چون انسان كار را برای لذت انجام می‏دهد ، منتها يا لذت مادی و يا لذت‏
معنوی . اپيكور كه از فلاسفه قديم يونان است ، طرفدار لذت است اصالت‏
لذت منتها با تعبير معروفی كه از مكتب او می‏كنند ، می‏گويند او طرفدار
" دم غنيمتی " است كه از زبان خيام هم می‏گويند و مقصود همان عياشی و
خوشی ظاهری و استفاده از فرصتها در خوردن و نوشيدن و هر نوع لذت مادی‏
است و لهذا " لاابالی گری " به " اپيكوريسم " معروف شده است ، ولی‏
می‏گويند مكتب واقعی او اين نبوده و لذت را تنها به لذت حيوانی محدود
نمی‏كند ، بلكه معتقد است كه برای انسان يك سلسله لذات معنوی هم وجود
دارد و لذات معنوی از لذات مادی ، هم بادوامتر است و هم بی‏رنجتر .
ممكن است كسی بگويد چه مانعی دارد كه ما بر اساس وجدان انسان كه از
كارهای اخلاقی لذت می‏برد ، ولو اينكه خدائی در كار نباشد معنويت را
برقرار كنيم . مثلا انسان از زيبائی لذت می‏برد بدون اينكه هيچ منفعت‏
مادی داشته باشد كه به حال جسمش مفيد باشد يا خود جسم باشد . و يا انسان‏
اگر منزلی داشته باشد و در آن گلكاری عالی‏ای باشد كه از منظره‏اش لذت‏
ببرد برای او ارزش دارد در صورتی كه اين منظره نه خودش ماده است كه‏
انسان به آن برسد و نه به حال جسم انسان مفيد است ولی به حال روان انسان‏
مفيد است . بالاخره انسان به نوعی از آن ، استفاده و لذت می‏برد . و يا
يك مرغ خوش آواز كه در باغ چه چه می‏زند برای انسان ارزش دارد و از آن‏
لذت می‏برد در صورتی كه نه خود آن چه چه ماده‏ای است كه انسان به آن برسد
و نه جسمش از آن سود می‏برد ولی روانش لذت می‏برد .