شهید آوینی

 

فهرست مطالب 
سخن ناشر
پيش گفتار
مقدمه
كرانه ى باخترى
الف ) دوران حاكميت معراخ (77 - 1967)
ب ) دوره ى ليكود (84 - 1977)
ج ) كابينه هاى وحدت ملى (1990 - 1984)
د) شهرك سازى در اوايل دهه ى نود
بيت المقدس و بيت المقدس بزرگ
الف ) دوران حكومت حزب معراخ
ب ) دوره ى ليكود
ج ) وضعيت كنونى
نوار غزه
الف ) اقدامات اوليه
ب ) شهرك سازى در اوايل دهه ى نود
بلندى هاى جولان سوريه
الف ) اقدامات اوليه (1973 - 1967)
ب )از 1973 تا 1977
ج )پس از سال 1977
د) اوايل دهه ى نود
نتيجه گيرى
شهرك هاى يهودى نشين در كرانه باخترى
سخن ناشر 
پيچيدگى هاى روزافزون تحولات نظام بين الملل و تعامل تنگاتنگ و نزديك فعل و انفعالات سياسى و فرايندهاى نظامى ، محيط جنگ هاى پيشرفته را از حاكميت مطلق تاكتيك ها واستراتژى هاى نظامى خارج ساخته و حوزه ى نفوذ و تاثير عوامل تكنولوژيك ، اقتصادى ، روانى ، فرهنگى ، سياسى و... را در اين محيط به شدت گسترش داده است . از سوى ديگر بروز تغييرات اساسى در مولفه هاى قدرت و حاكميت در واحدهاى سياسى كه مى توان آن را پيامد تحولات فوق دانست ، سبب قرابت و همگرايى در حوزه ى مطالعات نظامى ، استراتژيك و روابط بين الملل شده است .
براى شناخت دقيق و عميق از عوامل موثر و تداوم بخش در حاكميت دولت ها در اين عرصه ، ناگزير بايد زمينه ى آشنايى بيشتر با فضاى طراحى استراتژيك ، تصميم سازى و مديريت اجرا در ساختار حكومتى و نيروى نظامى آنها، فراهم آيد. در اين ره گذر بررسى نظريه هاى نظامى - استراتژيك نخبگان كشورهايى كه به نوعى در محيط امنيت ملى جمهورى اسلامى ايران موثرهستند از درجه ى اول اهميت برخوردار است .
دوره عالى جنگ با هدف برگزارى دوره ى دكتراى علوم دفاعى و امنيتى در سال 1370 تاسيس شد و تاكنون در كنار اجراى برنامه ى آموزشى ، به مطالعه و تحقيق در مورد مسايل دفاعى - امنيتى و ساير دانش هاى مرتبط با آن پرداخته است . اين دوره ضمن بررسى و پژوهش در زمينه هاى سياسى ، اقتصادى ، فرهنگى ، اجتماعى ، حقوقى و... در حوزه ى جنگ و امنيت بر آن است كه نتايج حاصل را بر حسب اقتضاى ماهيت مساله ، به صورت مقاله ، گزارش و يا كتاب در دسترس علاقه مندان قرار دهد. همچنين دوره عالى جنگ به منظور ترسيم شفاف فضاى حاكم بر محيط جهانى و آشنايى بيش تر با انديشه هاى بازيگران صحنه ى بين المللى اقدام به ترجمه و طبع نظريات و ديدگاه هاى مختلف بدون هيچ گونه نقد يا دخل و تصرف نموده تا در معرض قضاوت ، بحث و نقد كارشناسان و متخصصان مسايل دفاعى و امنيتى قرار گيرد. بديهى است اتخاذ چنين شيوه اى به مفهوم رد يا قبول مفروضات و يا تعابير نويسندگان و ناشران اين مجموعه ها نخواهد بود و باب بحث و بررسى درباره ى مطالب ارايه شده به منظور تبادل آرا و ارتقاى سطح دانش و آگاهى هاى علاقه مندان ، همواره مفتوح است . اين مجموعه كه در شمارگان محدود منتشر شده ، در اختيار تعدادى از اساتيد، فرماندهان ، صاحبنظران و نخبگان نظامى قرار مى گيرد. اميد است با بهره گيرى از نظريات و پيشنهادات ارسالى ، به نحو شايسته تر به رسالت خود جامه ى عمل پوشيم .
در تدوين برنامه و انتشارمجموعه ى فوق از كمك ها و رايزنى هاى بسيارى از مديران و صاحب نظران امور آموزشى و پژوهشى دانشكده - به خصوص ‍ آقايان على بختيار پور، على اكبر رمضانزاده ، حسين سلامى ، احمد غلامپور، غلامرضامحرابى ، مجيد مختارى ، مهدى نطاق پور و محمد رضا نيله چى - بهره مند بوده ايم . در اين جا از همه آنها و نيز از آقاى عليرضا فرشچى كه سرپرستى گروه مترجمان را به عهده گرفته اند و همچنين از كليه ى ويراستاران و همكاران عزيز كه در به ثمر رساندن اين مجموعه نهايت همكارى را مبذول داشته اند، صميمانه تشكر مى كنيم .
مدير تحقيق و پژوهش دوره عالى جنگ
جواد زمان زاده دربان
پيش گفتار 
مركز مطالعات فلسطين با انتشار كتاب (راهنماى عمومى اسراييل ) قصد دارد خلايى را كه خوانندگان (عرب زبان ) در خصوص نبود كتاب جامع ودر عين حال مختصر و در برگيرنده ى اطلاعاتى اساسى ، تازه و صحيح درباره ى اسراييل احساس مى كنند، پر نمايد.
جنبش صهيونيزم و سپس اسراييل عامل فاجعه ى بزرگ براى ملت فلسطين و نيز منشا بسيارى از مصيبت ها و گرفتارى هاى كشورهاى عربى ، طى نيم قرن اخير بوده است . بى ترديد جهل و بى اطلاعى نسبت به اسراييل يكى از موانع عمده و دشوار در برخورد شايسته و توام با قدرت ما با اين تهديد بزرگ منطقه و اقدامات خطرناك آن دولت به شمار مى رود. جهل و ناآگاهى و سياست هاى نسنجيده ، وضعيت بسيار تاسف بار موجود را دامن زده است .
مركز مطالعات فلسطين از بدو تاسيس خود در سال 1963 كمر همت بسته و سعى كرده است با انتشار كتاب ها، پژوهش ها، گزارش ها، مقالات و نشريات گوناگون درعرصه هاى مختلفى همچون رژيم هاى حقوقى و قضايى ، ساختار جمعيتى ، احزاب ، اقتصاد و تشكيلات عمده ى آن ، پيشرفت هاى علمى و فناورى ، موسسات آموزش عالى ، نيروهاى مسلح و... جنبش صهيونيسم و نهادهاى آن ، تحولات كلى در اوضاع يهوديان ، پراكندگى آنان در كشورهاى مختلف جهان و نيز ديدگاه و ماهيت ارتباط آنها با دولت اسراييل را بشناساند.
متن حاضر سعى دارد با تكيه بر منابع مورد اطمينان رسمى و علمى و به كمك كارشناسان و متخصصان فلسطينى كه علاوه بر احاطه ى كافى به موسسات دولتى ، جامعهت اقتصاد و ارتش ، بر منابع اصلى صهيونيستى و اسراييلى دسترسى دارند، اين ناآگاهى و بى اطلاعى را از ميان بردارد.
