next page

fehrest page

back page

نماز مسافر

مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شکسته بجا آورد، يعني دو رکعت بخواند:

شرط اول: آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعي نباشد و فرسخ شرعي تقريباً پنج کيلومتر و نيم است.

(مساله 1272) کسي که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است در صورتي نماز او شکسته است که هر يک از رفتن و برگشتن او کمتر از از چهار فرسخ نباشد بنابر اين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ يا بعکس باشد، بايد نماز را تمام يعني چهار رکعت بخواند.

(مساله 1273) اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد بايد نماز را شکسته بخواند چه همان روز و شب بخواهد برگردد يا غير آن روز و شب.

(مساله 1274) اگر سفر، مختصري از هشت فرسخ کمتر باشد، يا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شکسته بخواند و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است يا نه، در صورتي که تحقيق کردن برايش مشقت دارد، بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد، بنابر احتياط واجب بايد تحقيق کند که اگر دو عادل بگويند. يا بين مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است، نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1275) اگر يک عادل يا شخصي موثقي خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1276) کسي که يقين دارد سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شکسته خواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده، بايد آن را چهار رکعتي بجا آورد و اگر وقت گذشته بنابر احتياط واجب قضا نمايد.

(مساله 1277) کسي که يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست، يا شک دارد که هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد که سفر او هشت فرسخ بوده، اگر چه کمي از راه باقي باشد، نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد.

(مساله 1278) اگر بين دو محلي که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد کند، اگر چه روي هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1279) اگر محلي دو راه داشته باشد، يک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه ديگر هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهي که هشت فرسخ است به آنجا برود، بايد نماز راشکسته بخواند و اگر از راهي که هشت فرسخ نيست برود بايد تمام بخواند.

(مساله 1280) اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداي هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب کند. و اگر ديوار ندارد، بايد از خانه هاي آخر شهر حساب نمايد. و در اين موضوع فرقي ميان شهر هاي نسبتاً بزرگ مانند تهران امروز يا شهر هاي متوسط و کوچکتر نيست ولي در صورتي که شهر به اندازه اي بزرگ و وسيع باشد که رفتن از يک قسمت آن به قسمت ديگر آن، مسافرت و دور شدن از وطن محسوب شود بعيد نيست در اين صورت که لازم باشد ابتداي هشت فرسخ را از منزل خود حساب نمايد.

شرط دوم: آنکه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر بجائي که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسيدن به آنجا قصد کند جائي برود که با مقداري که آمده هشت فرسخ شود. چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز تمام بخواند. ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ ديگر به وطنش يا بجائي که مي خواهد ده روز بماند بر گردد بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1281) کسي که نمي داند سفرش چند فرسخ است، مثلاً براي پيدا کردن گمشده اي مسافرت مي کند و نمي داند که چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا کند، بايد نماز را تمام بخواند. ولي در برگشتن، چنانچه تا وطنش يا جائي که مي خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شکسته بخواند. ونيز اگر در بين رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و چهار فرسخ بر گردد، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1282) مسافر در صورتي بايد بايد نماز را شکسته بخواند که تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس کسي که از شهر بيرون مي رود و مثلاً قصدش اين است که اگر رفيق پيدا کند، سفر هشت فرسخي برود چنانچه اطمينان دارد که رفيق پيدا مي کند، بايد نماز را شکسته بخواند و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند.

(مساله 1283) کسي که قصد هشت فرسخ دارد، اگر چه در هر روز مقدار کمي راه برود وقتي بجائي برسد که شهر را نبيند و اذان آن را نشود بايد نماز را شکسته بخواند. ولي اگر در هر روز مقدار خيلي کمي راه برود که نگويند مسافر است، بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1284) کسي که در سفر به اختيار ديگري است: مانند نوکري که با آقاي خود مسافرت مي کند چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1285) کسي که در سفر به اختيار ديگري است، اگر بداند يا گمان داشته باشد که پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود، نماز را تمام بخواند.

(مساله 1286) کسي که در سفر به اختيار ديگري است، اگر شک دارد که پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود يا نه، بايد نماز را شکسته بخواند. و نيز اگر شک او از اين جهت است که احتمال مي دهد مانعي براي سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شکسته بخواند.

شرط سوم:آنکه دربين راه از قصد خود بر نگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود بر گرد، يا مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1287) اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود. چنانچه تصميم داشته باشد که همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد، يا در برگشتن و ماندن مردد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1288) اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد که بر گردد، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1289) اگر براي رفتن به محلي حرکت کند و بعد از رفتن مقداري از راه بخواهد جاي ديگري برود، چنانچه از محل اولي که حرکت کرده تا جائي که مي خواهد برود، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1290) اگر پيش از آنکه به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقيه راه را برود يا نه، و در موقعي که مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد که بقيه راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1291) اگر پيش ازآنکه به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقيه راه را برود يا نه ودر موقعي که مردد است مقداري راه برود و بعد تصميم بگيرد که بقيه راه را برود، چنانچه باقيمانده سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد ولي بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شکسته بخواند. و اگر راهي که پيش از مردد شدن و راهي که بعد از آن مي رود، روي هم هشت فرسخ باشد، و نيز، نماز راشکسته بخواند.

شرط چهارم: آنکه پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، يا ده روز يا بيشتر در جائي بماند، پس کسي که مي خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1292) کسي که نمي داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مي گذرد يا نه، يا ده روز در محلي مي ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1293) کسي که مي خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند، و نيز کسي که مردد است که از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند،اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر باقي مانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شکسته بخواند.

شرط پنجم: آنکه براي کار حرام سفر نکند و اگر براي کار حرامي مانند دزدي سفر کند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد، مثل آنکه براي او ضرر داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهي پدر و مادر سفري بروند که بر آنان واجب نباشد، ولي اگر مثل سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شکسته بخوانند.

(مساله 1294) سفري که اسباب اذيت پدر ومادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه بگيرد.

(مساله 1295) کسي که سفر او حرام نيست و براي کار حرام هم سفر نمي کند، اگر چه در سفر، معصيتي انجام دهد، مثلاً غيبت کند يا شراب بخورد، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1296) اگر مخصوصاً براي آنکه کار واجبي را ترک کند، مسافرت نمايد نمازش تمام است، پس کسي که بدهکار است، اگر بتواند بدهي خود را بدهد و طلبکار هم مطالبه کند، جنانچه در سفر نتواند بدهي خود را بدهد و مخصوصاً براي ترک واجب مسافرت نکند، بايد نماز را شکسته بخواند و احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1297) اگر سفر او سفر حرام نباشد ولي حيوان سواري يا مرکب ديگري که سوار است غصبي باشد، نمازش شکسته است ولي اگر در زمين غصبي مسافرت کند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1298) کسي که با ظالم مسافرت مي کند اگر ناچار نباشد و مسافرت او کمک به ظالم يا موجب شکوه و افزايش يافتن عظمت ظالم باشد بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلاً براي نجات دادن مظلومي با او مسافرت کند، نمازش شکسته است.

(مساله 1299) اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت کند حرام نيست و بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1300) اگر براي لهو و خوشي گذراني به شکار رود، نمازش تمام است و چنانچه براي تهيه معاش به شکار رود، و همچنين اگر برا ي کسب و زياد کردن مال برود، نمازش شکسته است و روزه را نيز نبايد بگيرد.

(مساله 1301) کسي که براي معصيت سفر کرده، موقعي که از سفر بر مي گردد اگر توبه کرده، بايد نماز را شکسته بخواند. و اگر توبه نکرده، و در بازگشت فقط قصد عودَ به وطن را دارد نماز را بايد تمام بخواند، و احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1302) شخصي که از سفر معصيت بر مي گردد، چنانچه انگيزه رجوعش مقصد مستقلي غير از رجوع به وطن باشد نماز او شکسته است.

(مساله 1303) کسي که سفر او سفر معصيت است، اگر در بين راه از قصد کند معصيت بر مي گردد، چنانچه باقي مانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و بر گردد، بايد نماز راشکسته بخواند.

(مساله 1304) کسي که براي معصيت سفر نکرده، اگر در بين راه قصد کند که بقيه راه را براي معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند ولي نماز هائي را که شکسته خوانده صحيح است.

شرط ششم: آنکه از صحرا نشينهائي نباشد که در بيابانها گردش مي کنند و هر جا آب و خوراک براي خود و حشمشان پيدا کنند مي مانند و بعد از چندي بجاي ديگر مي روند، و صحرا نشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.

(مساله 1305) اگر يکي از صحرا نشينها بر اي پيدا کردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر کند. چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، و چادر و اثاثيه او همراهش نباشد نمازش را شکسته بخواند.

(مساله 1306) اگر صحرانشين براي زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت کند، بايد نماز را شکسته بخواند.

