در دنيای امروز ، علوم و فنون در كشورهای مختلف بطور مشابه مورد
استفاده قرار ميگيرد و هيچ ملتی نميتواند ادعا كند كه علم خاصی متعلق به‏
اوست اما علوم با مكتبها و ايدئولوژيها و راه و رسمهای زندگی تفاوت‏
دارند اينجا است كه ملتها حسابشان را جدا ميكنند هر ملتی كه از خود
مكتبی مستقل ، و استقلال فكر و رأی داشته باشد و زير بار مكتبهای بيگانه‏
نرود ، حق حيات دارد و هر ملتی كه مكتب نداشته باشد و بخواهد مكتبش را
از بيگانه بگيرد ناچار تن به بردگی و بندگی بيگانه خواهد داد اين ،
متاسفانه همان بلائی است كه در گذشته بر سر ما آورده اند در مملكت ما
گروه به اصطلاح روشنفكران خود باخته - كه تعدادشان هم كم نيست - دو
دسته‏اند يك دسته ميگويند ما بايد مكتب غربيها را از كشورهای آزاد
بگيريم - ليبراليسم - و عده‏ای ديگر ميگويند ما بايد مكتب را از بلوكهای‏
ديگر غربی بگيريم - كمونيسم .
در سالهای اخير ، بدبختانه گروه سومی هم پيدا شده‏اند كه به يك مكتب‏
التقاطی معتقد شده‏اند اينها قسمتی از اصول كمونيسم را با بعضی از مبانی‏
اگزيستانسياليسم تركيب كرده‏اند و بعد حاصل را با مفاهيم ارزشها و
اصطلاحات خاص فرهنگ اسلامی آميخته‏اند آنوقت ميگويند مكتب اصيل و ناب‏
اسلام اين است و جز اين نيست .
من در اينجا هشدار ميدهم ، ما با گرايش به مكتبهای بيگانه استقلال‏
مكتبی خودمان را از دست ميدهيم . حال ميخواهد .

پاورقی :
> را ناديده گرفته‏ای و به جمعی جوان بی اطلاع ميگوئی در حوزه يك مشت‏
اباطيل درس ميدهند راستی زهی شرافت و درستی .
در هر حال آنچه مسلم است اينكه از همان زمان ، نقشه بر اين بود كه از
ابتدا فرزندان ما را به فرهنگ خود بدبين كنند و ارتباط آنها را با گذشته‏
شان از بين ببرند و بجايش پيوندهای تازه‏ای با غرب بر ايشان ايجاد كنند.