اكنون كه مساله ى فلسطين و به همراه آن سراسر منطقه در آستانه ى ورود به مرحله اى جديد (پروژه ى صلح خاورميانه ) است ، اين مركز به خوبى مى داند كه نه تنها مسووليتش پايان نيافته ، بلكه بر اهميت و ضرورت آن نيز افزوده شده است ، در نتيجه شناخت درست اسراييل و آگاهى از سياست ها و اهداف كوتاه و بلند مدت آن ، همواره يكى از نيازهاى اساسى كشورهاى عربى (و اسلامى ) بوده و خواهد بود. چنانچه اين شناخت توسط پژوهشگران و محققان عرب (و نه به واسطه ى اسراييل و آن چه كه از طريق رسانه هاى گروهى اش به خود ملت ها داده مى شود) حاصل شود به طور قطع بسيار سودمند خواهد بود.
مولفان كوشيده اند خوانندگان را از واقعيات موجود در اسراييل با خبر سازند. اغلب آنان مسلطبه زبان عبرى بوده و تعدادى از آنان نيز بخشى يا تمام دوران تحصيل خود را در موسسات علمى اسراييل گذرانده اند. در متن حاضر از دو روش تحليلى و توصيفى استفاده و سعى شده است تا حداكثر اطلاعات و داده هاى آمارى اخذ شده از منابع رسمى ، در آن گنجانيده شود. مؤ لفان ، زمان حاضر را مدنظر قرار داده و از پرداختن به گذشته جز در حد ضرورت و به اقتضاى موضوع مورد بحث خوددارى نموده اند.
دست اندركاران اين مركز، ضمن اعتقاد به اين كه تدوين متن حاضر تجربه اى نو و بى سابقه به شمار مى رود، اعتراف دارند كه محتواى آن نيز خالى از نقص نيست . قصد داريم اين كتاب را در فواصل زمانى منظمى روزآمد نماييم ، بنابراين با آغوش باز از نظرات وملاحظات كليه ى صاحب نظران در زمينه هاى شكلى و محتوايى بحث استقبال مى كنيم .
مركز مطالعات فلسطين
فوريه 1996
مقدمه 
اسراييل پس از اشغال قسمت هايى از خاك فلسطين ، سوريه (و مصر) در سال 1967، گذشته از ايجاد تاسيسات و مراكز نظامى ، اقدام به شهرك سازى در اين قسمت ها نمود. روند شهرك سازى با توجه به ديدگاه اسراييل نسبت به هر يك از مناطق و آينده ى آنها متفاوت بود.
در اين كتاب به موضوع شهرك سازى اسراييل در كرانه ى باخترى ، نوار غزه و بلندى هاى جولان از بدو اشغال تا اوايل دهه ى نود مى پردازيم . به شهر بيت المقدس بخش جداگانه اى اختصاص داده ايم زيرا اين شهر اهميت خاصى دارد و در مقايسه با ساير نواحى ، بيش تر در معرض نقشه هاى الحاق ، يهودى كردن و شهرك سازى اسراييل قرار داشته است .
بايد متذكر شد كه آمار و ارقام مربوط به تعداد شهرك ها، شمار ساكنان آنها و... نمى تواند زياد مورد اطمينان باشد. كتمان و پيچيدگى فعاليت هاى شهرك سازى ، تفاوت منابع ارايه دهنده ى آمار به لحاظ منافع ، مواضع و اختلاف مراحل احداث يك شهرك (از تصميم به احداث شهرك گرفته تا ساخت ، تجهيز، مسكونى شدن و امكان توسعه ى آن ) دلايل اين امر مى باشد.
كرانه ى باخترى 
الف ) دوران حاكميت معراخ (77 - 1967) 
از روزهاى نخست اشغال ، حكومت اسراييل يك رشته اقدامات و تصميمات به منظور كنترل بيشتر بر كرانه ى باخترى ، تغيير وضعيت ادارى و قانونى آن و زمينه سازى جهت تسلط بر بخش هاى وسيعى از اين منطقه براى احداث شهرك هاى يهودى نشين اتخاذ كرد. در هفتم جولاى 1967 (يعنى پيش از الحاق بخش شرقى بيت المقدس به حاكميت اسراييل در 28 جولاى همان سال ) با صدور بيانيه شماره ى يك ، در كرانه ى باخترى حكومت نظامى اعلام شد و ارتش اسراييل اداره ى اين منطقه را بر عهده گرفت كه اين مهم ترين اقدام اسراييل پس از اشغال كرانه ى باخترى بود. پس ‍ از بيانيه ى شماره ى يك ، بلافاصله بيانيه ى شماره ى دو در خصوص قوانين ادارى و قضايى صادر گرديد. هدف از صدور اين بيانيه ، تغيير تدريجى و ريشه اى ساختارهاى قانونى و ادارى موجود در آن زمان بود. بر اساس اين بيانيه قوانين جارى در كرانه ى باخترى همچنان قابل اجرا دانسته شد، به جز در مواردى كه با مفاد اين بيانيه يا بيانيه ها و دستورات صادره از فرمانده ى نيروهاى نظامى اسراييل در كرانه ى باخترى در تعارض باشد. همچنين در متن اين بيانيه آمده بود: از اين لحظه كليه ى اختيارات حكومت ، قانون گذارى ، انتصابات ادارى مربوط به منطقه ى (كرانه ى باخترى ) و ساكنان آن به شخص من (فرمانده ى نيروهاى نظامى اسراييل ) تفويض مى شود و استفاده از اين اختيارات تنها براى من ، قائم مقام يا كسى كه توسط من تعيين مى شود، ميسر مى باشد.
كم تر از يك ماه پس از اشغال ، (يگان الون ) وزير دادگسترى وقت ، به منظور ايجاد راه حل سياسى براى بحران و امكان شهرك سازى در مناطق اشغالى ، طرحى به كابينه ى اسراييل ارايه داد. اين طرح بعدها به (طرح الون ) موسوم گشت .
هرچند هيچ يك از دولت هاى تشكيل شده به وسيله ى (حزب معراخ ) طرح الون را رسما تصويب نكردند، ولى تا زمان كودتاى سياسى و به قدرت رسيدن (حزب ليكود) در سال 1977، طرح مذكور اساس اقدامات شهرك سازى بود. در طرح الون موارد متعددى وجود داشت ، از جمله ساخت يك رشته از شهرك هاى يهودى نشين با نظارت ارتش اسراييل در امتداد دره ى اردن ، اطراف بيت المقدس و در جبل الخليل ، احداث فورى تعدادى كوى مسكونى براى يهوديان در بخش شرقى بيت المقدس و بازسازى مسكونى يهوديان در بخش قديمى اين شهر. الون اين مناطق را مناطق امنيتى ناميده بود و تاكيد داشت كه به دلايل جمعيت شناختى نبايد شمار زيادى از اعراب به دولت اسراييل ملحق گردند.
