پاورقی : . 1 تجديدنظر طلبی از ماركس تا مائو ، ص . 225
هرگز قوانين دوران قبل از يك دوران يا قوانين دورانی بعد از آن دوران را
نمیتوان به آن دوران تعميم داد . همان طور كه آب تا وقتی كه آب است
تابع قوانين خاص مايعات است اما همينكه تبديل به بخار شد ديگر تابع آن
قوانين نيست بلكه تابع قوانين مخصوص گازهاست ، جامعه نيز تا وقتی كه
مثلا در مرحله فئوداليسم است با يك سلسله قوانين اداره میشود و همينكه
از آن مرحله گذشت و به مرحله كاپيتاليسم رسيد ، كوشش برای ابقای قوانين
دوره فئوداليسم بيهوده است . از اين رو جامعه نمیتواند قوانين جاودانه و
ابدی داشته باشد . بنابر ماترياليسم تاريخی و " زيربنا " بودن اقتصاد ،
هرگونه قانون مدعی جاودانگی محكوم است . يكی از ناسازگاريهای ماديت
تاريخی با مذهب - خصوصا اسلام كه به يك سلسله قوانين جاودانه قائل است
- در همين جاست .
در كتاب تجديدنظر طلبی از ماركس تا مائو ، از ملحقات چاپ دوم
سرمايه چنين نقل میكند :
" هر دوران تاريخی ، قانونهای ويژهای دارد . . . همينكه زندگی از يك
مرحله به مرحله ديگر عبور میكند ، با قانونهای ديگری اداره خواهد شد .
زندگی اقتصادی در نمو تاريخی خويش همان پديدهای را ارائه میدهد كه ما در
شاخههای ديگر زيستشناسی با آن روبرو هستيم . . . ارگانيسمهای اجتماعی به
همان اندازه از هم متمايزند كه ارگانيسمهای جانوری و گياهی از هم متمايز
میباشند " ( 1 ) .
. 4 رشد ابزار توليد سبب شد كه در فجر تاريخ مالكيت
پاورقی : . 1 تجديدنظر طلبی از ماركس تا مائو ، ص . 225 |