با وجود اصلاحات اساسی زردشت مجددا مذهب افسانه آميز قديم پديدار شد
و حتی زردشت را نيز از خود دانست و " گاتها " را به تشريفات مربوط
به " هئومه " كه با آن مغايرت داشت ضميمه نمود . به اين طريق خداوند
بزرگ اهورامزدا با معصومين جاويدان و خدايانی كه دين مزدا آنها را به‏
كنار رانده بود همرديف گرديد ( 1 ) .
پور داود و دكتر معين نيز اعتراف دارند كه اوستای عهد ساسانی با
اوستای اصلی فرق فاحش دارد و اوستای ساسانی تعليمات خرافاتی قبل از
زردشت را تجديد نموده است ، مدعی هستند كه :
آيين حقيقی و اصلی زرتشت را بايد از گاتاها جست ، چه بعدها به مرور
تصرفاتی در آن كردند و به خصوص آيين زرتشتی دوره ساسانی از مبدا خود
بسيار دور گرديد ( 2 ) .
گاتها كه مورد استناد پور داود و دكتر معين است ، قسمتی از يسناست و
يسنا يك جزء از پنج جزء اوستای ساسانی است . گاتاها از لحاظ تاريخی و
انتساب به زردشت معتبرترين قسمتهای اوستاست . قرائن زيادی در دست‏
محققان است كه همه يا قسمتی از گاتها كه به صورت شعر و مناجات ادا شده‏
سروده خود زردشت است و هم معقولترين همه آنهاست ، خرافاتی كه در ساير
قسمتها ديده می‏شود در آنجا نيست يا كمتر است و احيانا ضد آنهاست .
كسانی كه زردشت را موحد می‏دانند . به مندرجات گاتاها استناد می‏كنند و
ساير قسمتهای اوستا را الحاقی می‏دانند .
به هر حال در اين جهت شكی نيست كه دين زردشت در دوره‏های بعد خصوصا
دوره ساسانی چه از نظر اصول عقائد و چه از نظر احكام و مقررات به پستی‏

پاورقی :
( 1 ) تاريخ تمدن ايرانی ، به قلم جمعی از خاورشناسان ، ترجمه جواد
محيی ص . 94 ايضا همان كتاب ، ترجمه دكتر عيسی بهنام ، ص 89.
( 2 ) مزديسنا و ادب پارسی ، ص . 198