خصوصیات پیامبران الهی

آذر سوكی

بعد از این سلسله مباحث دریافتیم كه وجود پیامبران برای انسان امری لازم و واجب می باشد و انسان بدون وجود این رسولان قادر نمی باشد كه راه سعادت را بپیماید.

حال باید به این نكته بپردازیم كه انبیاء الهی  دارای چه خصوصیتی هستند كه می توانند در فراز و فرود راه زندگی انسان، هادی ومشعلدار باشند.

الف- اوصاف و وظایف پیامبران

حضرت علی علیه السلام در توصیف انبیاء و وظایف آنها در نهج البلاغه فرازهایی را ذكر نموده اند كه در اینجا به آنها اشاره می نماییم.

" فاستودعهم فی أفضل مستودع ... قام منهم بدین الله خلف."؛ پیامبران را در بهترین جایگاه به ودیعت گذارد، و در بهترین مكان ها استقرارشان داد. از صلب كریمانه پدران به رحم پاك مادران منتقل فرمود، كه هرگاه یكی از آنان درگذشت، دیگری برای پیش برد دین خدا به پاخاست.(27)

" و لقد كان فی رسول الله (ص) كاف لك فی الأسوة ... دابته رجلاه و خادمه یداه."؛ برای تو كافی است كه راه و رسم زندگی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را اطلاعت نمایی، تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن باشد، چه این كه دنیا از هر سو بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بازداشته و برای غیر او گسترانده شد، از سینه دنیا شیر نخورد، و از زیورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی علیه السلام و زندگی او را تعریف كنم، آنجا كه می گوید:

" پرورگارا! هرچه به من از نیكی عطا كنی نیازمندم."

به خدا سوگند، موسی علیه السلام جز قرص نانی كه گرسنگی را برطرف سازد چیز دیگری نخواست، زیرا موسی علیه السلام از سبزیجات زمین می خورد، تا آنجا كه بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گیاه از پشت پرده شكم او آشكار بود. و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود علیه السلام صاحب نی های نوازنده، و خواننده بهشتیان را الگوی خویش سازی، كه با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل می بافت، و از همنشینان خود می پرسید چه كسی از شما این زنبیل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می كرد. و اگر خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام بگویم، كه سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می كرد، و نان خشك می خورد، نان خورش او گرسنگی و چراغش در شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق وغرب زمین بود، میوه و گل او سبزیجاتی بود كه زمین برای چهارپایان می رویاند، زنی نداشت كه او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم كند، و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید، مركب سواری او دو پایش، و خدمتگزار وی، دستهایش بود. (28)

خداوند در برخی از آیات قرآن كریم به شرح وظایف پیامبران پرداخته است كه اینجا به چند وظیفه ایشان اشاره می كنیم.

بلاغ مبین چیست؟

وظیفه اصلی همه پیامبران بلاغ مبین است ( فهل علی الرسل الا البلاغ المبین) یعنی رهبران الهی نمی توانند مخفیانه به دعوت خود ادامه دهند مگر این كه برای مدتی محدود و موقت باشد، برنامه مخفی كاری آن هم در عصر دعوت رسالت چیزی نیست كه قابل قبول و دارای نتیجه باشد، صراحت توأم با رشادت و قاطعیت، همگام با تدبیر، شرط این دعوت است.(29)

وظایف پیامبران در قرآن

و ما انزلنا علیك الكتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه و هدی و رحمة لقوم یومنون.( نحل/64)

آیه فوق هدف بعثت پیامبران را بیان می كند تا روشن شود كه اگر اقوام و ملتها، هوا و هوس ها، و سلیقه های شخصی خود را كنار بگذارند و دست به دامن راهنمایی پیامبران بزنند، اثری از اینگونه خرافه ها، اختلافها، و اعمال ضد و نقیض باقی نمی ماند، می گوید:

ما قرآن را بر تو نازل نكردیم مگر برای این كه آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین كنی و مایه هدایت و رحمت است برای گروهی كه ایمان دارند.(30)

ب- اوصاف پیامبراكرم صلوات الله علیه

در مورد بعثت نبی اكرم حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، سخنهای بسیاری گفته شده و شاعران، ادیبان، حكیمان و نویسندگان، هر یك به فراخور حال خود، این واقعه شگرف را به نظم و نثر كشیده اند.