طرح ديگرى كه در اين زمينه وجود داشت ، طرح ابراهام فوخمان ، استاد كالج مهندسى كاربردى (تخنيون ) معروف به (ستون فقرات دوگانه ) مى باشد. دولت حزب معراخ در اوايل سال 1976 اين طرح را رد و آن را غير قابل اجرا اعلام كرد. اما بعدها خواهيم ديد كه چگونه اريئيل شارون در دوره ى حكومت ليكود سعى كرد اين طرح را احيا كرده و به اجرا درآورد. طرح گاليلى يكى از طرح هاى مربوط به شهرك سازى بود. اين طرح در آوريل 1977 و در آستانه ى به قدرت رسيدن حزب ليكود، توسط كميته ى وزارتى امور شهرك سازى به رياست اسراييل گاليلى (وزير مشاور در كابينه ى وقت اسراييل ) تهيه شد ولى به دليل انتقال قدرت از معراخ به ليكود، اين طرح به اجرا در نيامد.
چند ماه پس از اشغال كرانه ى باخترى ، حكومت نظامى مبادرت به صدور فرامينى باهدف نفوذ و سلطه ى همه جانبه بر اين منطقه (و بر مناطق اشغالى ) نمود. بخشى از اين فرامين ، به قصد قانونى جلوه دادن كار مصادره ى بسيارى از زمين هاى اين منطقه صادر شده بود. براى مثال ، به موجب فرمان شماره ى 59 مورخ 1967 (در خصوص املاك دولتى ) حدود 100 هزار هكتار از اراضى كرانه ى باخترى تا سال 1977 مصادره گرديد (تا تابستان سال 1984 اين رقم به حدود 450 هزار هكتار رسيده بود). همچنين به استناد فرمان شماره ى 58 سال 1967 (درخصوص ‍ دارايى هاى متروكه و شخصى )، فرمان مربوط به دستورالعمل هاى امنيتى (سال 1967) و...، زمين هاى ديگرى نيز مصادره شد.
در دهه ى نخست پس از اشغال ، دولت هاى تشكيل شده توسط حزب معراخ عمدتا با الهام گرفتن از طرح الون تعداد 22 شهرك را در اراضى كرانه ى باخترى (به استثناى بيت المقدس ) كه به بهانه هاى مختلف مصادره گرديد، احداث كردند.
اقتصاد اين شهرك ها كه اغلب توسط تشكيلاتى وابسته به جنبش هاى شهرك سازى كارگرى احداث گرديدند، مبتنى بر كاشت انبوه محصولات كشاورزى (با توجه به شرايط مناسب منطقه ) و صدور سريع آن به بازارهاى اروپا بود. همانگونه كه پيش بينى مى شد، اين شهرك ها در دو منطقه ى امنيتى دره ى اردن (14 شهرك ) و غوش عتيسون (6 شهرك ) ايجاد شدند. جدول زير نام و نوع شهرك و شوراى منطقه اى متبوع را نشان مى دهد:

نام شهرك نوع شهرك شوراي منطقه اي
1- ايلون شغوث مجتمع غوش عتسبون
2 - اليعيزر موشاف غوش عتسبون
3 - ارغمان موشاف دره اردن
4 - بكعوت موشاف دره اردن
5 - غيتيت موشاف دره اردن
6 - غلغال كيبوتس دره اردن
7 - هار غيلو مجتمع غوش عتسيون
8 - حمرا موشاف دره اردن
9 - بيطاف كيبوتس دره اردن
10 - كفار عتسبون كيبوتس غوش عتسيون
11 - مفو حورون كيبوتس مطيه بينامين
12 - ميحولا موشاف دره اردن
13 - ميحورا موشاف دره اردن
14 - متسبيه شاليم كيبوس مگيلوت
15 - مسوءه موشاف دره اردن
16 - نتيف هغدود موشاف دره اردن
17 - عوفرا مجتمع مطيه بنيامين
18 - بتسائيل موشاف دره اردن
19 - كاليا كيبوس غوش عتسيون
20 - كربات اربع شهر مانند غوش عتسيون
21 -روش كسوريم كيبوس غوش عتسيون
22 - روعي موشاف دره اردن

ماخذ : گزارش سالانه شماره 34 سال 1983 و ترازنامه سال مالي 1982 ناظر دولت , (به زبان عبري) (بيت المقدس - چاپ خانه دولتي 1984 ) , ص 82
معراخ علاوه بر اقدامات مربوط به ساخت شهرك هاى يهودى نشين و تغيير در وضعيت قانونى و اداره ى كرانه ى باخترى ، پايه گذار سياست ثابتى در اسراييل شده است كه دولت هاى بعدى آن را مبناى غارت و الحاق اقتصادى سرزمين هاى اشغالى و مقابله با تهديد جمعيت شناختى اعراب رار داده اند.(1)
ب ) دوره ى ليكود (84 - 1977) 
حزب ليكود پس از به قدرت رسيدن در سال 1977، تصور خود را درباره ى آينده ى مناطق اشغالى بر اساس ايده ى (سرزمين يكپارچه ى اسراييل ) بنا نهاد. ليكود در طول سال هاى حكومتش ضمن بهره بردارى از دگرگونى هايى كه معراخ در زمينه ى مسايل قانونى ، ادارى ، شهرك سازى و اقتصادى مناطق تحت اشغال به وجود آورد، به اين دگرگونى ها عمق بيشترى داد و سعى كرد خط سبز (خط آتش بس در جنگ 1967) را به كلى محو كند. اين حزب كارى كرد كه بازگشت به شرايط قبل از اشغال اگر محال نباشد، بسيار دشوار باشد.
در اكتبر 1978، ليكود نقطه نظرات خود را درباره ى موضوع شهرك سازى در قالب طرحى به نام طرح دروبلس (به نام متتياهو دروبلس رييس دايره ى شهرك سازى درسازمان صهيونيستى ) مطرح ساخت . پيش تر گفتيم كه حزب كارگر درخصوص اين موضوع ، طرح الون را تهيه و ارايه نمود. طرح دروبلس يك طرح پنج ساله (1979 تا 1983) و شامل يك برنامه ى اصلى براى گسترش عمليات شهرك سازى در كرانه ى باخترى و نواز غزه بود. بر اساس اين طرح مقرر گرديد طى مدت مذكور حدود 70 شهرك (گروهى و شهرگونه ) در كرانه ى باخترى احداث شود و شهرك هاى موجود توسعه يابند، به طورى كه در پايان شمار جمعيت يهودى ساكن در اين شهرك ها به 120 تا 150 هزار نفر برسد.
طرح دروبلس بر چند اصل اساسى مبتنى بود از جمله :
- شهرك سازى و اسكان يهوديان در هر نقطه از به اصطلاح خاك اسراييل يك حق طبيعى بوده و براى اهداف امنيتى انجام مى گيرد.
- شهرك ها به صورت گروهى (مجموعا در 22 گروه ) ساخته مى شوند و با يكديگر ارتباط دارند و بعضى شهرك هاى گروهى را مى توان در يكديگر ادغام و هر گروه را به صورت يك شهر يهودى نشين تبديل كرد.
- ساخت شهرك ها نبايد به اطراف مناطق مسكونى اقليت عرب محدود باشد بلكه لازم است در ميان اين مناطق نيز اقدام به شهرك سازى شود.
ليكود در اجراى اين طرح دست به يك رشته اقدامات زد و كارهايى بسيار فراتر از كارهاى معراخ انجام داد، از جمله :
1 - بهره بردارى وسيع از فرامين حكومت نظامى صادره در دوره ى حاكميت احزاب كارگرى ، به منظور مصادره ى گسترده ى زمين ها و اختصاص آن براى عمليات شهرك سازى . براى مثال ليكود به استناد فرمان شماره ى 59 طى مدت هفت سال تقريبا 350 هزار هكتار از اراضى كرانه ى باخترى را به بهانه ى املاك دولتى بودن تصاحب كرد. در حالى كه معراخ بر اساس همان فرمان در مدت ده سال مجموعا 100 هزار هكتار زمين مصادره نمود.
