چه خوب بود كه چند زبان ديگر همچون زبان فارسی در ميان مسلمين وجود
داشت كه هر يك می‏توانستند با استعداد مخصوص خود به اسلام خدمت جداگانه‏
ای بنمايند . اين اولا .
ثانيا ، زبان فارسی را چه كسانی و چه عواملی زنده نگاه داشتند ؟ آيا
واقعا ايرانيها خودشان زبان فارسی را احيا كردند يا عناصر غير ايرانی در
اين كار بيش از ايرانيها دخالت داشتند ؟ و آيا حس مليت ايرانی عامل‏
اين كار بود يا يك سلسله عوامل سياسی كه ربطی به مليت ايرانی نداشت ؟
طبق شواهد تاريخی ، بنی عباس كه از ريشه عرب و عرب نژاد بودند از
خود ايرانيها بيشتر زبان فارسی را ترويج می‏كردند و اين بدان جهت بود كه‏
آنها برای مبارزه با بنی اميه كه سياست شان عربی بود و بر اساس تفوق‏
عرب بر غير عرب ، سياست ضد عربی پيشه كردند ، و به همين دليل است كه‏
اعراب ناسيوناليست و عنصر پرست امروز ، بنی اميه را مورد تجليل قرار
می‏دهند و از بنی العباس كم و بيش انتقاد می‏كنند .
بنی العباس به خاطر مبارزه با بنی اميه كه اساس سياستشان قوميت و
نژاد و عنصر پرستی عربی بود با عربيت و هر چه موجب تفوق عرب بر غير
عرب بود مبارزه می كردند ، عنصر غير عرب را تقويت می‏كردند و اموری را
كه سبب می‏شد كمتر غير عرب تحت تاثير عرب قرار بگيرند نيز تقويت‏
می‏كردند و به همين جهت به ترويج زبان فارسی پرداختند و حتی با زبان عربی‏
مبارزه كردند .
ابراهيم امام كه پايه گذار سلسله بنی عباس است به ابو مسلم خراسانی‏
نوشت : " كاری بكن كه يكنفر در ايران به عربی صحبت نكند و هر كس را
كه ديدی به عربی سخن می‏گويد بكش " ( 1 ) .
مسترفرای ، در صفحه 387 كتاب خود می‏گويد :

پاورقی :
( 1 ) نقل از خطط مقريزی .