آلات و ادوات فراوان و تشريفات بسيار معمول است ، اين تشريفات در
مورد آتشكده‏ها نيز مجری است : آتشگاه را در محلی قرار می‏دهند كه اطراف‏
آن حتما باز باشد . در هر آتشكده كانون ويژه‏ای برای برافروختن آتش هست‏
كه جز " آتربان " ( موبد نگهبان آتش ) احدی حق ورود بدان ندارد ،
آتربانان كه به سوی آتش می‏روند " پنام " ( دهن بند ) بر روی می‏بندند
تا از دم ايشان آتش مقدس آلوده نگردد . در سمت راست مقر آتش ، اطاقی‏
است وسيع و چهار گوشه كه به قسمتهای متعدد و مساوی تقسيم شده ، و هر يك‏
را برای وظيفه‏ای معين اختصاص داده‏اند . اين اطاق را " يزشن گاه " (
محل انجام تشريفات عبادت ) می‏نامند . . . در شريعت زردشت اين قاعده‏
مقرر بود كه آفتاب بر آتش نتابد ( 1 ) . و بنابراين سبك جديدی در
ساختمان آتشكده معمول شد : اطاقی معمولا تاريك در وسط می‏ساختند كه مكان‏
افروختن آتش در آتشدان بود . . . به نسبت درجاتی كه در قاعده دودمانی‏
ايرانيان قديم موجود بود ، آتشهای مختلفی وجود داشت ، از قبيل " آتش‏
خانه " و " آتش قبيله " يا " قريه " ( آذران ) و " آتش بلوك "
يا ايالت . محافظ آتش خانه " مانبذ " نام داشت ، و برای نگهبانی‏
آتش دو تن روحانی ، و برای حراست آتش و رهران ( آتش بلوك ) هيئتی از
روحانيان تحت رياست يك موبد مامور بودند . . . يكی از نسكهای اوستای‏
ساسانی موسوم است به " سوزگر " و در آن تفصيلی در باب پرستش آتش‏
مخلوط به چند قصه مسطور است : آتشكده پر از بوی كندر و ديگر مواد معطر
بود ، يك تن روحانی برای اينكه از نفس

پاورقی :
( 1 ) عجيب است كه زردشتيان و طرفداران آنها تقديس آتش را می‏خواهند
تحت عنوان اينكه آتش از جنس نور است و نور مقدس است زيرا خداوند
نورالانوار است ، توجيه كنند از طرف ديگر تابش آفتاب را بر آتش مقدس‏
سبب آلودگی آن ميدانند !