بود كه : " من انسانی همانند شما هستم " و يا " بين سياه حبشی و سيد
قرشی جز به پرهيزكاری و تقوا تفاوتی وجود ندارد " ، بلكه عملا نيز روش‏
حكومت خلفای راشدين به ويژه علی را در حد خواب و خيال افسانه آميزی ،
بی پيرايه‏تر از آنچه خود می‏خواستند و آرزويش را در دل داشتند ساده‏
يافتند . . . يكی از حساس ترين لحظات برخورد اين دو جهان بينی برخورد
سنت منحط ساسانی و آيين نو اسلام را در بسيج علی اميرالمؤمنين هنگام لشكر
كشی به شام با كشاورزان آزاد شده ايرانی شهر " انبار " بر ساحل فرات‏
می‏يابيم . اين برخورد موجب تقرير يكی از شيواترين و تكان دهنده ترين‏
خطبه های علی است كه از اين پيشوای بی نظير تاريخ جهانداری و سياست ،
برای هميشه برای عبرت رهبران آينده جهان بر جای مانده است . . . نيروی‏
عراق بسوی شام بسيج كرده بود ، دهگانان شهر زيبای انبار بر ساحل فرات به‏
آئين ايران قديم صف بسته بودند تا موكب همايون اميرالمؤمنين را . . .
استقبال كنند ، چون نوبت رسيد پيش دويدند ، علی را كه از سربازان ديگر
امتيازی نداشت با هلهله و شادباش و شادی تلقی كردند . آن پيشوای بزرگ‏
از رسم تعظيم و تكريم ايرانيان نسبت به پيشوای خويش با بيانی پر لطف‏
اينچنين انتقاد می‏كند . . . پروردگار متعال از اين عمل راضی نيست . در
نظر اميرالمؤمنين هم سخت ناپسند و مكروه است ، احرار و آزادگان نيز
هرگز به چنين ننگی تن در نمی‏دهند . . . فكر كنيد آيا خردمند خشم خداوند
را به بهای مشقت و زحمت خويش خريدار است ؟ ( 1 ) . . .
آقای دكتر صاحب الزمانی سپس چنين می‏گويد :
اسلام نقطه عطفی را در فلسفه رهبری توده‏ها به ميان كشيده بود

پاورقی :
( 1 ) ديباچه ای بر رهبری ، صفحات 267 - . 270