كه در اجاره استهلاك عين است و مال الاجاره به ازاء عمل متراكم است كه‏
مستهلك می‏شود و هم ضمان عين بر مالك است و در مضاربه ضمان بر مالك‏
است و به علاوه در مضاربه سود قطعی نيست ، جواب اين است كه اين تفاوت‏
هست ولی اين تفاوت سبب نمی‏شود كه در اجاره و مضاربه قطع رابطه ثروت و
كار نباشد و در ربا باشد . اگر قطع رابطه ثروت و كار هست ، در هر دو
هست و اگر نيست در هر دو نيست . از لحاظ سودی كه عايد می‏شود تفاوتی‏
نيست . تفاوت از لحاظ اين است كه در رباعين مال و همچنين سود آن تضمين‏
شده ولی در اجاره و مضاربه عين تضمين نشده و در مضاربه سود هم تضمين نشده‏
، و در اجاره استهلاك و فرسودگی عين هم هست . به هر حال از لحاظ قطع‏
رابطه ثروت و كار در سودی كه از ربا يا اجاره ( 1 ) و مضاربه حاصل می‏شود
تفاوتی نيست . عليهذا تمسك به اصل " « ليس للانسان الا ما سعی »" در
اينجا بی مورد است .
ج - ربا سبب می‏شود كه صاحب پول كار نكند و قوای انسانی او معطل بماند
، و از اين نظر ركود اقتصادی پيدا شود . جواب اين است كه درست است كه‏
كار يك وظيفه اجتماعی است نه يك وظيفه شخصی برای فرد در زمينه احتياج‏
مادی ، اسلام نيز كار را لازم می‏داند ، اما اگر اين جهت را علت ممنوعيت‏
ربا بدانيم بايد مالكيت زائد بر احتياج روز مره را ممنوع بشماريم ، بايد
مالكيت ثروت به قدری كه صاحب آن بتواند آسوده بنشيند و تدريجا از آن‏
مصرف كند تا تمام شود و يا آن را به صورت مال المضاربه يا به

پاورقی :
1 - ولی بعد خواهيم گفت كه اجاره از آن نظر كه استهلاك تدريجی عين‏
است قطع رابطه ثروت و كار نيست . به هر حال قابل بحث است .