شرط هفتم: آنکه شغل او مسافرت نباشد، بنابر اين شتردار و راننده و چوبدار و کشتيبان و مانند اينه، اگر چه براي بردن اثاثيه منزل خود مسافرت کنند، در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند. ولي در سفر اول نمازشان شکسته است. مگر اينکه سفر اول نيز طولاني باشد که در اين صورت پس از اين که شغل او مسافرت شده نمازش نمام است.

(مساله 1307) کسي که شغلش مسافرت است اگر براي کار ديگري مثلاً براي زيارت يا حج مسافرت کند، بايد نماز را شکسته بخواند. ولي اگر مثلاً شوفر، اتومبيل خود را براي خود را براي زيارت کرايه بدهد و در ضمن خودش هم زيارت کند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1308) حمله دار يعني کسي که فقط در ماههاي حج به مسافرت اشتغال مي ورزد نماز رابايد شکسته بخواند.

(مساله 1309) کسي که شغل او حمله داري است و حاجيها را از راه دور به مکه مي برد، چنانچه تمام سال يل بيشتر سال را در راه باشد، بايد نماز را تمام بخواند

(مساله 1310) کسي که در مقداري از سال شغلش مسافرت است،مثل شوفري که فقط در تابستان يا زمستان اتو مبيل خود را کرايه مي دهد، بايد در سفري که مشغول به کارش هست نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1311) راننده و دوره گردي که در دو سه فرسخي شهر رفت و آمد مي کند، چنانچه اتفاقاً سفر فرسخي برود، نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1312) کسي که شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اولي که بعد از ده روز مي رود، نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1313) کسي که شغلش مسافرت است، اگر در غير وطن خود ده روز با قصد اقامه بماند در سفر اولي که بعد از ده روز مي رود، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1314) کسي که شغلش مسافرت است، اگر شک کند که در وطن خود يا جاي ديگر ده روز مانده يا نه بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1315) کسي که در شهرها سياحت مي کند و براي خود وطني اختيار نکرده، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1316) کسي که شغلش مسافرت نيست، اگر مثلاً در شهري يا در دهي جنسي دارد که براي حمل آن مسافرتهاي پي در پي مي کند، بايد نماز را شکسته بخواند.ولي کسي که کارش اين است که هفته اي يک مرتبه مثلاً از تهران به کرج براي تدريس يا انجام اداري يا براي کسب و تجارت مي رود همين که به مقداري سفر کند که عرفاً اين کار توام با سفر را شغل او بگويند نماز را تمام بخواند.

(مساله 1317) کسي که از وطنش صرف نظر کرده و مي خواهد وطن ديگري براي خود اختيار کند، اگر شغلش مسافرت نباشد بايد در مسافرت نماز را شکسته بخواند.

شرط هشتم: آنکه به حد ترخص برسد يعني از وطنش به قدري دور شود که ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود ولي بايد در هوا غبار و يا چيز ديگري نباشد که از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيري کند و لازم نيست به قدري دور شود که مناره ها و گنبد ها را نبيند يا ديوار ها هيچ پيدا نباشد، بلکه همين قدر که ديوار کاملاً تشخيص داده نشود کافي است و کسي که از جائي که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود تا حد ترخص نرسيده بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1318) کسي که به سفر مي رود اگر بجائي برسد که اذان را نشنود ولي ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند و صداي اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1319) مسافري که به وطنش بر مي گردد. وقتي ديوار وطن خود راببيند و صداي اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند ولي مسافري که ميخواهد ده روز در محلي بماند. وقتي ديوار آنجا راببيند و صداي اذانش را بشنود، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تاخير بيندازد تا به منزل برسد. يا نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1320) هر گاه شهر در بلندي باشد که از دور ديده شود، يا به قدري گود باشد که اگر انسان کمي دور شود ديوار آن را نبيند، کسي که از آن شهر مسافرت مي کند، وقتي به اندازه اي دور شود که اگر آن شهر در زمين هموار بود، ديوارش از آنجا ديده نمي شد، بايد نماز خود را شکسته بخواند. و نيز اگر پستي و بلندي خانه ها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظه معمول را بنمايد.

(مساله 1321) اگر از محلي مسافرت کند که خانه و ديوار ندارد، وقتي بجائي برسد که اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمي شد، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1322) اگر به قدري دور شود که نداند صدائي را که مي شنود صداي اذان است يا صداي ديگر، بايد نماز را شکسته بخواند. ولي اگر بفهمد اذان مي گويند و کلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.

(مساله 1323) اگر به قدري دور شود که اذان خانه ها را نشنود ولي اذان شهر را که معمولاً در جاي بلند مي گويند بشنود. نبايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1324) اگر بجائي برسد که اذان شهر را که معمولاً در جاي بلند مي گويند نشنود ولي اذاني را که در جاي خيلي بلند مي گويند بشنود، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1325) اگر چشم يا گوش او يا صداي اذا ن غير معمولي باشد، در محلي بايد را شکسته بخواند که چشم متوسط ديوا ر خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداي اذان معمولي را نشنود.

(مساله 1326) اگر بخواهد در محلي نماز بخواند که شک دارد به حد تر خص يعني جائي که اذان ذا نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسيده يا نه، بايد شکسته بخواند وچون در بعضي، موارد اشکال پيدا مي کند، مانند آنکه در فرض مساله موقع رفتن نماز ظهر را تمام بخواند و موقع برگشتن همانجا نماز عصر را شکسته بخواند.بايد يا آنجا نماز نخواند و در صورت رفتن پس از علم به رسيدن به حد تر خص نماز را شکسته بخواند و در بر گشتن پس از رسيدن به خانه نماز را تمام بخواند يا هم شکسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1327) مسافري که در سفر ا ز وطن خود عبور مي کند، وقتي بجائي برسد که ديوار وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1328) مسافري که در بين مسافرت به وطنش رسيده، تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و برگردد، وقتي بجائي برسد که ديوار وطن را نبيند و صداي اذان آن را نشنود، بايد نماز راشکسته بخواند.

(مساله 1329) محلي را که انسان براي اقامت و زندگي خود اختيار کرده وطن او است، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براي زندگي اختيار کرده باشد.

(مساله 1330) اگر قصد دارد در محلي که وطن اصليش نيست مدتي بمان و بعد بجاي ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمي شود.

(مساله 1331) جائي را که انسان محل زندگي خود قرار داده و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معين نکرده آنجا وطن او حساب مي شود و در صدق وطن بودن قصد هميشه مماندن معتبر نيست بلي لازم است که ماندن خود را محدود به مقدار معين نکند و گرنه وطن مصدق نمي کند.

(مساله 1332) کسي که در دو محل زندگي مي کند، مثلاً شش ماه در شهري و شش ماه در شهر ديگر ميماند، هر دو وطن او است.و نيز اگر بيشتر از دو محل را براي زندگي خود اختيار کرده باشد تا سه و چهار تا همه وطن او حسا ب مي شود.

(مساله 1333) در غير وطن اصلي و وطن غير اصلي که ذکر شد در جاهاي ديگر اگر قصد اقامه نکند نمازش شکسته است چه ملکي در آنجا داشته باشد يا نداشه باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد يانه.

(مساله 1334) اگر بجائي برسد که وطن او بوده و عملاً از آنجا صرف نظر کرده نبايد نماز را تمام بخواند، اگر چه وطن ديگري هم براي خود اختيار نکرده باشد.

(مساله 1335) مسافري که قصد دارد، ده روز پشت سر هم در محلي بماند، يا مي داند که بدون اختيار ده روز در محلي مي ماند، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1336) مسافري که مي خواهد ده روز در محلي بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد، و همين که قصد کند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1337) مسافري که مي خواهد ده روز در محلي بماند، در صورتي بايد نماز را تمام بخواند که بخواهد تمام ده روز را در يک جا بماند پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و کوفه يا در تهران و شميران بماند بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1338) مسافري که مي خواهد ده روز در محلي بماند، اگر از اول قصد داشته باشد که در بين ده روز به اطراف آنجا از قبيل مزارع و باغستانهائي که از توابع آن محل محسوب مي شود هر چند خارج از حد ترخص آنجا باشد برود، بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از توابع آنجا نباشد بايد در تمام ده روز نماز را شکسته بخواند ولي چنانچه بخواهد در تمام ده روز فقط يک ساعت يا دو ساعت برود و برگردد در همه ده روز بايد نمازش را تمام بخواند.

(مساله 1339) مسافري که تصميم ندارد ده روز در جائي بماند مثلاً قصدش اين است که اگر رفيقش بيايد، يا منزل خوبي پيدا کند، ده روز بماند، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1340) کسي که تصميم دارد، ده روزدر محلي بماند، اگر چه احتمال بدهد که براي ماندن او مانعي برسد، در صورتي که مردم به اين قبيل احتمالات اعتنائي نکنند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1341) اگر مسافر بداند که مثلاً ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد کند تا آخر ما ه در جائي بماند، بايد نماز را تمام بخواند. ولي اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد کند که تا آخر ماه بماند بايد نماز را شکسته بخواند اگر چه از موقعي که قصد کرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.

(مساله 1342) اگر مسافر قصد کند ده روز در محلي بماند، چنانچه پيش از خواندن يک نماز چهار رکعتي از ماندن منصرف شود. يا مردد شود که در آنجا بماند يا بجاي ديگر برود، بايد نماز را شکسته بخواند و اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتي از ماندن منصرف شود، يا مردد شود، تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1343) مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود، چنانچه يک نماز چهار رکعتي خوانده باشد، روزه اش صحيح است و تا وقتي در آنجا هست بايد نماز هاي خود را تمام بخواند و اگر يک نماز را چهاررکعتي نخوانده باشد، روزه آن روزش صحيح است، اما نماز هاي خود را بايد شکسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.

(مساله 1344) مسافري که قصدکرده ده روز در محلي بماند، اگر از ماندن منصرف شود و شک کند پيش از آنکه از قصد ماندن بر گردد، يک نماز چهار رکعتي خوانده، يا نه، بايد نمازهاي خود را شکسته بخواند.

(مساله 1345) اگر مسافر به نيت اينکه نماز را شکسته بخواند، مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد که ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار رکعتي تمام نمايد.

(مساله 1346) مسافري که قصد کرده ده روز در جائي بماند، اگر در بين نماز چهار رکعتي از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول رکعت سوم نشده، بايد نماز را دو رکعتي تمام نمايد. و بقيه نمازهاي خود را شکسته بخواند. و اگر مشغول رکعت سوم شده نمازش باطل است، و تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را شکسته بخواند اگر چه داخل در رکوع رکعت سوم شده باشد.

(مساله 1347) مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتي مسافرت نکرده، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز کند.

(مساله 1348) مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، بايد روزه واجب را بگيرد و مي تواند روزه مستحبي را هم بجا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.

(مساله 1349) مسافري که قصد کرده ده روز در جائي بماند اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتي بخواهد بجائي که کمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1350) مسافري که قصد کرده ده روز در جائي بماند، اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتي بخواهد بجاي ديگري که کمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند، بايد در رفتن و در جائي که قصد ماندن ده روز کرده، نماز هاي خود را تمام بخواند. ولي اگر جائي که مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نماز هاي خود را شکسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز کرد نمازش را تمام بخواند.

(مساله 1351) مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتي بخواهد بجائي که کمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد که به محل اولش برگردد يا نه، يا به کلي از برگشتنن به آن جا غافل باشد، يا بخواهد برگردد ولي مردد باشد که ده روز در آنجا بماند يا نه، يا آنکه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد، بايد از وقتي که مي رود و بر مي گردد و بعد از برگشتن، نمازهاي خود را تمام بخواند.

(مساله 1352) اگر به خيال اينکه رفقايش مي خواهند ده روز در محلي بمانند، قصد کند که ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتي بفهمد که آنها قصد نکرده اند، اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتي که در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1353) اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ سي روز در محلي بماند و در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردد باشد، بعد از گذشتن سي روز اگر چه مقدار کمي در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ در رفتن بقيه راه مرد د شود، اگر به مقدار چهار فرسخ آمده باشد، بايد شکسته بخواند و اگر بقدر چهار فرسخ نباشد تمام بخواند.

(مساله 1354) مسافري که مي خواهد نه روز يا کمتر در محلي بماند اگر بعد از آنکه نه روز يا کمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نه رو ز ديگر يا کمتر بماند همينطور تا سي روز، روز سي و يکم بايد نماز را تمام بخواند.

(مساله 1355) مسافري که سي روز مردد بوده، در صورتي بايد نماز ررا تمام بخواند که سي روز در يک جا بماند، پس اگر مقداري از آن را در جائي و مقداري را در جاي ديگر بماند، بعد از سي روز هم بايد نماز را شکسته بخواند.

 

مسائل متفرقه

(مساله 1356) مسافر مي تواند در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) بلکه در تمام شهر مکه و مدينه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. ولي اگر بخواهد در جائي که اول جزء مسجد کوفه نبوده و بعد به اين مسجد ا ضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آن است که شکسته بخواند و نيز مسافر مي تواند در حائز حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) نماز را تمام بخواند ولي احتياط واجب آن است که اگر دورتر از اطراف ضريح مقدس نماز بخواند شکسته بجا آورد.

(مساله 1357) کسي که مي داند مسافر است و بايد نماز راشکسته بخواند، اگر در غير چهار مکاني که در مساله پيش گفته شد عمداً تمام بخواند، نمازش باطل است و نيز اگر فراموش کند که نماز مسافر شکسته است و تمام بخواند اگر وقت هم گذشته قضا نمايد.

(مساله 1358) کسي که ميداند مسافر است و بايد نماز را شکسسته بخواند، اگر بدون توجه و بطور عادت تمام بخواند نمازش باطل است، و نيز اگر حکم مسافر و سفر خود را فراموش کرده باشد در صورتي که وقت داشته باشد نمازش را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته باشد بايد قضا نمايد.

(مساله 1359) مسافري که نمي داند بايد نماز را شکسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.

(مساله 1360) مسافري که مي داند بايد نماز را شکسته بخواند اگر بعضي از خصوصيات آن را نداند مثلاً نداند که در سفر هشت فرسخي بايد شکسته بخواند، چنانچه تمام بخواند در صورتي که وقت باقي است بايد نماز را شکسته بخواند و اگر وقت گذشته بطور شکسته قضا نمايد.

(مساله 1361) مسافري که مي داند بايد نماز را شکسته بخواند، اگر به گمان اينکه سفر او کمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتي بفهمد که سفرش هشت فرسخ بوده، نمازي را که تمام خوانده بايد دوباره شکسته بخواند و اگر وقت گذشته بطور شکسته قضا نمايد.

(مساله 1362) اگر فراموش کند که مسافر است و نماز را تمام بخواند، چنانچه در وقت يادش بيايد، بايد شکسته بجا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد،قضاهاي آن نماز بر او واجب نيست.

(مساله 1363) کسي که بايد نماز را تمام بخواند، اگر شکسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.

(مساله 1364) اگر مشغول نماز چهار رکعتي شود و در بين نماز يادش بيايد که مسافر است، يا ملتفت شود که سفر او هشت فرسخ است، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته، بايد نماز را دو رکعتي تمام کند و اگر به رکوع رکعت سوم رفته نمازش باطل است. ودر صورتي که به مقدار خواندن يک رکعت هم وقت داشته باشد، بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1365) اگر مسافر بعضي از خصوصيات نماز مسافر را نداند، مثلاً نداند که اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن بر گردد بايد شکسته بخواند چنانچه به نيت نماز چهار رکعتي مشغول نماز شود، و پيش از رکوع رکعت سوم مساله را بفهمد بايد نماز را دو رکعتي تمام کند و اگر در رکوع ملتفت شود نمازش باطل است و در صورتي که به مقدار يک رکعت از وقت هم مانده باشد بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1366) مسافري که بايد نماز را تمام بخواند اگر به واسطه ندانستن مساله به نيت نماز دو رکعتي مشغول نماز شود و در بين نماز مساله را بفهمد، بايد نماز را چهار رکعتي تمام کند و احتياط مستحب آن است که بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار رکعتي بخواند.

(مساله 1367) مسافري که نماز نخوانده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، يا بجائي برسد که مي خواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند و کسي که مسافر نيست، اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت کند، در سفر بايد نماز را شکسته بخواند.

(مساله 1368) اگر از مسافري که بايد نماز را شکسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشا قضا شود، بايد آن را دو رکعتي قضا نمايد اگر چه در غير سفر بخواهد قضاي آن را بجا آورد. و اگر کسي که مسافر نيست يکي از اين سه نماز قصا سود، بايد چهار رکعتي قضا نمايد اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.

(مساله 1369) مستحب مسافر بعد از هر نمازي که شکسته مي خواند سي مرتبه بگويد سُبحان للهِ و الحمدُلِله و لا اِله اِلا اللهُ و اللُه اکبرُ و در تعقيب نماز ظهر و عصر و عشاء بيشتر سفارش شده است، بلکه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت مرتبه بگويد.

 

نماز قضا

(مساله 1370) کسي که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاي آن را بجا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستي نماز نخوانه باشد، ولي نمازهاي يوميه اي را که زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد.

(مساله 1371) اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازي را که خوانده باطل بوده، بايد قضاي آن را بخواند.

(مساله 1372) کسي که نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن کوتاهي نکند ولي واجب نيست فوراً آن را بجا آورد.

(مساله 1373) کسي که نماز قضا دارد مي تواند نماز مستحبي بخواند.

(مساله 1374) اگر انسان احتمال دهد که نماز قضائي دارد يا نمازهائي را که خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاي آنها را بجا آورد.

(مساله 1375) در قضاي نمازهاي يوميه ترتيب لازم نيست مگر در نمازهائي که د ر اداي آنها ترتيب هست.

(مساله 1376) اگر بخواهد قضاي جند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاي يک نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.

