شهید آوینی

 

 

بحران “تک فرزندی”

در مسیر پرشتاب زندگی، افزایش مشکل ها، انتظارها، بالا رفتن هزینه های زندگی، کم شدن حوصله ها و بالا رفتن سن ازدواج، فرزندان ۳۰ سال آینده خواهند پرسید: عمه، عمو یعنی چه؟ یا خواهند گفت: من خاله ندارم، دایی ندارم. به نظر می رسد با فراگیری الگوی « تک فرزندی » به سوی یک بحران گام بر می داریم.

تحدید,نسل,تهدید,ایران,جمعیت,مسئله,دهه,دختر,پسر,فرزند,سالمند,پیر

از مهم ترین مقوله های علم جمعیت شناسی مطالعه ی مساله ی «باروری» است. باروری یکی از رویدادهای طبیعی جمعیت و از عناصر مهم رشد جمعیت است. باروری به عنوان یک رفتار اجتماعی در محیط و بستر اجتماعی-فرهنگی خاص ایجاد می شود و تنظیم های نهادی و روابط اجتماعی اعضای جامعه می تواند ارزش ها و هنجارهای مرتبط با رفتار باروری را تنظیم کند.

به گزارش ایرنا در مطالعه های جمعیتی، باروری جایگاه ویژه یی دارد. نقش باروری به عنوان مهمترین پدیده ی تعیین کننده نوسان های جمعیتی سبب شده است که مطالعه های مربوط به آن نسبت به سایر پدیده های جمعیتی از اهمیت فراوانی برخوردار باشد و بررسی عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر بر آن سهم بزرگی از پژوهش های جمعیتی را به خود اختصاص دهد (آقا، ۱۳۶۴: ۱۰).

باروری مقیاسی است برای اندازه گیری قدرت تولید مثل که از آمار تعداد کودکان زنده به دنیا آمده، بدست می آید. باروری واژه یی است که در جمعیت شناسی به معنای تعداد واقعی کودکان زنده به دنیا آمده بکار برده می شود(پولارد، ۱۳۸۰: ۴۸).

منظور از تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده تعداد فرزندانی است که در زمان تولد در آنها علایم حیات مشاهده شود؛ اعم از اینکه در زمان حاضر زنده یا فوت کرده باشند. به طور معمول در مطالعه ی باروری مهم ترین شاخص میزان باروری است و باید گفت نخستین میزان در این زمینه، میزان باروری عمومی است که از راه تقسیم موالید زنده ی متولد شده ی یک سال به عموم زنان واقع در سن باروری (۴۹-۲۰ ساله) در میانه ی همان سال حاصل می شود.

تحقیق های متعددی در خصوص کاهش باروری انجام شده است. «ویلیامسون» (۲۰۰۹) در نتایج تحقیق های خود بیان کرده است: مشکلات اقتصادی ، نو شدن زندگی ها، افزایش خواسته های زن و شوهر و سهولت طلاق از عوامل تاثیرگذار بر کاهش باروری و بچه دار شدن است.

نتایج تحقیق «ایزدی»(۱۳۹۰) نیز حاکی از آن است که عوامل اقتصادی و اجتماعی بیشترین تاثیر را بر کاهش باروری بین جوانان داشته است.

به طور کلی دو رویکرد اساسی در تبیین تفاوت های باروری ارایه شده است که جایگاه ارزش ها و نظام ترجیحات در آنها قابل شناسایی است. رویکرد نخست، تبیین باروری بر مبنای نظریه ی انتخاب عقلانی است. تبیین های انتخاب عقلانی، مفروض های ارزشی استانداردی را در زمینه ی به حداکثر رسانیدن سود بر مبنای تغییر هزینه ی کالاها و فرصت ها در مورد باروری به کار می برند.

رویکرد دوم، نظریه ی فرهنگی است. تبیین های فرهنگی در صدد هستند تا تفاوت های باروری را بر مبنای ارزش ها و هنجارهای فرد توضیح دهند. با نفوذترین تبیین انتخاب عقلانی برای مطالعه ی ارتباط شرایط اقتصادی و اجتماعی و رفتار باروری، از نظریه «بکر»(۱۹۶۰) گرفته شده است. از نظر وی کودکان نیز همانند سایر کالاها از نظر پدر و مادر ارزیابی می شوند. یکی از ارزش هایی که آنها قصد دارند در حد بالایی از آن برخوردار باشند، بیشینه کردن ثروت است.

به نظر می رسد پدر و مادری که خواستار ثروت بیشتری هستند، پدر و مادر تحصیلکرده یی که رتبه ی شغلی آنها بالا و هزینه ی فرصت هایشان نیز زیاد است و نیز پدر و مادری که به دلیل برخورداری از درآمد بیشتر، دسترسی آسانتری به ابزارهای کنترل باروری دارند، خواستار فرزندان کمتری هستند و در مقابل پدر و مادرهای کم درآمد، دارای مشاغل پایین و فاقد امکان دسترسی به روش های کنترل باروری، در عمل فرزندان بیشتری خواهند داشت( فریدمن و همکاران، ۱۹۹۴).

