و هم توان هستند حساب می‏كنند كه در صورتی نفع خواهند برد كه رعايت‏
يكديگر را بكنند . اما وقتی هر كدام در مقابل ملتی ضعيف قرار گرفت ،
ديگر اين كار دليل ندارد . در اين صورت اعتراض راسل به آمريكا كه مثلا
چرا شما در ويتنام می‏جنگيد و اين كار ، غير انسانی است ، حرف نامعقولی‏
است . زيرا غير انسانی يعنی چه ؟ آمريكا چه الزامی دارد كه نجنگد ؟ بهر
حال اين يك مكتب است كه مسلم مكتب بسيار سخيفی است يعنی اساسا تجويز
می‏كند و به زورمند اجازه می‏دهد كه زور بگويد . اين ، حرف درستی است ولی‏
ديگر اخلاق نيست . زيرا به قوی نمی‏تواند فرمان دهد كه با آنكه مطمئن هستی‏
ضعيف نمی‏تواند نسبت به تو كاری انجام دهد ، [ اين كار را ] نكن ، دليل‏
ندارد چرا نكند ؟ اين كار برای قوی در چنين مكتبی قطعا مجاز است . پس‏
بايد بدنبال چيز ديگری رفت .

2 - الغای مالكيت فردی

ممكن است يك مكتب بر اساس همان هدفهای مشترك مادی بنا شود ، ولی‏
برای جلوگيری از مفاسد ياد شده راه ديگری پيشنهاد كند و بگويد : ما بايد
علل تجاوز افراد به يكديگر را بررسی كنيم ، بعد آن علل را از بين ببريم و
لزومی ندارد كه آن علل ، علل وجدانی و روانی و تربيتی باشد . اگر از
پيروان اين مكتب بپرسيد در صورت تجاوز قوی به ضعيف چه مانع و رادعی‏
می‏تواند در برابرش باشد می‏گويند ، از اول جامعه را طوری بسازيم كه اصلا
قوی و ضعيف در آن وجود نداشته باشد زيرا ريشه قوی و ضعيف بودن افراد در
چيست ؟