بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

شبهات متفرقه

1،2،3,4،5،6،7،8،9،10،11،12

42-چرا عالمان شیعه بحث زن های بسیاری که حضرت علی (ع) در زمان حضرت فاطمه و بعد از شهادت حضرت فاطمه اختیار کردند را سرپوش می‌نهد و اکثر شیعیان از این مسائل بی خبرند؟
همان‌طور که همه‌ی تاریخ نویسان اذعان دارند، حضرت علی علیه‌السلام در زمان حیات حضرت فاطمه علیهاالسلام، هیچ همسر دیگری اختیار ننمود. اما تعداد همسران ایشان پس از رحلت سیده‌ی زنان عالم و اسامی اغلب آنان در بسیاری از کتب تاریخی شیعه و سنی درج است و اساساً تعداد همسران ایشان و هر شخص دیگری (اعم از علی یا عمر، معصوم یا غیر معصوم و ...)، امر خاصی نیست که به آن پرداخته شود و یا روی آن سرپوش گذاشه شود!...

ادامه مطلب...

41-سلام علیکم، یکی از مواردی که زبان اهل سنت در آن برای ما دراز است، بحث کیفیت زیارت شیعیان است. متأسفانه نمی‌توان به این مسائل جوابی هم داد. وقتی سنی حنفی مذهب با چشمان خود سجده کردن زائرین امام رضا (ع) را در مقابل ضریح حضرت ( و پشت به قبله) می‌بیند ما چه جوابی داریم که بدهیم؟ آیا این مصداق شرک و کفر نیست؟ انسان هر چقدر هم ارادت داشته باشد (که اکثراً ذره‌ای هم ارادت عملی و قلبی ندارند) باز امام معصوم صرفاً بنده‌ای از بندگان خداست چون من و شما و سجده و بوسیدن سنگ زمین، آن هم پشت به قبله و رو به ضریح را نمی‌توان هیچ توجیه نمود. چرا علمای ما فتوای درست و حسابی نمی دهند؟ چرا وعاظ برای رفع این حرکت زشت سخنرانی‌های کافی نمی‌کنند؟ چرا خادمین حرم از عمل این اشخاص جاهل و نادان ممانعت نمی کنند؟
 اگر چه پاسخ موضوعی که طرح فرمودید در یک یا دو جمله هم ممکن است، اما نظر به اهمیت موضوع، خواهشمند است به نکات ذیل دقت فرمایید:
نکته‌ی اول: در خصوص بوسیدن در، دیوار، ضریح و ... که بسیار هم مورد بحث قرار گرفته است، در تعریف حکما و عرفا اصطلاحی از حالات و روحیات انسانی وجود دارد، بدین مضمون: «حب ذات، حب به آثار ذات را در پی دارد». یعنی انسان اگر چیزی را دوست داشته باشد، حتماً آثار آن را هم دوست دارد. و این معنا در همه موارد، اعم از دینی و غیر دینی صادق است. چنان چه اگر کسی خداوند متعال را دوست داشته باشد، حتماً انبیاء، اولیای و همه‌ی بندگان او را هم دوست دارد. یا اگر کسی را دوست داشته باشد، اولاد او را هم دوست دارد. یا اگر شخصی مادر یا همسرش را دوست داشته باشد، عکس یا نامه‌ای او را هم دوست دارد و ... . لذا در بروز محبت خود، ممکن است عکس یا دست‌خط مادر را هم ببوسد و به روی چشمش هم بگذارد. لذا اصل بوسیدن در و دیوار و ضریح حرم ائمه یا حتی امامزاده‌ها، اگر به قصد قربت باشد، هیچ اشکالی ندارد، چنان چه بوسیدن عکس یا نامه‌ی مادر یا همسر هم اشکالی ندارد.
بر همگان روشن است که سنگ و آهن، معبود شیعیان نیست و شیعیان سنگ‌بوس و آهن بوس نیستند، که اگر چنین بود، سنگ و آهن در بازار بیشتر از حرم‌ها وجود دارد و آنان برای زیارت به بازار سنگ‌فروش‌ها و آهن‌فروش‌ها می‌رفتند. بلکه به خاطر ارادت به امام، آن چه متعلق به او است را نیز دوست دارند، هم چنان که خاک پای زوار آنها را طوطیای چشم می‌کنند و در روایات نیز بسیار وارد شده است که خدمت به زوار حرم‌ها (اعم از کعبه یا دیگر حرم‌ها) که در واقع خدمت به عباد الهی است، بسیار مستحب است...