(مساله 1377) اگر کسي نداند که نمازهائي که از قضا شده کداميک جلوتر بوده لازم نيست بطوري بخواند که ترتيب حاصل شود و هر يک را مي تواند مقدم بدارد.

(مساله 1378) اگر کسي که نمازهائي از او قضا شده مي داند کدام يک جلوتر قضا شده بهتر آن است که به ترتيب قضا کند. هر چند رعايت ترتيب واجب نيست.

(مساله 1379) اگر براي ميتي مي خواهند نماز قضا بدهند و مي دانند آن ميت ترتيب قضا شدن را مي دانسته بهتر آن است طوري قضا را بجا آورند که ترتيب حاصل شود. هر چند لازم نيست.

(مساله 1380) اگر براي ميتي که در مساله پيش گفته شد بخواهند چند نفر را اجير کنند که نماز را بخوانند لازم نيست براي آنها وقت مرتب معين کنند که با هم شروع نکنند در عمل.

(مساله 1381) اگر بدانند که ميت ترتيب قضا شدن را نمي دانسته يا بدانند که مي دانسته يا نه يا بدانند در هر صورت لازم نيست به ترتيب براي او قضا بجا بيآورند.

(مساله 1382) کسي که چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمي داند مثلاً نمي داند چهار تا بوده يا پنج تا چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافي است و همچنين اگر شماره آنها را مي دانسته و فراموش کرده اگر مقدار کمتر را بخواند کفايت مي کند.

(مساله 1383) کسي که نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش دارد مي تواند قبل از خواندن نمازي که قضا شده نماز ادائي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد.

(مساله 1384) کسي که ميداند يک نمازچهار رکعتي نخوانده و نمي داند نماز ظهر است يا عصر است يا عشاء اگر نماز چهار رکعتي بخواند به نيت قضاي نمازي که نخوانده کافي است.

(مساله 1385) اگر از روزهاي گذشته نماز هاي قضا دارد و يک نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده، چنانچه براي قضاي تمام آنها وقت ندارد، يا نمي خواهد همه را در آن روز بخواند، مستحب است نماز قضاي آن روز بيش از نماز ادا بخواند اگر چه ترتيب بين قضاها را مي داند.

(مساله 1386) تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهاي خود عاجز باشد، ديگري نمي تواند نمازهاي او را قضا نمايد.

(مساله 1387) نماز قضا را با جماعت مي شود خواند چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا و لازم نيست هر دو يک نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشکال ندارد.

(مساله 1388) مستحب است بچه مميز را يعني بچه اي که خوب وبد را مي فهمد به نماز خواندن و عبادت هاي ديگر عادت دهند، بلکه مستحب است او را به قضاي نماز هم وادار نمايند.

 

نماز قضاي پدر ومادر که بر پسر بزرگتر واجب است

(مساله 1389) اگر پدر ومادر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشند، و چنانچه مي توانسته اند قضا کنند، بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگ آنها بجا آورد، يا براي آنها اجير بگيرد. و نيز روزه اي که در سفر نگرفته اند، اگر چه نمي توانسته اند قضا کنند، احتياط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي آنها اجير بگيرد. و قضاي نماز و روزه اي که پدر و مادر از روي طغيان و تمرد بجا نياورده اند بر پسر بزرگتر واجب نيست اين حکم درباره پدر ثابت است و نسبت به مادر نيز احتياط واجب آن است که مراعات شود.

(مساله 1390) اگر پسر بزرگتر شک دارد که پدر ومادر نماز و روزه قضا داشته اند يا نه، چيزي بر او واجب نيست.

(مساله 1391) اگر پسر بزرگتر بداند که پدر ومادرش نماز قضا داشته اند و شک کند که بجا آورده اند يا نه، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.

(مساله 1392) اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضاي نماز روزه پدر ومادر بر هيچ کدام از پسرها واجب نيست. ولي احتياط مستحب آن است. که نماز و روزه او را بين خودشان قسمت کنند، يا براي نجام آن قرعه بزنند.

(مساله 1393) اگر ميت وصيت کرده باشد که براي نماز و روزه او اجير بگيرند بعد از آنکه اجير، نماز و روزه او را بطور صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزي واجب نيست.

(مساله 1394) اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر يا مادر را بخواند، بايد به تکليف خود عمل کند. مثلاً قضاي نماز ها را بايد ايستاده بخواند. هر چند پدر يا مادر قدرت ايستادن را نداشته اند.

(مساله 1395) کسي که خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر و مادر هم بر او واجب شود، هر کدام را اول بجا آورد صحيح است.

(مساله 1396) اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه باشد وقتي که بالغ شد يا عاقل گرديد، بايد نماز و روزه پدر را قضا نمايد. و چنانچه پيش از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست.

(مساله 1397) اگر پسر بزرگتر پيش از آنکه نماز و روزه پدر ومادر را قضا کند بميرد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست.

 

فضيلت نماز جماعت

نماز جماعت از ديدگاه اسللام که يک از ديدگاه اسلام که يک دين اجتماعي است و براياجتماعات ديني و حضور مردم در صحنه اجتماعات اسلامي اهميت فراوان قائل است بسيار با اهميت است. و لذا مستحب موکد است که مسلمانان نمازهاي واجب مخصوصاً نمازهاي مخصوصاً نمازهاي يوميه را به جماعت بخوانند.

حضرت باقر(عليهما السلام) فرمودند:« نماز جماعت نسبت به نمازي که فرادي خوانده شود، 24درجه برتري و مزيت دارد.»

 در حديثي، زراره از حضرت صادق(عليه السلام) مي پرسند: « اينکه مي گويند يک نماز با جماعت، از 25نمازي که به تنهايي خوانده شود با فضيلت تر است درست ؟ » حضرتش فرمودند: « بلي درست گفته اند.»

پرسيد:« آيا دو نفر که يکي از آنها امام و ديگري ماموم باشد نيز جماعت است ؟» حضرت فرمود:« بلي و ماموم در اين صورت در طرف راست امام بايستد.»و بطور کلي در احاديث اسلامي به منظور تشويق و ترغيب مردم براي حضور در مساجد و مراکز نماز جماعت، حتي براي هر گامي که در اين راه برداشته شود فضيلت و ثواب ذکر شده است که از جمله در وصاياي حضرت پيغمبر اکرم(صلي الله عليه و آله سلم) به حضرت علي(عليه السلام) آمده است، سه چيز باعث بالا رفتن درجه و مقام انسان در پيشگاه خداوند است:

1-در هواي سرد وضو گرفتن

2-پس از هر نماز، انتظار نما ز بعد را کشيدن(که علامت اشتياق انسان به عبادت پروردگار است)

3-شب وروز به سوي اجتماعات مسلمانان گام برداشتن.»

حضرت رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: جبرئيل با 70هزار فرشته از جانب پروردگار پس از نماز ظهر به سوي من آمد و گفت:« يا محمد پروردگار تو به تو سلام مي رساند و دو هديه براي تو فرستاده است.»

گفتم: « آن دو هديه کدم است ؟ »

گفت: « يکي نماز « وتر» که سه رکعت است(منظور نماز شفع و وتر که جزء نما ز شب و داراي ثواب و فضيلت بسيار است) و يکي ديگر خواندن نماز پنجگانه به جماعت است. »گفتم:« اگر يک نفر به امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنها ثواب صدو پنجاه رکعت نماز را دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعت ثواب ششصد نماز دارد و اگر سه نفر اقتدا کنند، هر رکعت از نماز آنان ثواب يک هزار و دويست رکعت و اگر 4نفر اقتدا نمايند، هر رکعت ثواب دو هزار و چهارصد نماز را دارد و هر چه بيشتر شوند ثواب نمازشان به همين ترتيب بيشتر مي شود تا به ده نفر برسند و تعداد آنها که از 10گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و همه درياها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه بخواهند بنويسند، نمي توانند ثواب يک رکعت آن را بنويسند.»براساس احاديث اسلامي، ثئاب نماز جماعت با افزوده شدن مزاياي ديگري از قبيل عالم بودن امام جمماعت يا از سادات بودن او که حضرت صادق(عليه السلام) فرمودند:« يک رکعت نماز پشت سر عالم، داراي ثواب هزار رکعت است و پشت سر سيد داراي ثواب يک صد رکعت است.» و همچنين هر چه امام جماعت با فضيلت تر باشد ثواب نماز جماعت نيز زيادتر خواهد بود و نيز با توجه به تفاوت مسجدها در فضيلت که ثواب نماز در مسجد بازار، دوازده برابر و در مسجد محل 25برابر و در مسجد جامع 100برابر است واجتماع هر يک از آنها با جماعت موجب افزايش ثواب مي گردد و هر اندازه که امام جماعت با تعهد تر و پرهيزکارتر و با فضيلت تر و مامومين نيز هر چه با فضيلت تر و از لحاظ تعداد همانطور که گفته شد بيشتر باشند، ثواب آن بيشتر خواهد گشت.

