پاورقی : ( 1 ) كارنامه اسلام ، صفحات 13 - . 16
جرجی زيدان داستان معروف مرثيه گويی سيد شريف رضی را برای ابواسحاق
صابی ذكر میكند كه يك مرد روحانی در مرثيه يك دانشمند كافر شعر میگويد
سپس میگويد : آزادی فكر و عقيده و مماشاه با دانشمندان چنان بود كه آن
مرد بزرگ روحانی با كمال آزادگی آن دانشمند صابی را مرثيه گفت .
جرجی زيدان چنين نتيجه میگيرد كه مردم در تعصب و عدم تعصب از بزرگان
( خلفا ، سلاطين ) خويش پيروی میكنند و اگر بزرگان و فرمانروايان
آزادمنش باشند ، سايرين نيز از آنان تبعيت دارند و عكسش هم عكس است
. ولی اين نتيجهگيری صحيح نيست . امثال سيد شريف رضی دنباله رو خلفا
نبودند ، سعه صدر و بلند نظری را از خلفا نياموخته بودند ، از شارع مقدس
اسلام آموخته بودند كه علم را به هر حال محترم میشمارد ، و لهذا وقتی كه
به سيد اعتراض شد ، پاسخ داد كه من در حقيقت علم را مرثيه گفتم نه شخص
را .
آقای دكتر زرين كوب نيز در كتاب " كارنامه اسلام " روح تسامح و
بیتعصبی مسلمين را عامل مهمی در سرعت پيشرفت مسلمين میشمارند ( 1 ) .
جرجی زيدان با اينكه تعصب مسيحی دارد و در بعضی مسائل اين تعصب كاملا
نمودار است و گاهی میخواهد اصرار بورزد كه مسلمين اوليه با هر كتابی جز
قرآن مخالف بودند ، مع ذلك اعتراف میكند كه تشويق اسلام به علم عامل
مؤثری بوده است . میگويد :
همين كه مملكت اسلام توسعه يافت و مسلمانان از انشای علوم اسلامی فارغ
شدند . كم كم به فكر علوم و صنايع افتادند و برای خود همه نوع وسايل تمدن
فراهم ساختند و طبعا در صدد تحصيل علم و صنعت برآمدند و چون از كشيشان
مسيحی مطالبی از فلسفه شنيده بودند ، بيش از ساير علوم به فلسفه علاقهمند
گشتند به خصوص كه احاديث وارده از ( حضرت )
پاورقی : ( 1 ) كارنامه اسلام ، صفحات 13 - . 16 |