ادامه مطلب...

40-نفرت مردم از ناجا به اسم جنایات تلقی می شود! چرا مردم متنفرند؟
علمی، اجتماعی ... و حتی روابط شخصی ) می‌باشد. به عنوان مثال: توجه به تبلیغات و فرافکنی، می‌تواند انسان را درگیر جو نموده و از حقایق و واقعیت‌ها دور نماید.
در مطلب ارسالی شما، بهتر است اول به واژه‌ی (مردم) دقت کنیم. چرا هر کس که در مخالفت با امری، حرف یا نظری دارد، می‌گوید: «مردم مخالف‌اند و یا مردم چنین نظری دارند»؟! چه طور ممکن است که هزار نفر یا ده هزار نفر یا صد هزار نفر مردم باشند، اما چند میلیون نفر مردم نباشند. چنین دیدگاهی نه تنها با دین و عقل هم خوانی ندارد، بلکه با شعایر مبتنی بر دمکراسی هم مغایرت دارد و اساساً خود را مردم دیدن، نگاهی بسیار متکبرانه و دیکتاتورانه است!
نکته‌ی دوم آن که دقت فرمایید معمولاً در طرح سؤالات هدفدار، طراحان کاری به پاسخ ندارند و سعی می‌کنند که پاسخ را در خود سؤال ارائه دهند! مثلاً: مردم از نیروی انتظامی به علت جنایات متنفرند، چرا؟
بدیهی است که این یک سؤال نیست، بلکه یک جو‌سازی است! چرا که اولاً جمله‌ی «مردم از نیروی انتظامی متنفرند»، یک حکم است و نه یک سؤال. ثانیاً چه کسی گفته و یا اثبات نموده که «مردم» از نیروی انتظامی متنفرند؟! مردم که همیشه نظر خود را بسیار صریح، علنی و در کثرت قابل توجه و غیر قابل توجیه اعلام نموده‌اند. چرا آن عده‌ی قلیلی که نظر دیگری دارند، این جمعیت انبوه را مردم نمی‌شمارند و فقط خود و طرفداران خود را «مردم» می‌دانند...

ادامه مطلب...

39-براي من شبهه اي به وجود نيامده ولي سوالي داشتم: چند وقتي است که در جاهاي مختلف احمقان براي اثبات حرفهاي خود به پيشگويي هايي نظير شاه نعمت الله ولي و پيشگويي هاي زرتشت و ... استناد ميکنند.در اين که اين پيشگويي‌ها با گذشت قرن‌ها دچار تغييراتي(بيشترشان مغرضانه صورت گرفته) شده است شکي نيست و اين هم واضح است که اکثر آن نادان‌ها اين پيشگويي ها را مطابق ميل خود و تفسير به رأي مي‌کنند.با اينکه خودم مطالعاتي را از منابع مختلف داشته‌ام اما مي‌خواستم در مورد اين پيشگويي‌ها بيشتر بدانم. در يک سايت جاي بيت‌ها جابجا شده بود (مثلا بيت‌هاي مربوط به رواج ظلم را بعد از بيت‌هاي مربوط به انقلاب اسلامي آورده بود يعني آنها را به جمهوري اسلامي ربط داده بود) و در بعضي موارد الفاظ تغيير کرده بود اين تغييرها چنان هدفمندانه و هوشمندانه انجام گرفته بود که به کلي معنا را عوض و در بعضي مواقع معنايي برعکس معناي قبلي مي‌گرفت.مي‌خواستم در مورد اين که \"آيا اين تغييرات فقط توسط ناصرالدين شاه و شاهان ديگر و توسط مردم و اهل تصوف صورت گرفته يا اين که دست عاملان هميشه فعال يهودي در کار بوده\" تحقيقات و اطلاعاتي را در اختيارم بگذاريد. در هر سايت و کتاب قطعه‌اي از شعر اضافه يا کم يا متغير گشته بود البته ما يک نسخه از ديوان شاه نعمت الله ولي را که مربوط به 50 سال پيش و چاپ بمبئي است را داريم که اين شبهه‌ی آنان مبني بر سانسور اشعار نعمت الله ولي توسط جمهوري اسلامي را رد مي‌کرد که همه اشعار هم در آن حاکي از برحق بودن امام خميني و جانشين برحق ايشان است و هيچ مشکلي هم ندارد. راستي در مورد پيشگويي‌هاي زرتشت هم اطلاعاتي را در اختيارم بگذاريد. متشکرم.
 مبحث مطروحه شما به چند نکته‌ی متفاوت اشاره دارد که ذیلاً به آنها می‌پردازیم:
الف – اصل پیش‌گویی:
اصل پیش‌گویی را به طور کلی نه می‌توان غلط شمرد و نه مذموم و انجام پیش‌گویی نیز اختصاص به افراد خاص «مثل شاه نعمت‌ا... ولی» ندارد. حتی ممکن است که کفار پیش‌گویی کنند و پیش‌گویی آنها نیز درست واقع گردد. چنان چه منجمان زمان فرعون، تولد موسی (ع) را پیش‌گویی کردند.
پیش‌گویی، گاهی مبتنی بر علم محض (تجربی) است و هر چه علم پیش‌رفت می‌کند، قدرت پیش‌بینی یا پیش‌گویی هم بیشتر می‌شود. مثل آن که اگر در قرون گذشته کسی پیش‌گویی می‌کرد که فردا باران می‌بارد و درست هم واقع می‌شد، او را یک پیش‌گو می‌شناختند، اما امروز علم می‌تواند برای تمام نقاط دنیا را باران، برف، خشک‌سالی، بارش شهاب سنگ و ... را حتی برای زمان‌های دور در آینده پیش‌گویی کند و یا یک پزشک با دیدن شرایط و وضعیت بیمار بگوید که معالجه او ممکن نیست و او ظرف دو ساعت، دو ماه یا دو سال دیگر خواهد مرد. معمولاً همه‌ی این گونه پیش‌گویی‌ها که مبتنی بر علم محض است، درست واقع می‌شود. «مگر آن که امر خارق‌العاده‌ای رخ دهد». چرا که نظام خلقت خداوند بر اساس علم است و با کشف علم و دسترسی به آن می‌توان به وقوع مواردی در آینده نزدیک یا دور دست یافت...

