كه سرمايه در حالی كه در ملك سرمايه‏دار است مولد باشد . هر سرمايه‏ای‏
غير پول می‏تواند مولد باشد به استثناء موارد معدودی يعنی می‏تواند در حالی‏
كه در ملك مالك است اثر ارزشداری توليد كند مثل خانه و اسب و گوسفند
، ولی پول قادر نيست ، كه با بقاء خود در ملك مالك اثر ارزشدار توليد
كند . حتی اثری را كه مال التجاره به وسيله نقل و انتقال توليد می‏كند پول‏
از آن جهت كه پول است قادر نيست . بلی احيانا پول خود از پول بودن‏
خارج می‏شود و كالا می‏گردد ، و در اين صورت حساب ديگری دارد . پول سه‏
خاصيت بيشتر ندارد : مقياس ارزش ، واسطه مبادلات ، ذخيره . اما مقياس‏
ارزش واقع شدن كه احتياج به استعمال ندارد . ذخيره قراردادن هر چند نوعی‏
انتفاع است اما اولا ممنوع است يعنی اثرش شرعا لا اثر است ، و ثانيا
قرض برای ذخيره معنا ندارد . اما واسطه مبادلات واقع شدن ايجاد ارزش‏
علاوه نمی‏كند . پس به حكم اينكه سرمايه داری مشروع مبتنی بر اين اصل ( 1
) است كه مملوك انسان در حالی كه مملوك است ايجاد ارزش علاوه كند و
پول مادامی كه به حالت پولی در ملك مالك باقی است مولد نيست سرمايه‏
داری با پول با حفظ بقاء پول به حالت پولی در ملك مالك نا مشروع است‏
. بلی به نوعی ديگر سرمايه داری با پول مشروع است كه انسان پول را در
جريان تجارت يا مضاربه يا صنعت يا فلاحت بيندازد يعنی مالكيت پول را
تبديل به مالكيت اشيائی كند

پاورقی :
1 - اين اصل نقطه مقابل اصل : " كار = ارزش " است كه ماركسيستها به‏
تبع مكتب كلاسيك مدعی هستند كه جز كار انسانی چيز ديگر نمی‏تواند ثروت‏
توليد كند و به عبارت ديگر نمی‏تواند ايجاد ارزش كند . ما اين اصل را
انكار كرده خلاف آن را ثابت كرده‏ايم .