عدهای بر اين باورند كه بررسی
موضوع مهدويت و انتظار در عصر غيبت امری بیفايده است زيرا اين
موضوع مربوط به آينده است و وقايعی كه در آينده رخ میدهد امری
مبهم است، اما وظيفه اين است كه ابعاد و زوايای مختلف اين بحث
بررسی شود زيرا انديشه مهدويت يكی از عوامل رشد و بالندگی جامعه
امروزی ماست و آن را از افتادن در تباهیها و فسادها حفظ میكند.
پرداختن به اين مباحث از جهت مبارزه با تحريفها، كجانديشیها و
آسيبها اهميت زيادی دارد بنابراين چارهای جز شناخت و مقابله با
آنها نيست.
در اين گزارش درباره بررسی ابعاد مختلف اين موضوع مهم با حجت
الاسلام والمسلمين «حسن نمازی» نماينده مردم آذربايجانغربی در
مجلس خبرگان رهبری به بحث نشستهايم، با اين گزارش همراه باشيد.
حجت الاسلام والمسلمين«حسن نمازی» در اين بحث در تعريف انتظار و
مهدويت گفت: انتظار و مهدويت را میتوان به مسئله عشق تشبيه كرد كه
در وجود هر انسانی عشق وجود دارد و همانطور كه هر عشقی به يك معشوق
ختم میشود هر انتظاری نيز به يك منتظر منتهی میشود.
انتظار آرزوی نهفته و ديرينه بشريت
انتظار يك آرزوی نهفته و ديرينه و يك اعتقاد قلبی در همه انسانها
بوده و چه بسا يك پديده مستحكم در قلب و مغز هر انسانی میتواند
باشد و قبل از اسلام در اديان مختلف وجود داشته و در داستانهای كهن
نيز میتوان آن را يافت.
وی افزود: انتظار يك آرزوی نهفته و ديرينه و يك اعتقاد قلبی در همه
انسانها بوده و چه بسا يك پديده مستحكم در قلب و مغز هر انسانی
میتواند باشد و قبل از اسلام در اديان مختلف وجود داشته و در
داستانهای كهن نيز میتوان آن را يافت.
«نمازی» انتظار را راضی نبودن به وضع موجود و در پی رسيدن به وضعيت
مطلوب دانست و ادامه داد: پس اگر انتظار درست تصوير شود ديگر به
دنبال دليل برای آن نمیيابيم و انتظار يك امر بديهی میشود كه
نياز به برهان ندارد.
وی اظهار كرد: ما همه منتظريم ولی اشكال در اين است كه در مصاديق
منتظر اختلاف میكنيم مثلا به جوانب مختلف دنيايی مثل شهرت، مقام،
ثروت و غيره را كه روزی انتظار آن را میكشيديم وقتی به آن
میرسيم ارضاء نشده و چيزهای ديگری میخواهيم، در واقع انتظار مهدی
يعنی انتظار مصداق اصلی و حقيقی كه به همه سياهیها پايان میدهد و
بشر را در جايی قرار میدهد كه او قرنهای قرن انتظار آن را
میكشيد.
حجت الاسلام«نمازی» انتظار مهدی را زمينهسازی در خود و ديگران
برای پيوستن به آن حكومتی كه حضرت مهدی(عج) میخواهد تشكيل دهد
میداند و با استناد به حديث«من عرف نفسه فقد عرف ربه» انتظار را
مرتبط با خودشناسی میشمارد و معتقد است: انتظار در وجود همه هست
ولی اگر خار و خاشاكهای دنيوی انسان را از رسيدن به آرزوی خود
جلوگيری نكند میتواند به حقيقت اصلی برسد.
اگر خود را با يك واقعيت در اصطكاك ببينيم و يك داستانی كه
میخواهد به واقعيت بپيوندد خود را با يك واقعيت روبرو بينيم، آن
موقع است كه تمام وجودمان برای ارتباط با اين واقعيت بسيج میشود.