2 - كابينه ى اسراييل در 16 سپتامبر 1979 ممنوعيت به اصطلاح خريد زمين در كرانه ى باخترى از سوى شركت ها و افراد اسراييلى را ملغى اعلام كرد. با لغو اين ممنوعيت زمين هايى با وسعتى نسبتا كم (اما حاصل خيز و با مالكيتى دايم ) از طريق مكر و حيله ، جعل ، اكراه و (دست اندازهاى ) دولتى به اصطلاح خريدارى شد.
3 - مشروعيت بخشيدن به فعاليت هاى شهرك سازى جنبش غوش ‍ ايمونيم و به رسميت شناختن شاخه ى اين جنبش كه در زمينه ى شهرك سازى فعاليت مى كند و (امنا) نام دارد. جنبش مزبور تنها در نخستين سال دولت ليكود، توانست بيش تر از دوازده شهرك كه احداث آن ها را در چارچوب يك طرح اضطرارى به دولت پيشنهاد كرده بود، بسازد. در اواخر سال 1978 جنبش غوش ايمونيم يك طرح جامع براى احداث شهرك يهودى نشين (از نوع گروهى و شهرگونه ) در سراسر كرانه ى باخترى تقديم دولت كرد و تا سال 1981 حدود 39 شهرك توسط (امناه ) ساخته شد.
4 - ايجاد زمينه ى مناسب براى مشاركت گسترده ى بخش خصوصى در فعاليت هاى شهرك سازى در كرانه ى باخترى . در دوره ى حكومت ليكود، اين مشاركت به مرور بيشتر و گسترده شد به طورى كه ساخت تقريبا نيمى از شهرك ها (در چارچوب طرح توسعه ى عمليات شهرك سازى براى سال هاى 1983 تا 1986) به بخش خصوصى واگذار گرديد.
5 - كمك هاى مالى گسترده به ساكنان شهرك ها (از سال 1982) و ارايه تسهيلات لازم به آنان براى خريد مسكن در اين شهرك ها. كمك مالى دولت اسراييل به شهرك نشينان به مرور زمان افزايش يافت و بنا به گزارش وزارت خارجه ى امريكا، يهوديان شهرك نشين از انواع فراوان كمك ها و تشويق ها برخوردار گرديدند. براى مثال ، بهاى يك خانه ى مسكونى شصت مترى در شهرك معاليه عاموس 61 هزار شيكل (تقريبا سى هزار دلار)بود. ازاين مبلغ ، 500/49 شيكل به عنوان وام مسكن به خريدارى پرداخت مى شد كه 500/39 شيكل آن تبديل به كمك بلاعوض مى گرديد و مابقى به صورت اقساط ماهيانه (هر قسط به مبلغ 63 شيكل ) بازپرداخت مى شد.
اين سياست ليكود ثمربخش بود به طورى كه طى چهار سال نخست حكومت اين حزب تعداد 51 شهرك در كرانه ى باخترى ، يعنى بيش از دو برابر تعداد شهرك هايى كه درطى ده سال حكومت معراخ احداث گرديدند، ساخته شدند. همچنين شمار شهرك نشينان در كرانه ى باخترى (به جز بيت المقدس ) از چند هزار نفر در سال 1977 به حدود 45 هزار نفر در سال 1984 افزايش يافت .
موفقيت ليكود در زمينه ى شهرك سازى به مسايل كمى (تعداد شهرك ها و شهرك نشينان ) محدود نبود بلكه به لحاظ كيفى نيز موفق بود. ليكود نه تنها يهوديان را در داخل و اطراف شهرهاى فلسطينى مانند الخليل ، نابلس و رام ا... و به ويژه بيت المقدس اسكان داد، بلكه براى سكونت آنان شهرهايى كوچك و بزرگ ساخت و براى اداره ى اين شهرها تشكيلات لازم (شوراهاى محلى و منطقه اى و...) ايجاد كرد و اقداماتى از قبيل نقشه بردارى از زمين هاى ثبت نشده و الحاق آن به اين شهرها، احداث شبكه اى از راه هاى مختص به اين شهرها و متصل ساختن آن ها به اسراييل ، تدوين مجموعه اى از قوانين ويژه ى شهرهاى مذكور و... را نيز به عمل آورد.
ليكود علاوه بر اقدامات مربوط به شهرك سازى ، سعى كرداز راه هاى اقتصادى ، سياسى ، سركوب ، قلع و قمع و غيره سلطه ى اسراييل را بر كرانه ى باخترى تحكيم بخشد. (2)
در عرصه سياسى ، ليكود همچنان بر طرح خودگردانى (آن طور كه در پيمان كمپ ديويد آمده است ) پاى مى فشارد، زيرا از نظر اين حزب ، طرح مزبور تنها (ساكنان ) و نه زمين - كه بخشى از سرزمين يكپارچه اسراييل مى باشد - را شامل مى گردد. از سال 1978 دولت اسراييل چيزى را كه مى توان اتحاديه روستاها ناميد ايجاد كرد و پول ، سلاح و ساير تسهيلات در اختيار آن گذاشت . هدف ازتشكيل اين اتحاديه تداوم سلطه اشغالگران بر سرزمين هاى اشغالى از طريق مقابله با خيزش ملى و ايجاد رهبرى به اصطلاح ميانه رو و جايگزين رهبرى واقعى مردم فلسطين بود، اما اسراييل از اين كارش سودى نبرد و اين كار به شكست انجاميد. از ديگر اقدامات كابينه ى وقت اسراييل ، تهاجم به شوراهاى محلى منتخب بود. كارشكنى ، انحلال بعضى شوراها و جايگزين كردن آن ها به وسيله ى كميته هاى انتصابى و تبعيد برخى رؤ ساى شوراها و هم دستى در تلاش آنان براى ترور يكديگر، از جمله اقدامات اسراييل در اين زمينه بود. در همين چارچوب نيز اقدام به ايجاد تشكيلات اداره ى غيرنظامى در اواخر سال 1981 نمود.
ج ) كابينه هاى وحدت ملى (1990 - 1984) 
به لحاظ نظرى انتظار مى رفت كه تشكيل دولت وحدت ملى بين احزاب ليكود و معراخ در اوايل تابستان 1984، تاحدودى به توقف روند شهرك سازى منجر گردد، ولى اصول سياست آينده ى شهرك سازى كه دو حزب در مورد آنها به توافق رسيده بودند و اقدامات عملى كه در اين زمينه صورت گرفت ، ثابت كرد كه توقف روند شهرك سازى تا حدود زيادى توهمى باطل است . دربرنامه هاى كلى دولت وحدت ملى موارد زير آمده بود:
- تقويت شهرك هاى موجود.
- احداث پنج تا شش شهرك در هر يك سال .
- (اجراى تصميمات دولت هاى پيشين در خصوص ساخت شهرك هاى جديد طى سال هاى آتى . زمان ساخت اين شهرك ها در جلسات دولت وحدت ملى و با حضور تمامى اعضا تعيين خواهد شد.)
