علاقه شاعر به رسوم قديم است با حروف سياه نشان میدهند ، از آنجمله اين
مصراع را : " من شرمنده از مسلمانی " .
آقای دكتر معين خود بهتر میدانند كه شاعران مسلمان عرفان مسلك ، در
مقابل متظاهران به مسلمانی و رياكاران ، اصطلاحات و تعبيرات خاصی دارند
، هر جا كه زهد و احيانا مسلمانی را تخطئه میكند نظرشان به زاهد مابيها و
مسلمان مابيهای دروغين است كه در همه عصرها وجود داشته و دارد و همواره
سد راه اسلام و مسلمين بوده و هست . حتی شاعرانی كه خود در لباس
روحانيت بودهاند و به عاليترين مقامات اجتهاد رسيده و در مسند شرع
نشسته بودهاند مانند شيخ بهائی كه علاوه بر اين جهت يك مهاجر عرب است
كه به ايران آمده ( 1 ) و حاج ملا احمد نراقی ( 2 ) و ميرزا محمد تقی
شيرازی و حاج ميرزا حبيب رضوی خراسانی
پاورقی :
( 1 ) شيخ بهايی در غزل معروف خود كه با اين بيت آغاز میشود :
ساقيا بده جامی زان شراب روحانی
|
تا دمی بياسايم زين حجاب جسمانی
|
میگويد :
سجده بر بتی دارم راه مسجدم منما
|
كافر ره عشقم من كجا ، مسلمانی ؟
|
زاهدی به ميخانه سرخرو زمی ديدم
|
گفتمش مبارك باد ارمنی مسلمانی
|
( 2 ) نراقی مجتهد معروف قرن سيزدهم كه به " صفائی " متخلص بوده
ميگويد :
خوشا حال كسی كاندر ره عشق
|
سری درباخت ، يا جانی فدا كرد
|
در ميخانه بر رويم گشادند
|
مگر ميخوارهای بر من دعا كرد
|
صفائی تا مريد میكشان شد
|
عبادتهای پيشين را قضا كرد
|
و هم او میگويد :
تا مغبچگان مقيم ديرند
|
در دير مغان مرا مقام است
|
>