وی با تاكيد بر اينكه متاسفانه نگاه به مسئله مهدويت و انتظار يك
نگاه سطحی بوده و بايد زاويه ديد خود به اين مسئله را تغيير دهيم،
اضافه كرد: زاويه ديد ظاهری يا داستانی و قصهای كه مسئله انتظار و
ظهور مثل داستانهايی كه برای ما گفته میشود در گوش ما تكرار شده
و حتی شايد ما هم گوينده آن باشيم اما غافل از اينكه اين داستان ها
برای رسيدن به يك اثری است كه در اين داستان ها نهفته يعنی اين
داستانها بايد برای ما بستر نتيجهگيری و عبرت باشد، اگر يك سوال
در اين مورد مطرح شود میتواند تلنگری در ذهن ما باشد و آن اين است
كه اگر همه اين داستانها و حكاياتی كه از مهدويت و انتظار میگويند
اگر درست باشد وضع من چگونه است؟ و چه كار بايد بكنيم؟ اگر اين
زاويه ديد به وجود آيد؛ يعنی خودمان را با يك واقعيت در اصطكاك
ببينيم و يك داستانی كه میخواهد به واقعيت بپيوندد خود را با يك
واقعيت روبرو بينيم، آن موقع است كه تمام وجودمان برای ارتباط با
اين واقعيت بسيج میشود.
«نمازی» در پاسخ به اينكه راهكارهای ترويج اين فرهنگ چيست؟ گفت:
گوستاولوبون میگويد؛ بزرگترين خدمتگزاران عالم بشريت همان افرادی
هستند كه توانستهاند بشر را اميدوار نگهدارند، يعنی اميد به آينده
و انتظار.
وی ادامه داد: انتظار حركت میآفريند و زندگی و انتظار جدا از هم
نيست يعنی ياس و بدبينی، نظام زندگی و انسانها را از هم میپاشد و
جايگاه اميد در زندگی يك جايگاه ركنی است و انتظار اميدآفرين است.
وی به نكات ديگری از انتظار كه میتواند منافع زيادی برای انسان
داشته باشد اشاره و بيان كرد: از منافع انتظار اين است كه او را از
اكتفا به وضع موجود برمیگرداند يعنی نبايد به وضعيت موجود دلگرم
بود هميشه بايد به سمت پيشرفت حركت كرد و همه تلاشها را برای
فردايی بهتر متمركز نمود، بنابراين از انتظار اميدی به وجود میآيد
كه اين اميد ركن زندگی فردی و اجتماعی بشر است.
شناخت مهدويت و تبديل آن به فرهنگ
اگر مهدويت را كه يك آرزو و اعتقاد نهفته و باور عمومی در نهاد
انسانهاست به رسميت بشناسيم فكر مهدويت را تبديل به فرهنگ كرديم و
اگر واقعا كلمه فرهنگ را توانستيم به آن اطلاق كنيم آن وقت
راهكارهايی را میتوانيم برای آن ارائه دهيم.
وی با اشاره به شناخت مهدويت و تبديل آن به فرهنگ تصريح كرد: اگر
مهدويت را كه يك آرزو و اعتقاد نهفته و باور عمومی در نهاد
انسانهاست به رسميت بشناسيم فكر مهدويت را تبديل به فرهنگ كرديم و
اگر واقعا كلمه فرهنگ را توانستيم به آن اطلاق كنيم آن وقت
راهكارهايی را میتوانيم برای آن ارائه دهيم.
وی ادامه داد: شناخت معانی انتظار و مهدويت میتواند بهترين راهكار
برای ترويج اين فرهنگ باشد، به دليل اينكه اگر ما قبل از اينكه
شناخت عميق و گستردهای از مفهوم انتظار و مهدويت و فرهنگ داشته
باشيم بخواهيم اين فرهنگ را ترويج كنيم شايد عميقترين و كاریترين
ضربه را به بدنه اين فرهنگ وارد كرده ايم چون ندانسته به دنبال
ترويج چيزی رفتيم كه آن را اصلا نمیشناسيم در نتيجه آن را ترويج
نخواهيم كرد بلكه موجب دور شدن مردم از اين فرهنگ میشويم.
