2 - خلاصه فلسفههای متصوره در باب ربا :
الف - ربا مانع احسان و استفاده محتاجان از ديگران است ، ربا استفاده از احتياج ديگران است ، اسلام میخواهد در زمينه احتياجات ، افراد به يكديگر احسان كنند . اين نكته همان است كه در روايات آمده است . ولی اگر علت ، منحصر به اين باشد بايد ربای به اصطلاح انتاجی و تجاری اشكال نداشته باشد . اساس سرمايه داری بر ربای انتاجی است . ب - قطع رابطه ثروت و كار . كسی كه منافع از پول میگيرد ثروتی در اختيار میگيرد كه كار نكرده است . جواب اين است كه صرف قطع رابطه ثروت و كار اگر مستلزم استثمار يا ترجيح بلا مرجح و مزاحمت آزادی ديگران نباشد اشكال ندارد . اگر كسی ادعا كند كه ربا خواری استثمار است دليل عليحده است كه در بندد خواهيم گفت . به علاوه بحث ما در نظر اسلام است در حرمت ربا . اسلام در موارد زيادی مانند مال الاجاره و سود مضار به ، سود كار نكرده را تجويز كرده بلكه در ارث اصل مال نيز ( نه تنها سود ) كار نكرده است . پس نظر اسلام در حرمت ربا به اين جهت نيست . اگر گفته شود اجاره و مضاربه قطع رابطه ثروت و كار نيست بلكه ثروتی است كه مع الواسطه ناشی از كار است ، در جواب گفته میشود كه اين حرف را در باب پول میتوان گفت : ربا اجاره پول است ، اگر خود پول مشروع باشد ، اجارهاش نيز بايد مشروع باشد . اگر گفته شود كه اجاره و مضار به با ربا اين تفاوت را دارند