اسرائیل و بهائیت
مسلك بهائیت از سال 1260 ق. توسط «علی محمد باب» كه خود را «باب» امام زمان(ع) و وسیلة تماس مردم با آن حضرت معرفی كرد، به وجود آمد. او سپس دعوی «مهدویت» كرد و گفت كه درآینده از میان بابيها پیامبری قیام خواهد كرد و دین تازه ای خواهد آورد. وی در سال 1266 به دستور ناصرالدین شاه و امیركبیر، تیرباران شد. بعد از آن، از بین پیروانش دو برادر مدعی جانشینی وی شدند و بدین ترتیب، اختلافاتی میان پیروان این فرقه افتاد.
گروهی پیرو برادر اول، مشهور به «صبح ازل» (بابيها)، و عده ای دیگر پیرو برادر دوم «بهاءالله» (بهائيها) شدند و در نزاع آنها عده زیادی به هلاكت رسیدند. دولت عثمانی در عراق همه آنها را از بغداد به آدرنه در آسیای صغیر تبعید كرد. اما در آنجا هم نزاع دو برادر ادامه یافت و بدین جهت، دولت عثمانی بهاءالله و طرفدارانش را به «عكا» در فلسطین اشغالی و صبح ازل را به قبرس تبعید كرد. فعالیت بهاءالله در عكا باعث شد كه بیشتر بابیان ـ به ویژه بابیان ایران ـ پیرو او شوند.
از آنجا كه عمده ویژگيهای رفتاری بهائیت با ویژگيهای رفتاری اسرائیليها همخوانی داشت، با تشكیل دولت اسرائیل و تشكیلات مركزی بهائیت در شهر حیفا، این فرقه كاملاً در خدمت اسرائیل قرار گرفت و فعالیتهای آنها براساس خواستههای اسرائیليها تنظیم شد. در این میان بهائيها از حمایت آمریكا و انگلستان نیز برخودرار بودند. از سوی دیگر، فعالیت بهائیان به خصوص در ارتباط با اسلام زدایی سازگاری زیادی با روحیة محمدرضا پهلوی داشت. مجموعه این مسائل سبب شد كه بهائیت برای حفظ موجودیت و تحقّق اهداف خود در عصر محمدرضا شاه كه برای آنها به منزلة دوران طلایی بود، در زمینة گسترش روابط ایران و اسرائیل كه كاملاً در راستای منافع آنها بود، به فعالیت قابل توجهی بپردازند.
تشكیلات مركزی بهائیت در شهر حیفا و در كنار قبر «عباس افندی» قرار دارد. تشكیلات و مؤسسات بهائیان در هر نقطه ای از جهان زیر نظر هیئت نه نفره بیت العدل اعظم قرار دارد. در یكی از نشریات فرقه آمده است:
«با نهایت افتخار و مسرت، بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیای امور [جمعی از دوستان بهائی] دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان ميرسانیم. آنها احساسات صمیمانة بهائیان را برای پیشرفت دولت مزبور به بن گوریون ـ نخست وزیر اسرائیل ـ ابراز نموده، او در جواب گفته است: «از ابتدای تاسیس حكومت اسرائیل، بهائیان همواره روابط صمیمانه ای با دولت اسرائیل داشته اند».1
فرقة بهائیت كه شاخه ای از صهیونیسم به شمار ميرود، طبق دستور، همة قوای خود را برای اجرای نقشة نابودی اندیشههای ملی و مذهبی در ایران به كار گرفت و برای این منظور مجریان خود را انتخاب كرد تا در بلندمدت آرمانهای ملی و سنتهای دینی را تخریب كنند. از این رو بهائیان، به تدریج درصدد تسخیر پستهای حساس و كلیدی كشور برآمدند. این نقشه با روی كارآمدن «حسنعلی منصور» در ایران پیاده شد و برای نخستین بار پای بهائیان به كابینة وزیران ایران رسید. گرچه با ترور منصور، نقشههای وی جامة عمل نپوشید، اما به هرحال، كابینة بهائی «هویدا» روی كار آمد. در كابینة نخست وی، چهار وزیر بهائی حضور داشتند. هویدا در مدت حكومت خود با بهكاربستن تصمیمات كادر رهبری كمیته، نفوذ بهائیان را در همة سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی به حدّ كامل گسترش داد.2
بهائیان با تمام وجود خود را در اختیار اسرائیليها قرار داده بودند، به گونه ای كه توانستند اعتماد بیش از حدّ اسرائیليها را كسب كنند و اسرائیليها نیز در برابر خوش خدمتی آنها رفتار ویژه ای داشتند. در یكی از اسناد، به نقل از یكی از بهائیان به نام «فریدون رامش فر» كه مسافرتی به اسرائیل داشته، دربارة نحوة برخورد اسرائیليها با بهائیان آمده است:
