پاورقی : ( 1 ) الفهرست ، صفحه . 204 ( 2 ) ضحیالاسلام ، جلد 1 صفحه . 163
بديهی است كه چنين كسانی طبعا از طرف دستگاه خلافت مورد اتهام قرار
میگيرند .
برخی صرفا به خاطر اشتغال به علوم عقلی مورد اين اتهام واقع شدند .
ابن النديم درالفهرست ، ضمن شرح حال ابوزيد احمدبن سهل بلخی میگويد :
" وی متهم به زندقه بود " و از يكی از دوستان نزديكش نقل میكند كه :
" اين مرد مظلوم بود ، مردی بود موحد و خداپرست ، من بهتر از ديگران
او را میشناسم ، با هم بزرگ شديم ، علت شهرتش به زندقه اشتغال به منطق
بود ، ما با هم منطق خوانديم و هيچكدام تمايلی به الحاد نداشتيم " ( 1 )
.
احمد امين ( 2 ) از الاغانی نقل میكند كه :
حميدبن سعيد از چهرههای نمايان معتزله بود ، در برخی از مسائل با ابن
ابی دواد ، قاضی القضاه معروف دوره معتصم ، مخالفت كرد . ابن ابی دواد
ذهن معتصم را درباره او خراب كرد كه او شعوبی و زنديق است .
درباره ابن مناذر نيز از شخصی نقل میكند در مجلس يونس بن ابی فروه
رسما او را در رديف زنادقه معرفی میكردند ، تصادفا آن شخص به مسجد
میرود و میبيند ابن مناذر تنها در گوشهای مشغول نماز است .
افشين را به زندق متهم كردند ، ولی عقيده بعضی از مورخين اين است كه
زندقه پاپوشی بود كه رقبای سياسی افشين برای او ساختند .
منصور دوانيقی خليفه عباسی ، و سفيان بن معاويه مهلبی حاكم بصره هر
كدام به علت خاصی دشمن عبدالله بن مقفع شدند و سفيان با دستور محرمانه
منصور او را كشت و بعد گفتند اسلام ابن مقفع ظاهری بوده و باطنا زنديق
بوده است . ابن مقفع مردی دانشمند بوده و كتب مانی را به عربی ترجمه
كرده است ، از برخی نوشتههايش
پاورقی : ( 1 ) الفهرست ، صفحه . 204 ( 2 ) ضحیالاسلام ، جلد 1 صفحه . 163 |