ثانيا خود عرفا ، بعضی از سلاسل طريقت را به حسن بصری و از او به حضرت‏
امير عليه‏السلام می‏رسانند ، مانند سلسله مشايخ ابوسعيد ابوالخير ( 1 )
ابن‏النديم در الفهرست فن پنجم از مقاله پنجم سلسله ابومحمد ، جعفر خلدی‏
را نيز به حسن بصری می‏رساند و می‏گويد حسن هفتاد نفر از اصحاب بدر را
درك كرده است .
ثالثا بعضی از حكايات كه نقل شده است ، می‏رساند كه حسن بصری عملا جزء
گروهی بوده است كه بعدها نام متصوفه يافتند بعدا بعضی از آن حكايات را
به مناسبت نقل خواهيم كرد . حسن بصری ايرانی‏الاصل است .
ب - مالك‏بن دينار . اين مرد اهل بصره است از كسانی بوده است كه كار
زهد و ترك لذت را به افراط كشانده است ، داستانها از او در اين جهت‏
نقل می‏شود . وی در سال 131 هجری درگذشته است .
ج - ابراهيم ادهم . اهل بلخ است ، داستان معروفی دارد شبيه داستان‏
معروف بودا . گويند : در ابتداء پادشاه بلخ بود و جرياناتی رخ داد كه‏
تأئب شد و در سلسله اهل تصوف قرار گرفت . عرفا برای وی اهميت زياد
قائلند ، در مثنوی داستان جالبی برای او آورده است . ابراهيم در حدود
سال 161 هجری درگذشته است .
د - رابعه عدويه اين زن مصری الاصل و يا بصری الاصل و از اعاجيب روزگار
است ، و چون چهارمين دختر خانواده‏اش بود " رابعه " ناميده شد . رابعه‏
عدويه غير از رابعه شاميه است كه او هم از عرفا است و معاصر جامی است‏
و در قرن نهم می‏زيسته است . رابعه عدويه كلماتی بلند و اشعاری در اوج‏
عرفان و حالاتی عجيب دارد . داستانی درباره عيادت حسن بصری و مالك‏بن‏
دينار و يك نفر ديگر از او نقل می‏شود كه جالب است . رابعه در حدود 135
يا 136 درگذشته است و بعضی گفته‏اند وفاتش در 180 يا 185 بوده است .
ه - ابوهاشم صوفی كوفی ، اهل شام است ، در آن منطقه متولد شده و در

پاورقی :
( 1 ) تاريخ تصوف در اسلام ص 462 نقل از كتاب " حالات و سخنان‏
ابوسعيد ابوالخير " .

.