و هی غنيه عن الحدود |
ذات تاس فيه بالوجود |
پاورقی : > است ، مانعی ندارد كه هر سه قسم را بپذيرد . اين نكته بايد دانسته شود كه بنا بر اصالت وجود ، اگر حقيقت وجود را در نظر بگيريم نه ماهيت اعتباری را ، هيچ يك از اينها " ماده " يا " جهت " نخواهند بود . زيرا ماده عبارت است از كيفيت نسبت محمول به موضوع ، و جهت ، تعبير لفظی اين كيفيت است . و نسبت كه موضوع اين كيفيت است مربوط به عالم ذهن است نه عالم خارج ، وجوب در عالم خارج عين حقيقت وجود و واجب است ، نه كيفيت انتساب وجود به واجب . همچنين امكان عين وجودات فقری و ربطی است ، نه كيفيت انتساب آن وجودها بذات اشياء . و اما اگر ماهيت را كه بنابراين مبنا امر اعتباری است در نظر بگيريم البته مانعی نيست كه هر يك از اينها " ماده " يا " جهت " ناميده شود . تمام احكامی كه بنابر اصالت ماهيت بر ماهيت جاری میشود ، بنا بر اصالت وجود نيز عينا همان احكام بر ماهيت جاری میشود ولی اصالت خود را از دست میدهد و جنبه اعتباری پيدا میكند .