كه آيين مزدايی به مسئله خير و شر میدهد لااقل اين نتيجه را دارد كه خدا
را از مسؤوليت " بديهايی " كه در جهان میبينيم مبرا میسازد ( 1 ) .
دست شما درد نكند ، خداوند سايه آقای پ ، ژ ، دومناشه و آيين مزدايی
را از سر خودش و همه ملكوت اعلی كم و كوتاه نفرمايد .
اگر آيين مزدايی خدا را از اساس انكار میكرد بهتر او را از مسؤوليت
بديهايی كه آقای پ . ژ ، دومناشه میبيند مبرا میساخت . آيين مزدايی
خواسته ابروی خدا را اصلاح كند چشم خدا را كور كرده است ، خواسته است
بديها را كه يك سلسله امور اضافی و نسبی ، و در تحليل نهائی ، عدمی
هستند به خدا نسبت ندهد ، خدا را از خدايی در نيمی از مخلوقات معزول
كرده است . در آيين مزدايی به عدمی بودن شرور و ضروری و لاينفك بودن
اينها از جهان طبيعت و به فوائد و آثار و حكمتهای اين به اصطلاح شرور و
بديها توجه نشده است و برای رهايی از اشكالی كه دچارش بوده است تيشه
را برداشته و ريشه را قطع كرده است .
ما در اينجا نمیتوانيم وارد بحث خير و شر بشويم ، بحثی است عالی و
عميق و دلكش ( 2 ) از ورطههايی است كه " در آن ورطه هزاران كشتی فرو
شده و تختهای از آن بركنار نامده است " يكی از آن كشتيها كشتی آيين
مزدائی است .
شيطان
يك نكته كه لازم است اينجا توضيح داده شود اين است : ممكن است برخی
خيال كنند كه اهريمن در كيش زردشتی با شيطان در دين اسلام فرقی ندارد ،
يعنی اگر اهريمن را مخلوق اهورامزدا بدانيم مساوی میشود با شيطان كه از
نظر اسلام مخلوق خدا و عامل بديهاست .
ولی اين طور نيست ، شيطان از نظر اسلام نقشی در آفرينش اشياء ندارد ،
در اسلام اصلا چنين انديشه ای وجود ندارد كه در نظام خلقت موجودات
نامطلوبی
پاورقی :
( 1 ) مزديسنا و ادب پارسی ، صفحه 25 نقل از كتاب تاريخ تمدن ايرانی.
( 2 ) در كتاب عدل الهی مستوفا درباره اين مساله بحث كردهايم .