رفته بود نزد سلمانی در حالی كه ريشش تازه جو گندمی شده بود . به او
گفت برای اينكه اين موهای سفيد در نيايد آنها را از ريشه بكن . سلمانی‏
گفت اتفاقا در اين صورت بيشتر در می‏آيد . گفت پس موهای سياه را بكن !
چون عادت كرده بود به قياس كردن ، با خود گفت اگر موی سفيد با كندنش‏
بيشتر در می‏آيد پس موی سياه را بكند تا بيشتر درآيد .
بنابراين پذيرفتن يا نپذيرفتن اين نظريه بستگی دارد به نظر فقيه كه‏
الغای خصوصيت بكند يا نكند . بعيد هم نيست كه در اينجا الغای خصوصيت‏
مانعی نداشته باشد . يعنی اگر ما راه حل‏های ديگری نداشته باشيم ، اين‏
نظريه ، امر مستبعدی نيست ، ولی به‏طور قاطع هم نمی‏توان گفت .

راه حل‏های ديگر : مضاربه ، قرض الحسنه ، پيش فروش

آقای مهندس طاهری در ميان كارهای مفيد بانك و ضرورت بانك ، توجهشان‏
فقط به همان وامهای توليدی يعنی قسم چهارمی كه آقای مهندس بازرگان گفتند
بوده است . قهرا راه حل ديگری غير از اين راه حل كه در جستجوی آن بودند
، همان راه مضاربه است كه راه صحيحی است و آقای مهندس بازرگان هم همان‏
راه را طی كردند . آقای مهندس طاهری دو نوع وام ذكر كرده بودند : يكی‏
وام درماندگان كه مورد قرض الحسنه است و همه اتفاق نظر دارند كه راه حل‏
اين نوع وام اين است كه حتما بايد در جامعه اسلامی صندوقهای قرض الحسنه‏
وجود داشته باشد و راه حلی غير از اين ندارد و اصلا وجود صندوق قرض‏
الحسنه قطع نظر از اينكه احتياج ديگران را رفع می‏كند ، نماينده يك كمال‏
عاطفی برای