اما هیچ كس مانند خاندان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، كه در درك اسرار بعثت، یگانه همه اعصار و در شیوایی و رسایی سخن، سرآمد روزگار بوده اند، نتوانسته است حق مطلب را ادا كند و چنان كه شایسته این رویداد عظیم است در مورد آن سخن گوید.

از این رو گزیده ای از بیانات گل سرسبد خاندان رسالت، امیر بیان مولا علی بن ابی طالب علیه السلام را تقدیم می نماییم.

" فتأس بنبیك الأطیب الأطهر( صلی) فان فیه أسوة ... فعند الصباح بحمد القوم السری."؛ پس به پیامبر پاكیزه و پاكت اقتدا كن، كه راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای كسی كه خواهان بزرگواری باشد، و محبوب ترین بنده نزد خدا كسی است كه از پیامبرش پیروی كند، و گام بر جایگاه قدم او نهد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا چندان نخورد كه دهان را پُر كند، و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر، و شكمش از همه خالی تر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت، و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چیزی را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچیز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پیامبرش دشمن می دارند، دوست بداریم، یا آنچه را خدا و پیامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا، و سرپیچی از فرمان های او كافی بود!.

و همانا پیامبر" كه درود خدا بر او باد" بر روی زمین می نشست و غذا می خورد، و چون برده، ساده می نشست، و با دست خود كفش خود را وصله می زد، و جامه خود را با دست خود می دوخت، و بر الاغ برهنه می نشست، و دیگری را پشت سر خویش سوار می كرد. پرده ای بر در خانه او آویخته بود كه نقش و تصویر در آن بود، به یكی از همسرانش فرمود، این پرده را از برابر چشمان من دور كن كه هرگاه  نگاهم به آن می افتد به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با دل از دنیا روی گرداند، و یادش را از جان خود ریشه كن كرد، و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زیبایی تهیه نكند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند، و امید ماندن در دنیا نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جام خویش بیرون كرد، و دل از دنیا بَركند، و چشم از دنیا پوشاند.

و چنین است كسی كه چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای تو نشانه هایی است كه تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی كند، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با نزدیكان خود گرسنه به سر می برد. و با آن كه مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیده او دور ماند.

پس تفكر كننده ای باید با عقل خویش به درستی اندیشه كند كه: آیا خدا، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به داشتن این صفتها اكرام فرمود یا او را خوار كرد؟ اگر بگوید: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است، و اگر بگوید: او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسی را خوار شمرد كه دنیا را برای او گستراند و از نزدیك ترین مردم به خودش دور نگهداشت.

پس پیروی كننده باید از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی كند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، وگرنه از هلاكت ایمن نمی باشد، كه همانا خداوند، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كیفر جهنم قرار داد، او با شكمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و كاخ های مجلل نساخت ( سنگی بر سنگی نگذاشت) تا جهان را ترك گفت، و دعوت پروردگارش را پذیرفت.

وه! چه بزرگ است منتی كه خدا با بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر ما نهاده، و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی كه باید او را پیروی كنیم و پیشوایی كه باید راه او را تداوم بخشیم. به خدا سوگند آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم كه از پینه كننده آن شرمسارم.

یكی به من گفت:" آیا آن را دور نمی افكنی؟" گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستایش می شوند.(31)

- نهاد اصلی وجود پیامبر

" حتی افضت كرامة الله سبحانه و تعالی الی محمد(ص) ... و غباوة من الأمم."؛ تا این كه كرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسید. نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین وعزیزترین سرزمین ها كاشت و آبیاری كرد، او را از همان درختی كه دیگر پیامبران و اَمنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، كه عترت او بهترین عترت ها، و خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم أمن خدا رویید، و در آغوش خانواده كریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان كشیده كه دست كسی به میوه آن نمی رسید.

پس، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیشوای پرهیزكاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برق های خیره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حكم او عادلانه است.

خدا او را زمانی مبعوث فرمود كه با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیكوكاری فاصله گرفته، و امت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند.(32)

- طبیب دوّار

" واختاره من شجرة الأنبیاء، و مشكاة الضیاء و ذؤابة العلیاء... متتبع بدوائه مواضع الغفلة، و مواطن الحیرة."؛ پیامبر(ص) را از درخت تنومند پیامبران، از سرچشمه نور هدایت، از جایگاه بلند و بی همانند، از سرزمین بطحاء(33) از چراغ های برافروخته در تاریكی ها، و از سرچشمه های حكمت برگزید. پیامبر طبیبی است كه برای درمان بیماران سیار است.