وی به آموزش فكری مردم توسط مروجين اين فرهنگ اشاره و تاكيد كرد:
تنها آموزش فكری كافی نبوده و پرورش هم نياز است و مروجين بايد
شفافيت و همه جانبهنگری را در عمل و رفتار و گفتارهای خود پياده
كنند چرا كه انديشه و رفتار و گفتار آنها تاثير زيادی در آموزش و
پرورش مردم دارد.
وی در پاسخ به سوال ديگری كه چه آسيبهايی ممكن است دامنگير اين
فرهنگ شود؟ به دو نكته مهم اشاره كرد و ادامه داد: دو عامل و آسيب
مهمی كه ممكن است دامنگير فرهنگ شود خروج از راه اعتدال است كه
بعضا مشاهده میشود كه حتی فرهنگ مهدويت دچار آن شدهاست يعنی اگر
ما در مقام تصويرسازی مفاهيم و اجرای فرمولها و قوانينی كه مربوط
به آن میشود راه اعتدال را كنار بگذاريم، ممكن است فرهنگ غنی و
سالم مهدويت را از پای درآورد.
بايد با شناخت عميق معانی انتظار و مهدويت و دوری از عوامل
آسيبزننده بتوانيم اين فرهنگ را ترويج كنيم.
وی افزود: افراط و تفريط گاهی اوقات در ناحيه ذهنی و خرافه است
يعنی ما خرافهها و پيرايههايی را بر اين فرهنگ میافزاييم و
همچنين دو كار اشتباه ديگر نيز انجام میدهيم؛ چيزهايی كه در اين
فرهنگ نيست به آن اضافه میكنيم و يا چيزهايی كه در آن هست آن را
حذف میكنيم و يا آنچه را كه در اين فرهنگ كمرنگ است پررنگ تر و
آنچه را كه كمرنگتر است آن را پررنگتر جلوه میدهيم، بنابراين
بايد با شناخت عميق معانی انتظار و مهدويت و دوری از عوامل
آسيبزننده بتوانيم اين فرهنگ را ترويج كنيم.
«نمازی» در پاسخ به اينكه آرمان و دستاورد مهم حكومت جهانی حضرت
مهدی(عج) چيست؟ اظهار كرد: يكی از مهمترين دستاوردهای حكومت حضرت
مهدی(ع) استقرار و برقراری عدالت جهانگستر و جهانشمول است و آنچه
بشر به آن چشم دوخته و در آرزوی تحقق آن است رهآوردهها و
ارمغانهای دوران ظهور میباشد.
وی با اشاره به اينكه اعتدال نيز يكی ديگر از ارمغانهای اين حكومت
است افزود: حضرت با قيام خود باعث ايجاد اعتدال و ميانهروی و دوری
از افراطها و تفريطها میشود و در روز ظهور مهدی موعود(ع) است كه
بشريت به آرزوی ديرينه خود میرسد و از افراط و تفريط هايی كه در
طول تاريخ متمادی گرفتار آن بود رها میشود.
رمز بقاء و پيشرفت حيات و هويت فردی و اجتماعی بشريت در گرو
بهرهگيری از فرهنگ مهدويت است و بايد اين فرهنگ غنی را همانطور كه
هست بفهميم و بشناسيم.
وی با اشاره به رمز بقاء بشريت تصريح كرد: رمز بقاء و پيشرفت حيات
و هويت فردی و اجتماعی بشريت در گرو بهرهگيری از فرهنگ مهدويت است
و بايد اين فرهنگ غنی را همانطور كه هست بفهميم و بشناسيم.
نماينده مردم آذربايجانغربی در مجلس خبرگان رهبری خاطر نشان كرد:
برداشتهای سطحی و غلط از مفاهيمی چون آزادی، دينداری و معنويت كه
در فرهنگ غنی اسلامی و مهدويت وجود دارد باعث تحريف اين فرهنگ شده
و آن را دچار خرافهگری و افراط و تفريط میكند.
منبع : خبرگزاری مهر