 

نماز جماعت

(مساله 1398) حاضر نشدن به نماز جماعت از روي بي اعتنائي جايز نيست و سزاوارنيست که انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند.

(مساله 1399) مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادي يعني تنها خوانده شود بهتر است. و نيز نماز جماعتي را که مختصر بخوانند از نماز فرادي که آن را طول بدهند بهتر مي باشد.

(مساله 1400) وقتي که جماعت برپا مي شود، مستحب است کسي که نمازش را فرادي خوانده دوباره با جماعت بخواند. و اگر بعد بفهمد که نماز اولش باطل بوده، نماز دوم او کافي است.

(مساله 1401) اگر امام يا ماموم بخواهد نمازي را که به جماعتخوانده دوباره با جماعت بخواند، در صورتي که جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشد اشکال ندارد.

(مساله 1402) کسي که در نماز وسواس دارد و فقط در صورتي که نماز جماعت بخواند، از وسواس راحت مي شود، بايد نماز را با جماعت بخواند.

(مساله 1403) اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر کند که نماز را به جماعت بخواند، در صورتي که ترک آن موجب اذيت و ناراحتي آنها شود نماز جماعت بر او واجب مي شود.

(مساله 1404) نمازهاي مستحبي را نمي شود به جماعت خواند، مگر نماز استسقاء که براي آمدن باران مي خوانند. و نمازي که واجب بوده و به جهتي مستحب شده است مانند نماز عيد فطر و قربان که در زمان امام واجب بوده و به واسطه غائب شدن ايشان مستحب مي باشد.

(مساله 1405) موقعي که امام جماعت نماز يوميه مي خواند، هر کدام از نماز هاي يوميه را مي شود به او اقتدا کرد.

(مساله 1406) اگر امام جماعت قضاي نماز يوميه را مي خواند، مي شود به او اقتدا کرد ولي اگر نمازش را احتياطاً قضا مي کند. يا قضاي نماز کس ديگر را مي خواند، اگر چه براي آن پول نگرفته باشد، اقتداي به او اشکال دارد مگر انسان بداند که از آن کس که براي او قضا مي خواند نماز فوت شده که در اين صورت اقتداي به او اشکال ندارد.

(مساله 1407) اگر انسان نداند نمازي را که امام مي خواند نماز واجب يوميه است يا نماز مستحب، نمي تواند به ا و اقتدا کند.

(مساله 1408) اگر امام در محراب باشد و کسي پشت سر او اقتدا نکرده باشد کساني که دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمي بيند نمي توانند اقتدا کنند، بلي اگر کسي پشت سر امام اقتدا کرده باشد اقتدا کردن کساني که دو طرف او ايستاده اند و اتصال دارندو به واسطه ديوار محراب امام را نمي بينند اشکال ندارد.

(مساله 1409) اگر به واسطه درازي صف اول ؤ کساني که دو طرف صف ايستاده اند امام را نبينند مي توانند اقتدا کنند. و نيز اگر به واسطه درازي يکي از صفهاي ديگر کساني که دو طرف آن ايستاده اند، صف جلوي خود را نبينند مي توانند اقتدا نمايند.

(مساله 1410) اگر صفهاي جماعت تا درب مسجد برسد، کسي که مقابل درب پشت صف ايستاده نمازش صحيح است و نيز نماز کساني که پشت سر او اقتدا مي کنند صحيح مي باشد، و همچنين نماز کساني که دو طرف او ايستاده اند و به او اتصال دارند صحيح است اگر چه صف جلو را نبينند.

(مساله 1411) کسي که پشت ستون ايستاده، اگر از طرف راست يا چپ به واسطه ماموم ديگر به امام متصل نباشد، نمي تواند اقتدا کند.

(مساله 1412) جاي ايستادن امام بايد از جاي ماموم بلندتر نباشد، ولي اگر مکان امام مقدار خيلي کمي بلندتر باشد اشکال ندارد. ونيز اگر زمين سراشيب باشد و امام در طرفي که بلندتراست بايستد درصورتي که سراشيبي آن زياد نباشد و طوري باشد که به آن زمين مسطح بگويند مانعي ندارد.

(مساله 1413) اگر جاي ماموم بلندتر از جاي امام باشد در صورتي که بلندي به مقدار متعارف زمان قديم باشد مثل آنکه امام در صحن مسجد و ماموم در پشت بام بايستد اشکال ندارد ولي اگر مثل ساختمانهاي چند طبقه اين زمان باشد، جماعت اشکال دارد.

(مساله 1414) اگر بين کساني که در يک صف ايستاده اند بچه مميز يعني بچه اي که خوب و بد را مي فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است مي توانند اقتدا کنند.

(مساله 1415) بععد از تکبير امام اگر صف جلو آماده نماز و تکبير گفتن آنان نزديک باشد کسي که در صف بعد ايستاده، مي تواند تکبير بگويد. ولي احتياط مستحب آن است که صبر کند تا تکبير صف جلو تمام شود.

(مساله 1416) اگر بداند نماز يک صف از صفهاي جلو باطل است، در صفهاي بعد نمي تواند اقتدا کند، ولي اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه، مي تواند اقتدا نمايد.

(مساله 1417) هر گاه بداند نماز امام باطل ا ست مثلاً بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ماتفت نباشد، نمي تواند به او اقتدا کند.

(مساله 1418) اگر ماموم بعد از نماز بفهمد که امام عادل نبوده يا کافر بوده يا به جهتي نمازش باطل بوده، مثلاً بي وضو نماز خوانده. نمازش صحيح است.

(مساله 1419) اگر در بين نماز شک کند که اقتدا کرده يا نه، چنانچه در حالي باشد که وظيفه ماموم است مثلاً به حمد و سوره امام گوش مي دهد، مي تواند نماز را به جماعت تمام کند و اگر مشغول کاري باشد که هم وظيفه امام و هم وظيفه ماموم است مثلاً در رکوع يا سجده باشد، بايد نماز را به نيت فرداي تمام نمايد.

(مساله 1420) انسان در بين نماز جماعت مي تواند نيت فرادي کند.

(مساله 1421) اگر ماموم به واسطه عذري بعد از حمد و سوره امم نيت فرداي کند لازم نيست حود و سوره را بخواند، ولي اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فرادي نمايد، بايد مقداري را که امام نخوانده بخواند.

(مساله 1422) اگر در بين نماز جماعت نيت فرادي نمايد، بنابر احتياط واجب نبايد دوباره نيت جماعت کند همچنين اگر مردد شود که نيت فرادي کند يا نه و بعد تصميم بگيرد نماز را با جماعت تمام کند، نمازش خالي از اشکال نيست.

(مساله 1423) اگر شک کند که نيت فرادي کرده يا نه، بايد بنا بگذارد که نيت فرادي نکرده است.

(مساله 1424) اگر موقعي که امام در رکوع است اقتدا کند و به رکوع امام برسد، اگرچه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش بطور جماعت صحيح است و يک رکعت حساب مي شود. اما اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد نمازش بطور فرادي صحيح مي باشد و بايد آن را تمام نمايد.

(مساله 1425) اگر موقعي که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسيده يا نه، نمازش صحيح است و فرادي مي شود.

(مساله 1426) اگر موقعي که امام در رکوع است اقتدا کند و پيش از آنکه به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، مي تواند نيت فرادي کند يا صبر کند تا امام براي رکعت بعد برخيزد و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند. ولي اگر برخاستن امام بقدری طول بکشد که نگويند اين شخص نماز جماعت مي خواند بايد نيت فادي نمايد.

(مساله 1427) اگر اول نماز يا بين حمد و سوره اقتدا کند و پيش از ان که به رکوع رود، امام سر از رکوع بردارد نماز او بطور جماعت صحيح است و بايد رکوع کند و خود را به امام برساند.

(مساله 1428) اگر موقعي برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيت و گفتن تکبيره الاحرام بنشيند و تشهد را باامام بخواند ولي سلام را نگويد و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بايستد وبدون آنکه دوباره نيت کند و تکبير بگويد، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.

(مساله 1429) ماموم نبايد جلوتر از امام بايستد و بنابر احتياط واجب قدري عفب تر از امام بايستد و چنانچه قد او بلند تر از امام باشد بنابر احتياط واجب بايد طوري بايستد که در رکوع و سجود نيز جلوتر از امام نباشد.

(مساله 1430) در نماز جماعت بايد بين ماموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن ديده نمي شود فاصله نباشد بلکه شيشه و مانند آن نيز نبايد فاصله باشد و همچنين است بين انسان و ماموم ديگري که انسان به واسطه او به امام متصل شده است، ولي اگر امام مرد و ماموم زن باشد، چنانچه بين آن زن و امام يا بين آن زن و ماموم ديگري که مرد است و زن به واسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.

(مساله 1431) اگر بعد از شروع به نماز بين ماموم و امام، يا بين ماموم و کسي که ماموم به واسطه او متصل به امام است، پرده يا چيز ديگري که پشت آن را نمي توان ديد فاصله شود، نمازش فرادي مي شود و صحيح است.

