قهرا اگر جواب مثبت باشد بايد بپذيرند كه برای دور نيفتادن از مسير ،
هدايت و مراقبت لازمست ، جواب منفی می‏دهند يعنی اينها معتقدند كه صراط
مستقيمی وجود ندارد بلكه راه همانست كه خود انسان آنگونه كه ميخواهد
می‏رود و اين نظير تئوری معروف ملانصرالدين است كه روزی سوار قاطر بود
پرسيدند كجا ميروی ، گفت هر جا كه ميل قاطر باشد جامعه دارنده معيارهای‏
دمكراسی غربی به كجا ميرود ؟ آنجا كه ميلها و خواستهای اكثريت ايجاب‏
می‏كند .
در نقطه مقابل اين نوع دمكراسی و آزادی ، دمكراسی اسلامی قرار دارد
دمكراسی اسلامی بر اساس آزادی انسان است اما اين آزادی انسان ، در آزادی‏
شهوات خلاصه نميشود ( 1 ) .
البته اسلام دين رياضت و مبارزه با شهوات بمعنی كشتن شهوات ، نيست‏
بلكه ، دين اداره كردن و تدبير كردن و مسلط بودن

پاورقی :
1 - اخيرا شنيده‏ام در يكی از كشورهای معروف غربی كه به قول خودشان مهد
آزادی هم هست ، عليه مجازاتهائی كه در مورد هم جنس بازان ايرانی اعمال‏
شده ، تظاهراتی صورت گرفته و طی آن اعتراض شده است به اينكه اين‏
مجازاتها بر خلاف آزادی و دمكراسی است از نظر اسلام ، اينگونه آزاديها ،
سقوط آزادی انسانی است اينها رهائی حيوانيت و اسير شدن انسانيت است‏
قرآن می‏گويد اين گونه افراد كه جز همين تمايلات و شهوات به چيز ديگری‏
نمی‏انديشند و آزادی خود را در اينگونه اعمال متبلور می‏بينند ، در واقع من‏
انسانی خود را گم كرده‏اند و دليل اين امر هم اينست كه خدا را فراموش‏
كرده‏اند اينها با از دست دادن خدا ، خود را نيز تباه و از دست رفته‏

ساخته‏اند آيه و لا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم ، اولئك هم‏

الفاسقون »( حشر - آيه 19 ) .
و شما مؤمنان مانند آنان نباشيد كه بكلی خدا را فراموش كرده‏اند و خدا
هم نفوس آنها را از يادشان برد آنان به حقيقت بدكاران عالمند اشاره به‏
همين نظر دارد قرآن ريشه اين تباهی‏ها و فسقها را در فراموش كردن خدا
ميداند .