حق رأی اکثریت سرپوشی بر جهل جهانی

سید مرتضی آوینی در مقاله ی رأی اکثریت مقدمه ای را بیان می کند که می توان آن را تمام اعتقاد وی به حقانیت اسلام دانست و دلیل اعتبار حکومت اکثریت بر اقلیت را نوعی تعارف زیستی بیان نمود .

نویسنده : محمد ابشار


شهید آوینی عصر امروز را عصر احیای مجدد اسلام  می داند عصری که تبلور یک اندیشه ناب را در مقابل رای اکثریت جهان و همان استبکار جهانی شیطان می پندارد . انقلاب ایران برخواسته از یک اندیشه ناب حکومتی دینی است که در نوع خود و البته  در جهان بی نظیر می باشد  ولی نکته ای که بسیار پر اهمیت است این است که  انقلاب ایران بر خلاف رای اکثریت جهانی شکل گرفته و این مسئله سبب شده است که انقلاب اسلامی یک اقلیت را ایجاد نماید .  اکثریت جهان حکومت دینی را نفی و به جای آن یک کشور سکولاریزه را به تمام سیستم های دیگر ترجیح می دهند ولی این نظر در مقابل مطلع حکومت اسلامی کاملا باطل و رای اکثریت به ضرس قاطع اسیر اشتباه شده است. اشتباه برخواسته از جهل اکثریت تماما چه  عمد و چه به سهو توسط همان استکبار بدانها القا گردیده است. اکثریت جاهل به حقیقت در غار نادانی خود خواهند ماند تا این که مردم سراسر جهان در صور بیداری استانه ی ظهور به حقیقت حکومت دینی پی خواهند برد و از این رو حجاب های ظلمت کنار رفته و زمینه ی رجعت به مبانی اسلام در همه ابعاد فراهم می شود.

در ادامه مقاله سید مرتضی آوینی سوالی مطرح می کند که آیا رأی اکثریت معیار حق است  یا نه؟ با توجه به نکاتی که در مقدمه مطرح شد باید در جهت رجعت به مبنای حاکمیت سیاسی در اسلام بحث شود زیرا که امروز همه ی نظام های حکومتی کره زمین رای اکثریت را معیار مطلق درستی می داند و هیچ معیار دیگری با آن امکان برابری و درستی و صدق ندارد . برای آن که بتوانیم رای اکثریت به خطا رفته را در برابرتفکر متضاد خود به حقیقت نشان دهیم باید تاسیسات و فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه خویش را بر مبانی معیار اصیل و حقیقی بازسازی کنیم زیرا وقتی یک تفکر انحصار یک سبک حکومتی را در دست داشته باشد  همه پیروان آن حکومت  او را درست ترین سیستم می دانند و تنها با تولد یک تفکر دیگر است که می توان غلط بودن آن را به تشنگان  حقیقت نوشاند . 

 سید مرتضی آوینی رای اکثریت به مثابه حق را این چنین بیان می دارد که اگر یک گروه با اشتراکات بسیار فکری کنار هم جمع شوند قطعا اختلافات جزئی میان آنها وجود دارد .ولی در نهایت اکثریت است که برای پیش برد اهداف تصمیم گیری می کند .مثلا در طبقه کارگری همین موضوع وجود دارد و در احزاب سیاسی این مسئله به اوج می رسد ولی به راستی در حکومت اسلامی رای اکثریت می تواند حق مطلق باشد یا خیر ؟ اگر تفکر اسلامی رای اکثریت را معیاری برای حقانیت نمی داند پس وجود شورا  و وصایت در کجا قرار دارد؟

مسئله ای که باید بسیار بر آن پرداخته شود واژه پر مغز حق است که در هر طرف از دو جنبه تفکر قرار گیرد آن سمت وزین تر خواهد شد و قطعا رای صدق به آن سمت گرویده می شود.

ایشان  پاسخ تمامی این سوال ها در قرآن می داند و این کتاب را راهگشای واقعی تمام بن بست های حکومت دینی می پندارد.

وی  با بیان آیاتی از قرآن کریم بحث را بسیار شیوا ادامه می دهد ایشان با مراجعه به قرآن واژه اکثریت را به دو  شق کلی  بیان می دارد .در قرآن اکثریت بمثابه معیار حق با مفهوم امروزی آن به طور کل در تناقض است  هیچ راهی هم برای جمع کردن این دو نظر وجود ندارد . قرآن کریم با تعبیراتی بسیار خاص و متفاوت و گاه شدید الحن نه تنها رای اکثریت را معیار حق نمی داند بلکه بر خلاف آن رای اکثریت را باطل و پر خطا  می داند.

آیه116 سوره انعام :و اگر از بيشتر كسانى كه روى زمين ‏اند پيروى كنى، تو را از راه خدا گمراه مى ‏كنند. (آنان) جز از گمان پيروى نمى ‏كنند، و جز حدس و تخمين نمى‏ زنند.

 در اصل قرآن جهل را در هر لباسی که در آید باطل می داند از همین رو اگر رای اکثریت در لباس در آید و تمامی مردم  آن را تایید کنند باز حقیقت نزد اقلیت دانا و حقیقت طلب  می باشد.

اگر بخواهیم کمی عینی صحبت کنیم خواهیم دید که اکثریت امروز به جای دنبال کردن حقیقت به دنبال تمایلات هستند . یعنی اگر اکثریت رأی بر حق یک انتخاب بدهد این انتخاب لزوماً بر معیار حقیقت نیست بلکه ممکن است بر معیار تمایلات انسان ها باشد. حق چیزی نیست که در عقل انسان باشد بلکه حق از درون وجود انسان تراوش می کند و در درون ذات انسان وجود دارد. اکثریت به حق بر مبنای تمایلات قدم بر می دارند؛ تمایلاتی که گاه بر خلاف حق و حقانیت الهی است. این مسئله ریشه در اومانیسم و انسان گرایی دارد. یعنی هر چه انسان بگوید و خوشش بیاید درست است. اساس حق، انسان است و این یعنی انسان معیار همه چیز .

سید مرتضی آوینی در پایان مقاله به موضوع مقدمه خود بازمی گردد و انقلاب ایران را در طول قرن ها یک نمونه بی مثال بر حقانیت اقلیت و مخالفت اکثریت می داند. شعارهایی همچون آزادی عقیده و دمکراسی و رای اکثریت به مثابه  معیار مطلق همه بهانه ای برای پنهان کردن انگیزه های  راحت طلبانه و غیر حق گرایانه است . حق آن طرف است که به حقیقت نشأت گرفته از ذات خود اذعان داشته باشد؛ چه بخواهد در اقلیت باشد چه در اکثریت. اسلام دین حق و حقانیت است. چون اعتقادات اسلامی بر خلاف اعتقادات انسان گرایانه و دنیاگرایانه است. اکثریت دنیا خود را از انجام و زیر بار رفتن آن مبرّا دانسته و با آن مخالفت میکند.

تمامی این اکثریت در جهل خود می مانند تا زمانی که به چهره واقعی اسلام و حقانیت او پی ببرند. این چهره افراد جاهل ساده را به راه درست می کشاند ولی معاندان اصلی با این خط روشنگری مخالفت می کنند.

این مخالفت تا زمان ظهور ادامه دارد تا این که اکثریت بر نظر اقلیت فرود آید.


منبع: سایت شهید آوینی

Logo
https://old.aviny.com/Article/yadasht/92/1/RayAksariyat.aspx?&mode=print