در یک تقسیم بندی کلی، نظریه های مربوط به باروری را می توان در دو دسته جای داد:

الف)دیدگاه جامعه شناسان و اقتصاددانانی که توسعه ی اقتصادی –اجتماعی را موثرترین عامل در کاهش باروری می دانند و آن را شرط کافی برای کاهش باروری قلمداد می کنند و اهمیتی برای برنامه های تنظیم خانواده قایل نیستند.

ب)دیدگاه کسانی که به برنامه های تنظیم خانواده به عنوان عاملی مهم در کاهش باروری می نگرند و معتقدند که سطوحی از باروری وجود دارد که جز در صورت استفاده از وسایل جلوگیری و اشاعه ی آنها کاهش نمی یابد.

نظریه پردازانی مانند «استرلین» در صدد ترکیب این دو دیدگاه بر آمدند. با توجه به این که عوامل بسیار متنوع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جمعیتی، بیولوژیکی، روانشناختی و … از طریق مکانیسم های پیچیده یی بر باروری اثر می گذارند، برای تبیین این پدیده نمی توانیم به دیدگاه واحد تک عاملی متوسل شویم.

«لیبن اشتاین » معتقد است که منفعت یا منفعت نداشتن اقتصادی فرزندان عاملی است که باعث می شود پدر و مادر تصمیم بگیرند که چه تعداد فرزند داشته باشند. از این رو ایجاد نوعی تعادل بین رضایتمندی اقتصادی، هزینه های نگهداری فرزند، زیربنای اصلی نگرش مردم در مورد تعداد فرزندان را تشکیل می دهد. براساس تئوری اشتاین سه نوع منفعت و دو نوع هزینه در مورد فرزندان وجود دارد.

« کینگزلی دیویس» و «جودیت بلیک» الگویی را که دربرگیرنده ی متغیرهای موثر بر باروری است، ارایه داده اند این مدل که به مدل متغیرهای بینابین معروف است دارای سه قسمت عمده است:

۱-عواملی که در طول دوره ی باروری در معرض مقاربت قرار گرفتن تاثیر می گذارد. این متغیرها خود به دو گروه عمده تقسیم می شوند:

الف- آن دسته از عواملی که موجب تشکیل یا به هم خوردن زناشویی می شود که در این ارتباط، سن ازدواج ، میزان تجرد دایم و میزان طلاق حایز اهمیت است.

ب- آن دسته از عواملی که در معرض مقاربت قرار گرفتن در زمان زندگی زناشویی تاثیر می گذارند؛ مانند خودداری ارادی، خودداری غیرارادی به علت بیماری یا جدایی کوتاه مدت و نیز فراوانی مقاربت.

۲- دسته ی دوم از متغیرهای بینابین عواملی هستند که بر روی انعقاد نطفه تاثیر می گذارند. (متغیرهای مربوط به انعقاد نطفه مانند قابلیت باروری، استفاده یا استفاده نکردن از روش های جلوگیری از حاملگی یا عقیم سازی)

۳-دسته ی سوم از متغیرهای بینابین عواملی هستند که در دوره ی حاملگی روی وضع حمل تاثیر می گذارند؛ مانند سقط جنین غیرعمدی و سقط جنین عمدی.

مدل مورد اشاره عوامل بینابین را به سه گروه که می تواند به آسانی بر سه بخش متفاوت مرحله ی تولید مثل مربوط شود، تقسیم می کند.

نوگرایی مجموعه ی رفتارها و ارزش هایی است که در نتیجه ی نوسازی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف به وجود آمده است. به طور خلاصه، به عقیده ی طرفداران این نظریه، نوسازی محیط، یک نوع شیوه زندگی و فکری به وجود می آورد که سرنوشت گرایی و خانواده گرایی را تضعیف و آینده نگری و آمال و آرزوی به زندگی مرفه تری را در انسان تقویت می کند.

یکی از پیامدهای نوگرایی به عقیده ی این عده از دانشمندان، پایین آمدن آرزو برای بچه ی زیاد و در نتیجه، میزان باروری کمتر است. بر مبنای این فرضیه هر قدر میزان نوگرایی یک زن و شوهر بالا برود، احتمال دارد که آرزوی آنها برای بچه دار شدن کمتر شود و در نتیجه رفتار باروری آنها پایین بیاید. البته در توجیه این رابطه ی معکوس بین نوگرایی و میزان باروری باید تمام جنبه ها و ویژگی های پدیده ی نوگرایی را در نظر گرفت.(پایدارفر، ۱۳۸۱: ۸۸)





***

تک فرزندی و خطر از بین رفتن نسل

در گذشته خانواده ها بسیار گسترده بودند. افراد فامیل از پدربزرگ تا نوادگان در یک خانه زندگی می کردند. عمه ها، خاله ها، دایی و عمو واژه های نام آشنا و مانوس بودند. هنگام گرفتاری همه به یاری یکدیگر می شتافتند. میهمانی ها و مناسبت های فامیلی با گستردگی و شور حالی بالا برگزار می شد.

