میتواند برخوردار باشد مغاير با ايدئولوژی نوع ديگر ؟ به عبارت ديگر ،
آيا همانطور كه انسانها با همه اختلافات منطقهای و نژادی و تاريخی ، از
نظر جسمی نوعيت واحد دارند و قوانين پزشكی و فيزيولوژيكی واحد بر آنها
حكمفرماست ، از نظر اجتماعی نيز نوعيت واحد دارند و سيستم اخلاقی و
اجتماعی واحدی میتواند آنها را اداره كند و ايدئولوژی واحد میتواند بر
بشريت حاكم باشد ، يا هر جامعهای برحسب شرايط منطقهای و فرهنگی و
تاريخی ، جامعهشناسی ويژه دارد و ايدئولوژی خاص را ايجاب مینمايد ؟
. 8 آيا جامعههای انسانی كه از فجر تاريخ تا عصر حاضر به صورت پراكنده
و مستقل از يكديگر بوده و نوعی كثرت و اختلاف بر آنها حكمفرما بوده است
( لااقل اختلاف فردی نه نوعی ) ، به سوی وحدت و يگانگی سير میكنند و
آينده بشريت ، جامعه يگانه و تمدن يگانه و فرهنگ يگانه و بالاخره يك
رنگ و يك شكل شدن بشريت است و دوگانگيها ، چه رسد به تضادها و
تزاحمها ، از ميان برخواهد خاست ، و يا بشريت محكوم است به ادامه چند
رنگی و چند شكلی و چند گانگی از ناحيه فرهنگ و ايدئولوژی و آنچه مقوم
وجود اجتماعی اوست .
اينها يك سلسله مسائل است كه از نظر ما شايسته و بايسته است ديدگاه
اسلام درباره اينها روشن شود . در اينجا به ترتيب و به اختصار درباره
اينها بحث میكنيم .
|