ادامه مطلب...

38-موفق نمی شوید چون از همین قدم اول اشتباه رفته‌اید سیاست را با دین مخلوط نکنید آنهم با طرفداری آشکار از عده ای خاص.
به نکته‌ی مهمی اشاره نمودید، چون شبهه‌ای است که در همه‌ی جوامع – به ویژه جوامع اسلامی و شیعی – بسیار تبلیغ می‌شود!
ابتدا باید توجه نمود که برداشت یا تعریف معتقدین به نظریه‌ی جدایی دین از سیاست از واژه و کاربرد «دین» چیست که آن را بری از «سیاست» قلمداد می‌نمایند(؟!)
آیا «دین» به غیر از راه روش زندگی بر اساس نوع جهان‌بینی و چه باید کردها و چه نباید کردهای منطبق بر آن در همه زمینه‌ها، معنای دیگری هم دارد؟ البته برخی بر این گمان‌اند که «دین» فقط شامل یک سری دستورها برای عبادت‌های شخصی است! در حالی که چنین تعریفی از دین نه تنها جامع نبوده، بلکه اساساً با روح و هدف دین سازگاری ندارد. به ویژه با دین اسلام.
دقت بفرمایید که اولین دستوری که در هر دینی (اگر تحریف نشده باشد) و به ویژه اسلام مطرح شده است، نفی طاغوت‌ها و سپس ایمان به «الله» می‌باشد – چنان چه شعار لا اله الا الله و آیاتی چون: فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله ... بیان‌گر همین معنا است - و در اوامر بعدی به اطاعت از فرامین الهی در همه‌ی زمینه‌ها و تفکیک ننمودن دین تأکید شده است، که البته این اطاعت مستلزم اطاعت از رسول و کلام الهی (وحی) است...

ادامه مطلب...

37- اگر مسلمانان پاکیزه ترین انسانها هستند پس چرا بینشان فساد است؟
الف- مسلماني به اسم نيست، بلكه به <ايمان و عمل صالح> است. پس اگر كسي به خداوند متعال، تعاليم او، پيامبر اكرم (ص) ... و معاد ايمان داشته باشد، بنا بر امر و حكمت الهي حركت مي‌كند و دچار فساد نمي‌شود. پس، در بين مسلمانان نيز فساد هست، چون ايمانشان راسخ نيست و به دستورات عمل نمي‌كنند و دقت فرماييد كه تدبر، تفكر، تأمل،‌ تعمق، كسب علم و فضايل ديگر و تلاش براي خودسازي از جمله دستورات الهي است...