(مساله 1432) اگر بين جاي سجده ماموم و جاي ايستادن امام بقدر گشادي بين دو قدم فاصله باشد اشکال ندارد، و نيز اگر بين انسان و مامومي که جلوي او ايستاده و به وسيله او به امام متصل است به همين فاصله باشد نمازش اشکال ندارد. و احتياط مستحب آن است که جاي سجده ماموم با جاي کسي که جلوي او ايستاده، هيچ فاصله نداشه باشد.

(مساله 1433) اگر ماموم به واسطه کسي که طرف راست يا چپ او اقتدا کرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادي بين دو قدم هم فاصله داشته باشد نمازش صحيح است.

(مساله 1434) اگر در نماز، بين ماموم و امام يا بين ماموم و کسي که ماموم به واسطه او به امام متصل است بيشتر از يک قدم بزرگ فاصله پيدا شود نمازش فرادي مي شود و صحيح است و قصد فرادي هم لازم نيست.

(مساله 1435) اگر نماز همه کساني که در صف جلو هستند تمام شود، يا همه نيت فرادي نمايند، اگر فاصله به اندازه يک قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد بطور جماعت صحيح و اگر بيشتر از اين مقدار باشد فرادي مي شود و صحيح است.

(مساله 1436) اگر در رکعت دوم اقتدا کند، قنوت و تشهد را با امام مي خواند و احتياط آن است که موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها رابلند کند، و بايد بعد از تشهد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند، و اگر براي سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند ودر رکوع يا سجده خود را به امام برساند، يا نيت فرادي کند و نمازش صحيح است ولي اگر در سجده به امام برسد بهتر است که احتياطاً نماز را دوباره بخواند.

(مساله 1437) اگر موقعي که امام در رکعت دوم نماز چهار رکعتي است اقتدا کند، بايد در رکعت دوم نمازش که رکعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشيند و تشهد را به مقدار وا جب بخواند و برخيزد و چنانچه براي گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد، يک مرتبه بگويد و در رکوع با سجده خود را به امام برساند.

(مساله 1438) اگر امام در کعت سوم يا چهارم باشد و ماموم بداند که اگر اقتدا کند و حمد را بخواند به رکوع امام نمي رسد، بنابر احتياط واجب بايد صبر کند تا امام به رکوع رود، بعد اقتدا نمايد.

(مساله 1439) اگر در رکعت سوم يا چهارم امام اقتدا کند، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر براي سوره وقت ندارد، بايد حمد راتمام کند ودر رکوع ياسجده خود را به امام برساند، ولي اگر در سجده به امام برسد بهتر است که احتياطاً نماز را دوباره بخواند.

(مساله 1440) کسي که ميداند اگر سوره را بخواند در رکوع به امام نمي رسد، بايد سوره را نخواند ولي اگر خواند نمازش صحيح است.

(مساله 1441) کسي که اطمينان دارد که اگر سوره راشروع کند يا تمام نمايد به رکوع امام مي رسد، احتياط واجب آن است که سوره را شروع کند، يا اگر شروع کرده تمام نمايد.

(مساله 1442) کسي که يقين دارد، اگر سوره را بخواند به رکوع امام مي رسد، چنانچه سوره راد بخواند و به رکوع نرسد نمازش صحيح است.

(مساله 1443) اگر امام ايستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است مي تواند اقتدا کند، ولي بايد حمد وسوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمد که امام در رکعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است.

(مساله 1444) اگر به خيال اينکه امام در کعت اول يا دوم است، حمد و سوره نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعت سوم يا چهارم بوده، نمازش صحيح است. ولي اگر پيش از رکوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند و. اگر وقت ندارد،فقط حمد را بخواند و در رکوع يا سجده خود را به امام برساند.

(مساله 1445) اگر به خيال اينکه امام در رکعت سوم يا چهارم است حمد و سوره بخواند و پيش از رکوع يا بعد از آن بفهمد که در رکعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است.

(مساله 1446) اگر موقعي که مشغول نماز مستحبي است جماعت بر پا شود، چنانچه اطمينان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است نماز را رها کند و مشغول نماز جماعت شود. بلکه اگر اطمينان نداشته باشد که به نماز اول برسد مستحب است به همين دستور رفتار نمايد.

(مساله 1447) اگر موقعي که مشغول نماز سه رکعتي يا چهار رکعتي است جماعت بر پا شود، چنانچه به رکوع رکعت سو م نرفته و اطمينان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد. مستحب است به نيت نماز مستحبي نماز را دو رکعتي تمام کند و خود را به جماعت برساند.

(مساله 1448) اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد، لازم نيست نيت فرادي کند.

(مساله 1449) کسی که يک رکعت از امام عقب مانده وقتي امام تشهد رکعت آخر را میتواند برخيزد و نماز را تمام کند و يا انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانو ها را بلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز بگويد و بعد برخيزد.

 

شرائط امام جماعت

(مساله 1450) امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامي و عادل حلال زاده باشد و نماز را بطور صحيح بخواند و نيز اگر ماموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد و اقتدا کردن بچه مميز که خوب وبد را مي فهمد به بچه مميز ديگر مانعي ندارد اگر چه آثار جماعت بر او مترتب نمي شود.

(مساله 1451) امامي را که عادل مي دانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقي است يا نه، مي تواند به او اقتدا نمايد.

(مساله 1452) کسي که ايستاده نماز مي خواند، نمي تواند به کسي که نشسته يا خوابيده نماز مي خواند اقتدا کند. و کسي که نشسته نماز مي خواند، نمي تواند به کسي که خوابيده نماز مي خواند اقتدا نمايد.

(مساله 1453) کسي که نشسته نماز مي خواند، مي تواند به کسي نشسته نماز مي خواند اقتدا کند و کسي که خوابيده است مي تواند به کسي که نشسته و يا خوابيده نماز مي خواند اقتدا نمايد.

(مساله 1454) اگر امام جماعت به واسطه عذري با لباس نجس يا با تيمم يا با وضوي جبيره اي نماز بخواند، مي شود به اقتدا کرد.

(مساله 1455) اگر امام مرضي دارد که نمي تواند از بيرون آمدن بول وغائط خودداري کند مي شود به اقتدا کرد و نيز زني که مستحاضه نيست مي تواند به زن مستحاضه اقتدا نمايد.

(مساله 1456) بنابر احتياط واجب کسي که مرض خورده يا پيسي دارد، نبايد امام جماعت شود.

 

احکام جماعت

(مساله 1457) موقعي که ماموم نيت مي کند، بايد امام را معين نمايد ولي دانستن اسم او لازم نيست، مثلاً اگر نيت کند اقتدا مي کنم به امام حاضر نمازش صحيح است.

(مساله 1459) اگر ماموم در رکعت اول ودوم نماز صبح و مغرب و عشا صداي حمد و سوره امام را بشنود، اگر چه کلمات را تشخيص ندهد، بايد حمد وسوره را نخواند و اگر صداي امام را نشنود مستحب است حمد وسوره بخواند ولي بايد آهسته بخواند و چنانچه سهواً بلند بخواند اشکال ندارد.

(مساله 1460) اگر ماموم بعضي از کلمات حمد وسوره امام رابشنود، احتياط واجب آن است حمد و سوره را نخواند.

(مساله 1461) اگر ماموم سهواً حمد و سوره بخواند، يا خيال کند صضدائي را که مي شنود صداي امام نيست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صداي امام بوده، نمازش صحيح است.

(مساله 1462) اگر شک کند که صداي امام را مي شنود يا نه، يا صدائي بشنود و نداند صداي امام است يا صداي کس ديگر، مي تواند حمد و سوره بخواند.

(مساله 1463) ماموم بايد در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر حمد و سوره نخواند و مستحب است بجاي آن ذکر بگويد.

(مساله 1464) ماموم نبايد تکبيره الاحرام را پيش از امام بگويد بلکه احتياط واجب آن است که تا تکبير امام تمام نشده تکبير نگويد.

(مساله 1465) اگر ماموم پيش از امام سهواً هم سلام دهد نمازش صحيح است.

(مساله 1466) اگر ماموم غير از تکبيره الاحرام و سلام چيزهاي ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشکال ندارد. ولي اگر آنها را بشنود، يا بداند امام چه وقت مي گويد، احتياط مستحب آن است که پيش از امام نگويد.

(مساله 1467) ماموم بايد به غير از آنچه در نماز خوانده مي شود، کارهاي ريگر ان مانند رکوع و سجود را با امام يا کمي بعد از امام بجا آورد. و اگر عمداً پيش از امام يا مدتي بعد از امام انجام دهد. معصيت کرده ولي نمازش صحيح است اما اگر در حال قرائت امام به رکوع رود، نمازش باطل مي شود و نيز اگر در دو رکن پشت سر هم از امام جلو يا عقب بيافتد بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام بکند و دوباره بخواند اگر چه بعيد نيست نمازش صحيح باشد و فرادي شود.

