بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

سیاسی/شبهه136

 دانشجویی می‌گفت: من اصلاً به امام اعتقاد ندارم، چه رسد به وصایای امام؛ پس چرا باید چنین واحد‌هایی و همچنین درس‌هایی مثل اندیشه اسلامی و... را به اجبار پاس کنیم‌؟ 

از شدت بغض به چه حرف‌هایی افتاده‌اند و انصافاً چقدر مدعی و متکبر شده‌اند. این کاش دانشجویان مسلمان، معتقد و انقلابی نیز مطالبات به حق خود را این چنین طرح و دنبال می‌کردند.

در هر حال این سؤالِ به اصطلاح معترضانه و به واقع غیر علمی، غیر منطقی و متکبرانه، بسیار طرح شده است که بیشتر جنبه‌ی ضدتبلیغی دارد؛ شما نیز با قاطعیت، جدیت و جسارت تمام به آنها بفرمایید:

الف – اگر دانشجو هستید، باید بدانید که دانشگاه، ویدئو کلوپ یا شبکه پخش آهنگ‌های درخواستی نیست که آن چه را شما دوست دارید عرضه نماید.

ب – اگر قرار بود ابتدا از شما بپرسند که چه کسانی را قبول دارید و به چه چیزهایی اعتقاد دارید؟ و سپس متناسب با آن دروس را تدوین و تدریس کنند، خدا می‌داند که به جای «علم» در هر رشته‌ای، چه چیزهایی باید آموزش داده می‌شد و دانشگاه به چه تبدیل می‌گردید؟!

ج – بفرمایید: به ویژه در رشته‌های علوم انسانی، ما به خیلی چیزها اعتقاد نداریم، اما به اجبار تدریس می‌شود و ما به اختیار نیز مطالعات جانبی بیشتر از تدریس می‌نماییم:

*- در تاریخ، آن چه به دست رومیان باستان اتفاق افتاد – یا بلایایی که اغلب پادشاهان به سر این کشور آوردند [به ویژه در دوره‌های قاجار و پهلوی] – جنایات قرون وسطایی – حملات چنگیزی – جنگ‌های صلیبی و اول و دوم جهانی – دروغ‌های مشروطه طلبی و خیانت‌های وابستگان فراماسون به نام روشنفکران و ...، هیچ کدام را قبول نداریم، اما می‌خوانیم و مطلع می‌شویم.

*- در ادیان، از بودیسم و هندویسم گرفته، تا شیطان پرستی سنّتی و مدرن آن (فراماسون)، تا ادیان الهی چون زرتشت، یهودیت، مسیحیت تا مذاهب گوناگون اسلامی و ...، همه را می‌خوانیم، ولی فقط به یک دین و مذهب اعتقاد داریم.

*- در فلسفه، بسیاری از نظرات قدمای یونان، یا فلاسفه قرون نوزدهم به بعد، مانند: کانت، دکارت، روسو، هگل، مارکس ... و معاصرینی چون: رورتی، فوکویاما، باومن و ... را اصلاً قبول نداریم، اما می‌خوانیم و آگاه می‌شویم.

مکاتب قدیمی چون فرویدیسم، داروینسم، اگزیستانسیالیسم، اومانیسم و ... را نظریاتی می‌دانیم که نه تنها دلیل و اثبات علمی نشده‌اند، بلکه حتی رد نیز شده‌اند و نظریات جدیدی چون: مدرنیسم، فرانکفورت، پست مدرنیسم و ... را توجیه سلطه و جنایات غرب و تطهیر نظامات مبتنی بر قدرت و نژادپرستی می‌دانیم، اما عمر شریف را صرف می‌کنیم تا بدانیم این نسل‌کشی‌ها را چگونه توجیه فلسفی می‌کنند.

*- در سیاست، نه رژیم‌های فئودالی را قبول داریم، نه دیکتاتوری سلطنت را می‌پذیریم، نه خلیفه‌گری عرب را موجه می‌دانیم و نه برای سلطه تحت عناوینی چون: دموکراسی و لیبرال دموکراسی غرب وقعی قائلیم، اما همه را می‌خوانیم. مصادیقی که متون غربی برای فئودال، دیکتاتوری، توتالیته، فاشیسم، آنارشیسم و ... ارائه داده و اساتید به زور نمره آنها را القا می‌کنند را نیز همگی دروغ می‌دانیم، اما می‌خوانیم.

د – حالا بین این همه رشته و واحد و درس و مطلب که اجباری و اختیاری می‌خوانیم، وصیت‌نامه‌ی امام خمینی (ره) که هم تاریخ کشور و اسلام را متغیر کرده، هم رهنمود اعتقادی و هم نگاه و اهداف سیاسی و آموزه‌های لازم برای حفظ، تداوم و رشد است، به آنها زور آمده است؟!

پس بفرمایید با اجبار یا با اکره بخوانید، باشد که تذکری شود، شاید که بیدار، آگاه و بصیر شوید.

یک درس خواندنیِ «سیاسی، ملی و اخلاقی» از وصیت‌نامه:

«... و ازجوانان، دختران و پسران، می‌خواهم که استقلال و آزادی و ارزش‌های انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرت‌ها و بی‌بند و باری‌ها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمّال بی‌وطن به شما عرضه می‌شود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفال‌تان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدن‌تان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی‌کنند؛ و می‌خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.»

منبع:x-Shobhe

بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved