مقدمه اول
منطقيين ، قضايای حمليه را از يك نظر تقسيم كردهاند به دو قسم قضايای بسيطه و مركبه . قضيه بسيطه ، قضيهای است كه موضوعش يكی از مفاهيم و ماهيات و محمولش " وجود " است مانند اينكه میگوئيم : " انسان موجود است " و " عدد موجود است " و امثال اينها ( 1 ) . در اين گونه قضايا ما صرفا در مقام بيان هستی و نيستی اشياء هستيم و خواسته ما اين است كه بفهميم يا بفهمانيم كه فلان شیء موجود است يا معدوم است . قضيه مركبه ، قضيهای است كه يك معنی و مفهومی را مفروض الوجود گرفته و آن را موضوع قرار میدهيم و سپس حكم میكنيم به ثبوت صفتی از برای او و يا حكم میكنيم به نفی صفتی از او مانند اينكه میگوئيم : " انسان كاتب است " ( 2 ) كه در اين قضيه ، انسان را مفروض الوجود گرفته و درباره صفتی از صفات او بحث میكنيم و سپس حكم میكنيم كه اين حقيقت موجود كه نامش انسان است صفت نويسندگی برای او وجود دارد و يا از او منتفی است .پاورقی : 1 - و مانند اينكه میگوئيم : " عنقا ، موجود نيست " . 2 - و مانند اينكه میگوئيم : " حجر ، كاتب نيست " .