استاد و شاگردی در همه اين مدت هرگز قطع نشده است . اگر فی‏المثل از
استاد بزرگوار خود مرحوم آيةالله بروجردی شروع كنيم می‏توانيم سلسله‏
اساتيد فقهی ايشانرا تا عصر ائمه اطهار به طور مسلسل بيان نمائيم . چنين‏
حيات متسلسل و متداوم يازده قرن و نيمی ظاهرا در هيچ تمدن و فرهنگ غير
از تمدن و فرهنگ اسلامی وجود ندارد . استمرار فرهنگی به معنی واقعی ، كه‏
يك روح و يك حيات ، بدون هيچ وقفه و انقطاع ، طبقات منظم و مرتب و
متوالی را در قرونی اين چنين درازمدت به يكديگر پيوند دهد و يك روح بر
همه حاكم باشد جز در تمدن و فرهنگ اسلامی نتوان يافت . در تمدن و
فرهنگهای ديگر ما به سوابق طولانی‏تری احيانا برمی‏خو ريم ولی با وقفه‏ها و
بريدگيها و انقطاعها .
همچنانكه قبلا نيز يادآوری ، كرديم ، اينكه قرن سوم را كه مقارن با
غيبت صغرا است مبدأ قرار داديم نه بدان جهت است كه حيات فقه شيعه از
قرن سوم آغاز می‏شود ، بلكه بدان جهت است كه قبل از آن عصر ، عصر حضور
ائمه اطهار است و فقهاء شيعه تحت‏الشعاع ائمه‏اند و استقلالی ندارند والا
آغاز اجتهاد و فقاهت در ميان شيعه و آغاز تأليف كتاب فقهی به عهد
صحابه می‏رسد . چنانكه گفتيم اولين كتاب را علی بن ابی‏رافع ( برادر
عبيدالله بن ابی رافع كاتب و خزانه‏دار اميرالمؤ منين علی عليه‏السلام در
زمان خلافت آن حضرت ) نوشته است .
ب - برخلاف تصور بعضی‏ها ، معارف شيعه و از آن جمله فقه شيعه ، تنها
به وسيله فقهاء ايرانی تدوين و تنظيم نشده است . ايرانی و غيرايرانی در
آن سهيم بوده‏اند تا قبل از قرن دهم هجری و ظهور صفويه ، غلبه با عناصر
غير ايرانی است و تنها از اواسط دوره صفويه است كه غلبه با ايرانيان‏
می‏گردد .
ج - مركز فقه و فقاهت نيز قبل از صفويه ايران نبوده است . در ابتدا
بغداد مركز فقه بود ، سپس نجف وسيله شيخ طوسی مركز شد ، طولی نكشيد كه‏
جبل عامل ( از نواحی جنوبی لبنان فعلی ) ، و پس از آن و قسمتی مقارن با
آن حله ،