يك مفهوم خاصی را كه واقعيت آن مفهوم با وجود اين موضوع در ذهن يا در
خارج نسبتی ندارد به دروغ به آن نسبت بدهيم .
بعد ايشان در تعريف نفس الامر چنين می‏گويد :
بحد ذات الشی‏ء نفس الامر حد
و عالم الامر و ذا عقل يعد
نفس الامر به حد ذات شی‏ء تعريف شده است و گفته‏اند كه معنای نفس‏
الامر يعنی " فی حد ذاته " ، تعريف ديگری كه از برای نفس الامر شده اين‏
است كه نفس الامر ، عالم امر است و عالم امر عبارت است از عالم عقل‏
كلی مجرد .
در شرح اين جمله حاجی می‏گويد مقصود از " فی حد ذاته " اين است كه‏
شی‏ء قطع نظر از هر فرضی چنين است . البته درست است اگر بگوئيم مقصود
از نفس الامر همان " فی حد ذاته " است و معنای " فی حد ذاته " يعنی‏
قطع نظر از فرض هر فرض كننده‏ای ، ولی اين مقدار بيان ، اشكالی را حل‏
نمی‏كند زيرا هر مستشكلی می‏تواند بگويد كه ما جز وجود خارجی و وجود عينی‏
خبری نداريم ماورای اين دو صرفا فرض است . پس اگر قضيه‏ای نه با وجود
خارجی قابل انطباق باشد و نه با وجود ذهنی با نفس الامر هم مطابقت ندارد
پس ما چاره‏ای نداريم از اينكه باب ديگری