در قرن هفتم ، و قطب الدين شيرازی شارح مفتاح سكاكی متوفا در 710 ، و
تفتازانی نسأی يا سرخسی متوفا در 791 و ميرسيد شريف جرجانی متوفا در 816
.
در ميان لغويين نيز عده زيادی ايرانيند از قبيل جوهری نيشابوری صاحب‏
صحاح‏اللغة ، متوفا در حدود نيمه دوم قرن چهارم ، و راغب اصفهانی متوفا
در 565 ، و مجدالدين فيروزآبادی صاحب قاموس اللغة متوفا در 816 و
ميدانی نيشابوری صاحب السامی فی الاسامی و مجمع الامثال متوفا در 518 ، و
غير اينها .
همچنانكه گروهی از مورخين اسلامی نيز ايرانيند از قبيل ابوحنيفه دينوری‏
سابق الذكر و ابن قتيبه دينوری سابق الذكر و طبری سابق الذكر و بلاذری‏
متوفا در 279 ، ابوالفرج اصفهانی اموی الاصل متوفا در 356 و حمزه اصفهانی‏
متوفا در . 350
مورخين اسلامی خيلی زيادند ، شايد در كمتر رشته‏ای مانند رشته تاريخ‏
تأليف شده باشد .
جرجی زيدان ميگويد :
مسلمانان بيش از هر ملت ديگر ( باستثنای ملل عصر جديد ) در تاريخ‏
پيشرفت كرده و كتاب نوشتند ، به قسمی كه در كشف‏الظنون نام 1300 كتاب‏
تاريخی ذكر شده است . و اين عدد جز كتابهائی است كه در شرح آن تواريخ‏
نوشته شده و يا كتابهائی كه در تلخيص آن تواريخ تأليف شده و يا كتبی كه‏
در تاريخ تدوين شده بود و از دست رفته كه نام هيچيك از آنها در
كشف‏الظنون نيست . . . مسعودی در مقدمه كتاب مروج الذهب خود نام ده‏ها
كتب تاريخی را برده كه در زمان او موجود بوده . . .
در تدوين تاريخ اسلامی ملل گوناگون شركت كرده‏اند از اندلسی گرفته (
مانند ابن عبدالبر و ابن بشكوال و ابن آبار ) تا مصری ( مانند مقريزی و
جمالی الدين قفطی ) و دمشقی ( مانند ابن عساكر ، و صفدی ) و عراقی (
مانند خطيب بغدادی و عبدالرحمان بن الجوزی و سبط وی : شمس‏الدين‏
ابوالمظفربن الجوزی و ابن خلكان اربلی ايرانی الاصل ) و تونسی ( مانند ابن‏
خلدون ) .