در كار نبود . بنابر بعضی بيانات از قسمت جنوبی فضا نيز يك ثلث متعلق
به نور بوده و لذا وسعت قلمرو نور پنج برابر قلمرو ظلمت بود هر يك از
اين دو اصل در قلمرو خود ساكن و آرام قرار داشتند . عالم نور دارای تمام
صفات خوب بود و نظم و صلح و فهم و سعادت و سازش در آنجا حاكم بود ،
ولی در عالم ظلمت اغتشاش و بی نظمی و كثافت مستولی بود . گاهی اين دو
اصل را به عنوان دو درخت ناميدهاند : يكی را درخت حيات و ديگری را
درخت مرگ در قلمرو نور پدر عظمت حكمران است و در قلمرو ظلمت پادشاه
تاريكی . قلمرو نور از پنج ناحيه و مسكن به وجود آمده كه پنج عضو خدا
يعنی هوش و فكر و تامل و اراده وائون های بی شمار ( موجودات جاويد و
مظاهر خدا ) در آن ساكن هستند . قلمرو ظلمت هم از پنج طبقه روی همديگر
به وجود آمده كه از بالا به پايين عبارت است از دود پايه و آتش بلعنده
و باد مخرب و آب لجنی و ظلمات ( 1 ) .
تا همين جا برای مدعای ما كافی است ، طالبين بيشتر میتوانند به خود
كتاب " مانی و دين او " مراجعه نمايند .
ثنويت مزدكی
دين مزدكی انشقاق و انشعابی از دين مانوی شمرده شده است ، همه خرافات
مانوی در شريعت مزدكی با اندك تفاوت موجود است . كريستن سن میگويد :
. . . درست دين كه شريعت بوندس زردشت ( فسائی ) و مزدك باشد در
واقع اصلاحی در كيش مانی محسوب میشده است و مثل كيش مانی اين آيين هم
آغاز كلام را بحث در روابط اصلين قديمين ، يعنی نور و ظلمت ، قرار میداد
. تفاوت آن با عقائد مانی در اين بود
پاورقی :
( 1 ) مانی و دين او ، صفحه 39 - . 40