می‏بايست مشمول قانون ماليات باشند مستثنی بودند . انوشيروان كه در وضع‏
مالياتها تجديد نظر كرد و اصلاحاتی نمود باز هم " بزرگان ، نجبا ،
سربازان ، روحانيون ، دبيران و ساير خدمتگزاران دولت را مستثنی كرد " (
1 ) .
بديهی است كه اين تبعيضها و استثناها روح طبقه ماليات پرداز را
ناراضی و عاصی می‏گردانيد .
از برخی جريانات تاريخی آن عصر كم و بيش می‏توان به اخلاق عامه مردم پی‏
برد .
كامل ابن اثير می‏نويسد :
هنگامی كه رستم فرخ زاد در سرزمين بين النهرين به مقابله سپاه اسلام‏
می‏رفت با عربی برخورد كرد . عرب ضمن گفت و شنود با رستم اظهار يقين‏
كرد كه ايرانيان شكست می‏خورند . رستم به طنز گفت : پس ما بايد بدانيم‏
كه از هم اكنون در اختيار شما هستيم . عرب گفت : اين اعمال فاسد شماست‏
كه چنين سرنوشتی برای شما معين كرده است ، رستم از گفت و شنود با عرب‏
ناراحت شد و دستور داد گردن او را بزنند . رستم با سپاهيانش به " برس‏
" رسيدند و منزل كردند ، سپاهيان رستم ريختند ميان مردم و اموال شان را
تاراج كردند ، به زنان دست درازی كردند ، شراب خوردند و مست كردند و
عربده كشيدند ، ناله و فرياد مردم بلند شد ، شكايت سربازان را پيش رستم‏
بردند . رستم خطابه‏ای القا كرده ، به سپاهيان گفت : مردم ايران ! اكنون‏
می‏فهمم كه آن عرب راست گفت كه اعمال زشت ما سرنوشت شومی برای ما
تعيين كرده است . من اكنون يقين كردم كه عرب بر ما پيروز خواهد شد ،
زيرا اخلاق و روش آنها از ما بسی بهتر است . همانا خداوند در گذشته‏

پاورقی :
( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 390