مسائل پزشکی

تغییر جنسیت

س 1279: برخى از افراد در ظاهر مذکر هستند ولى از جهات روحى و روانى ويژگيهاى جنس مونّث را دارند و تمايلات جنسى زنانه در آنان به‌طور کامل وجود دارد و اگر مبادرت به تغيير جنسيت نکنند به فساد مى‏افتند. آيا معالجه آنان از طريق انجام عمل جراحى جايز است؟

ج: عمل جرّاحى مذکور براى کشف و آشکار کردن واقعيت جنسى آنان اشکال ندارد، به شرطى که اين کار مستلزم فعل حرام و ترتّب مفسده‏اى نباشد.

س 1280: انجام عمل جراحى براى الحاق فرد خنثى به زن يا مرد چه حکمى دارد؟

ج: اين کار فى‏نفسه اشکال ندارد، ولى واجب است از مقدمات حرام پرهيز شود.

 

تشريح ميّت و پيوند اعضا

س 1281: بررسى بيماريهاى قلب و عروق و برگزارى سلسله مباحث راجع به آن، براى کشف مسائل جديد، مستلزم دستيابى به قلب و عروق افرادى است که از دنيا رفته‏اند، تا معاينه و آزمايش بر روى آنها انجام شود، با توجه به اينکه آنان بعد از آزمايشات و بررسى‏ها بعد از يک روز يا بيشتر اقدام به دفن آنها مى‏کنند، سؤال اين است:

 

1. آيا انجام اين بررسى‏ها بر روى جسد فرد مسلمان جايز است؟

 

2. آيا دفن قلب و عروقى که از جسد ميّت برداشته شده‏اند، جدا از آن جسد، جايز است؟

 

3. با توجه به مشکلات دفن قلب و عروق به‌طور جداگانه، آيا دفن آنها همراه با جسد ديگر، جايزاست؟

ج: اگر نجات نفس محترمى يا کشف مطالب جديد علم پزشکى که موردنياز جامعه است و يا دستيابى به اطلاعاتى راجع به بيمارى که زندگى مردم را تهديد مى‏کند، منوط به آن باشد، تشريح جسد ميّت اشکال ندارد، ولى واجب است تا حد امکان از جسد ميّت مسلمان استفاده نشود و اجزايى هم که از جسد فرد مسلمان جدا شده‏اند، در صورتى که دفن آنها با جسد، حرج يا محذورى نداشته باشد واجب است با خود جسد دفن شود و الا دفن آنها به‌طور جداگانه و يا با جسد ميّت ديگر جايز است.

س 1282: آيا تشريح براى تحقيق درعلت مرگ در صورت مشکوک بودن، مانند شک در اينکه ميّت بر اثر سم مرده يا خفگى و يا غير آن، جايز است يا خير؟

ج: اگر کشف حقيقت متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد.

س 1283: تشريح جنين سقط شده در تمامى مراحل عمرش، براى دستيابى به اطلاعاتى در علم بافت شناسى، با توجه به اينکه وجود درس تشريح در دانشکده پزشکى ضرورى است، چه حکمى دارد؟

ج: اگر نجات جان نفس محترمى يا کشف مطالب پزشکى جديدى که جامعه به آن نيازمند است و يا دستيابى به اطلاعاتى راجع به يک بيمارى که زندگى مردم را تهديد مى‏کند، منوط به تشريح جنين سقط شده باشد، اين عمل جايز است ولى سزاوار است که تا حد امکان از جنين سقط شده متعلّق به مسلمانان و يا کسى که محکوم به اسلام است استفاده نشود.

س 1284: آيا استخراج قطعه پلاتين از بدن ميّت مسلمان از طريق تشريح جسد قبل از دفن، به علت قيمت و کمبود آن، جايز است؟

ج: استخراج پلاتين در فرض سؤال، به شرطى که بى‏احترامى به ميّت محسوب نشود جايز است.

س 1285: آيا نبش قبور اموات اعم از اينکه در قبرستان مسلمانان باشند يا غير آنها، براى دستيابى به استخوان آنان به منظور استفاده‏هاى آموزشى در دانشکده پزشکى جايز است؟

ج: نبش قبور مسلمانان براى اينکار جايز نيست مگر آنکه نياز فورى پزشکى براى دستيابى به آنها وجود داشته باشد و دسترسى به استخوان ميّت غيرمسلمان هم ممکن نباشد.

