لازمه ربا اين است كه با صرف ثروتی محدود از طرف مقترض از مال مقرض
لازم میآيد كه مقترض هيچوقت مالك محصول يد خود نباشد ولی اين به تنهايی
مثبت ظالمانه بودن جريان نيست زيرا فرض اين است كه پول مقرض در ذمه
مقترض منافعی برای مقرض توليد میكند .
مگر اينكه خود اين مطلب را دليل بگيريم كه " پول در ذمه " مولد
نيست و پول در ذمه اگر ربوی باشد با اجاره بها نيز فرق میكند زيرا اگر
مقترض فرضا درآمدش ب ه سطح مخارجش رسيد ، مثلا ماهی صد تومان خرج و صد
تومان درآمد داشت ، اگر قبلا ربا میپرداخته است برای هميشه باز بايد ربا
بپردازد ، زيرا قرض در ذمه او و در ضمان او است و بايد منافع آن را
بپردازد ، اگر چه از حالا احتياج به قرض جديد ندارد ، احتياج به منافع
جديد پول جديد و در حقيقت اجاره پول جديد ندارد ولی قرض سابق و منافعش
پا برجاست ولی اگر قبلا اجاره میپرداخته و از امروز نيازش به اجاره رفع
شد به اينكه در خانهای مجانی نشست و يا درآمدش وافی به اجاره بها هم
هست ديگر برای گذشته نبايد اجاره بدهد ، حد اكثر دينی بر ذمه او باقی
میماند كه البته اين دين محدود خواهد بود . پس چون اجاره متعلق به عين
است و تدريجا از آن استفاده میشود و در ازاء استفاده پول داده میشود ،
از هر زمانی كه بینيازی از عين پيدا شد منافع هم قطع و بريده میشود ، ولی
ربا تعلق میگيرد به ما فی الذمه و آن زمانی هم كه درآمد و خرج مساوی است
و انسان در استفاده عملی روز مره احتياج به مال مردم ندارد ، در عين حال
بايد منافع پولهای گذشته را بدهد .
آيا اينها خود دليل بر اين نيست كه ثروت در ذمه غير ، مولد
|