(مساله 1468) اگر سهواً پيش از امام سر از رکوع بردارد، چنانچه امام در رکوع باشد، بايد به رکوع برگردد و با امام سربردارد و در اين صورت زياد شدن رکوع که رکن است نماز را باطل نمي کند ولي اگر به رکوع برگردد و پيش از آنکه به رکوع برسد، امام سربردارد نمازش باطل است.

(مساله 1469) اگر اشتباهاً سربردارد و ببيند امام در سجده است بايد به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد براي زياد شدن دوسجده که رکن است نماز باطل نمي شود.

(مساله 1470) کسي که اشتباهاً پيش از امام سر از سجده برداشته هر گاه به سجده برگردد، و هنوز به سجده نرسيده امام سر بردارد، نمازش صحيح است ولي اگر در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد، نماز باطل است.

(مساله 1471) اگر اشتباهاً سر از رکوع يا سجده بردارد و سهواً يا به خيال اينکه به امام نمي رسد، به رکوع يا سجده نرود، نمازش صحيح است.

(مساله 1472) اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است، چنانچه به خيال اينکه سجده اول امام است، به قصد اينکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم او حساب مي شود و اگر به خيال اينکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده بايد به قصد اينکه يا امام سجده کند تمام کند و دوباره با امام به سجده رود و در هر دو صورت بهتر آن است که نماز را به جماعت تمام کند و دوباره بخواند.

(مساله 1473) اگر سهواً پيش ار امام به رکوع رود و طور باشد که اگر سر بردارد به مقداري از قرائت امام مي رسد، چنانچه سر بردارد و با امام به رکوع رود وطوري باشد که اگر برگرد د به چيزي از قرائت امام نمي رسد، احتياط واجب آن است که سر بردارد و با امام نماز را تمام کند و نمازش صحيح است و اگر سر برندارد تا امام برسد باز هم نمازش صحيح است.

(مساله 1475) اگر پيش از امام به سجده رود، احتياط واجب آن است که سر بردارد و با امام به سجده رود و اگر برنداشت نمازش صحيح است.

(مساله 1476) اگر امام در رکعتي که قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند، يا در رکعتي که تشهد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهد شود ماموم نبايد قنوت و تشهد را بخواند ولي نمي تواند پيش از امام به رکوع رود، يا پيش از ايستادن امام بايستد بلکه بايد صبر کند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقيه نماز را با او بخواند.

 

چيزهائي که در نماز جماعت مستحب است

(مساله 1477) اگر ماموم يک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بايستد و اگر زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طوري بايستد که جاي سجده اش مساوي زانو يا قدم امام باشد و اگر يک مرد و يک زنيا يک مرد و چند زن باشند مستحب است مرد طرف راست امام و باقي پشت سر امام بايستد و اگر چند مرد يا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بايستد و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بايستد.

(مساله 1478) اگر امام و ماموم هر دو زن باشند احتياط آن است که امام کمي جلوتر بايستد.

(مساله 1479) مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم و کمال و تقوي در صف اول بايستد.

(مساله 1480) مستحب است صفهاي جماعت منظم باشد و بين کساني يک صف ايستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان رديف يکديگر باشد.

(مساله 1481) مستحب است بعد از گفتن قد قامتِ الصلاهُ مامومين برخيزند.

(مساله 1482) مستحب است امام جماعت حال مامومي را که از ديگران ضعيف تر است رعايت کند و عجله نکند تا افراد ضعيف به او برسند و نيز مستحب است قنوت و رکوع و سجود را طول ندهد، مگر بداند همه کساني که به او اقتدا کرده اند مايلند.

(مساله 1483) مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذکرهائي که بلند مي خواند صداي خود را بقدري بلند کند که ديگران بشنوند، ولي بايد پيش از اندازه صدا رابلند نکند.

(مساله 1484) اگر امام در رکوع بفهمد کسي تازه رسيده و مي خواهد اقتداکند مستحب است رکوع را دو برابر هميشه طول بدهد و بعد برخيزد، اگر چه بفهمد کس ديگري هم براي اقتدا وارد شده است.

 

چيزهائي که در نماز جماعت مکروه است

(مساله 1485) اگر د ر صفهاي جماعت جا باشد، مکروه است انسان تنها بايستد.

(مساله 1486) مکروه است ماموم ذکرهاي نماز را طوري بگويد که امام بشنود.

(مساله 1487) مسافري که نماز ظهر و عصر و عشا را دو رکعت مي خواند مکروه است در اين نمازها به کسي که مسافر نيست اقتدا کند و کسي که مسافر نيست در اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد.

 

نماز آيات

(مساله 1488) نماز آيات که دستور آن بعداً گفته خواهد شد بهواسطه چهار چيز واجب مي شود:

اول: گرفتن خورشيد.

دوم: گرفتن ماه اگر چه مقدار کمي از آنها گرفته شود و کسي هم از آن نترسد.

سوم: زلزله اگر چه کسي هم نترسد.

چهارم: رعد و برق و بادهاي سياه و سرخ ومانند اينها در صورتي که بيشتر مردم بترسنند و نيز بنابر احتياط واجب در حوادث وحشتناک زميني مانند شکافتن و فرو رفتن زمين در صورتي که بيشتر مردم بترسند، بايد نماز آيات بخوانند.

(مساله 1489) اگر از چيزهائي که نماز آيات براي آنها واجب است بيشتر از يکي اتفاق بيفتد، انسان بايد براي هر يک از آنها يک نماز آيات بخواند، مثلاً اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايددو نمناز آيات بخواند.

(مساله 1490) کسي که چند نماز آيات بر او واجب است، اگر چه همه آنها براي يک چيز بر او واجب شده باشد، مثلاً سه مرتبه خورشيد گرفته و نماز آنها را نخوانده است يا براي چند چيز باشد مثلاً براي آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله، نمازهائي بر او واجب شده باشد.موقعي که قضاي آنها ر ا مي خواند لازم نيست معين کند که براي کدام يک آنها باشد.

(مساله 1491) چيزهائي که نماز آيات براي آنها واجب است، در هر شهري يا نقطه ديگري که اتفاق بيفتد مردم همان شهر و آن نقطه بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاي ديگر واجب نيست.

(مساله 1492) از وقتي که خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مي کند، انسان بايد نماز آيات را بخواند و بنابر احتياط واجب، بايد از وقتي که شروع به بتز شدن مي کند به تالخير نيندازد.

(مساله 1493) اگر خواندن نماز آيات را بقدري تاخير بيندازد که آفتاب يا ماه شروع به باز شدن کند، بنابر احتياط واجب بايد نيت ادا و قضا نکند ولي اگر بعد از باز شدن تمام آن، نماز بخواند بايد نيت قضا نمايد.

(مساله 1494) اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه بيشتر از خواندن يک رکعت باشد ولي انسان نماز را نخواند، تابه اندازه خواندن يک رکعت به آخر وقت آن مانده باشد بايد نيت ادا کند بلکه اگر مدت گرفتن آنها به اندازه خواندن يک رکعت هم باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز آيات را بخواند و ادا است.

(مساله 1495) موقعي که زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق مي افتد، انسان بايد فوراً نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.

(مساله 1496) اگر بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد که تمام آن گرفته بوده، بايد قضاي نماز آيات را بخواند. ولي اگر بفهمد مقداري از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.

(مساله 1497) اگر عده اي بگويند که خورشيد يا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفته انان يقين پيدا نکند و نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته اند، در صورتي که تمام خورشيد يا ماه گرفته باشد، بايد نماز آيات را بخواند. ولي اگر مقداري از آن گرفته باشد خواندن نماز آيات بر او واجب نيست و همچنين است اگر دوو نفر که عادل بودن آنان معلوم نيست بگويند خورشيد يا ماه گرفته، بعد معلوم شود که عادل بوده اند.

(مساله 1498) اگر انسان به گفته کساني که از روي قاعده علمي وقت گرفتن خورشيد و ماه را ميدانند، اطمينان پيدا کند که خورشيد يا ماه گرفته، بنابر احتياط واجب بايد نماز آيات را بخواند و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه مي گيرد و فلان مقدار طول ميکشد و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا کند، بنابر احتياط واجب بايد به حرف آنان عمل نمايد، مثلاً اگر بگويند آفتاب فلان ساعت شروع به باز شدن مي کند، احتياطا بايد نماز را از آن وقت تاخير نيندازد.

(مساله 1499) اگر بفهمد نماز آياتي که خوانده باطل بوده، بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

(مساله 1500) اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات هم بر انسان واجب شود چنانچه براي هر دو نماز وقت دارد، هر کدام را اول بخواند اشکال ندارد. و اگر وقت يکي از آن دو تنگ باشد، بايد اول آن را بخواند. و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند.

(مساله 1501) اگر در بين نماز يوميه بفهمد که وقت نماز آيات تنگ است چنانچه وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام کند بعد نماز آيات را بخواند و اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آن را بشکند و اول نماز آيات، بعد نماز يوميه را بجا آورد.

