می‏دهد كه صد در صد آگاهانه گام بر می‏داشته اند و هدف مشخص و معينی‏
داشته اند و واقعا به تمام معنی نهضتی را رهبری می‏كرده‏اند ، واقعا آنچنان‏
بوده‏اند كه علی عليه السلام توصيف می‏كند : " « و حملوا بصائرهم علی‏
اسيافهم » " ( 1 ) همانا بينشهای روشن خويش را بر دوش شمشيرهای خويش‏
حمل می‏كردند .
اما جيره خواران استعمار ناجوانمردانه نهضت اسلامی را در رديف حمله‏
اسكندر و مغول قرار می‏دهند .
اينها همه درست ، ولی تنها قدرت روحی و ايمانی آنان كافی نبود كه‏
چنين فتوحاتی نصيب آنها بشود ، هر چه باشد محال است جمعيت كمی آن هم‏
با آن شرايطی كه گفتيم بتواند با حكومتی همچون حكومت ساسانی مقابله كند
و آن را به كلی محو و نابود سازد ( 2 ) .
جمعيت آنروز ايران را در حدود 140 ميليون تخمين زده‏اند ( 3 ) كه گروه‏
بی شماری از آنان سرباز بودند و حال آنكه تمام سربازان اسلام در جنگ‏
ايران و روم به شصت هزار نفر نمی‏رسيدند و وضع طوری بود كه اگر مثلا
ايرانيان عقب

پاورقی :
( 1 ) نهج البلاغه ، خطبه 148 ، اين تعبير را اميرالمؤمنين برای مؤمنين‏
زمان رسول خدا آورده است .
( 2 ) همان طور كه اصحاب حضرت امام حسين ( ع ) با آن همه ايمانشان در
مدت قليلی به دست سپاهيان يزيد كشته شدند . همين اعراب مسلمان در
اروپا پيشروی كردند ، اما پس از آنكه مقاومت شديدی در برابرشان شد خواه‏
ناخواه فتوحاتشان در اروپا متوقف گشت پس معلوم می‏شود يكی از علل‏
پيروزی مسلمانان اين بود كه مقاومت شديد و جدی در برابر آنها نمی‏شد ،
بلكه در اثر نابسامانيهای داخلی كشورهای فتح شده مقدمشان گرامی داشته‏
می‏شد .
( 3 ) اين تخمين از سعيد نفيسی است در كتاب تاريخ اجتماعی ايران .