انسانها را به حسب اصل آفرينش متفاوت فرض كرده نيز مورد انكار و
انتقاد قرار داد .
آئين و مسلك بودا بيش از آنكه به يك دين شباهت داشته باشد به يك‏
فلسفه شبيه است ، ولی پيروان او تدريجا آيين او را به صورت يك آيين‏
مذهبی در آوردند و خود او را كه منكر عبادت و پرستش خدايان بود تا حد
يك معبود بالا بردند ، معابد ساختند و مجسمه بودا را در معابد بر پا
كردند و گفته‏های او را پس از خودش گرد آورده نام " سه سبد دانش " به‏
آن دادند .
بودا در زمان خودش پيروان زياد پيدا كرد ، دو ايالت از ايالات هند كه‏
يكی از آنها مقر پادشاهی پدر وی بود به او گرويدند و تدريجا توسعه يافت‏
. در دورانهای بعد يكی از سلاطين معروف و مقتدر هند به نام " آشوكا "
در قرن چهارم قبل از ميلاد به دين بودا گرويد و تعاليم او را احيا كرد و
صومعه‏های بسيار به امر او بنا كردند .
دين بودا در سراسر هند شهرت و عظمت و پيروان فراوان پيدا كرد ، ولی‏
تدريجا بخصوص پس از نفوذ اسلام در هند اين دين از مولد و وطن خود رخت‏
بربست ، و در عوض در كشورهای مجاور نفوذ يافت . در حال حاضر دين‏
بودائی يكی از اديان بزرگ عالم است و پيروان بودا را اكنون مردم سيلان و
برمه و سيام و ويتنام و جزائر فرمز و ژاپن و كره و چين و تبت و مغولستان‏
تشكيل می‏دهند .
دين بودا از هند به ايران نفوذ كرد . كريستن سن می‏گويد :
در دوره تسلط يونانيان ( پس از حمله اسكندر ) ديانت بودايی در ولايات‏
شرق ايران نفوذ يافت و پادشاه هند موسوم به آسوكا كه در حدود 260 سال‏
قبل از ميلاد دين بودايی گرفته بود ، دعاتی به ايالت گنداره ( دره كابل )
و باختر گسيل داشت .
. . . بودائيان در قرون نخستين ميلادی در ولايت گنداره ، و يهارها يعنی‏
صومعه‏های بسيار ساختند و امروز در ويرانه‏های آن معابد