تسلط يك گياه بر محيط ، از تسلط يك جماد بيشتر است و تسلط حيوان
بيشتر از گياه و انسان ، بيشتر از حيوان در ميان انسانها نيز تسلط
انسانهای حق جو و حق طلب و به آرمان رسيده بيشتر از انسانهای عادی است.
دكتر سروش : آيا عقيده و ايدئولوژی انسان به آرمان رسيده ، ضرورتا از
روابط اجتماعی برنمیخيزد كه معلول مستقيم آن باشد ؟
استاد مطهری : نه ، اينطور نيست كه معلول صد در صد آن روابط باشد
انسان معيارهائی دارد كه آن معيارها ، ايدئولوژی او را مشخص ميكنند كه
البته اين بحث جداگانه ايست و بسيار به درازا ميكشد اين همان مسئله
ايست كه در قرآن بعنوان فی سبيل الله مطرح میشود .
« قد كان لكم آية فی فئتين التقتا ، فئة تقاتل فی سبيل الله و اخری
كافرش »( آيه 13 - آل عمران )
در راه خدا ، يعنی در راه آرمان ، در راه ايمان انسان وابسته به عقيده
و وابسته به ايدئولوژی ، قهرا از قيد جبرهای محيط آزاد است انسان وابسته
به ايمان ، وارسته از محيط است جبر محيط اجتماعی و جبر محيط درونی يعنی
حيوانيت و يا به تعبير مذهب ، هوای نفس بر او مسلط نيست اين چنين
انسانی در مقابل انسان حيوان صفت ، سر در آخور منفعت طلب ، جاه طلب و
مغرور ، صف جداگانه ای تشكيل ميدهد به اين ترتيب است كه دو قطبی بودن
ذاتی انسان ، منجر به دو قطبی بودن جامعه هم میشود اين دو قطب ،
انسانهای به كمال رسيده و انسانهای در حيوانيت فرو رفته هستند .
جنگ حق و باطل همواره در ميان اين دو گروه رخ ميدهد تكامل تاريخ ،
بسوی وابستگی عقيده و آرمان و ايدئولوژی و وارستگی از محيطهای بيرونی و
درونی و طبيعی و اجتماعی و همه
|