حقيقت مطلب چيست ؟ آيا همان طور كه نام آن حكايت می‏كند واقعا تمدن‏
اسلامی است يعنی واقعا اسلام عامل اصلی و محرك اساسی و به وجود آورنده‏
شرائط اين تمدن و فرهنگ بوده ، و روح حاكم بر آن ، روح اسلامی است ؟ يا
علل و اسباب و موجبات و انگيزه‏های ديگری در كار بوده است و هر ملتی و
از آن جمله ملت ايران به موجبی خاص و انگيزه‏ای كه تنها با سابقه تاريخی‏
او مربوط است سهم خود را ايفا كرده است ؟
بررسی اين بحث تاريخی و اجتماعی و دينی مستلزم اينست كه تاريخ ايران‏
مقارن ظهور اسلام را ورق بزنيم و نظامات فكری ، اعتقادی ، اجتماعی ،
سياسی ، خانوادگی ، اخلاقی آن عهد را تحقيق و بررسی كنيم و با آنچه اسلام‏
در اين زمينه‏ها آورد و به ايران داد مقايسه كنيم تا بتوانيم به نتيجه‏
گيری صحيح نائل آييم .
خوشبختانه تاريخ اسلام و همچنين تاريخ ايران مقارن ظهور اسلام روشن است‏
، به سهولت می‏توان حقيقت را دريافت و چنانكه می‏دانيم در نيم قرن اخير
درباره اين مطلب زياد بحث می‏شود ، نخستين بار اروپاييان اين مساله را
طرح كرده‏اند ، قبلا مردم ايران مانند همه مردم ديگر جهان عادت نداشتند
درباره اينگونه مسائل بينديشند ، ولی امروزه درباره اينگونه مطالب بسيار
بحث می‏شود اما متاسفانه عصر ما و لااقل كشور ما هنوز مرحله " تبليغ "
را طی می‏كند و كمتر به " تحقيق " می‏پردازد افرادی طوطی وار از نعمت‏
اسلام برای ايران دم می‏زنند و افرادی ديگر نيز به همين منوال نقطه مقابل‏
آنرا طرح می‏كنند و نفوذ اسلام را به ايران يك فاجعه برای ايران تلقی‏
می‏كنند در حال حاضر روزی نيست كه روزنامه‏ای يا مجله‏ای يا كتابی در اين‏
موضوع قلمفرسايی نكند ، يا در راديو و تلويزيون سخنی در اين باره گفته‏
نشود بالاتر اينكه كتابهای تاريخی و جغرافيايی دبستانها و دبيرستانها نيز
از تلقين يك سلسله مطالب در اين زمينه خودداری نمی‏كنند .
ما علاقه‏منديم بدون تعصب و جانبداری ، و در كمال بيطرفی ، اين موضوع را