انسانها با محصول كار جامعه . با تغيير قهری و جبری روابط توليدی جبرا
تمام اصول حقوقی و فكری و اخلاقی و مذهبی و فلسفی و علمی بشر تغيير می‏كند
. در يك جمله : [ ( زيربنا اقتصاد است " .
در كتاب ماركس و ماركسيسم از رساله نقد اقتصاد سياسی كارل ماركس نقل‏
می‏كند كه :
" انسانها در توليد زندگی‏شان وارد روابط ضروری و معينی می‏شوند كه‏
مستقل از اراده آنهاست . آن روابط توليدی با درجه معينی از تكامل و
توسعه نيروهای مادی مطابقت دارد . مجموع اين روابط روبنای اقتصادی‏
اجتماع را تشكيل می‏دهد ، يعنی پايه واقعی كه بر روی آن يك روبنای حقوقی‏
و سياسی كه با شكلهای معينی از شعور اجتماعی مطابقت دارد ساخته می‏شود .
در زندگی مادی ، شيوه توليد تعيين كننده پويه زندگی اجتماعی ، سياسی و
روشنفكری می‏باشد ، اين شعور بشر نيست كه تعيين كننده وجود اوست ، بلكه‏
برعكس ، وجود اجتماعی اوست كه تعيين كننده شعورش می‏باشد " ( 1 ) .
و هم در آن كتاب از نامه ماركس به آننكوف نقل می‏كند :
" وضعی از توسعه قوای توليدی انسانها را در نظر بگيريد . در برابر آن‏
، شكلی از بازرگانی و مصرف وجود خواهد داشت . درجه‏ای از توسعه توليد
بازرگانی و مصرف را در نظر بگيريد ، و شكلی از تركيب اجتماعی ، سازمان‏
خانواده ، صنفها يا طبقات و به طور خلاصه از جامعه مدنی وجود خواهد داشت‏
" ( 2 ) .

پاورقی :
. 1 ماركس و ماركسيسم ، ص 246 ( ضميمه سوم ) . ايضا رجوع شود به‏
مراحل اساسی انديشه در جامعه شناسی ، ص 163 ، و به تجديدنظر طلبی از
ماركس تا مائو . ص . 153
. 2 ماركس و ماركسيسم ، ص 247 ( ضميمه سوم ) .