پس از تشكيل دومين دولت وحدت ملى در سال 1988، سياست دولت قبلى در خصوص شهرك سازى ادامه يافت با اين تفاوت كه مقرر شد در هر يك سال پنج تا هشت شهرك ساخته شود. همچنين شهرك هاى موجود متراكم تر شد و شهرك هاى جديدى ساخته و بر شمار شهرك نشينان افزوده شد.
در سايه ى دولت هاى وحدت ملى ، سياست هاى گذشته ى اشغالگرى ادامه يافت . ميزان به اصطلاح مبادلات تجارى همچنان رو به افزايش بود به طورى كه در سال 1987 (بعلت آغاز قيام مردم فلسطين ، آخرين آمار در دسترس مربوط به اين سال است ) ارزش واردات كرانه از اسراييل به 7/580 ميليون دلار (حدود 91 كل واردات ) و ارزش صادرات آن به اسراييل به 5/160 ميليون دلار (حدود 70 كل صادرات ) و ميزان كسرى بازرگانى به 2/420 ميليون دلار بالغ شده بود. شماركارگران فلسطينى در اسراييل (بر حسب اعداد مطلق ) نيز افزايش يافت و در سال 1990 به مرز 62 هزار تن رسيد (در جريان قيام مردم فلسطين (انتفاضه ) و نيز اشغال كويت توسط عراق و بروز دومين جنگ خليج (فارس ) شمار كارگران فلسطينى شاغل در اسراييل روند يك نواختى نداشت ). پيش بينى مى شد كه اگر قيام مردم نبود، روند ادغام اقتصادى كرانه ى باخترى به اسراييل به شدت ادامه پيدا مى كرد. ولى انتفاضه توانست از تبعيت مطلق اقتصاد فلسطينى ها از اقتصاد اسراييل تا اندازه اى بكاهد.
از سوى ديگر دو حزب تشكيل دهنده ى دولت وحدت ملى در سال 1984 بر يك اصل اساسى توافق كردند كه در جهت (از سرگيرى مذاكرات با هدف اعطاى خودمختارى كامل به ساكنان يهودا و سامره (كرانه ى باخترى ) و نواز غزه ) تلاش كنند. در سال 1988 نيز دو حزب يك بار ديگر به اين موضوع و باهمين عبارت هاتاكيد نمودند.
د) شهرك سازى در اوايل دهه ى نود 
در اواخر سال 1990 (آخرين سال ائتلاف حزب ليكود و حزب كارگران )، حدود 150 شهرك در كرانه ى باخترى (به استثناى بيت المقدس ) با جمعيت نزديك به 90 هزار يهودى وجود داشت . با سقوط دولت وحدت ملى و تشكيل دولت جديد توسط حزب ليكود و نيز سرازير شدن يهوديان مهاجر از شوروى سابق ، اين حزب يك بار ديگر تصميم گرفت عمليات شهرك سازى را در سرزمين هاى اشغالى اعراب كه شامل كرانه ى باخترى است بر اساس تعدادى از طرح هاى قديم و جديد شهرك سازى از سر بگيرد. از جمله ى اين طرح ها، طرح پنج ساله ى جامع شهرك سازى است كه ارييل شارون وزير جديد سازندگى و مسكن ، آن را به دولت ارايه داد و به تصويب رسيد. در اين طرح بر ادامه ى به اصطلاح سازندگى در (يهودا و سامره (كرانه ى باخترى ) و نوار غزه ) تاكيد و گفته شد: تمامى دولت هاى پيشين اسراييل در چارچوب يك طرح راهبردى دوربرد و به قصد حفظ سلطه بر مناطق حياتى و مشرف ، به ساخت شهرك در اين مناطق اقدام نمودند و اين دولت نيز به اين سياست ادامه خواهد داد). طرح ديگر به نام (ستارگان هفت گانه ) بود كه هدف از آن محو (خط سبز) و ايجاد حايل ميان فلسطينيان از طريق شهرك سازى در دو طرف آن مى باشد.
از سوى ديگر انعقاد كنفرانس مادريد در سال 1991 و رشته مذاكراتى كه پس از آن انجام گرفت ، نه تنها مانع ادامه ى عمليات شهرك سازى نشد بلكه خود اين كنفرانس عاملى براى احداث شهرك هاى جديد شد.
پس از بازگشت مجدد حزب كارگر به قدرت در تابستان 1992، كابينه ى جديد تصميم به تعليق ساخت 6681 واحد مسكونى در مناطق اشغالى گرفت . در اين تصميم دو استثناى مهم وجود داشت : استثناى بخش هاى معينى از كرانه و مناطق ديگر (شامل شهر بيت المقدس بزرگ )، كه حزب كارگر معمولا آن ها را مناطق امن مى داند. و استثناى دوم شامل تكميل ساخت حدود ده هزار واحد مسكونى در مناطق مختلف بود كه ادعا مى شد ساخت آن ها به مراحل پيشرفته اى رسيده است . علت به اصطلاح توقف عمليات شهرك سازى در حقيقت به تصورى كه حزب كارگر از موضوع شهرك سازى دارد، بر مى گردد. اين حزب برخى شهرك ها را امنيتى و بعضى ديگر راسياسى قلمداد مى كند و اين تصور تا حدود زيادى در طرح الون منعكس شده و اساسا بيت المقدس بزرگ ، دره اردن و غوش عتسيون را در بر مى گيرد.
گذشته از اين ، سال هاى زيادى بود كه عمليات ساخت و ساز در شهرك ها توسط شركت هاى خصوصى ساختمان ، پيمانكاران و خود شهرك نشينان انجام مى پذيرفت و در نتيجه ، اين تصميم كابينه ى حزب كارگر اهميت چندانى نداشت .
در هر حال شمار ساكنان شهرك هاى يهودى نشين در كرانه ى باخترى در اواخر سال 1993 به حدود 130 هزار نفر بالغ شد (بنا به آمار شوراى شهرك ها، اين رقم در سال 1995 به مرز 146 هزار نفر رسيد) و شش ‍ شوراى منطقه اى ، دوازده شوراى محلى و دو شوراى شهر، رتق و فتق امور آنها را بر عهده داشتند. علاوه بر نيروهاى امنيتى ، 120 گروهان ارتش متولى امنيت شهرك ها و شهرك نشينان كرانه ى باخترى (و نوار غزه ) اند.
آمار جمعيت شهرك هاى كرانه ى باخترى بر حسب شوراى متبوع . اين آمار مربوط به تاريخ 15 دسامبر 1993 مى باشد.
