پاورقی : ( 1 ) همان مدرك ، صفحه . 254 ( 2 ) همان مدرك صفحه . 255
صنعت نساجی ساسانيان از طرحهای نقاشی ، مجسمه سازی ، سفالسازی و ساير
اشكال تزبينی بهرهمند شد . پارچههای حرير ، مطرز ، ديبا و دمشقی ،
گستردنيها ، روپوشهای صندلی ، سايبانها ، چادرها و فرشها با حوصله بسيار
و مهارت بافته و آنگاه به گونه رنگهای زرد ، آبی و سبز ، رنگ آميزی
میشدند ( 1 ) .
درباره صنعت سفالسازی میگويد :
از سفالينههای زمان ساسانيان جز قطعاتی كه برای استفاده روزمره ساخته
شده بود چيزی به جا نمانده است ، معهذا صنعت سفالينه سازی در دوران
هخامنشيان بسيار پيشرفته بود و ظاهرا در سلطنت ساسانيان نيز تا حدی
ادامه يافت و بعد از غلبه اعراب تكميل شد ( 2 ) .
ويل دورانت مدعی است كه :
بر روی هم هنر ساسانيان نماياننده بازخيزی از چهار قرن انحطاط دوران
اشكانيان است ، اگر ما به قيد احتياط از بقايای آن قضاوت كنيم بايد
بگوييم كه در كمال و عظمت به پای هنر دوران هخامنشی نمیرسد . همچنين از
حيث ابداع ، ريزه كاری و ذوق با هنر ايران بعد از اسلام برابری نتواند
كرد .
ويل دورانت در خاتمه اين فصل میگويد :
هنر ساسانی با اشاعه شكلها و دواعی هنری خود در هندوستان ، تركستان و
چين در مشرق ، و سوريه ، آسيای صغير ، قسطنطنيه ، بالكان ، مصر و اسپانيا
در مغرب دين خود را ادا كرد . شايد نفوذ آن به هنر يونانی ياری كرد تا
از ابرام در نمايش تصويرهای كلاسيك دست بردارد و به
پاورقی : ( 1 ) همان مدرك ، صفحه . 254 ( 2 ) همان مدرك صفحه . 255 |