2 - صرف . گويا از كلمه صرف همان صرف به زياده فهميده میشود و شايد
وجه اينكه به آن صرف گفته میشود همان صرف زياده از احد المتعاملين الی
الاخر است ( فی المنجد : الصرف : الفضل يقال : له علی صرف ای فضل ، و
صرف الحديث أو الكلام أن يزاد فيه ) و اينكه در عرف گفته میشود : فلان
معامله صرف دارد يا ندارد ناظر به همين معنی است .
3 - از روايات ( 1 ) استفاده میشود كه اگر در بيع صرف تقابض فی
المجلس نباشد ، ربا لازم میآيد يعنی اشتراط تقابض فی المجلس در بيع
صرف برای حفظ حريم ربا است . توضيح مطلب اين است كه اگر تقابض فی
المجلس در بيع صرف شرط نشود ، همه رباها به وسيله بيع صرف عملی میگردد
زيرا اولا عمده ربای رائج در پول است و ثانيا طلا و نقره هر دو پول است
لذا برای ربا گيرنده سهل است كه طلا بدهد و نقره بگيرد بالعكس ، و چون
طلا و نقره از لحاظ قيمت يكسان نيستند ، معامله آنها همواره به تفاضل
است ، ( 2 ) و
پاورقی :
1 - [ از جمله روايتی است در صحيح مسلم كه میگويد : ] . . . ان رسول
الله ( ص ) قال الورق بالذهب ربا الا هاء و هاء و البر بالبر ربا الا هاء
و الشعير بالشعير ربا الا هاء و هاء و التمر بالتمر ربا الا هاء و هاء » .
نكته جالب اين است كه فرموده است الورق بالذهب ربا الا هاء و هاء
. با اينكه طلا و نقره دو جنسند معذلك فرموده است اگر نسيه باشد ربا
است . اين خود تأييد میكند آنچه را ما گفتيم كه شرطيت تقابض در نقدين
مختلفين نيز به خاطر ربا است .
2 - به عبارت ديگر همان طوری كه جلو معامله نسيه در جنس ربوی به هم
جنس خود گرفته شده ، جلو معامله نسيه در معامله طلا و نقره به يكديگر نيز
گرفته شده . و اگر در صورت اختلاف جنس نيز معامله نسيه را جايز ندانيم
، معامله نسيه منحصر میشود به موردی كه مبيع كالا و ثمن احد النقدين باشد
.