ايرادات وارده بر اين نظريه :
1 - اولين ايرادی كه بر بيان حاجی وارد است اين است كه مقسم همه اين اقسام را عارض و يا محمول قرار داده است . يعنی هر وقت عارضی بر معروضی و ياپاورقی : 1 - معقولات اوليه معمولا در علوم مورد بحث قرار میگيرند ، مثلا در علم فيزيك ما با نور ، صورت ، حرارت ، الكتريسيته ، آهن و غيره سر و كار داريم كه اينها همه از معقولات اوليه بشمار میروند . بر عكس ، منطق ، معقولات ثانيه منطقی را مورد بحث قرار میدهد و به هيچوجه با معقولات اوليه سر و كار ندارد . همچنين معقولات ثانيه منطقی بجز در منطق در ساير علوم ابدا مطرح نمیگردد . اما معقولات ثانيه فلسفی كه همان معانی عامه هستند فلسفه را تشكيل میدهند . از معقولات اوليه نمیتوان فلسفه بوجود آورد . معقولات اوليه يكسره با خارج و معقولات ثانيه منطقی يكسره با ذهن سر و كار دارند . اما معقولات ثانيه فلسفی از يك جهت شبيه معقولات اوليه و از جهت ديگر شبيه معقولات ثانيه منطقی هستند و از يك طرف با ذهن و از طرف ديگر با خارج ارتباط دارند . 1 - در كتاب اسفار ، جلد 2 ، صفحه 64 تعبيری هست در عروض خارجی و عروض ذهنی كه با تعبير حاجی فرق میكند و مؤيد اشكالات ما بر بيان حاجی است و بر خود آن بيان شايد چندان اشكالی وارد نباشد .