پاورقی : ( 1 ) مسئلهء قوميت و مليت پرستی در كشورهای عربی نيز روز بروز بالا میگيرد ، به طوری كه گروه بيشماری از مردم اين كشورها با آنكه مسلمان هستند با تعصب خاصی ، تنها به جنبه عربيت خود تكيه میكنند . و اين خود همچنانكه میدانيم نوعی مبارزه است با مقياسهای وسيع اسلامی كه تنها به جنبه های انسانی و معنوی متكی است . نيز همان طور كه میدانيم زيان اينكار در درجه اول متوجه خودشان گرديده است و با آنهمه كثرت جمعيت و مصالح جنگی نتوانسته اند با اسرائيلی ها برابری نمايند . و بدون شك اگر اعراب به نيروی مذهبی خود تكيه میكردند هرگز دچار چنين شكستی نمی شدند . يكی از نويسندگان پاكستانی نوشته بود : در جنگ ژوئن اعراب و اسرائيل نيروی مذهبی يعنی صهيونيسم بر نيروی قوميت غلبه كرد اگر چه در اين بيان نوعی اغراق و مبالغه وجود دارد يعنی عامل مذهب را در صهيونيسم زياد دخالت داده است زيرا در قوم يهود هميشه نژاد بر مذهب غلبه داشته و دارد ، ولی از آنجهت كه اتكاء بيمعنی اعراب را بر عربيت تخطئه میكند صحيح است . در سال گذشته ( سال 1387 قمری ) كه به حج مشرف بوديم در مؤتمر رابطة العالم الاسلامی يكی از دانشمندان عرب سخنرانی بليغی كرد و در ضمن سخنرانی فرياد میزد والله لم يدخل الاسلام المعركة قط به خدا قسم كه در اين مبارزه اصولا پای اسلام داخل نشده بود ، اسلام هرگز وارد معركه نشد ، اسلام نبود كه با اسرائيل میجنگيد ، عربيسم بود كه با صهيونيسم میجنگيد .