حدیث

6470

امام صادق عليه ‏السلام :
مَولى لِجَعفرِبنِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام مَرِضَ بَعضُ مَواليهِ فَخَرَجنا إِلَيهِ نَعودُهُ وَ نَحنُ عِدَّةٌ مِن مَوالى جَعفَرٍ فَاستَقبَلَنا جَعفَرٌ عليه‏ السلام فى بَعضِ الطَّريقِ فَقالَ لَنا أَينَ تُريدونَ؟ فَقُلنا: نُريدُ فُلانا نَعودُهُ فَقالَ لَنا: قِفوا، فَوَقَفنا، فَقالَ: مَعَ أَحَدِ كُم تُفّاحَةٌ أَو سَفَرجَلَةٌ أَو اُترُجَّةٌ أَو لُعقَهٌ مِن طيبٍ أَو قِطعَة ٌ‏مِنْ‏ عودِ بُخورٍ؟ فَقُلنا: ما مَعَنا شَىْ‏ءٌ مِن ْ‏هذا، فَقالَ: أَما تَعلَمونَ أَنَّ المَريضَ يَستَريح ُ‏إِلى كُلِّ ما اُدخِلَ بِهِ‏ عَلَيهِ؛
يكى از وابستگان امام صادق عليه‏ما السلام گويد: يك نفر از ياران حضرت بيمار شد و ما عده ‏اى از ياران امام براى عيادت او بيرون رفتيم. در راه با حضرت صادق عليه ‏السلام روبرو شديم. از ما پرسيدند: كجا مى‏ رويد؟ عرض كرديم به عيادت فلانى مى ‏رويم. فرمودند: بايستيد. ما ايستاديم. حضرت فرمودند: آيا سيبى، بهى، تُرنجى، كمى عطر يا قطعه ‏اى عود با يكى از شما هست؟ عرض كرديم: از اين چيزها با خود نداريم. حضرت فرمودند: مگر نمى‏ دانيد كه بيمار از اين كه چيزى برايش ببرند، آرامش مى‏ يابد.

كافى(ط-دار الحدیث) ج5، ص317

6471

كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله اِذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ اِخْوانِهِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ سَأَلَ عَنْهُ، فَاِنْ كانَ غائِبا، دَعا لَهُ وَ اِنْ كانَ شاهِدا زارَهُ وَ اِنْ كانَ مَريضا عادَهُ

رسول اكرم صلى الله عليه و آله هرگاه يكى از اصحاب خود را سه روز نمى ديدند از حال او جويا مى شدند، آنگاه اگر در سفر بود، دعايش مى كردند و اگر در شهر بود به ديدارش و اگر مريض بود، به عيادتش مى رفتند.

مكارم الاخلاق ص 19

6472

رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم :
قال الله عز و جل مَن مَرضَ ثَلاثاً فَلَم یَشُکُ إلَی أحَدٍ مِن عوادِهِ أبدَلتُهُ لَحماً خَیراً مِن لَحمِهِ وَ دَماً خَیراً مِن دَمِه


خداوند عز و جل فرمود هر که سه روز بیمار شود و به هیچ یک از عیادت کنندگانش شکایت نکند گوشت و خونی بهتر از آنچه دارد جایگزینش می کنم
كافی(ط-دار الاسامیه) ج3، ص 115 ، ح1

6473

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اتّقوا اللَّه و أصلحوا ذات بينكم.

از خدا بترسيد و ميان خويش را اصلاح كنيد

نهج الفصاحه ص164 ، ح49
 

6474

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
أَلا اُخبِرُكُم بِأَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصِّيامِ و َالصَّلاةِ و َالصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛
آيا شما را به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه ميان مردم ريشه كن كننده دين است.

 نهج الفصاحه ص240، ح 458

6475

امام كاظم عليه السلام :
طوبى لِلمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ يَومَ القيامَةِ؛

خوشا به سعادت اصلاح كنندگان بين مردم كه آنان همان مقرّبان روز قيامت اند.

تحف العقول ص 393

6476

امام صادق عليه السلام :
لِلمُفَضَّلِ : إِذا رَأَيتَ بَينَ اثنَينِ مِنْ شيعَتِنا مُنازَعَةً فَافتَدِها مِنْ مالى؛
به مفضل فرمودند: هرگاه ميان دو نفر از شيعيان ما نزاعى ديدى از مال من غرامت بده (يعنى با پرداخت وجه مورد اختلاف، ميان آنان را اصلاح كن).

توحید مفضل ص4 - كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص209، ح3

6477

امام صادق عليه السلام :
صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه : إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَ تَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛
صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.

كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص209، ح1

6478

امام صادق عليه السلام :
اَلكَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ و َكِذبٌ و َإِصلاحٌ بَينَ النّاسِ قالَ: قيلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداك مَا الصلاحُ بَينَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاما يَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فيكَ مِنَ الخَيرِ كَذا و َكَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛
سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را مى بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مى گفت.

كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص341، ح16

6479

امام صادق عليه السلام :
 و َاللّه  ما اوتىَ لُقمانُ الحِكمَةَ بِحَسَبٍ، وَ لا مالٍ وَ لا أَهلٍ وَ لا بَسطٍ فى جِسمٍ و َلا جَمالٍ وَلكِنَّهُ كانَ رَجُلاً قَويّا إِلى أَن قالَ: و َلَم يَمُرَّ بِرَجُلَينِ يَختَصِمانِ أَو يَقتَتِلانِ إِلاّ أَصلَحَ بَينَهُما وَ لَم يَمضِ عَنهُما حَتّى تَحاجَزا؛ 
... به خدا قسم كه: به لقمان تنها حكمت و دانش عطا نشده بود، و نيز دارائى و خانواده و قدرت جسمى و زيبايى چشمگير نداشت ولى او مردى با اراده بود تا آنجا كه امام فرمودند: و او به دو نفر كه با هم نزاع مى كردند و يا مى جنگيدند نمى گذشت مگر اينكه: ميانشان صلح برقرار مى كرد و از پيش آنان نمى رفت تا آنكه آنها دست از نزاع و جنگ كشيده و متفرق مى شدند.

مستدرك الوسايل و مستنبط المسایل ج13، ص442، ح15851

X