اقليت هستند به دليل اينكه حكومت ، صالح نيست ، تمام پستها را رها
بكنند و بگويند قبول اين پستها همكاری با حكومت جور است و ما نبايد در
اين كارها دخالت كنيم ، نتيجهاش ذلت و بدبختی مسلمين است . حديثی
است كه در فقه هم مورد استناد است . میگويند : ما لا يدرك كله لا يترك
كله چيزی كه همهاش را نمیشود به دست آورد ، همهاش را هم نبايد رها كرد
، هر مقداری را كه امكان دارد بايد استيفا كرد . در مسئله حكومت از قبل
جائر ، اين مسئله را در فقه طرح كردهاند كه قبول حكومت و قبول پست از
طرف جائر حرام است ولی در مواردی جايز میشود و در مواردی واجب . و آن
، جايی است كه امر به معروف و نهی از منكر و يا نجات عدهای از
مسلمانان متوقف بر آن باشد . يعنی يك وقت هست كه شخص اگر پستی داشته
باشد ، خدماتش برابر است با زيانهايی كه از آن میرسد . اينجا میگويند
قبول آن پست ، مباح و جايز است : و يك وقت هست كه شخص با اشغال اين
پست خدمات زيادی انجام میدهد . [ در اين مورد میگويند قبول اين پست
واجب است ] . اين يك امر معقولی است و در دنيا هم امر معقولی به شمار
میرود و بسياری از حزبها و دسته جاتی كه با يك دسته ديگر مخالفاند و
حكومت در دست آن دسته است ، میروند پستهای آنها را اشغال میكنند برای
اينكه در آن پستها به هدفهای خود نائل شوند .
ايشان گفتند مسئله بانك هم همينطور است و بعد مثال زدند كه اگر بنا
شود تجار و بازرگانان يا كسانی كه طرحهای صنعتی يا كشاورزی دارند ، به
دليل اينكه اكنون آن بانكی كه ما میخواهيم وجود ندارد و اين بانكی هم كه
هست حرام است ، با سرمايه
|