و حاج شيخ محمد حسين اصفهانی و علامه طباطبائی از اين گونه تعبيرات دارند
اين مطلب كجا و مدعای پور داود و آقای دكتر معين كجا !
بعلاوه ، هاتف اصفهانی كه به شعرش تمسك شده در همان ترجيع بند صريحا
می‏گويد كه مقصود عارفان از اين تعبيرات يك سلسله معانی ديگر است و اين‏
تعبيرات را نبايد به مفهوم ظاهری آنها حمل كرد می‏گويد :
هاتف ارباب معرفت كه گهی
مست خوانندشان و گه هشيار
از دف و چنگ و مطرب و ساقی
وز می‏و جام و ساقی و زنار
قصد ايشان نهفته اسراری است
كه به ايما كنند گاه اظهار
با اين تصريح چگونه ممكن است تعبيرات شاعر را حمل به مفهوم ظاهريش‏
بنماييم ؟ .
گذشته از اين ، اين تعبيرات مجازی و اين اصطلاحات ، منحصر به می‏و مغ و
آتشكده كه از اصطلاحات زرتشتيان است نيست ، اگر منحصر به اينها بود جای‏
اين ترديد بود كه چرا گويندگان ايرانی فارسی زبان برای معانی عرفانی خود
اين كلمات را انتخاب كرده‏اند ؟ آيا اين كار نشانه علائق آنها به رسول و
سنن كهن اين سرزمين است ؟

پاورقی :
>

آن آيه كه منع عشق دارد
واعظ ! بنما به من كدام است ؟
وان می‏كه به دوست ره نمايد