س 1286: آيا کاشت مو در سر براى کسى که موهاى سرش سوخته است و در انظار عمومى مردم از اين جهت رنج مى‏برد، جايز است؟

ج: اين کار فى‏نفسه اشکال ندارد به شرط اينکه از موى حيوان حلال گوشت و يا موى انسان باشد.

س 1287: اگر شخصى مبتلا به بيمارى شود و پزشکان از درمان وى نااميد گردند و اعلام نمايند که او بزودى از دنيا خواهد رفت، در اين صورت آيا برداشتن اعضاى حياتى بدن او مثل قلب و کليه و غيره قبل از وفات وى و پيوند آنها به بدن شخص ديگر جايز است؟

ج: اگر برداشتن اعضاى بدن او منجر به مرگ وى شود حکم قتل او را دارد، و در غير اين صورت اگر با اجازه خود او باشد اشکال ندارد.

س 1288: آيا استفاده از عروق و رگهاى جسد شخص متوفّى براى پيوند به بدن يک فرد بيمار، جايز است؟

ج: اگر با اذن ميّت در دوران حياتش و يا با اذن اولياى او بعد از مردنش باشد و يا نجات جان نفس محترمى منوط به آن باشد، اشکال ندارد.

س 1289: آيا در قرنيّه‏اى که از بدن ميّت جدا شده و به بدن انسان ديگرى پيوند زده مى‏شود و در حالى که اين کار غالباً بدون اجازه اولياء ميّت انجام مى‏شود، ديه واجب است؟ و بر فرض وجوب، مقدار ديه هر يک از چشم و قرنيّه چقدر است؟

ج: برداشتن قرنيّه از بدن ميّت مسلمان حرام است و موجب ديه مى‏شود که مقدار آن پنجاه دينار است ولى اگر با رضايت و اذن ميّت قبل از مرگش، برداشته شود اشکال ندارد و موجب ديه نيست.

س 1290: يکى از مجروحين جنگ از ناحيه بيضه‏هايش زخمى شده، به‌طورى که منجر به قطع آنها گشته است، آيا استفاده از داروهاى هورمونى براى حفظ قدرت جنسى و ظاهر مردانه‏اش براى او جايز است؟ و اگر تنها راه دستيابى به نتايج مذکور و پيدا کردن قدرت بچه‏دار شدن، پيوند بيضه فرد ديگرى به او باشد، حکم آن چيست؟

ج: اگر پيوند بيضه به بدن او ممکن باشد به‌طورى که بعد از پيوند و التيام، جزئى از بدن او شود، از جهت طهارت و نجاست اشکال ندارد و همچنين از جهت قدرت بچه‏دار شدن و الحاق فرزند به او هم مشکلى نيست. استعمال داروهاى هورمونى براى حفظ قدرت جنسى و ظاهر مردانگى‏اش هم اشکال ندارد.

س 1291: با توجه به اهميّت پيوند کليه براى نجات جان بيماران، پزشکان به فکر افتاده‏اند که يک بانک کليه ايجاد کنند و اين بدين معنى است که افراد زيادى به‌طور اختيارى مبادرت به اهداء يا فروش کليه مى‏کنند، آيا فروش يا اهداى کليه يا هر عضو ديگرى از بدن به‌طور اختيارى جايز است؟ اين عمل هنگام ضرورت چه حکمى دارد؟

ج: مبادرت مکلّف در هنگام حيات، به فروش يا هديه کردن کليه يا هر عضو ديگرى از بدن خود براى استفاده بيماران از آنها در صورتى که ضرر معتنابه براى او نداشته باشد اشکال ندارد، بلکه در مواردى که نجات جان نفس محترمى متوقف بر آن باشد، اگر هيچ‌گونه حرج يا ضررى براى خود آن شخص نداشته باشد، واجب مى‏شود.

س 1292: بعضى از افراد دچار ضايعات مغزى غير قابل درمان و برگشت مى‏شوند که بر اثر آن، همه فعاليت‏هاى مغزى آنان از بين رفته و به حالت اغماى کامل فرو مى‏روند و همچنين فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نورى و فيزيکى مى‏شوند، دراين گونه موارد احتمال بازگشت فعاليت‏هاى مذکور به وضع طبيعى کاملاً از بين مى‏رود و ضربان خودکار قلب مريض باقى مى‏ماند که موقّت است و به کمک دستگاه تنفس مصنوعى انجام مى‏گيرد و اين حالت به مدّت چند ساعت و يا حداکثر چند روز ادامه پيدا مى‏کند، وضعيت مزبور در علم پزشکى مرگ مغزى ناميده مى‏شود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکتهاى ارادى مى‏گردد و از طرفى بيمارانى وجود دارند که نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است، بنا بر اين آيا استفاده از اعضاى مبتلا به مرگ براى نجات جان بيماران ديگر جايز است؟

ج: اگر استفاده از اعضاى بدن بيمارانى که در سؤال توصيف شده‏اند براى معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود جايز نيست، در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشکال ندارد.

