كه بانی حقيقی فرقه نيز مزدك نام داشته ( 1 ) .
درباره ماهيت عقائد مزدكی و علل ظهور زردشت ( فسايی ) و مزدك سخنان‏
زيادی هست . از نظر اصول عقائد مسلما مزدك نيز مانند مانی " ثنوی "
بوده است با تفاوتهايی كه در فصل بعد درباره‏اش سخن خواهيم گفت ، و از
نظر آداب و مقررات ، بر نوعی زهد و بدبينی به حيات و زندگی مبتنی بوده‏
است . كريستن سن می‏گويد :
. . . نزد اين طايفه ، چنانكه نزد مانويه ، اصل آن است كه انسان علاقه‏
خود را از ماديات كم كند و از آنچه اين علاقه را مستحكمتر می‏سازد اجتناب‏
ورزد ، از اين رو خوردن گوشت حيوانات نزد مزدكيه ممنوع بود ، و درباره‏
غذا همواره تابع قواعد معينی بودند و رياضتهايی می‏كشيدند . . . شهرستانی‏
روايت می‏كند كه مزدك امر به قتل نفوس می‏داد تا آنان را از اختلاط با
ظلمت نجات ببخشد ، ممكن است مراد از اين قتل ، كشتن خواهشها و شهوتها
باشد كه سد راه نجاتند . مزدك مردمان را از مخالفت و كين و قتال باز
می‏داشت . به عقيده او چون علت اصلی كينه و ناسازگاری ، نابرابری مردمان‏
است ، پس بايد ناچار عدم مساوات را از ميان برداشت تا كينه و نفاق‏
نيز از جهان رخت بربندد در جامعه مانوی " برگزيدگان " بايستی در تجرد
بمانند و بيش از غذای يك روز و جامه يكسان چيزی نداشته باشند . از آنجا
كه نزد مزدكيه نيز ميل به زهد و ترك دنيا موجود بوده می‏توان حدس زد كه‏
طبقه عاليه مزدكيان هم قواعدی شبيه برگزيدگان مانوی داشته‏اند ولی‏
پيشوايان مزدكيه دريافتند كه مردمان عادی نمی‏توانند از ميل و رغبت به‏
لذات و تمتعات مادی از قبيل داشتن ثروت و تملك زنان و يا دست‏

پاورقی :
( 1 ) همان مدرك ، صفحه 363 - . 364