سر تير آهن را از ديوار خانه‏اش بيرون می‏گذارد . فرد ديگری كه می‏آيد از
آنجا عبور كند . سرش به اين آهن می‏خورد و می‏شكند . اين در صورتی است كه‏
ديه وارد بشود . يا غير از اين ، فرض كنيد حمالی باری از بلور بر پشت‏
دارد و سرش پائين است و بدون توجه می‏آيد از آنجا بگذرد . آن آهن به‏
بلورها می‏خورد و می‏شكند . در اين مورد چطور ؟ .

مباشرت و تسبيب

اينجاست كه مسئله دامنه داری مطرح می‏شود . می‏گويند جنايت يا اتلاف‏
مال بر دو قسم است : مباشرتا و تسبيبا . مباشرت و تسبيب ، بابی‏
دامنه‏دار در فقه دارند . كلی مطلب از نظر فقها هيچ محل بحث نيست و همه‏
متفقند بر اينكه فعل تسبيبی هم عينا مثل فعل مباشری است . اما مثالهای‏
زيادی پيدا می‏شود كه محل ترديد است كه آيا اينها را بايد فعل تسبيبی‏
شمرد يا مباشری . اين موارد را قدری توضيح می‏دهم .
از جمله مواردی كه در باب فعل تسبيبی است و خيلی هم محل ابتلاست ،
اينست كه اگر انسانی انسان ديگر را سبب قرار دهد ، حكم چه خواهد بود ؟
يعنی شخصی شخص ديگری را مأمور می‏كند برای اتلاف مال ديگری . و اين همان‏
قضيه المأمور معذور است . آيا واقعا مأمور ، معذور است يا خير ؟ اين هم‏
مسئله‏ای است كه بايد بررسی شود و چون مسائلش كوچكتر است ، همين جا
درباره‏اش صحبت می‏كنيم .
اگر اتلاف سببی به اين صورت باشد كه انسانی به سبب انسان ديگر چيزی‏
را تلف كند دو حالت پيش می‏آيد : يا آن انسان