نظريات مختلف درباره ريشه اخلاق اجتماعی
1 - نظريه راسل : منافع فردی
همين جناب راسل اخلاقش بر همين اساس است . چون هيچ ريشهای برای اخلاق اجتماعی قائل نيست جز منافع فرد میگويد اخلاق اجتماعی در واقع نوعی قرارداد است كه افراد با يكديگر میبندند زيرا همه افراد اين مطلب را كاملا درك میكنند كه حفظ بهتر منافعشان در اين است كه حقوق و وجود يكديگر را رعايت كنند . مثال میزند كه مثلا من به حسب طبع ، مايلم كه گاو همسايه هم مال من باشد و به خود اختصاص دهم ، ولی متوجه اين مطلب هستم كه اگر من اين كار را بكنم همسايه هم عكس العمل نشان خواهد داد و گاو مرا خواهد برد ، و همسايه ديگر هم اين كار را خواهد كرد و من به جای اينكه سود بيشتر ببرم ، ضرر بيشتر میبرم . پس میگويم مصلحت اين است كه من حق تو را محترم بشمارم و گاو ترا مال تو بدانم تا