كند و آن ظالم مالی را به غير حق بگيرد ، آن شكايت كننده ضامن اين مال‏
نيست . فقط اگر آن ظالم به ظلم گرفته باشد ، خود او ضامن است . اين در
مواردی است كه انسان ضرری را بر غير تسبيب كند و واسطه هم انسان باشد
كه مواردش ذكر شد .

اگر واسطه انسان نباشد

اما اگر واسطه انسان نباشد ، مسائل ديگری مطرح می‏شود . می‏گويند اگر كسی‏
چاهی را در معبر بكند و بعد انسان يا حيوان يا ماشينی در آن بيفتد و
خسارتی به آن وارد شود ، ضامن است . برای اينكه معبر به طور عادی نبايد
مثلا گودال داشته باشد . مردم همينطور به خيال اينكه خيابان صاف است ،
دارند می‏روند ، يكدفعه مواجه می‏شوند با گودالی كه شخصی در آنجا كنده .
آنوقت ماشين می‏افتد و خسارت می‏بيند . اينجا كسی كه اين كار را كرده ،
ضامن است . اگر كسی در معبری يك شی‏ء لغزنده‏ای م ثل پوست خربزه بيندازد
، و بعد كسی هنگام عبور از آنجا بيفتد و ديه‏ای بر او وارد شود يا مالی كه‏
همراه داشته از بين برود ، آن كسی كه پوست خربزه را انداخته ضامن است‏
زيرا او سبب شده است . يا حتی اگر كسی شيئی را به طور غير عادی در
معبری قرار دهد و فردی كه بر حيوانی سوار است بيايد و حيوان با ديدن آن‏
شی‏ء كه غير عادی است رم كند و در نتيجه خسارتی بر آن فرد يا بر آن حيوان‏
وارد شود ، باز آن شخص ضامن است . يا همين طور است اگر كسی كه در راهی‏
ناودانی باز كند و اين ناودان به ديگران ضرر بزند ( مثل همان تيرآهنی كه‏
مثال زدم ) و جنايتی بر كسی واقع شود ، يا حتی ناودان را به طوری باز كند
كه آب در راه مردم بريزد و مثلا لباسهای مردم را كثيف كند و بلكه‏