پاورقی : ( 1 ) همان ماخذ ، جلد نهم ، صفحه . 2693
زمانی متداول شده بود كه به ثروت رسيده بودند ، زيرا زندگانی صحرا گردی
مانع از داشتن زنان متعدد است ( 1 ) .
آنچه در ايران باستان در ميان طبقه اشراف معمول بوده است چيزی بالاتر
از تعدد زوجات ، يعنی حرمسرا بوده است .
و لهذا نه محدود به حدی بوده است ، مثلا چهارتا يا بيشتر يا كمتر ، و
نه مشروط به شرطی از قبيل عدالت و تساوی حقوق زنان و توانايی مالی يا
جنسی ، بلكه همان طور كه نظام اجتماعی يك نظام طبقاتی بوده است نظام
خانوادگی نيز چنين بوده است .
كريستن سن میگويد :
اصل تعدد زوجات ، اساس تشكيل خانواده به شمار میرفت . در عمل عده
زنانی كه مرد میتوانست داشته باشد به نسبت استطاعت او بود . ظاهرا
مردان كم بضاعت به طور كلی بيش از يك زن نداشتند . رئيس خانواده (
كذگ خوذای كد خدا ) از حق رياست دودمان ( سرادريه دوذگ سرداری دودمان
) بهره مند بود . يكی از زنان ، سوگلی و صاحب حقوق كامله محسوب شده و
او را " زنی پادشاييها " ( پادشاه زن ) يا زن ممتاز میخواندهاند ، از
او پستتر زنی بود كه عنوان خدمتكاری داشت و او را زن خدمتكار " زنی
چگاريها چاكر زن " میگفتند . حقوق قانونی اين دو نوع زوجه مختلف بود .
. . شوهر مكلف بوده كه مادام العمر زن ممتاز خود را نان دهد و نگهداری
نمايد . هر پسری تا سن بلوغ و هر دختری تا زمان ازدواج دارای همين حقوق
بودهاند اما زوجههايی كه عنوان چاكر زن داشتهاند فقط اولاد ذكور آنان در
خانواده پدری پذيرفته میشده است ، در كتب پارسی متاخر پنج
پاورقی : ( 1 ) همان ماخذ ، جلد نهم ، صفحه . 2693 |