او بسازند و پشت ميّت خشت خام يا كلوخى بگذارند كه ميّت به پشت برنگردد و پيش از آنكه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست ميّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ ميّت بگذارند و دهان را نزديك گوش او ببرند و بشدت حركتش دهند و سه مرتبه بگويند:

«اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا فُلانَ بْنَ فُلان».

يعنى «بشنو و بفهم اى فلان فرزند فلان» و به جاى فلان اسم ميّت و پدرش را بگويند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگويند:

«اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا مُحَمَّدَبْنَ عَلِىٍّ».

پس از آن بگويند:

«هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذى فارَقْتَنا عَلَيْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلى الله عليه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَيِّدُ النَّبيّينَ وَ خاتَمُ المُرْسَلينَ وَ اَنَّ عَلِيّاً اَميرُالْمُؤْمِنينَ وَ سَيِّدُ الْوَصِيّينَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعالَمينَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِىَّ بْنَ مُوسى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ عَلىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِىَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنينَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعين وَ اَئِمَّتُكَ اَئِمَّةُ هُدىً بِكَ اَبْرارٌ يا فُلانَ بْنَ فُلانٍ».(1)

و به جاى فلان بن فلان، اسم ميّت و پدرش را بگويد و بعد بگويد:

«اِذا اَتاكَ الْمَلَكانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَيْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى وَ سَئَلاكَ عَنْ رَبِّكَ و عَنْ نَبِيِّكَ وَ عَنْ دينِكَ وَ عَنْ كِتابِكَ وَ عَنْ قِبْلَتِكَ وَ عَنْ اَئِمَّتِكَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فى جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّى وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِيّى وَ الْاِسلامُ دينى وَ الْقُرانُ كِتابى وَ الْكَعْبَةُ قِبْلَتى وَ أَميرُالمُؤْمِنينَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اِمامى وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ الْمُجْتَبى اِمامى وَ الحُسَيْنُ بْنُ عَلِىٍّ الشَّهِيدُ بِكَرْبَلا اِمامى وَ عَلِىٌّ زَيْنُ الْعابِدينَ اِمامى و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامى وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامى، وَ مُوسَى الكاظِمُ اِمامى، وَ عَلِىٌّ الرِّضا اِمامى، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامى، وَ عَلِىٌّ الْهادى اِمامى وَ الْحَسَنُ الْعَسْكَرىُّ اِمامى وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامى هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعين اَئِمَّتى وَ سادَتى وَ قادَتى وَ شُفَعائى بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ يا فُلانَ‏بْنَ فَلانٍ».(2)

و به جاى فلان بن فُلان اسم ميّت و پدرش را بگويد بعد بگويد:

«اَنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلى الله عليه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أميرَالْمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومينَ الْاَئمَّةَ الاِثْنى عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلى الله عليه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْكَرٍ وَ نَكيرٍ فِى الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْميزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْكُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها وَ اَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ».(3)

پس بگويد:

«اَفَهِمْتَ يا فُلانُ».

يعنى«آيا فهميدى اى فلان؟» و به جاى فلان اسم ميّت را بگويد، پس از آن بگويد:

«ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداكَ اللَّهُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اَوْلِيائِكَ فِى مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ».(4)

    پس بگويد:

«اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَيْكَ وَ لَقِّهِ مِنْكَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ».(5)

مسئله 515- خوب است كسى كه ميّت را در قبر مى‏گذارد، با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد و از طرف پاى ميّت از قبر بيرون بيايد و غير از خويشان ميّت كسانى كه حاضرند، با پشت دست خاك بر قبر بريزند و بگويند:

«اِنَّا للَّهِ وَ اِنَّا اِلَيْهِ راجِعُونَ».

اگر ميّت زن است كسى كه با او محرم مى‏باشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.

