انترناسيوناليسم اسلامی
اين مسئله مسلم است كه در دين اسلام ، مليت و قوميت به معنايی كه امروز ميان مردم مصطلح است هيچ اعتباری ندارد ، بلكه اين دين به همه ملتها و اقوام مختلف جهان با يك چشم نگاه میكند ، و از آغاز نيز دعوت اسلامی به ملت و قوم مخصوصی اختصاص نداشته است ، بلكه اين دين هميشه میكوشيده است كه به وسايل مختلف ريشه ملت پرستی و تفاخرات قومی را از بيخ و بن بر كند . در اينجا لازم است در دو قسمت بحث كنيم : اول اينكه اسلام از آغاز ظهور خويش " داعيه جهانی " داشته است دوم اينكه مقياسهای اسلامی مقياسهای جهانی است نه ملی و قومی و نژادی ،داعيه جهانی اسلام
برخی از اروپائيان ادعا میكنند كه پيغمبر اسلام در ابتدا كه ظهور كرد فقط می خواست مردم قريش را هدايت كند ، ولی پس از آنكه پيشرفتی در كار خود احساس كرد تصميم گرفت ، كه دعوت خويش را به همه ملل عرب و غير عرب تعميم دهد . اين سخن يك تهمت ناجوانمردانه بيش نيست ، و علاوه بر اينكه هيچ دليل تاريخی ندارد با اصول و قرائتی كه از آيات اوليه قرآن كه بر پيغمبر اكرم نازل شد استفاده میشود مباينت دارد . در قرآن مجيد ، آياتی هست كه نزول آنها در مكه و در همان اوايل كار