س 1293: علاقمند هستم اعضاى خود را هديه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمايل خود را هم به اطلاع مسئولين رسانده‏ام. آنان نيز از من خواسته‏اند که آن را در وصيّت‌نامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آيا چنين حقّى را دارم؟

ج: استفاده از اعضاى ميّت براى پيوند به بدن شخص ديگر براى نجات جان او يا درمان بيمارى وى اشکال ندارد و وصيّت به اين مطالب هم مانعى ندارد مگر در اعضايى که برداشتن آنها از بدن ميّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و يا عرفاً هتک حرمت ميّت محسوب شود.

س 1294: انجام عمل جراحى براى زيبايى چه حکمى دارد؟

ج: اين کار فى‏نفسه اشکال ندارد.

س 1295: آيا معاينه عورت افراد توسط يک مؤسسه نظامى جايز است؟

ج: کشف عورت ديگران و نگاه‌کردن به آن و وادار کردن صاحب عورت به کشف عورت در برابر ديگران جايز نيست مگر آنکه ضرورتى مثل رعايت قانون و يا معالجه، آن را اقتضا کند.

س 1296: کلمه «ضرورت» به عنوان شرط جواز لمس زن يا نظر به او توسط پزشک، زياد تکرار مى‏شود، «ضرورت» چه معنايى دارد و حدود آن کدام است؟

ج: مراد از ضرورت در فرض سؤال اين است که تشخيص بيمارى و درمان آن متوقف بر لمس و نظر باشد و حدود ضرورت هم بستگى به مقدار، نياز دارد.

س 1297: آيا براى پزشک زن نگاه‌کردن و لمس عورت زن براى معاينه و تشخيص بيمارى جايز است؟

ج: جايز نيست مگر در موارد ضرورت.

س 1298: آيا لمسِ بدن زن و نگاه‌کردن به آن توسط پزشک مرد هنگام معاينه، جايز است؟

ج: درصورتى که درمان منوط به برهنه کردن بدن زن در برابر پزشک مرد و لمس و نگاه‏کردن به آن باشد و معالجه با مراجعه به پزشک زن امکان نداشته باشد، اشکال ندارد.

س 1299: نگاه‌کردن پزشک زن به عورت زن ديگر و لمس آن در صورتى که معاينه آن به وسيله آينه امکان داشته باشد، چه حکمى دارد؟

ج: در صورتى که نگاه‌کردن با آينه ممکن باشد و نگاه‌کردن مستقيم و لمس ضرورتى نداشته باشد، جايز نيست.

س 1300: اگر براى پرستار غير مماثل (غير هم‌جنس با بيمار) هنگام گرفتن نبض (فشارخون) و چيزهاى ديگرى که احتياج به لمس بدن بيمار دارند، دست کردن دستکش امکان داشته باشد، آيا انجام آن اعمال بدون دستکش‌هايى که پزشک هنگام درمان بيمار ازآنها استفاده مى‏کند، جايز است؟

ج: با امکان لمس از روى لباس يا با دست کردن دستکش هنگام معالجه، ضرورتى به لمس بدن مريض غير مماثل (غير هم جنس) وجود ندارد و بنا بر اين جايز نيست.

س 1301: در صورتى که عمل جراحى زيبايى براى زنان توسط پزشک مرد مستلزم نگاه‏کردن و لمس باشد آيا انجام آن جايز است؟

ج: عمل جراحى زيبايى، درمان بيمارى محسوب نمى‏شود و نگاه‌کردن و لمسِ حرام به خاطر آن جايز نيست مگر در مواردى که براى درمان سوختگى و مانند آن باشد و پزشک مجبور به لمس و نگاه‌کردن باشد.

س 1302: آيا غير از شوهر، نگاه‌کردن افراد ديگر به عورت زن حتّى پزشک، به‌طور مطلق حرام است؟

ج: نگاه‌کردن غير از شوهر حتّى پزشک و بلکه پزشک زن به عورت زن حرام است، مگر هنگام اضطرار و براى درمان بيمارى.