مسئله 516- خوب است قبر را مربع يا مربع مستطيل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه‏اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود و روى قبر آب بپاشند و بعد از پاشيدن آب كسانى كه حاضرند دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره مباركه قدر را بخوانند و براى ميّت طلب آمرزش كنند و اين دعا را بخوانند:

«اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَ أَصْعِدْ اِلَيْكَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْكَ رِضْواناً وَ اَسْكِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ ما تُغْنيهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ».(6)

مسئله 517- پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده‏اند مستحب است ولىّ ميّت يا كسى كه از طرف ولىّ اجازه دارد دعاهايى را كه دستور داده شده به ميّت تلقين كند.

مسئله 518- بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ولى اگر مدّتى گذشته است كه به واسطه سر سلامتى دادن مصيبت يادشان مى‏آيد ترك آن بهتر است و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميّت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.

مسئله 519- مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميّت را ياد مى‏كند بگويد:

«اِنَّا للَّهِ وَ اِنَّا اِلَيْهِ راجِعُونَ».

يعنى «به تحقيق ما از خدائيم و به تحقيق ما بسوى او در حال بازگشت هستيم».

و براى ميّت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود.

مسئله 520- جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.

مسئله 521- پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست.

مسئله 522- اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند يا اگر زن در عزاى ميّت صورت خود را بخراشد به طورى كه خون بيايد يا موى خود را بكند، بايد ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند و اگر نتواند بايد سه روز روزه بگيرد.

مسئله 523- مكروه است كه در گريه بر ميّت صدا را خيلى بلند كنند.

 

نماز وحشت

مسئله 524- مستحب است در شب اوّل قبر، دو ركعت نماز وحشت براى ميّت بخوانند و دستور آن اين است كه در ركعت اوّل بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوّم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر بخوانند.

مسئله 525- نماز وحشت را در هر موقع از شب اوّل قبر مى‏شود خواند ولى بهتر است در اوّل شب بعد از نماز عشا خوانده شود.

مسئله 526- اگر بخواهند ميّت را به شهر دورى ببرند يا به جهت ديگر دفن او تأخير بيفتد، بايد نماز وحشت را تا شب اوّل قبر او تأخير بيندازند.

 

احكام نبش قبر

مسئله 527- نبش قبر مسلمان، يعنى شكافتن قبر او گرچه طفل يا ديوانه باشد حرام است ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد اشكال ندارد.

مسئله 528- نبش قبر امامزاده‏ها و شهدا و علما و صلحا گرچه سالها بر آن گذشته باشد در صورتى كه زيارتگاه باشد يا نبش قبر آنان موجب هتك حرمت شود، حرام است.

مسئله 529- شكافتن قبر در هفت مورد حرام نيست:

 اوّل: ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند.

 دوّم: كفن يا چيز ديگرى كه با ميّت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند، و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميّت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند ولى اگر وصيّت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند در صورتى كه وصيتش بيشتر از يك سوّم مال او نباشد براى بيرون آوردن اينها نمى‏توانند قبر را بشكافند.

 سوّم: ميّت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد يا بفهمند غسلش باطل بوده يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر او را رو به قبله نگذاشته‏اند، در صورتى كه موجب هتك احترام ميّت نشود.

 چهارم: براى ثابت شدن حقّى بخواهند بدن ميّت را ببينند.

 پنجم: ميّت را در جايى كه بى‏احترامى به اوست مثل قبرستان كفّار يا جايى كه كثافت و خاكروبه مى‏ريزند دفن كرده باشند.

 ششم: براى يك مطلب شرعى كه اهميّت آن از شكافتن قبر بيشتر است قبر را بشكافند مثلاً بخواهند بچّه زنده را از شكم زن حامله‏اى كه دفنش كرده‏اند بيرون آورند.

 هفتم: بترسند درنده‏اى بدن ميّت را پاره كند يا سيل او را ببرد يا دشمن بيرون آورد.