اما به تدریج افراد از یکدیگر جدا شده اند و زندگی ها شکل مستقل تری یافته است و هر خانواده یی مکان اقامت خود را به صورت جداگانه یی برگزید. ولی همچنان روابط فامیلی و رفت و آمدها ادامه یافت و همیاری ها پابرجا بود و میهمانی ها و جشن ها فامیلی شور و حال گذشته را داشت.

اما امروزه با وجود مشکل های بسیار در خانواده ها، رفت و آمدها کاهش پیدا کرده و دیگر هیچ نشانی از آن همه شور و نشاط فامیل باقی نمانده است و به طور کلی بی خبری از وضعیت فامیل رایج شده است که علت های اصلی آن عبارتند از:

الف-رشد شهر نشینی و آثار ثانوی آن: در حالی که وجود یک خانواده ب وسیع در روستا امکان پذیر است(وجود نیروی انسانی بیشتر در کار کشاورزی)، در شهرها قانون های مرتبط با منع کار کودکان و مخارج زیاد زندگی شرایطی را فراهم می کند که در عمل تعداد فرزندان را محدود می کند.

ب- علت دیگر، تغییراتی است که به ویژه در کشورهای صنعتی در موقعیت اقتصادی خانواده و در ارتباط با کالاهای مصرفی و کاربرد بیش از پیش آنها روی داده است. در خیلی از خانوارها شاید خرید یک ماشین جدید، بر داشتن یک فرزند اضافی ترجیح داده شود.

ج- افزایش فعالیت های اقتصادی زنان هم بدون تردید یکی از عوامل مهم بوده است. تساوی اجتماعی- سیاسی زنان با مردان در اوایل سده ی بیستم تحقق یافت و با ایجاد افزایش تقاضا برای کار زنان و فراهم آمدن فرصت های شغلی آنان برای ورود به مشاغل مختلف، پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان دگرگون شد و همزمان با آن نقش زن به عنوان خانه دار، همسر و مادر نیز تغییر پیدا کرد. توانایی زن از نظر تنظیم موالید و پیشگیری از حاملگی، قدرت زن را در مورد در اختیار گرفتن زندگی خویش بیشتر کرد. تعداد زنان متاهل یا مجردی که در خارج از کانون خانوادگی کار می کنند افزایش یافته است و نتیجه ی این امر استقلال بیشتر آنان است(محسنی، ۱۳۸۷).

وجود فرزندان در خانواده موجب استحکام خانواده می شود. شاید این کارکرد از جمله کارکردهایی است که تمام افراد چه صاحبنظر وغیره با آن آشنایی دارند. زن و شوهری که ازدواج می کنند، دیر یا زود منتظر تولد فرزند خواهند بود؛ هر چند ممکن است تفاوتی بین افراد مختلف، فرهنگ ها و جوامع مختلف از لحاظ زمان بچه دار شدن و تعداد فرزندان و فاصله ی سنی آنها وجود داشته باشد. اما تولد فرزند به طور مشترک در تمامی فرهنگ ها، جوامع، طبقه های مختلف اقتصادی و اجتماعی مورد توجه است. به نظر می رسد که یکی دیگر از عوامل بنیادی، کارایی بیشتر و پذیرش گسترده تر وسایل پیشگیری از حاملگی باشد.

دگرگونی در گرایش های اخلاقی مردم از سویی و گسترش سطح آموزش آنها از سوی دیگر، امکانات لازم را از نظر موثر واقع شدن تبلیغات در زمینه ی کنترل موالید و در نتیجه درک و پذیرش آن فراهم کرده است. خانواده ها دارای نگرش های واحدی در زمینه ی بهداشت و تنظیم خانواده نیستند. در خانواده ی جدید و نوگرا، گرایش به محدود کردن تعداد فرزندان بیشتر است و این محدودیت امروزه همه گیرتر شده است. با مرگ افراد مسن خانواده، نسل بزرگتران فامیل از بین می رود و با کاهش باروری نسل آینده نیز انگشت شمار خواهد بود.