س 1303: آيا مراجعه زنان به پزشک مرد که متخصص بيماريهاى زنان است در صورتى که تخصص او از پزشکان زن بيشتر باشد و يا مراجعه به پزشک زن مشقّت داشته باشد، جايز است؟

ج: اگر معاينه و درمان منوط به نظر و لمسِ حرام باشد، جايز نيست به پزشک مرد مراجعه کنند، مگر در صورتى که مراجعه به پزشک زن حاذق و متخصّص غيرممکن و يا خيلى سخت باشد.

س 1304: آيا انجام عمل استمنا به دستور پزشک براى آزمايش و معاينه منى جايز است؟

ج: در مقام معالجه، در صورتى که درمان منوط به آن بوده و استمناء به وسيله همسر ممکن نباشد، اشکال ندارد.


ختنه

س 1305: آيا ختنه کردن واجب است؟

ج: ختنه پسران واجب است و شرط صحّت‏ طواف در حج و عمره مى‏باشد و اگر تا بعد از بلوغ به تأخير بيفتد، بر خود آنان واجب است که ختنه کنند.

س 1306: شخصى ختنه نکرده ولى حشفه‏اش به‌طور کامل از غلاف بيرون است، آيا ختنه کردن بر او واجب است؟

ج: اگر بر روى حشفه هيچ مقدارى از غلاف که قطع آن واجب است وجود نداشته باشد، ختنه‏ى واجب موردى ندارد.

س 1307: آيا ختنه کردن دختران واجب است يا خير؟

ج: واجب نيست.

آموزش پزشکی

 

س 1308: دانشجويان دانشگاه پزشکى (دختر يا پسر) براى آموزش چاره‏اى جز معاينه فرد اجنبى از طريق لمس و نظر ندارند و چون اين معاينات جزء برنامه درسى است و براى کارآموزى و آمادگى آنان براى معالجه بيماران در آينده مورد نياز است و عدم انجام آن باعث مى‏شود از تشخيص بيمارى افراد مريض عاجز باشند و اين امر منجر به طولانى شدن دوران بيمارى افراد بيمار و گاهى فوت آنان مى‏شود، بنا بر اين آيا اين معاينات جايز است يا خير؟

ج: اگر از موارد ضرورى براى کسب تجربه و آگاهى از نحوه درمان بيماران و نجات جان آنان باشد، اشکال ندارد.

س 1309: در صورتى که هنگام ضرورت، معاينه بيمارانى که محرم نيستند، توسط دانشجويان رشته پزشکى جايز باشد، مرجع تشخيص اين ضرورت چه کسى است؟

ج: تشخيص ضرورت موکول به نظر دانشجو با ملاحظه شرايط است.

س 1310: گاهى در هنگام آموزش با مسأله معاينه غيرمحارم مواجه مى‏شويم و نمى‏دانيم اين کار براى آينده ضرورت دارد يا خير؟ ولى بهر حال جزئى از روش درسى دانشگاهها و وظيفه دانشجويى رشته پزشکى و يا حتّى تکليفى از طرف استاد است با توجه به اين مطالب آيا انجام معاينات مزبور براى ما جايز است؟

ج: مجّرد اين که معاينه پزشکى، از برنامه‏هاى آموزشى و يا از تکاليف استاد به دانشجو است، مجوّز شرعى براى ارتکاب امر خلاف شرع محسوب نمى‏شود بلکه ملاک دراين زمينه فقط نياز آموزشى براى نجات جان انسان و يا اقتضاء ضرورت مى‏باشد.

س 1311: آيا در معاينه نامحرم که به‌خاطر ضرورت آموزش پزشکى وکسب تجربه و مهارت صورت مى‏گيرد، بين معاينه اعضاى تناسلى و ساير اعضاى بدن تفاوت وجود دارد؟ بعضى از دانشجويان که بعد از اتمام تحصيل براى معالجه بيماران به روستاها و نقاط دوردست مى‏روند، گاهى مجبور به زايمان زن و يا درمان آثار آن از قبيل خونريزى شديد مى‏شوند، اين کار چه حکمى دارد؟ بديهى است که اگر اين خونريزى و بيماريهاى ديگر بسرعت درمان نشود حيات زنى که تازه زايمان کرده، در خطر خواهد بود، با علم به اينکه شناخت راههاى معالجه اين بيماريها مستلزم کارآموزى در هنگام تحصيل علم پزشکى مى‏باشد؟

ج: هنگام ضرورت فرقى، بين حکم معاينه اعضاى تناسلى و غير آنها نيست و ملاک کلى، احتياج به تمرين و فراگيرى علم پزشکى براى نجات جان انسان مى‏باشد و در اين موارد بايد به مقدار ضرورت اکتفا شود.

