لفظ امكان ؟ اول معنی اينها را ذكر كنيم سپس به پرسش بالا پاسخ دهيم .
آنچه تا كنون مورد بحث بود امكان ذاتی است كه در مقابل ضرورت ذاتی و
امتناع ذاتی است . يك شی‏ء يا واجب الوجود است و يا ممتنع الوجود و يا
ممكن الوجود . يعنی يا اين است كه وجود داشتن برای او ضروری و حتمی و
خلاف ناپذير است و يا وجود نداشتن ، و يا هيچ يك از وجود داشتن و وجود
نداشتن برای او حتمی و ضروری نيست و ذات آن شی‏ء نه ايجاب می‏كند وجود
را و نه لاوجود را ، قسم اخير ممكن الوجود است ، پس امكان يك مفهوم‏
سلبی است و به معنی اين است كه ذات شی‏ء نه اقتضاء وجود داشته باشد و
نه اقتضا عدم .
امكان به معنی و مفهوم ديگر نيز اطلاق می‏شود و آن عبارت است از صرف‏
اقتضاء عدم نداشتن ، خواه اقتضاء وجود باشد يا نباشد ، همين كه چيزی‏
اقتضاء عدم نداشت گفته می‏شود ممكن است . امكان به اين معنی فقط نقطه‏
مقابل امتناع است ، عليهذا هر چيزی كه ممتنع نيست ممكن است به امكان‏
عام خواه واجب و ضروری باشد يا ممكن به امكان خاص . پس امكان به آن‏
معنی اعم است از امكان ذاتی ( امكان خاص ) و از ضرورت ذاتی ، در عرف‏
عام هر وقت كلمه امكان اطلاق می‏شود همين مفهوم عام مراد می‏شود .
امكان به معنی ديگر نيز گفته می‏شود كه اخص از امكان خاص است . برای‏
توضيح اين معنی از امكان لازم است دو قسم از ضرورت را توضيح دهيم :
منطقيين می‏گويند ضرورت بر دو قسم است : يا ذاتی است و يا وصفی . يعنی‏
اگر رابطه محمولی با موضوعی ضروری باشد يا از آن جهت است كه ذات موضوع‏
قطع نظر از هر قيد و شرط اضافی ايجاب می‏كند محمول را و يا در صورت يك‏
قيد و شرط اضافی آن را ايجاب می‏كند . قسم اول ضرورت ذاتی است و قسم‏
دوم