بود ( 1 ) اختصاص داد و كشتيها از مديترانه به اقيانوس هند راه‏
توانستند يافت اين معبر آبی بار ديگر به سال 114 هجری ( 732 ميلادی ) از
شن پر شد و متروك ماند " ( 2 ) از فردی كه فكر اجتماعيش در اين سطح‏
بوده است نمی‏توان باور كرد كه كتابخانه‏ای را آتش بزند .
و اما عمر هر چند مردی خشن بوده است ، ولی احدی در هوش و دورانديشی‏
او ترديد ندارد ، عمر برای اينكه همه مسئوليت‏ها را شخصا بر عهده نگيرد و
به علاوه از فكر و انديشه ديگران استمداد جويد ، معمولا در مسائل مهم خصوصا
در سياست خارجی حكومتش شورا تشكيل ميداد و به مشورت می‏پرداخت كه در
كتب تاريخ مسطور است و به دو نمونه‏اش به تناسب در نهج البلاغه اشاره‏
شده است . در هيچ تاريخی ديده نشده كه عمر درباره كتابخانه اسكندريه‏
شورائی تشكيل داده باشد و با كسی مشورت كرده باشد . بسيار بعيد است كه‏
چنين تصميمی را بی مشورت اتخاذ كرده باشد . به علاوه اگر عمر چنين‏
انديشه‏ای می‏داشت كه ما با وجود قرآن به هيچ كتاب ديگر احتياج نداريم ،
قطعا اين انديشه ديگر را هم داشت كه با وجود مساجد ، احتياج به معبد
ديگر نداريم . پس چرا در قراردادهای خود كليساها و كنيسه‏ها و حتی‏
آتشكده‏ها را تحمل ميكند و بلكه دولت اسلامی را متعهد حفظ و نگهداری آنها
در ازاء شرائط ذمه می‏داند .
سابعا فرضا عمرو بن العاص چنين دستوری داده باشد آيا باوری است كه‏
مردم مسيحی و يهودی اسكندريه ، بدون هيچ عكس العمل مخالفی ، آن كتابها
را كه محصول فرهنگ و تاريخشان بوده مانند انبار هيزم تحويل بگيرند و
بسوزانند و حتی مخفيانه آن كتابها را در نبرند و مخفی نسازند ؟ !

پاورقی :
( 1 ) من درست نمی‏دانم ، ظاهرا اين معبر آبی همان است كه بار ديگر در
قرون جديد باز شد و اكنون به نام كانال سوئز معروف است .
( 2 ) تاريخ تمدن ، ترجمه فارسی ، جلد 11 صفحه . 220