... دولت اسرائیل آنقدر نسبت به بهائیان خوشبین است كه در فرودگاه خود، احیا (بهائیان) را بازرسی نمی كند. به طوری كه وقتی رئیس كاروان به پلیس اظهار ميدارد اینها بهائی هستند، حتی یك چمدان را باز نمی كنند. ولی بقیة مسافرین ـ حتی كلیميها ـ را بازرسی ميكنند به طوری كه یك كلیمی اعتراض كرده بود كه چرا بهائیان را بازرسی نميكنید و ما را كه اینجا موطنمان است، مورد بازرسی قرار ميدهید!3
بهائیان در كنار عناصر فراماسون و صهیونیست، در دوران محمدرضاشاه نقش مهمی در اجرای نظرات و سیاستهای خود داشتند. در این دوران باتوجه به نفوذ بیشتر آمریكا و اسرائیل، تلاش فراوانی برای رسمیت بخشیدن به فرقة بهائیت ميشد زیرا آنها نقش مؤثری در تثبیت رژیم سلطنتی و حكومت شاه داشتند، به گونه ای كه بسیاری از نزدیكان شاه و خاندان پهلوی و عدة زیادی از كارگزاران و متولّیان پستهای حساس و كلیدی كشور بهایی بودند.4
در سال 1339 فهرستی از اسامی مقامات نظامی و غیرنظامی تهیه شد كه نشانگر تصدّی بیشتر پستهای اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی كشور به وسیلة بهائیان بود. البته به دلیل پنهانكاری و عدم اظهار، بعضی از افراد در پستهای مهمی بودند كه نام آنان در این فهرست نیامده و بی تردید، تعداد بهائیان شاغل در دستگاهها چندین برابر فهرست مزبور بوده است. در سالهای بعد، تعداد بهائیان شاغل و سطوح اشتغال آنان بالا رفت، به طوريكه امیرعباس هویدا نخستوزیر سیزده ساله «لیلی امیر ارجمند» مشاور ویژة فرح و مدیر برنامههای آموزشی و تربیتی رضا پهلوی، «عباس شاهقلی» وزیر بهداری و وزیر علوم، «روحانی» وزیر آب و برق و كشاورزی در دولت هویدا، «شاپور راسخ» مشاور عالی و در واقع گردانندة سازمان برنامه و بودجه و مدیر تشكیلات بهائیت در ایران، «عبدالكریم ایادی» پزشك مخصوص شاه و 23 شغل دیگر و دهها تن از سران رژیم، از اعضای فرقة بهائیت بودند.5
بهائیت در تمام دوران سلطنت پهلوی و در مقاطع حساس، به رغم ادعای غیرسیاسی بودن، هماهنگ با سیاستهای موردنظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش كرد. تأیید انقلاب سفید شاه، همكاری با ساواك، جلب حمایت دولتهای بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیلة اسرائیل، و عضویت در حزب رستاخیز، قسمتی از مواضع سیاسی فرقة مزبور بود. یكی از مبلغان بهائیت دربارة تأثیر متقابل بهائیت بر شاه و خاندان پهلوی گفته بود:
«كارهایی كه اكنون به دست اعلی حضرت شاهنشاه صورت ميگیرد، هیچ كدامشان روی اصول دین اسلام نیست زیرا شاه به تمام دستورهای بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران كودكی در مدرسه بهائیان... درس خوانده اند... حالا مردم... ميگویند بهائی است. چه كاری ميتوانند بكنند !...»6
محمدرضا پهلوی آنقدر بهائیان را مورد حمایت قرار داد كه یكی از افراد نظامی به نام «سرهنگ اقدسیه» در جلسة بهائیان شیراز، مورخ هجده تیرماه 1347، ضمن بهائی خواندن شاه، دربارة نحوة برخورد خود با افراد مسلمان اظهار داشت:
... افتخار ما بر دیانت بهائی است. من زمانی كه در ارتش بودم، سربازان و درجه داران و افسران بهائی را احترام ميگذاشتم. ولی اگر یك فرد مسلمان از دیگری شكایت ميكرد، دستور شلاق زدنش را ميدادم... ما اطلاع داریم كه شاهنشاه آریامهر بهائی ميباشند. ما بهائیان همه پولدار هستیم و ترقّی بیشتری خواهیم كرد.7
بهائیان در جنگ اعراب و اسرائیل، همواره از اسرائیل جانبداری كرده، علیه مسلمانان به تبلیغ ميپرداختند و حتی برای كمك به ارتش اسرائیل به جمع آوری پول ميپرداختند. در همین ارتباط، در یكی از اسناد پس از جنگ شش روزة اعراب و اسرائیل در سال 1346 آمده است:
... مبلغی در حدود 120 میلیون تومان به وسیلة بهائیان ایران جمع آوری گردید و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیت العدل در حیفا ارسال نمایند، ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ، كمك به ارتش اسرائیل ميباشد. مقدار قابل ملاحظه ای از این پول به وسیله «حبیب ثابت»، تعهد و پرداخت شده است...8
در سال 1347 در یكی از كمیسیونهای فرقة مزبور، سخنگوی كمیسیون پس از ابراز خرسندی از پیروزی اسرائیل در جنگهای با اعراب گفت:
پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است كه در هر ادارة ایران و تمام وزارتخانهها یك جاسوس داریم و هفته ای یك بار، طرحهای تهیه شده، به وسیلة دول به عرض شاهنشاه ميرسید. گزارشهایی در زمینة آن طرحها به محافل روحانی بهایی ميرسد. مثلاً در پیمان كار، كادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینة ارتش ایران و اینكه چگونه چتربازان را آموزش ميدهند، به محفل روحانی بهائیان تسلیم مينمایند.9
اسرائیل پس از اطمینان از نفوذ گسترده بهائیت در اركان رژیم پهلوی و به منظور بهرهبرداری سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی بیشتر از آنها، در كشورهای جهان و به ویژه ایران، بهائیت را به صورت آشكار به عنوان یك مذهب به رسمیت شناخت. در یكی از اسناد ساواك در این باره چنین آمده است:
«اسرائیل مذهب بهائيها را به عنوان یك مذهب رسمی در سال 1974 به رسمیت شناخته است. دولت اسرائیل با اجرای برنامة تحبیب از افراد مزبور ميكوشد از اقلیت فوق الذكر در سایر كشورهای جهان ـ به ویژه ایران ـ بهره برداری سیاسی ـ اطلاعاتی و اقتصادی بنماید.»10
نمایندگی ایران در تل آویو هرازچندگاهی گزارشهای مربوط به بهائیان را به وزارت امور خارجه ارسال ميداشت. در یكی از این گزارشها، مرتضی مرتضایی به چگونگی انتخابات و تعداد بهائیان جهان اشاره دارد:
«چهارمین كنوانسیون بینالمللی پیروان بهائیت روز شنبه، نهم اردیبهشت ماه [1357] در شهر حیفا گشایش خواهد یافت. به همین مناسبت جمعیتی بالغ بر هزار و یكصد نفر از نمایندگان منتخب از طرف هشتاد هزار محافل بهائی پراكنده در سراسر جهان به این شهر مسافرت كرده اند تا نسبت به انتخاب یك هیئت مدیره نه نفری كه در طی پنج سال آینده امور اداری،... و مذهبی این فرقه را تعقیب خواهد [نمود] [اقدام كنند] ... دو نفر از بهائیان تبعه ایران (فتح اعظم و نخجوانی) حضور دارند كه در حیفا به طور دائم مقیم اند.»11
بنابراین، اسرائیل با حمایت همه جانبه از فرقه ضاله بهائیت و نفوذ دادن آنها در پستهای كلیدی هیئت حاكمة رژیم شاه ـ به ویژه در دربار، دولت و ارتش ـ در جهت اغراض و اهداف خود و ضربه زدن به فرهنگ اسلام و مسلمین ـ به ویژه به مردم ایران و فلسطین ـ به عنوان یك ابزار، نهایت بهره برداری را در جنبههای مختلف به عمل ميآورد. در واقع، ميتوان گفت یكی از عوامل مؤثر در بسط و گسترش روابط ایران و اسرائیل، بهائیان بودند كه نقش مهمی را در این زمینه ایفا كردند..............................................................................
پينوشتها:
1. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج1، ص 332.
2. اختریان، محمد، همان، ص164.
3. منصوری، جواد، همان، ص330.
4. همان، ص324
5. همان، صص 324 ـ 325
6. همان، ص326.
7. همان، ص322.
8. همان، صص 322 ـ 323
9. همان. ص332.
10. زهیری، علی، «عوامل مؤثر در شكل گیری رفتار سیاسی ایران در قبال اسرائیل»، فصلنامة علمی، تخصصی انقلاب اسلامی، پیش شمارة اول، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، سال اول، زمستان1377، ص 159
11. بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال 2536 ـ 38، كارتن شمارة 12، پروندة 250.50.منبع: ماهنامه موعود، شماره 80