 

احكام شهيد

مسئله 530- كسانى كه به دستور پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم يا امام معصوم‏عليه السلام يا نايب خاص يا عام او در ميدانهاى جهاد شركت نموده و به شهادت مى‏رسند، غسل و كفن و حنوط آنها واجب نيست بلكه بايد با همان لباسهايشان بعد از خواندن نماز، دفن شوند.

مسئله 531- كسانى كه براى دفاع در برابر هجوم دشمنان اسلام كشته مى‏شوند، خواه مرد باشند يا زن، بزرگ باشند يا كودك، گرچه دفاع بدون اجازه حاكم شرع باشد، غسل و كفن و حنوط آنها لازم نيست.

مسئله 532- هرگاه به علّتى شهيد برهنه شده باشد بايد او را كفن كنند، و بدون غسل دفن نمايند.

مسئله 533- كسى كه در ميدان جنگ مجروح شود و بعد از انتقال به پشت جبهه از دنيا برود، گرچه شهيد است ولى غسل و كفن ساقط نمى‏شود.

----------------------------------------------------------

1) آيا تو بر پيمانى - كه با آن ما را ترك كردى - وفادارى؟ پيمان بر شهادت به اينكه نيست خدايى غير از خداوند متعال، او كه يكتاست و شريكى براى او نيست و به اينكه محمد صلى الله عليه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سيد پيامبران و خاتم آنان است و به اينكه على عليه السلام امير مومنان و سيد امامان و امامى است كه خداوند متعال، فرمانبردارى از او را بر همه عالميان واجب فرموده است و به اينكه حسن و حسين و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على و قائم آل محمد - كه درودهاى خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهاى خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، كه پيشروان هدايت و نيكوكارى هستند.

2) هنگامى كه دو فرشته نزديك به خداوند (نكير و منكر) كه فرستادگان از جانب خداى متعالند، به سوى تو آمدند و از تو در مورد خدايت و پيامبرت و دينت و كتابت و قبله‏ات و امامانت سوال كردند،پس نترس و اندوهگين نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلى الله عليه وآله وسلم، پيامبر من و اسلام، دين من و قرآن، كتاب من و كعبه، قبله من و امير مومنان على بن ابى طالب، امام من و حسن بن على، امام من و حسين بن على، امام من و زين العابدين، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسى كاظم، امام من و على رضا، امام من و محمد جواد امام من و على هادى، امام من و حسن عسكرى، امام من و حجّت منتظَر، امام من مى‏باشند، اينان - كه درودهاى خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفيعان من مى‏باشند، در دنيا و آخرت به آنان دوستى مى‏ورزم و از دشمنان آنان دورى مى‏جويم، سپس بدان اى فلان فرزند فلان.

3) بدرستى كه خداوند متعال، بهترين پروردگار و محمد صلى الله عليه وآله وسلم، بهترين پيامبر و امير مومنان على بن ابى طالب و فرزندان معصوم او يعنى دوازده امام، بهترين امامان هستند و آنچه را محمد صلى الله عليه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منكر و نكير در قبر حقّ است و برانگيخته شدن (براى روز قيامت)، حقّ است و رستاخيز، حقّ است و صراط، حقّ است و ميزان (اعمال)، حقّ است و تطاير كتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قيامت)، خواهد آمد و هيچ ترديدى در آن نيست و به تحقيق خداوند متعال كسانى را، كه در قبرها هستند، بر خواهد انگيخت.

4) خداوند تو را بر قول ثابت، پايدار فرمايد و به راه مستقيم هدايت فرمايد و بين تو و امامان تو در جايگاهى از رحمتش، شناخت ايجاد فرمايد.  

5) خداوندا زمين را از دو پهلوى او گشاده گردان و روح او را بسوى خودت بالا بر و او را با برهانى از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست مى‏كنيم)عفو تو را، عفو تو را.

6) خداوندا زمين را از دو پهلوى او گشاده گردان و روح او را بسوى خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو كن و قبر او را از بخشايش خودت آرام فرما، رحمتى كه بوسيله آن از مهربانى هر كس ديگرى بى نياز گردد.

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved