[ يادداشت : ] بانك - ضرورتها
كارهای بانك به تفصيل جداگانه بايد بيان شود ، ولی عمده چيزی است كه گفته میشود در عصر جديد بالخصوص ضرورت
اشكالی ندارد .
در صفحه . . . به نوعی جمع میكند ميان آنچه در صفحه . . . گفت كه پول
كالا نيست و كرايه ندارد و آنچه در صفحه . . . گفت كه پول كرايه معين
ندارد . میگويد : " اسلام برای واگذاری سرمايه جنسی ، كرايه مشخص قائل
شده ولی در مورد سرمايه نقدی كه آن را كالا نمیشناسد برای صاحب سرمايه يا
وام دهنده ، بهره نامعينی كه تابع سود ناشی از فعاليت وام گيرنده است
قائل شده . به عبارت ديگر چون به نظر اسلام پول كالا نيست ، كرايه معين
ندارد ولی سود نامشخص دارد ( ؟ ! ) كه اصطلاحا در فقه اسلامی آن را روش
مضاربه مینامند . "
جواب اين است كه اسلام در هيچ جا برای وام دهنده پول يا غير [ آن ] ،
بهره معين يا نامعين قائل نشده است . مضاربه وام نيست و سود مضاربه هم
بهره پول نيست . پس اين نظر كه از نظر اسلام [ چون ] پول كالا نيست
كرايه معين ندارد ، درست نيست . پول كالا نيست و كرايه ندارد چون غير
قابل انتفاع با بقاء عين است ، و مضاربه هم وام نيست . سود مضاربه
بنابر نظريه نويسنده صرفا ناشی از كار عامل است ، ولی از نظر اسلام ناشی
از اشتراك سرمايه و كار عامل است ، سرمايه در حكم يك آلت است كه
نقشی مؤثر دارد .
[ يادداشت : ] بانك - ضرورتها كارهای بانك به تفصيل جداگانه بايد بيان شود ، ولی عمده چيزی است كه گفته میشود در عصر جديد بالخصوص ضرورت |