از پیامدهای قابل توجه و خطر آفرین کاهش باروری از بین رفتن نسل فامیلی در آینده است. تک فرزندی از گستردگی خانواده ها می کاهد و روابط فامیلی خواه ناخواه از بین می رود. فرزندانی که تنها بزرگ می شوند نه خواهر و برادری خواهند داشت و نه فرزندان آنان صاحب عمو، عمه، خاله و دایی خواهند بود. زندگی های گسترده به صورت خانواده های کوچک تبدیل خواهد شد. تغییر شکل الگوی خانواده نه تنها موجب از بین رفتن انسجام خانواده می شود، بلکه در آینده افرادی منزوی، منفعل و افسرده به جامعه وارد می شود. فرد مجبور است به تنهایی با مشکل ها مبارزه کند. سنت ها و میهمانی های مخصوص ایرانی ها که افراد فامیل را به دور خود جمع می کند از بین می رود و افراد همچون ماشین هایی فقط و فقط به خود و کار خود فکر می کنند.

پیامد تک فرزندی بوجود آمدن جامعه یی سرد و سرخورده است. کاهش باروری در ظاهر مشکل های اقتصادی خانواده را کمتر می کند ولی در باطن صدمه و لطمه ی بزرگی بر پیکره ی جامعه وارد می کند که رهاورد آن پیدایش نسلی بی تفاوت و بی انگیزه است. انسان موجودی اجتماعی است و برای زندگی نیازمند افراد دیگر است. انسان نیاز به همدردی، دلسوزی و کمک اطرافیان نزدیک خود دارد و اگر کاهش باروری با رویه ی تک فرزندی ادامه یابد، دیگر هیچ شخص دلسوزی در اطراف انسان نخواهد ماند تا وی را یاری بخشد.

از دیگر آسیب های تک فرزندی از بین رفتن فرهنگ خانواده است. فرزندان همواره حافظ فرهنگ و سنت خانوادگی هستند و آن را از گذشتگان به آیندگان خود انتقال می دادند. از بین رفتن نسل فامیلی افزون بر نابودی پیوندهای فامیلی، فرهنگ خانواده ها را نیز در زیر لایه های فراموشی، تنهایی، انزوا و سرخوردگی اجتماعی مدفون خواهد ساخت.



***

نتیجه گیری

باروری و تحولات جمعیتی در هر عصر و زمان بسیار قابل تامل جمعیت شناسان است. در هر برهه یی افزایش زاد و ولد و کاهش آن با سیاست هایی رو به رو بوده است. در عصر حاضر کاهش باروری یکی از خطرهای بزرگ جمعیتی است. از بین رفتن نسل جوان و در پی آن نابودی نسل فامیل، جامعه آینده را همچون سایر کشورهای دیگر به جامعه یی سرد و خاموش مبدل خواهد ساخت.

فرزندان و نوادگان ما در آینده به دنبال عمه ها و خاله های مهربان، عموها و دایی های یاری رسان خواهند گشت. در این راستا شایسته است تا نخست رویه ی شهر سازی اصلاح و زندگی آپارتمانی محدودتر شود؛ ایجاد فضاهای سبز و مکان های بیشتر برای بازی کودکان فراهم شود تا فضاهای کوچک آپارتمان مانع از فرزند آوری نشود. از سوی دیگر امکانات رفاهی و بهداشتی و هزینه های کمکی برای پدر و مادر فراهم شود.

اگر چه فرزند آوری با مشکل های متعددی رو به رو شده است ولی برای حفظ نسل فامیل و برخورداری فرزندان در آینده از روبط گرم و صمیمی افراد فامیل ضروری است حتی الامکان رویه ی تک فرزندی از بین برود و پدر و مادر تمایل بیشتری برای داشتن دو فرزند داشته باشند.

نویسنده: معصومه سالکی

*منابع

-آقا، ه .(۱۳۶۰). بررسی باروری در ایران و رابطه آن با شاخص ها ی اقتصادی- اجتماعی، مرکز آمار ایران ، دانشگاه مراکز جمعیت شناسی، شیراز.

- پایدارفر، علی (۱۳۸۱). پدیده نوگرایی و رابطه آن با میزان باروری. فصلنامه جمعیت.

-محسنی، منوچهر(۱۳۸۷)، مقدمات جامعه شناسی ، تهران ، انتشارات نیل، چاپ بیست وچهارم.

-Friedman, D., Hechter, M. and Kanazawa, S. (1994). A Theory of the Value of Children,

Demography, 31(3), 375-401.

-Becker, G. S. (1960). An Economic Analysis of Fertility. In: Demographic and

Economic Change in Developed Countries, (Ed.) Becker, G. S., Princeton: Princeton

University Press, 209-231.

-Easterlin, R. A., Pollard, R. A. and Watche, M. L. (1980), Toward a More General

Economic Model of Fertility Determination: Endogenous Preferences and Natural

Fertility, in: Population and Economic Change in Developing Countries, (Ed.)

-Easterlin, R. A., Chicago: University of Chicago Press, 81-151

منبع : به نقل از رهپویان معروف
 

 

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo