و به اصطلاح امروز دولت شخصيت حقوقی دارد . مرحوم آقای بروجردی ، مرحوم‏
حاج آقا حسين قمی و بسياری از مراجع فعلی كه شما از آنها تقليد می‏كنيد ،
عقيده‏شان همين است كه در مالكيت ، هيچ فرقی نمی‏كند ميان شخصيت حقوقی و
شخصيت حقيقی ، و شخصيت حقوقی هم می‏خواهد دولت باشد يا غير دولت ، اعم‏
از اينكه دولت ظالم باشد يا ظالم نباشد ، يعنی دولت ظالم مثل فرد ظالم‏
است كه كار نا مشروعش باطل است ولی كار مشروعش درست است . يعنی‏
ظالم بودن سبب نمی‏شود كه كار مشروعش هم نا مشروع باشد . بعضی ديگر
فتواشان اينست كه ما شخصيت حقوقی نمی‏شناسيم ، فقط شخصيت حقيقی درست‏
است . بعضی از فقهای معاصر مثل آقای خوئی و صاحب كتاب " البحوث‏
الفقهيه " چنين عقيده‏ای دارند . اينها معتقدند كه دولت صلاحيت مالكيت‏
ندارد و حتی اگر از راه مشروع هم كاری بكند نمی‏تواند مالك بشود . فقط
شخص حقيقی می‏تواند مالك باشد . بنابراين نظريه اشكالات زيادی پيدا
می‏شود . بعضيها مثل آقای مهندس طاهری كار را به آنجا رسانده بودند و ما
گفتيم حرف خيلی بعيدی هم نيست كه نه تنها دولت می‏تواند مالك بشود
بلكه حتی می‏تواند ربا هم بخورد . اين احتمال وجود دارد كه ربا خوردن‏
دولت مانعی ندارد چون به منزله پدر مردم است . اين نوع تنقيح مناط را ،
عرض كرديم بعضی‏ها می‏گويند ولی اينها می‏گويند اصلا دولت چيزی نيست . پس‏
هر مالی كه در دست دولت است ، خودش مالك آن نيست و در واقع مال‏
افراد ديگر است . و چون افراد ديگر را ما نمی‏شناسيم ، مجهول المالك‏
است . آنوقت در سرمايه‏های دولتی می‏آيند معامله مجهول المالك می‏كنند