ادامه مطلب...

36-اگر خداوند در قرآن كريم (البقره - 256) فرموده است كه «لا إِكراهَ فِي الدّين». يعني در دين هيچ اجباري وجود ندارد، پس چرا نظام اسلامي و يا خانواده، ما به رعايت واجبات يا پرهيز از محرمات ديني اجبار مي‌كنند؟!
معناي «در دين هيچ اجباري نيست» براي آيه‌ي فوق‌الذكر كامل نيست. چرا كه هر دو واژه‌ي «اكراه» و «اجبار» عربي هستند. پس اگر خداوند متعال معناي اجبار را در نظر داشت مي‌فرمود: «لا إِجبارَ فِي الدّين» ولي چنين نفرمود. بلکه فرمود در دین اکراهی وجود ندارد.
واژه‌ي «اكراه» يعني چيزي كه نزد شما و يا براي شما نكوهيده باشد و خداوند متعال مي‌فرمايد در دين هيچ چيزي كه براي ذات بشر نكوهيده باشد و يا با فطرت و عقل او منافات داشته باشد وجود ندارد.
اگر به صورت ظاهر معناي «اكراه» را همان «اجبار» نيز در نظر بگيريم، با تلاوت بقيه‌ي آيه «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي - به درستي كه راه رشد از گمراه تبيين و روشن شده است»، معلوم مي‌شود كه خداوند متعال مي‌فرمايد: انسان را (مانند ملائك يا حيوانات يا ساير موجودات) مجبور نيافريدم و به خداپرستي و عبادت اجبار نكردم، چرا كه به او عقل داردم و راه را نیز براي او روشن نمودم. پس بديهي است كه انسان عاقل و سالم راه رشد را بر گمراهي ترجيح مي‌دهد و بر مي‌گزيند...

ادامه مطلب...

35-ریشه و انگیزه‌ی اصلی اوج گرفتن این رمال‌بازی‌ها، شیطان‌پرستی جن‌گیری و نفوذش در عرصه‌ی سیاست چیست؟ پاسخی تحلیلی و به دور از جنجال‌ی خبری بدهید. (از همه‌ی گرامیان تقاضا می‌شود حتماً این مطلب را با دقت مطالعه نمایند)
چقدر خوب و مایه‌ی امید است که جوانان با بصیرت کامل به جریانات و اخبار منتشره دقت می‌کنند و سعی دارند با نگاه تحلیلی مسائل را به دور از به اصطلاح جنجال‌های ژورنالیستی بررسی و ریشه یابی کنند.
در این که امروزه اندیشه‌ی سیاسی اسلام با پشتوانه‌ی نزدیک به دو میلیارد مسلمان جهان، تنها قطب قدرتمند مقابل امپریالیسم و صهیونیسم بین‌الملل است شکی نیست. هم چنین در این که جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان تنها کشوری که از حکومت اسلامی برخوردار گردیده و توانسته به رغم همه‌ی فشارها 33 سال مقاومت و پیشرفت داشته باشد و بالتبع الگوی مناسبی برای سایر کشورها و ملل مسلمان قرار گیرد نیز تردیدی نیست، چه آن که همه‌ی قدرت‌های غربی و حتی عربی و ... مکرر به این مهم اذعان نموده‌اند.
بدیهی است که دشمن در مطالعه‌ی چگونگی پیدایش، استمرار، مقاومت، پیشرفت و صدور انقلاب اسلامی بی‌کار نشسته است، چرا که «دشمن شناسی» یکی از اصول اولیه‌ی مبارزه است.
چنان چه همگان شاهدند و دوست و دشمن نیز اقرار دارند، آمریکا در این چند سال همه‌ی روش‌های ممکن برای شکست حریف تجربه کرده است.
آغاز مقابله‌ی آمریکا (به عنوان رهبر امپریالیسم و مرکز قدرت سیاست‌های انگلیسی، ماسونی و صهیونیستی در جهان) با روش‌هایی بود که برای خودشان علت، ابزار و سبب موفقیت و شکست بود...

ادامه مطلب...

