بباشيم در پيش آذر بپای |
مگر پاك يزدان بود رهنمای |
به جائی كه او دارد آرامگاه |
نمايد نماينده داد راه |
پاورقی : ( 1 ) همان كتاب ، صفحه . 311 ( 2 ) همان مدرك ، صفحه . 112
در فصل 17 بند هش ، درباره " آذر گشنسب " كه سومين آتشكده بزرگ و
اصلی است ، طبق نقل خود آقای دكتر معين در كتاب مزديسنا و ادب پارسی
چنين آمده است :
" آذر گشنسب تا هنگام پادشاهی كيخسرو هماره پناه جهان بود ، وقتی كه
كيخسروب درياچه چچست را ويران كرد ، آن آتش به يال اسب او فرو نشست
، سياهی و تيرگی را برطرف نمود و روشنايی بخشيد ، به طوری كه او توانست
بتكده را ويران كند ، در همان محل در بالای كوه اسنوند ، دادگاهی ( معبدی
) ساخت و آذر گشنسب را فرو نشاند " ( 1 ) .
ايضا از بندهش درباره همين آتش نقل میكند :
يكی از سه شراره مينوی بوده كه به جهان خاكی برای امداد جهانيان فرود
آمده در آذربايجان قرار گرفت ( 2 ) .
فردوسی در داستان رفتن كيكاوس و كيخسرو به آتشكده آذر گشنسب میگويد :
پاورقی : ( 1 ) همان كتاب ، صفحه . 311 ( 2 ) همان مدرك ، صفحه . 112 |