او زحمت و دردسر فراهم میكرده است .
بيهقی مینويسد اوتالی بوعلی بود اما در خلق ضيقی داشت و در تعليم و
تصنيف ضنتی . . . روزی به حضرت شهاب الاسلام ، الوزير عبدالرزاق بن
الفقيه درآمد وامام القراء ابوالحسين الغزالی حاضر بود ، در اختلاف قراء
درباره آيتی بحث رفت چون امام ( خيام ) حاضر شد شهابالاسلام گفت علی
الخبير سقطنا . . . او وجوه اختلاف قراء بيان كرد و هر وجهی ( را ) علتی
بگفت ، پس امام ابوالفخر گفت كثرالله مثلك فی العلماء ) ( 1 ) .
تاريخ تولدش معلوم نيست ، تاريخ وفاتش را 517 و 526 گفتهاند . قدر
مسلم اينست كه عمر طويل كرده ( در حدود نود سال ) ( 2 ) اما اينكه محضر
درس بوعلی را درك كرده باشد ، بسيار بعيد است . اگر او بوعلی را (
معلم ) خود میخواند از آن جهت است كه شاگرد مكتب بوعلی است ، نه
شاگرد شخص او . و علیالظاهر نزد شاگردان بوعلی تحصيل كرده است .
4 - ابوحامد ، محمدبن محمدبن محمدبن احمد غزالی طوسی . اگر چه او را در
رديف فلاسفه به معنی مصطلح شمردن صحيح نيست ، او خود را فيلسوف
نمیشمارد بلكه مخالف فلسفه و فلاسفه مخصوصا ابن سينا است و فلسفه را نزد
استاد نخوانده بلكه سه سال بمطالعه فلسفه پرداخته سپس كتاب مقاصد
الفلاسفه را نوشته و بعد تهافت الفلاسفه را كه از كتب مهم دوره اسلامی
است .
ضد فلسفه در جهان اسلام زياد بودهاند ، اما هيچكس بقدرت غزالی نبوده
است ، اگر به فاصله كمی افرادی نظير سهروردی و خواجه نصيرالدين ظهور
نكرده بودند غزالی بساط فلسفه را برچيده بود ( 3 ) .
پاورقی :
( 1 ) ترجمه تتمه صوان الحكمة صفحه 71 - . 72
( 2 ) مقالات و بررسيها دفتر پنجم و ششم صفحه . 242
( 3 ) برای اطلاع از تاريخ و انديشه غزالی رجوع شود به كتاب غزالی نامه
آقای جلال همائی و كتاب فرار از مدرسه آقای دكتر عبدالحسين زرين كوب
استادان دانشگاه تهران .