ناميده است .
د - با آنكه اهورامزدا در عرش جلال خود هيچ ضد و ندی ندارد معذلك
زردشت معتقد است كه در برابر هر نيكی يك بدی موجود است ، چنانكه در
برابر " اشا " يعنی راستی و حقيقت ، " دروغ " و باطل جای گرفته و در
برابر حيات و زندگانی موت و مرگ قرار گرفته است . به همين قياس در
برابر روح مقدس پاك " سپنت مئنيو " روح شرير و ناپاك " انگرامئنيو
" جای دارد كه به معنی روان پليد است . . . روز نخست كه اين دو روان
توام با يكديگر پديد آمد يكی حيات و هستی را برقرار كرد و ديگری فنا و
نابودی را و سرانجام جايگاه جاويد بدان ( دوزخ ) بهره پيروان دروغ خواهد
بود ، ليكن انديشه پاك و جايگاه جاويد نيكان يعنی بهشت نصيب پيروان
راستی خواهد شد . . . از دو روان توامان در آغاز آفرينش جهان ، آن يك
كه پاك و نيكو كار است به ديگری كه دشمن او بود چنين گفت : تا آخرين
روز ، نه در جهان كنش و گويش و منش و نه در عالم ارواح و اجسام ، ما
دو روان با يكديگر هماهنگ نخواهيم شد .
ه - نقطه اصلی و پايه اساسی اخلاق در آيين زردشت بر روی اين قاعده است
كه نفس و ضمير هر فرد آدميزاد يك ميدان نبرد دائمی بين خير و شر است و
سينه آدمی تنوری است كه آتش اين جنگ همواره در آن مشتعل میباشد روزی
كه اهورامزدا آدمی را بيافريد او را آزادی عمل عطا كرد كه خود عمل خود را
برگزيند ، يعنی دارای نيروی
پاورقی :
( 1 ) در فراز " د " گفته خواهد شد كه " سپنت مئنيو " رقيب و
توام " انگره مئنيو " است . پس انگره مئينو وسيله سپنت مئنيو پديد
نيامده است . پس بايد برای اهورامزدا دو نوع اراده قائل باشيم ، اراده
قدوسی و اراده غير قدوسی ، و يا بايد بگوئيم اهورامزدا اراده قدوسی خود
را وسيله دو روح يكی نيكو نهاد و يكی پليد نهاد از قوه به فعل آورد كه ضد
مطلب متن است . به علاوه تعبير از قوه به فعل آورده در مورد مبداء كل
غلط است .