س 1312: غالباً در معاينه اعضاى تناسلى اعم از اينکه توسط فرد مماثل صورت بگيرد يا خير، احکام شرعى مانند نگاه‌کردن پزشک يا دانشجو از طريق آينه، رعايت نمى‏شود و چون ما براى فراگيرى چگونگى تشخيص بيماريها از آنان تبعيت مى‏کنيم، وظيفه ما چيست؟

ج: تحصيل و فراگيرى علم پزشکى از طريق معايناتى که فى‌نفسه حرام هستند، در مواردى که يادگرفتن اين علم و شناخت راههاى درمان بيماريها متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد، مشروط بر اينکه دانشجو اطمينان داشته باشد که توانايى نجات جان انسانها در آينده متوقف بر اطلاعاتى است که از اين طريق بدست مى‏آيد و همچنين مطمئن باشد که در آينده درمعرض مراجعه بيماران بوده و مسئوليت نجات جان آنان را بر عهده خواهد داشت.

س 1313: آيا نگاه‌کردن به عکس مردان و زنان غيرمسلمان که در کتابهاى اختصاصى رشته درسى ما به‌صورت نيمه عريان وجود دارد جايز است؟

ج: اگر به قصد ريبه نباشد و خوف ترتّب مفسده هم در آن وجود نداشته باشد، اشکال ندارد.

س 1314: دانشجويان رشته پزشکى در خلال تحصيل، عکسها و فيلم‏هاى مختلفى را از اعضاى تناسلى بدن به قصد آموزش مى‏بينند، آيا اين عمل جايز است يا خير؟ ديدن عورت غير مماثل چه حکمى دارد؟

ج: نگاه‌کردن به فيلم‏ها و تصاوير فى‏نفسه اشکال ندارد به شرط اينکه به قصد لذت نبوده و خوف ارتکاب حرام هم وجود نداشته باشد. آنچه حرام است نگاه به بدن غير مماثل و لمس آن است و نگاه به فيلم يا عکس عورت ديگران هم خالى از اشکال نيست.

س 1315: زن در هنگام وضع حمل چه تکليفى دارد؟ و زنان پرستار که به زنهاى ديگر در هنگام وضع حمل کمک مى‏کنند، نسبت به کشف عورت و نگاه‌کردن به آن چه تکليفى دارند؟

ج: جايز نيست زنان پرستار عمداً و بدون اضطرار، به عورت زنان در هنگام وضع حمل نگاه کنند و همچنين پزشک هم بايد از نگاه‌کردن و لمس بدن زنى که بيمار است، تا زمانى که اضطرار پيدا نکرده، خوددارى کند و بر زنان واجب است که در صورت توجه و توانايى، بدن خود را بپوشانند و يا از کس ديگرى بخواهند اين کار را انجام دهد.

س 1316: در خلال تحصيلات دانشگاهى، براى آموزش از دستگاههاى تناسلى مصنوعى که از مواد پلاستيکى ساخته شده‏اند استفاده مى‏کنند، نگاه‌کردن و لمس آنها چه حکمى دارد؟

ج: آلت و عورت مصنوعى حکم عورت واقعى را ندارد و نگاه‌کردن و لمس آنها اشکال ندارد مگر آنکه به قصد ريبه بوده و يا موجب تحريک شهوت گردد.

س 1317: مباحث من راجع به تحقيقاتى است که در محافل علمى غرب راجع به تسکين درد از طريق معالجه با موسيقى، معالجه با لمس، معالجه با رقص، معالجه با دارو و معالجه از طريق الکتريسيته مطرح است و مباحث آنان در اين زمينه نتيجه هم داده است، آيا شرعاً مبادرت به اين تحقيقات جايز است؟

ج: تحقيق راجع به امور مذکور و آزمايش مقدار تأثير آنها در درمان بيماريها شرعاً اشکال ندارد به شرطى که مستلزم ارتکاب اعمالى که شرعاً حرام هستند نباشد.

س 1318: آيا در صورتى که آموزش اقتضا کند، جايز است زنان پرستار به عورت زن ديگر نگاه کنند؟

 

ج:

 
 
https://old.aviny.com/Ahkam/Estefta1/pezeshki-2.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved