پاورقی : . 1 تجديدنظر طلبی از ماركس تا مائو ، ص . 155 . 2 همان مأخذ ، ص . 181 . 3 همان مأخذ ، ص . 198
خود دارد داوری نمیكنند ، نبايد درباره يك چنين دوران آشفتگی از روی
آگاهی كه از خويش دارد داوری كرد " ( 1 ) .
ماركس میكوشد نقش آگاهی ، انديشه ، تمايل به " نوآوری " را كه
معمولا عامل اساسی تكامل میشمارند ، منتفی سازد . مثلا " سن سيمون " كه
در بسياری از انديشهها ماركس از او بهره گرفته است درباره نقش غريزه
" نوآوری " در تكامل میگويد :
" جامعهها تابع دو نيروی اخلاقی است كه دارای شدت برابر هستند و به
تناوب اثر میبخشند : يكی نيروی عادت ، و ديگری ميل به نوآوری . پس از
چند گاهی عادتها لزوما زشت میگردند . . . و در آن هنگام است كه نياز به
چيزهای تازه احساس میشود و اين نياز حالت انقلابی حقيقی را تشكيل میدهد
" ( 2 ) .
و يا " پرودون " استاد ديگر ماركس درباره نقش عقايد و انديشهها در
تكامل جامعهها میگويد :
" شكلهای سياسی ملتها مظهر عقايد آنها بوده است . تحرك اين شكلها ،
دگرگونی و نابودی آنها ، آزمايشهای شكوهمندی است كه ارزش اين انديشهها
را برای ما آشكار میسازد و به تدريج . . . حقيقت مطلق ابدی و
تغييرناپذير از آنها پديدار میشود ، لكن میبينيم كه تمام نهادهای سياسی
الزاما و به خاطر اينكه خود را از مرگ نجات بخشند به سوی همطراز ساختن
شرايط اجتماعی میگرايند " ( 3 ) .
پاورقی : . 1 تجديدنظر طلبی از ماركس تا مائو ، ص . 155 . 2 همان مأخذ ، ص . 181 . 3 همان مأخذ ، ص . 198 |