مرهم های شفابخش او آماده، و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های كور و گوش های ناشنوا و زبان های لال آماده، و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.(34)

- گزینش خدا

" أرسله بالضیاء، و قدمه فی الاصطفاء ... عن یمین و شمال."؛ خدا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با روشنایی اسلام فرستاد، و در گزینش، او را بر همه مقدم داشت؛ با بعثت او شكاف ها را پُر، و سلطه گران پیروز را در هم شكست، و سختی ها را آسان، و ناهمواری ها را هموار فرمود تا آن كه گمراهی را از چپ و راست تار و مار كرد.(35)

- پارسایی پیامبر

" قد حقر الدنیا و صغرها، و أهون بها و هونها،...  و دعا إلی الجنة مبشراً و خوف من النار محذراً."؛ پیامبر(ص) دنیا را كوچك شمرده و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد دیگران خوار و بی مقدار معرفی فرمود و می دانست كه خداوند برای احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. پیامبر(ص) از جان و دل به دنیا پشت كرد، و یاد آن را در دلش میراند. دوست می داشت كه زینت های دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهیه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نكند، و برای تبلیغ احكامی كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد، و امت اسلامی را با هشدارهای لازم نصیحت كرد، و با بشارت ها مردم را به سوی بهشت فراخواند و از آتش جهنم پرهیز داد.(36)

- قرارگاه پیامبر(ص)

" مستقرة خیر مستقر، و منبته اشرف منبت... و صمته لسان."؛ قرارگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهترین قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شریف ترین پایگاه است. در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد كرد، دل های نیكوكاران شیفته او گشته، توجه دیده ها به سوی اوست. خدا به بركت وجود او كینه ها را دفن كرد و آتش دشمنی ها را خاموش كرد. با او میان دلها الفت و مهربانی ایجاد كرد و نزدیكانی را از هم دور ساخت. انسان های خوار و ذلیل و محروم در پرتو او عزت یافتند، و عزیزانی خودسر ذلیل شدند. گفتار او روشنگر واقعیت ها، و سكوت او زبانی گویا بود.(37)

- مصلح جامعه بشریت

" فصدع بما أمربه، و بلغ رسالات ربه... والضغائن القادحة فی القلوب."؛ پیامبر اسلام (ص) آنچه را كه به او ابلاغ شد آشكار كرد، و پیام های پروردگارش را رساند. او شكاف های اجتماعی را به وحدت اصلاح، و فاصله ها را به هم پیوند داد و پس از آن كه آتش دشمنی ها و كینه های برافروخته در دل ها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگی برقرار كرد.(38)

پس از بیان این تفاسیر در باب بعثت، دریافتیم كه پیامبران با تعالیم و برنامه های خود، روح و روان ما را كه با یك سلسله صفات عالی روحیات و احساسات پاك، عجیبن شده است را به مقتضای فطرت باز می گردانند.

پبامبران وظیفه دارند كه احكام فطرت و وجدان را برای انسان بازگو نمایند و او را به صفاتی كه در خود نهفته است متوجه سازد. مربیان الهی با نور وحی و برنامه ای صحیح شرایط رشد و نمو را برای انسان فراهم می سازند و انحرافات را تعدیل می نمایند. و در یك كلام انسان را به تكامل كه هدف خدا از خلقت بوده است، می رسانند و او را در مسیر صحیح خدایی قرار داده تا طی طریق نماید كه سعادت بشر در آن نهفته است.

پی نوشت ها:
27. خطبه 94، ص177.

28. خطبه160، ص 299.

29. تفسیرنمونه، ج11، ص 227.

30. همان، ج11، ص 285.

31. خطبه 160، ص301.

32. خطبه 94، ص 177.

33. سرزمین بطحاء، بین دو كوه ابوقبیس و احمر را می گفتند كه محل زندگی قریش بود.

34. خطبه 108، ص 201.

35. خطبه213، ص 439.

36. خطبه 109، ص 209.

37. خطبه 96، ص 179.

38. خطبه 23، ص 469.

 

 

Logo
https://old.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Payambar/BESAT/87/Nahj/3.aspx?&mode=print