(مساله 1502) اگر در بين نماز آيات بفهمد که وقت نماز يوميه تنگ است، بايد نماز آيات را رها کند و مشغول نماز يوميه شود وبعد از آن که نماز را تمام کرد پيش از انجام کاري که نماز را به بزند، بقيه نماز آيات را از همانجا که رها کرده بخواند.

(مساله 1503) اگر در حال حيض يا نفاس زن آفتاب يا ماه بگيرد و تا آخر مدتي ه خورشيد يا ماه باز مي شوند در حال حيض يا نفاس باشد، نماز آيات بر او واجب نيست و قضا هم ندارد.

 

دستور نماز آيات

(مساله 1504) نماز آيات دو رکعت است و در هر رکعت پنجرکوع دارد ودستور آن اين است که انسان بعد از نيت، تکبير بگويد و يک حمد و يک سوره تمام بخواند و به رکوع رود و سر از رکوع بردارد، دوباره يک حمد و يک سوره بخواند، باز به رکوع رود تا پنج مرتبه و بعد از بلند شدن از رکوع پنجم دو سجده ننماييد و برخيزدو رکعت دوم را هم مثل رکعت او ل بجا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.

(مساله 1505) در نماز آيات ممکن است انسان بعد از نيت و تکبير و خواندن حمد آيه هاي يک سوره را پنج قسمت کند و يک آيه يا بيشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اينکه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همينطور تا پيش از رکوع رود و همينطور تا پيش از رکوع پنجم سوره را تمام نمايد، مثلاً به قصد سوره قُل هواللهُ احدٌ، بسم اللهِ الرحمنِ الرحيمِ بگويد و به رکوع رود، بعدبايستد و بگويد: قُل هُواللهُ احدٌ، بسم الله الرحمنِ الرحيمِ بگويد و به رکوع رود، بعد بايستد و بگويد: قُل هُو الله احدٌ دوباره به رکوع رود به ر کوع رود و بعد از رکوع بايستد و بگويد اللهُ الصمدُ باز به رکوع رود و بايستد و بگويد: لم يَلد و لم يولد و برود به رکوع باز هم سر برداردو بگويد: و لم يکن له کفواً احدٌ و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دوسجده کند، و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از سجدهدوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و نيز جائز است که به کمتر از پنجم قسمت نمايد لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدي بخواند.

(مساله 1506) اگر در يک رکعت از نماز آيات، پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در رکعت ديگر يک حمد بخواند و سوره را پنج قسمت کند مانعي ندارد.

(مساله 1507) چيزهائي که در نماز يوميه واجب و مستحب است، در نماز آيات هم واجب و مستحب مي باشد ولي در نما ز آيات مستحب است بجاي اذان و اقامه سه مرتبه به قصد اميد ثواب بگويند الصلاهُ.

(مساله 1508) مستحب است بعد از رکوع پنجم و دهم بگويد: سمع اللهُ لمَن حمدهُ و نيز پيش ازهررکوع و بعد از آن تکبير بگويد ولي بعد از رکوع پنجم و دهم گفتن تکبير مستحب نيست.

(مساله 1509) مستحب است پيش از رکوع دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت بخواند و اگر فقط يک قنوت پيش از رکوع دهم بخواند کافي است.

(مساله 1510) اگر در نماز آيات شک کند که چند رکعت خوانده و فکرش بجائي نرسد نماز باطل است.

(مساله 1511) اگر شک کند که در رکوع آخر رکعت اول است يا در رکوع اول رکعت دوم و فکرش بجائي نرسد، نماز باطل است. ولي اگر مثلاً شک کند که چهار رکوع کرده يا پنج رکوع، چنانچه براي رفتن به سجده خم نشده، بايد رکوعي را که شک دارد بجا آورده يا نه، بجا آورد و اگر براي رفتن به سجده خم شده، بايد به شک خود اعتنا نکند.

(مساله 1512) هر يک از رکوع هاي نماز آيات رکن است که اگر عمداص يا اشتباهاً کم يا زياد شود نماز باطل است.

 

نماز عيد فطر و قربان

(مساله 1513) نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليهدالسلام واجب است و بايد به جماعت خوانده شود و در زمان ما که امام عليه السلام غائب است مستحب مي باشد و مي توانند آن را به جماعت يا فرادي بخوانند.

(مساله 1514) وقت نماز عيد فطر و قربان از اول آفتاب روز عيد است تا ظهر.

(مساله 1515) مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عيد فطر مستحب است، بعد از بلند شدن آفتاب افطار کنند و زکات فطره را هم بدهند، بعد نماز عيد را بخوانند.

(مساله 1516) نماز عيد فطر و قربان دو رکعت است که در رکعت اول بعد از خواندن حمد و سوره، بايد پنج تکبير بگويد، وبعداز هر تکبير يک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبير ديگري بگويد و به رکوع رود و دو سجده بجا آورد و بر خيزد و در رکعت دوم چهار تکبير بگويد و بعد از هر تکبير قنوت بخواند و تکبير پنجم را بگويد و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده کند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.

(مساله 1517) در قنوت نماز عيد فطر و قربان هر دعا و ذکري بخوانند کافي است ولي بهتر است اين دعا را به اميد ثواب بخوانند:

اللهم اهل الکبرياء والعظمهِ و اهلَ الجودِ و الجبوتِ و اهل العفوِ و الرحمهِ و اهل التقوي والمغفرهِ اسئلکَ بحق هذا اليوم ِ الذي جعلتهُ للمسلمين عيداً ولمحمدٍ صلي الله عليه و آله ذخراً و شرفاً و کرامهً و مزيداً ان تصليّ علي محمدٍ و آل محمدٍ و ان تدخلني في کُل خيرٍ ادخلت َ فيه محمداً و آل محمدٍ و ان تُخرجني من کُل سُوء اخرجتَ منهُ محمداً و آل محمدٍ صلواتک عليه و عليهم اللهُم اني اسئلکَ خيرما سئلک به عبادکَ الصالحونَ و اعوذُ بک مما استعاذ َ منهُ عبادکَ المخلصونَ.

(مساله 1518) مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت رابلند بخواند.

(مساله 1519) نماز عيد سوره مخصوصي ندارد ولي بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس(سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشيه(سوره88) را بخوانند يا در رکعت اول سوره سبح اسم(سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس(91) را بخوانند.

(مساله 1520) مستحب است روز عيد فطر قبل از نماز عيد، به خرما افطار کند و در عيد ربان از گوشت قرباني بعد از نماز قدري بخورد.

(مساله 1521) مستحب است پيش از نماز عيد غسل کند و دعاهائي که پيش از نماز و بعدئ از آن در کتابهاي دعا ذکر شده به اميد ثواب بخواند. در زمان غائب بودن امام (ع) مستحب است بعد از نماز عيدفطر و قربان دو خطبه بخوانند و در خطبه عيد فطر احکام زکات فطره و در خطبه عيد قربان احکام قرباني را بگويند و مستحب است نماز عيد را در صحرا بخوانند ولي در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود و مستحب است پياده و پا برهنه و با وقار به نماز عيد بوند و عمامه سفيد بر سر بگذارند.

(مساله 1522) مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده کنند و در حال گفتن تکبيرها دستها رابلند کنند و نماز را بلند بخوانند.

(مساله 1523) بعد از نماز مغرب و عشا شب عيد فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عيد و نيز بعد از نمازعيد فطر مستحب است اين تکبيرها را بگويد: الله اکبرُ الله اکبرُ لا اله الا الله و اله اکبرُ الله اکبرُ و لله الحمدُ الله اکبر علي ما هدانا.

(مساله 1524) مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است تکبيرهائي را که در مساله پيش گفته شد بگويد و بعد از آن بگويد: الله اکبر علي ما رزقَنا من بهيمهِ الانعامِ و الحمدلله علي ما اَبلانا ولي اگر عيد قربان را در مني باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها صبح روز سيزدهم ذي حجه است، اين تکبيرها را بگويد.

(مساله 1525) کراهت دارد نماز عيد را زير سقف بخوانند.

(مساله 1526) اگر شک کند در تکبيرهاي نماز و قنوت هاي آن اگر از محل آن تجاوز نکرده است بنابر اقل بگذارد و اگر بعد معلوم شد کهگفته بوده اشکال ندارد.

(مساله 1527) اگر قرائت يا تکبيرات يا قنوت ها را فراموش کند نمازش باطل مي شود.

(مساله 1528) اگر رکوع يا سجده يا تکبير الاحرام را فراموش کند نمازش باطل مي شود.

(مساله 1529) اگر در نماز عيد يک سجده يا تشهد را فراموش کند، احتياط واجب آن است که بعد از نماز آن رابجا آورد. و اگر کاري کند که براي آن سجده سهو در نمازهاي يوميه لازم است احتياط واجب آن است که بعد از نماز دو سجده سهو براي آن بنمايد.

next page

fehrest page

back page

 
 
https://old.aviny.com/Ahkam/Resalehnoori/resale08.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved