پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان صفحه . 86
كتابهائی علمی وجود داشته زبان پهلوی است نه زبان خوارزمی ، در دوره
اسلام كتابهای ايرانی كه به عربی ترجمه شد از قبيل كليله و دمنه وسيله ابن
مقفع و قسمتی از منطق ارسطو وسيله او يا پسرش از زبان پهلوی بوده نه
زبان خوارزمی يا زبان محلی ديگر .
كريستن سن مينويسد : " عبدالملك بن مروان دستور داد كتابی از پهلوی
به عربی ترجمه كردند " ( 1 ) .
اينكه با حمله يك يورشگر ، آثار علمی زبانی بكلی از ميان برود و مردم
يكسره به حالت " اميت " و بيسوادی و بی خبری از تاريخ گذشتهشان بر
آيند ويژه زبانهای محدود محلی است ، بديهی است كه هرگز يك زبان محدود
محلی نميتواند به صورت يك زبان علمی در آيد و كتابخانهای حاوی انواع
كتب پزشكی ، رياضی ، طبيعی ، نجومی ، ادبی ، مذهبی با آن زبان تشكيل شود
.
اگر زبانی به آن حد از وسعت برسد كه بتواند كتابخانه از انواع علوم
تشكيل دهد ، با يك يورش مردمش يكباره تبديل به مردمی امی نميگردند .
حملهای از حمله مغول وحشتناكتر نبوده است ، قتل عام به معنی حقيقی در
حمله مغول رخ نمود ، كتابها و كتابخانهها طعمه آتش گرديد ، ولی هرگز اين
حمله وحشتناك نتوانست آثار علمی به زبان عربی و فارسی را به كلی از
ميان ببرد و رابطه نسل بعد از مغول را با فرهنگ قبل از مغول قطع نمايد
زيرا آثار علمی به زبان عربی و حتی به زبان فارسی گسترده تر از اين بود
كه با چندين قتل عام مغول از بين برود پس معلوم است كه آنچه در خوارزم
از ميان رفته جز يك سلسله آثار ادبی و مذهبی زردشتی كه از محتوای اين
نوع كتب مذهبی آگاهی داريم نبوده است ، و ابوريحان هم بيش از اين
نگفته است . دقت در سخن ابوريحان ميرساند كه نظرش به كتب تاريخی و
مذهبی است .
اما داستان كتابسوزی عبدالله بن طاهر . اين داستان شنيدنی است و عجيب
است كه مرحوم دكتر معين اين داستان را بعنوان دليل يا قرينهای بر
كتابسوزی ايران
پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان صفحه . 86 |