است . بله اگر فرض بكنيم كه چنين فرضی در عمل وجود ندارد كه چنين قراری‏
نه ضمنا و نه صريحا وجود ندارد ولی بانك خودش مبلغی اضافه می‏دهد به‏
طوری كه اگر ندهد ، عرفا كسی برای خودش حق مطالبه قائل نيست ، در اين‏
صورت گرفتن سود مانعی ندارد ولی اين فرض ظاهرا غير از آن چيزی است كه‏
در خارج وجود دارد . پس بنابراين به قول اين آقايان سودی كه از راه پس‏
انداز يا سپرده ثابت می‏گيريم جايز است .

جوائز بانكی

جايزه‏هايی كه صندوق پس‏انداز ملی می‏دهد يا جوائزی كه به قيد قرعه به‏
كسانی كه حساب باز كرده‏اند می‏دهند ، تكليفش چيست ؟ می‏گويند جايزه است‏
و اشكال ندارد يعنی به ميل خود جايزه می‏دهد ، و اين غير از بليتهای بخت‏
آزمائی است . خود جايزه از آن جهت كه جايزه است اشكالی ندارد ولی در
اينجا اشكال ديگری كرده‏اند و آن اين است : اينكه بانك جايزه می‏دهد برای‏
چه جايزه می‏دهد ؟ جايزه را به كسانی می‏دهد كه حساب باز كرده‏اند و از پول‏
آنها استفاده می‏كند و اين استفاده هم استفاده ربوی است . جايزه اشكال‏
دارد ولی نه از اين جهت كه ما يقين داريم كه بانك اين جايزه را از همان‏
مورد ربا می‏دهد . هيچكس نمی‏تواند يقين كند كه بانك اين جايزه را از
همان مورد ربا داده چون در عين حال پول حلال هم دارد . از اين جهت اشكال‏
نيست . در مسائلی كه شارع تسهيل قائل شده ما نبايد بر خودمان تضييق‏
بكنيم . روايتی است در همين زمينه كه فقها خيلی به آن استناد می‏كنند و
معروف است به روايت مسعده بن صدقه . در مورد معاملاتی است كه انسان با
مردم انجام