مطرح كنيم و تفصيل آنها را به فرصتی مناسبتر موكول می‏نماييم .
الف . ايدئولوژيها دو گونه‏اند : انسانی و گروهی ايدئولوژيهای انسانی‏
يعنی ايدئولوژيهائی كه مخاطب آنها نوع انسان است نه قوم يا نژاد يا
طبقه خاص ، و داعيه نجات نوع انسان را دارد نه نجات و رهائی گروه يا
طبقه معين ، طرحی را كه ارائه می‏دهد شامل همه انسانهاست نه دسته مخصوصی‏
، پشتيبانان و حاميانی كه جلب می‏كند از ميان همه قشرها ، گروهها ، ملتها
و طبقات است نه يك قشر يا گروه معين .
ايدئولوژی گروهی ، برعكس ، مخاطبش گروه يا طبقه يا قشر خاص است و
داعيه رهائی و نجات يا سيادت و برتری همان گروه را دارد و مخاطبش هم‏
تنها همان گروه است و طرحی هم كه ارائه می‏دهد ويژه همان گروه است و
تنها از ميان همان گروه هم پشتيبان و حامی جذب می‏كند و سرباز می‏گيرد .
هر يك از اين دو نوع ايدئولوژی ، مبنی بر نوعی ديد درباره انسان است‏
ايدئولوژی عام و انسانی مانند ايدئولوژی اسلامی نوعی شناخت از انسان دارد
كه از آن به فطرت تعبير می‏شود از نظر اسلام ، انسان در جريان خلقت ،
مقدم بر تاثير عوامل تاريخی و عوامل اجتماعی ، دارای بعد وجودی خاص شده‏
و استعدادهايی والا كه او را از حيوان متمايز می‏كند و به او هويت می‏بخشد
به او داده شده است طبق اين نظر انسان در متن خلقت او نوعی شعور و
وجدان نوعی كه در همه انسانها وجود دارد بهره‏مند شده و همان وجدان فطری‏
به او تعين نوعی و صلاحيت دعوت ، مخاطب واقع شدن ، حركت و جنبش داده‏
است اين ايدئولوژی‏ها با تكيه به وجدان فطری مشخص نوع انسان دعوت خود
را آغاز می‏كنند و حركت می‏آفرينند .