پاورقی : ( 1 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد دوم ، صفحه 46 - . 47
و ازدواج و طلاق و حقوق زن در عهد ساسانی میگويد :
امتياز طبقاتی و محروم بودن عده كثير از مردم ايران از حق مالكيت
ناچار اوضاع خاصی پيش آورده بود و به همين جهت جامعه ايرانی در دوره
ساسانی هرگز متحد و متفق الكلمه نبوده و تودههای عظيم از مردم هميشه
ناراضی و نگران و محروم زيستهاند اين است كه دو انقلاب كه پايه هر دو بر
اين اوضاع گذاشته بود و هر دو برای اين بود كه مردم را به حق مشروع
خداداد خود برساند ، در اين دوره روی داده است : نخست در سال 240 ميلادی
در روز تاجگذاری شاپور اول ، يعنی چهارده سال پس از تاسيس اين سلسله و
نهادن اين اساس ، مانی دين خود را كه پناهگاهی برای اين گروه محروم بوده
است اعلان كرد و پيش برد . تقريبا پنجاه سال پس از اين واقعه زرادشت
نام از مردم فسای فارس اصول ديگری كه معلوم نيست تا چه اندازه اشتراكی
بوده است اعلان كرد و چون وی كاری از پيش نبرد ، دويست سال پس از آن
بار ديگر " مزدك " پسر " بامداد " همان اصول را به ميان آورد .
سرانجام میبايست اسلام كه در آن زمان مسلكی آزادمنش و پيشرو و خواستار
برابری بود اين اوضاع را در هم نوردد و محرومان و ناكامان اجتماع را به
حق خود برساند ( 1 ) .
مسلك مزدكی به حكم اينكه طرفدار طبقه محروم بود و در جامعهای طبقاتی
ظهور كرد رواج و شيوع فوق العاده يافت . كريستن سن میگويد :
اگر چه كيش مزدك پس از ورود به طبقات سافله اجتماع تدريجا صورت
يك مسلك سياسی انقلابی گرفت ولی اساس ديانتی آن باقی بود و پيروان اين
آيين در ميان طبقات عاليه هم وجود داشتهاند . عاقبت مزدكيان خود را به
اندازهای قادر يافتند كه شروع به ترتيب مراتب
پاورقی : ( 1 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد دوم ، صفحه 46 - . 47 |