پاورقی : ( 1 ) رجوع به كتاب " بررسيهائی درباره ابوريحان بيرونی " نشريه دانشكده الهيات و معارف اسلامی ، مقاله آقای مجتبی مينوی . ( 2 ) آقای دكتر زرين كوب در " كارنامه اسلام " ( 36 ) اصل قصه را مشكوك دانستهاند .
و ثانيا خود ابوريحان در مقدمه كتاب " صيدله " يا " صيدنه " كه
هنوز چاپ نشده درباره زبانها و استعداد آنها برای بيان مفاهيم علمی بحث
ميكند و زبان عربی را بر فارسی و خوارزمی ترجيح ميدهد ، و مخصوصا درباره
زبان خوارزمی ميگويد : اين زبان به هيچوجه قادر برای بيان مفاهيم علمی
نيست ، اگر انسان بخواهد مطلبی علمی با اين زبان بيان كند ، مثل اينست
كه شتری بر ناودان آشكار شود ( 1 ) .
بنابراين اگر واقعا يك سلسله كتب علمی قابل توجه به زبان خوارزمی
وجود داشت ، امكان نداشت كه ابوريحان تا اين اندازه اين زبان را غير
وافی معرفی كند . كتابهائی كه ابوريحان اشاره كرده يكعده كتب تاريخی بود
و بس . رفتار قتيبه بن مسلم با مردم خوارزم كه در دوره وليد بن
عبدالملك صورت گرفته نه در دوره خلفای راشدين ، اگر داستان اصل داشته
باشد و خالی از مبالغه باشد ( 2 ) رفتاری ضد انسانی و ضد اسلامی بوده و با
رفتار ساير فاتحان اسلامی كه ايران و روم را فتح كردند و غالبا صحابه رسول
خدا و تحت تاثير تعليمات آن حضرت بودند تباين دارد عليهذا كار او را
كه در بدترين دورههای خلافت اسلامی ( دوره امويان ) صورت گرفته نميتوان
مقياس رفتار مسلمين در صدر اسلام كه ايران را فتح كردند قرار داد .
به هر حال آنجا كه احتمال ميرود كه در ايران تاسيسات علمی و كتابخانه
وجود داشته است ، تيسفون يا همدان ، يا نهاوند ، يا اصفهان ، يا استخر ،
يا ری ، يا نيشابور ، يا آذربايجان است ، نه خوارزم . زبانی كه احتمال
ميرود به آنزبان
پاورقی : ( 1 ) رجوع به كتاب " بررسيهائی درباره ابوريحان بيرونی " نشريه دانشكده الهيات و معارف اسلامی ، مقاله آقای مجتبی مينوی . ( 2 ) آقای دكتر زرين كوب در " كارنامه اسلام " ( 36 ) اصل قصه را مشكوك دانستهاند . |