و زردشتيان كينه شديدی نسبت به آنها داشتند و به همين دليل است كه‏
زردشتيان ايران مانويها و مزدكيها و حتی مسيحيها را بيش از مسلمين دشمن‏
می‏داشتند در دوره اسلام مكرر می‏بينيم كه زردشتيان و مخصوصا روحانيان‏
زردشتی با مسلمين عليه مانويها و مزدكيها همكاری می‏كنند . و از آنسو
می‏بينيم كه عيسويان ايران نيز در اثر آزارها و محدوديتها و احيانا قتل‏
عامها ( در زمان شاهپور دوم ) كه از ناحيه زردشتيان ديده بودند ، مسلمين‏
را بر زردشتيان مقدم می‏دارند و مقدم مسلمين را به ايران گرامی می‏شمارند .
نفوذ مسيحيت و توسعه آن در ايران بسيار عادی و طبيعی بوده است . راجع‏
به علت و منشا پيدايش عيسويت در ايران ، كريستن سن می‏نويسد :
در موقعی كه سلسله ساسانی جانشين اشكانيان شد ، عيسويان مركز تبليغی‏
مهمی در شهر " الرها " ( در آسيای صغير ، تركيه فعلی ) داشتند . . .
دولت در جنگهای بزرگی كه با روم كرد اسيران را در نواحی دور دست كشور
ايران مسكن داد ، پادشاه ايران در لشكر كشيهای خود به سوريه گاهی تمام‏
سكنه يك شهر يا يك ناحيه را كوچ داده در يكی از نقاط داخلی كشور مقيم‏
می‏كردند ، چون قسمت اعظم اين مهاجرين عيسوی مذهب بودند ديانت مسيح در
هر گوشه‏ای از ايران اندكی رواج گرفت ( 1 ) .
در كتاب " تمدن ايرانی " به قلم جمعی از خاورشناسان می‏نويسد .
در حقيقت ، مذهب مسيح در ايران به دست آراميها كه در سوريه اقامت‏
داشتند يا مبلغانی كه از ادس ( اورفه ) ( 2 ) ، آمدند و يا به دست‏
اسرای جنگی وارد اين سرزمين شد . از سال يكصد ميلادی دسته‏هايی از مسيحيان‏
در " اربل "

پاورقی :
( 1 ) همان كتاب ، صفحه . 290
( 2 ) شهر " الرها " سابق الذكر .