دارد كه برای آن ارزش و احترام زياد قائل شود " .
جان كلام همين جاست . اتفاقا بعثت انبيا برای اين است كه بشر را به
سرچشمه خيرات و بركات و نعمات آشنا كنند ، " ديدهای به او بدهند سبب
سوراخ كن " انبيا آمدهاند كه بشر را از سبب متوجه مسبب الاسباب كنند ،
انبيا آمدهاند كه به بشر بفهمانند : « الحمد لله رب العالمين »، يعنی
تمام سپاسها و ستايشها اختصاص دارد به ذات اقدس الهی كه پروردگار تمام
جهانهاست .
بعلاوه ، مگر تنها آتش پيك آسمانی است كه برای كمك بشر از آسمان به
زمين آمده است . اگر مقصود از آسمان اين جوی است كه بالای سر ماست ،
هيچ عنصری از آنجا نيامده است ، اگر هم آمده باشد پيك مخصوص الهی
نيست ، و اگر مقصود از آسمان جهان غيب و ملكوت است همه چيز از آسمان
آمده است و همه چيز پيك آسمانی است ، اختصاص به آتش ندارد .
« و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم »( 1 ) .
هيچ چيزی نيست مگر آنكه خزانههای آن نزد ماست و فرود نمیآوريم مگر به
اندازه معين .
مراسم و تشريفات
تقديس و تعظيم و يا پرستش آتش به اين سادگيها نيست ، تشريفات
عجيب و شنيدنی دارد ، ما قسمتی از اين تشريفات را از كتاب مزديسنا و
ادب پارسی كه از اين مراسم و لااقل از اصل تقديس و تعظيم آتش دفاع
میكند نقل میكنيم ، و البته در ساير كتب نيز میتوان آنها را يافت و
امروز هم اين مراسم و تشريفات در ميان اقليت زردشتی معمول است .
در اين كتاب چنين آمده است :
در آيين مزديسنا ، مانند دين كاتوليك مسيحی ، و بر خلاف اسلام
پاورقی :
( 1 ) سوره حجر ، آيه . 21