است كه برای آنكس كه بايد حقش را بگيرد ، قضيه هم فال است و هم تماشا
يعنی هم پاسخ گر بفطرتش است و هم چيزی نصيبش شده است ولی آن كس كه‏
بايد نعمتها را پس بدهد ، البته بفطرتش پاسخ می‏گويد ولی بايد پا روی‏
مطامعش بگذارد از اينجهت برای اين فرد پذيرفتن نظم تازه بسيار مشكل‏
است و درست بهمين دليل ، ميزان موفقيت در ميان اين طبقه كم است .
در تفسير و تحليل انقلاب ما ، گروهی معتقد به تفسير تك عاملی هستند
می‏گويند تنها يك عامل در ايجاد اين انقلاب دخيل بوده است البته در ميان‏
اين گروه سه نظر مختلف وجود دارد يك دسته عامل را صرفا مادی و اقتصادی‏
، دسته ای ديگر عامل را تنها آزادی خواهی و دسته سوم عامل را فقط اعتقادی‏
و معنوی می‏دانند در مقابل اين گروه ، گروه ديگری قرار دارند كه معتقدند
انقلاب تك عاملی نبوده بلكه در تكوين و ايجاد اين انقلاب هر سه عامل‏
بصورت مستقل دخالت داشته اند و در آينده ، اين انقلاب با همكاری و
ائتلاف اين سه عامل است كه تداوم پيدا می‏كند و بثمر ميرسد .
اما در كنار اين نظرات ، نظر ديگری وجود دارد كه خود ما نيز موافق آن‏
هستيم در اينجا كوشش می‏كنيم تا حد امكان نظر اخير را تشريح كنيم انقلاب‏
ايران به اعتراف بسياری يك انقلاب مخصوص به خود است يعنی برای آن‏
نظيری در دنيا نميتوان پيدا كرد در مورد يگانه بودن انقلاب گروهی كه‏
بوجود سه عامل مستقل معتقدند ميگويند ما در دنيا هيچ انقلابی نداريم كه‏
اين سه عامل در آن دوش بدوش يكديگر حركت كرده باشد ما نهضت های سياسی‏
داريم ولی طبقاتی نبوده اند ، نهضت های