" در كتاب اردای ويرافنامه كه آن را به " نيك شاپور " از
دانشمندان زمان خسرو اول نوشين روان نسبت داده‏اند و شرحی از معراج روح‏
است ، چنين آمده است كه در آسمان دوم روانهای كسانی را ديده است كه "
خويتك دس " ( ازدواج با محارم ) كرده بودند و تا جاويدان آمرزيده شده‏
بودند و در دورترين جاهای دوزخ روان زنی را گرفتار عذاب جاودانی ديده‏
زيرا كه " خويتك دس " را به هم زده است ، سرانجام گفته شده است "
ويراف " كه روان وی به معراج رفته هفت تن از خواهران خود را به همسری‏
برگزيده است . در كتاب سوم " دينكرت " در اين زمينه اصطلاحات ديگری‏
به كار رفته از آن جمله اصطلاح " نزد پيوند " است كه به معنی پيوند با
نزديكان باشد و در اين زمينه به پيوند پدر با دختر و برادر با خواهر
اشاره كرده‏اند . " نوسای برزمهر " از روحانيان زردشتی كه اين قسمت از
دينكرت را تفسير كرده سودهای بسياری برای اين گونه زناشويی آورده و گفته‏
است كه گناهان جانكاه را جبران می‏كند ( 1 ) .
كريستن سن می‏گويد :
اهتمام در پاكی نسب و خون خانواده يكی از صفات بارزه جامعه ايرانی به‏
شمار می‏رفت ، تا به حدی كه ازدواج با محارم را جايز می‏شمردند و چنين‏
وصلتی را " خويذوگدس " ( در اوستا خوايت ودث ) می‏خواندند اين رسم از
قديم معمول بود حتی در عهد هخامنشيان اگر چه معنی لفظ خوايت ودث در
اوستای موجود مصرح نيست ولی در نسكهای مفقود مراد از آن بی شبهه مزاوجت‏
با محارم بود ( 2 ) .
زردشتيان و مخصوصا پارسيان هند در عصر اخير كه احساس شناعت كرده‏اند و
خود آن را ترك كرده‏اند اخيرا در صدد انكار اين عمل شده و از اصل ، آن‏

پاورقی :
( 1 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد 2 ، صفحه . 39
( 2 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 347