نام شورا شماره شهرك نشينان
1 - شوراي منطقه اي بنيامين 430 و 20
2 - شوراي منطقه اي سامره 150 و 11
3 - شوراي منطقه اي جبل الخليل 900 و 2
4 - شوراي منطقه اي غوش عتسبون 700 و 60
5 - شوراي منطقه اي دره اردن 800 و 30
6 - شوراي منطقه اي مگيوات 900
7 - شوراي شهر معاليه ادوميه 870 و 19
8 - شوراي شهر اريئيل 900 و 12
9 - شوراي محلي الكاناه 400 و 3
10 - شوراي محلي الفي منشيه 005 و 4
11 - شوراي محلي آمانوئيل 700 و 4
12 - شوراي محلي افرايم 100 و 2
13 - شوراي محلي گفعات زئيف 200 و 7
14 - شوراي محلي افرات 100 و 5
15 - شوراي محلي بيت آرييه 950 و 1
16 - شوراي محلي اورانيت 100 و 4
17 - شوراي محلي كريات اربع به علاوه يك كميته محلي در الخليل 900 و 5
18 - شوراي محلي بيتار عيليت 540 و 5
19 - شوراي محلي كرني شومرون 970 و 4
مجموع (پس از حذف شهرك نشينان نوار غزه از جدول اصلي ) 415 و 130
بيت المقدس و بيت المقدس بزرگ 
الف ) دوران حكومت حزب معراخ 
در 28 ژوئن 1967 يعنى تنها 18 روز پس از اشغال بيت المقدس ، كابينه ى اسراييل به رهبرى معراخ به عنوان مقدمه ى يهودى كردن ، نخستين گام را به سوى كنترل اين شهر و منطقه ى اطرافش برداشت . در آن روز كابينه ى اسراييل به استناد قانون (نظام نامه هاى دولت و قضاوت ) مصوب سال 1948، با صدور فرمانى ، قوانين و مقررات كشورى ، قضايى و ادارى را به منطقه اى به وسعت تقريبى هفتاد هزار هكتار شامل قدس قديمى و مناطق پيرامون آن از صور باهردر جنوب تا فرودگاه قلنديه در شمال تسرى داد. همچنين وزير كشور از طريق روزنامه ى رسمى اعلام كرد سراسر منطقه ى بيت المقدس (كه 14 كل كرانه ى باخترى را تشكيل مى دهد) درمحدوده ى اختيارات شوراى يهودى شهر بيت المقدس قرار مى گيرد. بدين ترتيب محدوده ى اختيارات اين شورا به سه برابر افزايش يافت . 20 كل منطقه ى كرانه را دربرگرفت . در 18 اوت كابينه ى اسراييل به شهردار بيت المقدس اجازه ى تسريع در عمليات ساخت و ساز و اسكان يهوديان در بيت المقدس بزرگ را داد.
از آن پس تمامى دولت هاى اسراييل اعم از كارگرى ، ليكود و ائتلافى ، سياستى ثابت و برنامه ريزى شده در قبال بيت المقدس - با هدف تحكيم تسلط يهوديان بر اين شهر و مناطق اطراف و تاكيد بر يكپارچگى مادى آن - در پيش گرفتند.
هدف آشكار اين سياست جلوگيرى از تقسيم بيت المقدس تحت هر شرايطى ، كه پايه ى اصلى و محل اجماع ملى صهيونيست هاست ، مى باشد. دولت هاى اسراييل طى 25 سال گذشته يا بيش تر اقدامات گوناگونى را به قصد يهودى كردن بيت المقدس انجام داده اند، از جمله : عمليات وسيع شهرك سازى در داخل و پيرامون بيت المقدس ، مصادره ى اراضى و املاك فلسطينيان ، ايجاد محدوديت براى ساختمان سازى توسط عرب ها و غيره .
نخستين طرح شهرك سازى در بيت المقدس ، طرحى بود كه توسط يهودا تمير معاون مديركل وزارت مسكن ، تقريبا يك سال پس از اشغال اين شهر تهيه شد. اين طرح - كه ابتدا پنج ساله بود ولى با فشار (لوى اشكول ) نخست وزير وقت اسراييل ، تبديل به سه ساله شد - داراى چند بخش ‍ اصلى بود. در مرحله ى نخست مقرر شده بود كه دو بخش يهودى نشين در شمال و جنوب شهر با يكديگر مرتبط شوندو بدين منظور تصميم گرفته شده بود كه تعداد هفت واحد مسكونى در شمال شهر (از تپه ى فرانسوى به سمت خيابان سموئيل بنى و دروازه ى نابلس ) و تعداد نامحدودى واحد مسكونى در جنوب (به سمت منطقه ى قصر المندوب و روستاى صور باهر) احداث شود. افزايش تعداد ساختمان هاى دانشگاه عبرى روى كوه سكوبس ، احداث اداره ى دولتى مركز تجارى در منطقه ى الجبل و مسكونى كردن كوى يهوديان در بيت المقدس قديم ، از ديگر اقداماتى است كه دراين زمينه پيش بينى شده بود.
طرح تمير از دو زاويه ، همچنان الگويى مناسب براى طرح هاى شهرك سازى و يهودى كردن بيت المقدس (و تا حدود زيادى عموم طرح هاى اسراييل ) به شمار مى رود: نخست پنهان كارى و پيچيدگى اين طرح و ديگر، دو اصل پيوند دادن (شهرك ها و نقاط يهودى نشين ) و جدا ساختن (بخش هاى جمعيت عرب )، و ايجاد كمربندى از شهرك ها پيرامون شهرها (و مشخصا بيت المقدس ).
دولت وقت اسراييل طرح هاى ديگرى را در خصوص بيت المقدس بررسى كرد، از جمله طرح اصلى بيت المقدس كه در 18 جولاى 1970 منتشر شد و هدف از آن يكپارچه كردن دو بخش (شرقى و غربى ) اين شهر و تبديل آن به شهرى با اكثريت مطلق يهودى بود. ولى شهردارى بيت المقدس و وزارت مسكن به دليل اختلاف سياست ها و برنامه ها، همواره در پى اجراى طرح مزبور نبودند. در اين خصوص هر دو يك اصل اساسى را مورد توجه قرار دادند و آن افزايش شمار يهوديان در بخش شرقى بيت المقدس است .
در هر حال ، دولت هاى معراخ ضمن مصادره ى حدود هفت هزار هكتار از اراضى بيت المقدس ، تعدادى شهرك هاى عمده ى يهودى نشين در اطراف بيت المقدس احداث كردند. اين شهرك ها شامل : راموت ، نفى يعقوف ، رامات اسكول ، سنهودياى توسعه يافته ، گفعات همفاتير، تله (تپه ) فرانسوى و قصر المندوب بودند. بنابراين شالوده ى شهرك سازى و يهودى كردن بيت المقدس و ايجاد (بيت المقدس بزرگ ) از راه تحميل دراين دوره پى ريزى شد. حزب كارگر نيز پس از اين كه درسال 1992 مجددا به قدرت رسيد، بيت المقدس ، (و برخى مناطق اشغال شده ى ديگر) را از تصميم جولاى همان سال خود مبنى بر توقف عمليات شهرك سازى مستثنا كرد.
ب ) دوره ى ليكود 
ليكود چه در زمانى كه خود به تنهايى كابينه را تشكيل داده بود (1977 تا 1984 و 1990 تا 1992) و چه در دوران دولت هاى وحدت ملى (1984 تا 1990)، به سياست تحميل و اجبار فلسطينى ها به پذيرش واقعيات موجود ادامه داد. يكى ازمهم ترين و بلند پروازترين طرح هاى ليكود براى بيت المقدس ، طرح توسعه بيت المقدس تا سال 2010 بود كه متتياهو دروبلس ‍ در 28 مه 1984 آن را علنى كرد. در اين طرح دو برابر كردن شمار يهوديان ساكن در بيت المقدس بزرگ (از 330 هزار به 700 تا 750 هزار نفر) طى 25 سال ، از طريق شهرك سازى در منطقه ى ممتد از شهرك بيت ايل در شمال تا غوش عتسيون در جنوب و از مفشيرت تسيون در غرب تا شهرك متسبيه يريحو (نزديك اريحا) درشرق ، پيش بينى شده بود. طرح مزبور شامل ساخت پانزده شهرك جديد در منطقه ، در مدت دو سال و احداث تعدادى از راه هاى اصلى به منظور ارتباط دادن بيت المقدس به شبكه ى راه هاى اسراييل مى باشد.
در دوران حاكميت ليكود در سال 1990، انبوه مهاجران يهودى شوروى سابق به سوى اسراييل سرازير شدند و صحبت از يافتن راه حل سياسى براى مناقشه ى اعراب و اسراييل نيز به عمل آمد. در نتيجه طرح ها و اقدامات اسراييل براى تسريع دراسكان يهوديان در سراسر سرزمين هاى اشغالى و به خصوص بيت المقدس ، افزايش يافت . مهم ترين طرح هاى شهرك سازى اسراييل عبارت بودند از: طرح پنج ساله ى جامع شهرك سازى كه ذكر آن گذشت و متضمن (اقدام به شهرك سازى دربيت المقدس بزرگ ، به قصد تثبيت موقعيت اين شهر به عنوان پايتخت هميشگى اسراييل ) بود. (طرح دروازه هاى بيت المقدس ) كه توسط وزارت سازندگى و مسكن و گروه (عطيرت كوهانيم ) تهيه شد و احداث 26 شهرك جديد و ساخت 4 هزار واحد مسكونى درزمينى به وسعت 3345 هكتار (كه بيش تر آن در سال 1967 مصادره شده بود) را در بر مى گرفت . در همين چارچوب ، دولت در 14 اكتبر 1990 دستور ساخت 5 هزار واحد مسكونى (به جاى 2 هزار واحد، آن گونه كه قبلا مقرر شده بود) در هر سال در بيت المقدس و قرار دادن اين شهر در رديف شهرهايى كه براى توسعه در اولويت يكم هستند را صادر كرد.
ج ) وضعيت كنونى  
پس از شروع به اصطلاح مذاكرات صلح و نيز روى كار آمدن مجدد حزب كارگر، عمليات شهرك سازى و اسكان يهودى ها در بيت المقدس نه تنها متوقف نشد بلكه حتى مى توان گفت بر ميزان آن نيز افزوده شد.
در جولاى 1993، شمار يهوديان اسكان داده شده در هشت نقطه از بخش ‍ شرقى بيت المقدس به 160 هزار نفر رسيد و در مقابل 155 هزار نفر فلسطينى در اين شهر زندگى مى كردند. بدين ترتيب از زمان اشغال بيت المقدس در ژوئن 1967، اين نخستين بار بود كه يهوديان اكثريت بخش ‍ شرقى شهر را تشكيل مى دادند. به اين جمعيت يهودى بايد يهوديان ساكن در نقاط درون حصارهاى بخش قديمى شهر و شهرك هاى واقع در محدوده ى بيت المقدس بزرگ نيز افزوده شود.
در خصوص ساخت شهرك ها و محله هاى يهودى نشين پيرامون بيت المقدس بايد توجه كرد كه اين شهرك ها و محله ها در دو حلقه و با يك مركز ساخته شده اند. حلقه ى داخلى شامل محله هايى است كه در خود بخش ‍ شرقى بيت المقدس احداث گرديده اند و مانعى فيزيكى ميان اين شهر و كرانه ى باخترى به شمار مى رود و حلقه ى خارجى كه شهر را از جهات جنوب ، شرق و شمال احاطه كرده ، از يك رشته شهرك كه دورترين آن حدودا 17 كيلومتر با مركز بيت المقدس فاصله دارد، تشكيل شده است . اين شهرك ها عبارت اند از: بيتار، ادوميم ، معاليه مخماش ، آدام ، ابير يعقوف ، گفعات زئيف ، هارآدار و مجموعه ى شهرك هاى عتسيون (شانزده شهرك ). در اين شهرك ها بيش از 33 هزار يهودى حدودا معادل يك چهارم يهوديان ساكن در كرانه ى باخترى سكونت دارند. جمعيت يهوديان ساكن در شهرك ها و محله هاى پيرامون بيت المقدس تقريبا به 200 هزار نفر مى رسد يعنى بيش از كل جمعيت يهودى هاى مقيم كرانه ى باخترى ، نوار غزه و بلندى هاى جولان . آمار ساكنان هر يك از شهرك ها و محله ها به شرح زير مى باشد:
نام شهرك / محله تعداد جمعيت
ابير يعقوبي
گفعات زئيف / گفعون
آدام
گفعون حدشا
ألون
هدار بينار / عيليت
ايلون شفوت
هار آدار
بيت حورون
هرگيلو
افرات
كرمي تسور
العيزر
كيدار
كفار أدوميم
كفار عتيسون
معاليه أدوميم
مگدال عوز
روش تسوريم
تكواع
360 نفر
7100 نفر
300نفر
600 نفر
120 نفر
3080 نفر
1500 نفر
1420نفر
530 نفر
300 نفر
3500 نفر
210 نفر
280 نفر
180 نفر
780 نفر
470 نفر
17000 نفر
170 نفر
280 نفر
600 نفر
اين عده به علاوه ى ساكنان بخش شرقى بيت المقدس در مجموع 420/206 نفر مى باشند.
گزارش هاى مربوط به اواخر سال 1994 نشان مى دهد كه شهردارى بيت المقدس در زمان تصدى ايهود المرت (از حزب ليكود) طرح هايى براى خانه سازى در اين شهر در اختيار داشت . بر اساس اين طرح ها مقرر شد حدود 30 هزار يهودى و 13 هزار به اصطلاح غيريهودى به جمعيت بيت المقدس افزوده و بيش از 30 هزار واحد مسكونى در شهرك هاى يهودى نشين و تقريبا 1500 واحد مسكونى در محله هاى مسكونى غير يهوديان ساخته شود.
نوار غزه 
به نسبت ساير مناطق اشغالى عربى ، شهرك سازى اسراييل در نوار غزه ديرتر شروع شده و از لحاظ شمار شهرك ها و تعداد شهرك نشينان در مرتبه ى نازل ترى در مقايسه با كرانه ى باخترى و حتى بلندى هاى جولان سوريه قرار داشته است . اين وضعيت را معمولا معلول عوامل زير مى دانند: تراكم بالا و رو به ازدياد جمعيت عرب در نوار غزه ؛ مقاومت سرسختانه ى مردم اين ناحيه در برابر اشغالگران ؛ محدوديت منابع آبى و تكيه شديد كشاورزى اين منطقه به كشت آبى .
شايان توجه است كه پژوهشگران براى تحقيق در مورد عمليات شهرك سازى در نوار غزه با كمبود شديد اطلاعات رو به رو هستند زيرا براى نوار غزه اطلاعات جداگانه اى وجود ندارد و اطلاعات كلى كه اسراييل ارايه مى كند، به طور مشترك مربوط به اين منطقه و منطقه ى يهودا و سامره (3) مى باشد.
الف ) اقدامات اوليه
 
چند ماه پس از اشغال نوار غزه ، حكومت نظامى مجموعه اى از فرامينى را كه با فرامين صادره در مورد كرانه ى باخترى مطابقت زيادى داشت ، صادر كرد. اين فرامين شامل : فرمان مربوط به دستور العمل هاى امنيتى ، فرمان شماره ى يك درخصوص بسته اعلام كردن نوار غزه ، فرمان شماره ى 42 متعلق به اموال بر جاى مانده و دارايى هاى شخصى ، فرمان شماره ى 43 در خصوص دارايى هاى دولتى ، فرمان شماره ى 102 مربوط به معاملات املاك و مستغلات و فرمان شماره ى 123 متعلق به كميته هاى اعتراض .
نخستين اقدامات استعمارگرانه ى شهرك سازى اسراييل در نواز غزه در سال 1970 بود. در آن سال منطقه ى نظامى (ايرز) واقع در مرزهاى شمالى نوار غزه به منطقه ى صنعتى تبديل و شهرك (كفار دروم ) در زمين (دير البلح ) احداث گرديد. ساخت شهرك ادامه يافت و در پايان دوره ى حاكميت معراخ در سال 1977 تعداد شش شهرك ساخته شد ؛ هرچند در يكى از منابع آمده است كه در اين دوره تنها دو شهرك احداث گرديد.
ب ) شهرك سازى در اوايل دهه ى نود 
در پايان دوره ى حاكميت ليكود در سال 1992، تعداد شهرك هاى ساخته شده به شانزده شهرك رسيد مضاف بر (كفاريام ) (كه بنا به بعضى تعريف ها، شهرك به حساب نمى آيد) و مجتمع صنعتى (ايرز).
وسعت تقريبى نوار غزه 360 كيلومتر مربع است و از اين رو فاصله ى شهرك ها از يكديگر به طور متوسط بيست كيلومتر مى باشد. به لحاظ پراكندگى جغرافيايى و همان گونه كه نقشه ى پيوستى نشان مى دهد، بيش تر شهرك ها در بخش جنوبى نوار غزه و در موازات درياى مديترانه و مرز مشترك با مصر، كه اسراييل آن را غوش قطيف مى نامد، ساخته شده اند. انتخاب محل شهرك ها نشان مى دهد كه اسراييل در اين منطقه نيز (مانند هر منطقه ديگر) در پى تحقق سياست راهبردى پيوند و جداسازى خود بوده است . بدين ترتيب ميان شهرك هاى يهودى نشين ارتباط و پيوندبرقرار كرده و بين نواحى فلسطينى نشين (شامل رفح ، خان يونس و ديرالبلح ) جدايى ايجاد شده است ، همان گونه كه با اين شهرك ها نوار غزه از شبه جزيره سيناى مصر جدا گرديده است . بنابراين جاى تعجب ندارد كه مى بينيم همه ى گروه هاى صهيونيستى بر اهميت شهرك هاى احداث شده در اين ناحيه تاكيد مى كنند و در حالى كه جنبش راست گراى افراطى (غوش ‍ ايمونيم ) در نقشه ى خودگردانى كه براى نوار غزه پيشنهاد كرده است ، اين شهرك ها را مستثنى مى كند، كميته فايس وابسته به حزب چپ گراى كارگر، براى توسعه ى اين شهرك ها (و چند نقطه ديگر)، بيش ترين اولويت را قايل مى شود و بدين ترتيب همچنان ازانواع امتيازات و كمك هاى دولتى برخوردار مى گردد.
اسراييل بر زمين هايى به وسعت 117 هزارهكتار معادل حدود 5/32 كل مساحت نواز غزه به بهانه ى دولتى بودن دست گذاشته و قسمتى از آن را براى شهرك سازى اختصاص مى دهد (البته اين باضافه ى زمين هاى حاصل خيز شخصى است كه براى كشت و توليد محصولات كشاورزى مصادره گرديده است ). در مناطقى كه شهرك ها تمركز دارند، درصد بيش ترى از زمين ها تصرف شده ، به طورى كه در دو منطقه ى بيت لاحميا و خان يونس ‍ كه بيش ترين عمليات شهرك سازى صورت گرفته است ، درصد زمين هاى تصرف شده به ترتيب 41 و بيش از 46 بوده است . برخى منابع به ويژه عربى وسعت زمين هاى مصادره شده را بيش از اين برآورد و مقدار آن را تا سال 1990، 153450 هكتار يعنى تقريبا معادل 43 كل مساحت نوار غزه اعلام كرده اند.
شهرك هاى يهودى نشين نوار غزه همگى تابع شوراى منطقه اى ساحل غزه (كه به زبان عبرى به آن حوف غزه مى گويند) مى باشند و شمار جمعيت آن از تنها پنج تن (مانند كفاريام ) تا هزار تن (مثل نفيه دكاليم ، بزرگ ترين شهر يهودى نشين نوار غزه ) در نوسان است . اين شهرك ها به لحاظ اقتصادى عمدتا بر كشاورزى و به خصوص توليد محصولات صادراتى مانند سبزى جات و انواع گلها متكى هستند (شهرك هاى قطيف ، غانى طال ، نيتسر حزانى ، غديد، غان اور، موارغ و بنى عتسمون از جمله ى اين شهرك ها مى باشند). شهرك هاى ديگرى نيز هستند كه اساسا بر فعاليت هاى صنعتى متكى مى باشند، مانند مجتمع صنعتى (ايرز) كه بيش از 26 كارخانه ى توليدى مختلف (خياطى ، حمام خورشيدى ، كائوچو، انواع رنگ ، آلومينيوم ، مبل ، چادر، و غيره ) در آن فعاليت مى كنند.
در خصوص آمار جمعيت شهرك نشينان نوار غزه ، منابع مختلف ، ارقام متفاوتى ارايه مى دهند ؛ در حالى كه جنبش (صلح امروز) كه اساسا تمايل دارد شهرك سازى را ناچيز جلوه دهد، مى گويد شمار يهوديان شهرك نشين در اوايل 1992، 3220 تن بود، خود شهرك نشينان كه برخلاف جنبش ‍ مزبور، به سمت اغراق و گزافه گويى متمايل اند، اظهار مى دارند كه در آن زمان جمعيت آنان به 4300 تن رسيد و در اواخر سال 1993 به 5900 تن بالغ گرديد.
در هر حال ، تعداد كلى شهرك نشينان هرچه باشد، از تعداد جمعيت يك روستا يا اردوگاه آوارگان فلسطينى در نوار غزه كمتر است . با وجود اين زمانى كه ميزان بهره مندى يهوديان شهرك نشين و فلسطينيان را از زمين و آب در نوار غزه با يكديگر مقايسه مى كنيم ، بيش تر به عمق سودجويى و فرصت طلبى اشغالگران پى مى بريم .
دراين زمينه بنا به آمار اعلام شده ، زيربناى اختصاصى به هر شهرك نشين بيش از هفده برابر فلسطينيان است و به ميزان هفت برابر آنان ، آب براى آبيارى دريافت مى كنند. شهرك نشينان با حفر چهل حلقه چاه آرتزين ، زياده روى را در بهره بردارى از آب نوار غزه به بيش ترين حد رسانيده اند و همين امر سبب كاهش سطح آب هاى زيرزمينى و نفوذ آب شور دريا به لايه هاى آبى منطقه گرديده است . افزايش شورى آب آبيارى به ويژه دربخش جنوبى نوار غزه ، آثار نامطلوبى بر كيفيت كشاورزى به خصوص كشت مركبات كه از محصولات مهم اين منطقه به شمار مى رود، گذاشته است .
يكى از محققان امور شهرك سازى در سال 1993 در يك تحقيق ميدانى از نوار غزه به نتايج زير دست يافته است : 40 نوار غزه در اختيار اسراييل مى باشد و تعداد 16 شهرك با جمعيتى نزديك به 3800 تن در اين منطقه وجود دارد.

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo