در اين صورت محمول از معقولات ثانيه فلسفی به شمار می‏رود .
ثالثا : اين كه در قسم سوم - يعنی معقولات ثانيه فلسفی - گفته می‏شود كه‏
ظرف عروض ، " ذهن " و ظرف اتصاف " خارج " است درست نيست ،
زيرا آن چيزی كه موضوع در " خارج " به آن متصف است مصداق محمول است‏
و آن چيزی كه در ذهن به موضوع ملحق می‏شود مفهوم محمول است ( دقت شود .
) .
به علاوه كلمه " عروض " در اينجا به دو معنی مختلف به كار رفته است‏
، آنجا كه گفته می‏شود ظرف عروض و ظرف اتصاف هر دو خارج است ، از "
عروض " ، حلول وجودی قصد شده است ( عروض به اصطلاح باب مقولات ) و
آنجا كه گفته می‏شود ظرف عروض ، ذهن و ظرف اتصاف ، خارج است ، از "
عروض " معنای حمل شی‏ء خارج از ذات قصد شده است .
رابعا : اينكه در قسم دوم - يعنی معقولات ثانيه منطقی - گفته می‏شود كه‏
ظرف عروض و ظرف اتصاف هر دو " ذهن " است خالی از اشكال نيست .
زيرا در قسم اول - يعنی معقولات اوليه - كه گفته می‏شود ظرف عروض و ظرف‏
اتصاف هر دو خارج است ، منظور اين است كه موضوع در خارج متصف به‏
محمول می‏شود و محمول هم در خارج عارض بر موضوع و ضميمه آن می‏گردد به‏
طوری كه وجود موضوع و وجود محمول در عين اين كه با يكديگر متحدند ولی از
يك جنبه ديگر از هم متمايزند و آنچه بالذات ما بازاء محمول است مرتبه‏
خاصی از وجود است كه بر اصل وجود موضوع علاوه شده است . حال اگر منظور
از عروض و اتصاف در قسم دوم - يعنی معقولات ثانيه منطقی - كه گفته‏
می‏شود ظرف عروض و ظرف اتصاف آنها هر دو " ذهن " است همين معنی‏
باشد لازمه آن اينست كه محمول در ذهن ضميمه موضوع شده باشد نظير ضميمه‏
شدن هر حالی به محل