خيالی و قوه عقلی ( 1 ) . و البته معلوم است كه اين قوا با همه اختلاف و
تعددی كه دارند از هم جدا نيستند ، بلكه نفس همچون يك ذات واحد است‏
كه دارای جنبه‏ها و شاخه‏های متعدد است . البته منظور اين نيست كه نفس‏
به منزله تنه درخت است و اين قوا به منزله شاخه‏های اين درخت هستند
بطوری كه اگر همه اين شاخه‏ها را بزنيم باز هم تنه درخت بخودی خود باقی‏
است و فقط شاخه‏هايش قطع شده است ، بلكه نحوه ارتباط به گونه‏ای است كه‏
اگر قوای حسی و خيالی و عقلی را از نفس بگيريم ديگر چيزی باقی نمی‏ماند .
قائلين به نظريه اتحاد عاقل و معقول ، آن را به جميع مراتب نفس تعميم‏
می‏دهند و لذا نظريه اتحاد " حاس و محسوس " و اتحاد " خيال و متخيل‏
" حاصل می‏شود . يعنی نفس در مرتبه حسی با محسوسات متحد است و در
مرتبه خيالی با متخيلات و در مرتبه عقلی با معقولات .
پس از ذكر اين مقدمات اجمالا می‏توان به محصل بحث در اين مسئله پی برد
. كه اكنون برای روشن‏تر شدن بحث طرز فكر قائلين به اتحاد عاقل و معقول و
نيز طرز فكر منكرين اتحاد عاقل و معقول را بيان می‏كنيم .

طرز فكر منكرين اتحاد عاقل و معقول :

منكرين اتحاد عاقل و معقول نفس را در ذات خود يك واحد جوهر می‏دانند
و برای اين جوهر قوايی قايل هستند كه اين قوا آلات نفس بشمار می‏رود و
نفس

پاورقی :
1 - اينكه از قوه وهمی سخن نگفتيم از آن جهت است كه وجود قوه وهمی‏
مورد ترديد است كه اكنون مجال بحث در اين مورد نيست . صدرالمتألهين‏
نيز قوه وهمی را قوه‏ای مستقل از قوه عقلی نمی‏داند و در روانشناسی جديد
نيز از قوه وهمی نام برده نمی‏شود .