34-منظور مشایی از رسیدن اول رجب و تبعیت مستقیم از حضرت ولی عصر (عج) چیست؟
برای ما مسجل نیست که آیا واقعاً شخص مشایی چنین سخنان جسورانه و جلاهلانه‌ای بیان داشته یا خیر؟ اما از ناحیه هر کس که هم باشد، باید اذعان داشت که نمی‌توان به صورت مستقیم و قطعی بیان داشت که چه توطئه‌ای در سر می‌پرورانند که از تاریخ وقوع آن نیز مطلع هستند، اما این سخنان جسورانه و جاهلانه نشان می‌دهد که اولاً امام زمان (عج) و مهدویت را نشناخته‌اند و ثانیاً حضرت ولی عصر آنان با حجت بن الحسن العسکری (عج) فرق دارد و ثالثاً باید دید که قصد دارند با کدام ولی عصر مستقیماً مرتبط شوند؟!
قرآن کریم راجع به «ولی» و «ولایت» در نزد انسان‌ها می‌فرماید: مؤمنین یک «ولی» دارند که آن هم «الله» است، اما کفار «ولی»های بسیار متفاوتی دارند که همگی نیز «طاغوت» هستند. یعنی طغیان کرده و از صراط مستقیم خارج شده‌اند:
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ» (البقره - 257)
ترجمه: خدا سرپرست و كارساز كسانى است كه ايمان آورده باشند، ايشان را از ظلمت‏ها به سوى نور هدايت مى‏كند و كسانى كه (به خدا) كافر شده‏اند، سرپرست‌شان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مى‏دهد، آنان دوزخيانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود...

ادامه مطلب...

33-در مورد خروج منی، آیات 6و 7 سوره الطارق با علم امروز منافات دارد زیرا منی مرد از بیضه وپروستات خارج می شود و یعنی اوول زن از رحم زن خارج می شود. لطفاً راهنمایی کنید.
آیات مبارکه:

«فَلْيَنظُرِ الْانسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن مَّاءٍ دَافِقٍ * يخَْرُجُ مِن بَينْ‏ِ الصُّلْبِ وَ الترََّائبِ»(الطارق - 5،6،7)
ترجمه: انسان بايد بنگرد كه از چه آفريده شده است‏ * از آب جهنده خلق شده است‏ * همان آبى كه از ميان كمر و استخوان‌هاى سينه (یا جلو) بيرون مى‏آيد.
در این آیه سخن از این که نطفه‌ی مرد پس از ورود به رحم زن با چه ترکیب می‌شود و «اوول» در زن از کجا تشکیل شده یا خارج می‌شود نیامده است، بلکه سخن فقط راجع به «منی» مرد است که از آن به عنوان «آب جهنده» نام برده شده و بیان شده که این آب، (یخرج) از «صلب» و «ترائب» خارج می‌شود. چرا که اوول در زن «دافق – جهنده» نیست. در مورد نقش مشترک زن و مرد در به وجود آمدن فرزند، در آیات دیگری بحث شده است.
«صلب»،‌ به معنای چیزی سخت و شدید است و در آناتومی بدن نیز به استخوان‌های پشت گفته می‌شود که از پس گردن تا آخر ران و کمر ادامه دارد. «بین صلب» همان نخاع و آب نخاع است که مرکز اعصاب کل بدن بوده و محل عبور اجزای منی است تا در انتها به شکل نهایی «منی» درآید.

ادامه مطلب...

32-ظهور خفی یا ظهور صغری چیست و آیا ارتباطی با وعده‌ی جریان انحرافی و این که مشایی گفته اتفاقی به نفع ما می‌افتد، دارد؟
ادر این سؤال دو بخش کاملاً مستقل و مجزای از هم وجود دارد. یکی مبحث «ظهور خفی» است و دیگری ادعاهای مدعیان و هم چنین سخن مشایی مبنی بر وقوع حادثه‌ای به «نفع ما».
الف – برای شناخت بیشتر از مقوله‌ی «ظهور خفی»، لازم است ابتدا دانش و بینشی واقعی و به دور از خرافه‌های سنتی و مدرن نسبت به ظهور حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف داشته باشیم.
ظهور، در مقابل «غیبت» قرار دارد و غیبت آن حضرت (عج) نیز غیبت وجودشان نیست. چرا که ایشان در سال 255 هجری قمری به دنیا آمدند و هستند و هم چون سایر ائمه (ع) در زمان حیاتشان به امور امامت و ولایت و رسیدگی به حال مردمان و به ویژه شیعیانشان هستند. بلکه «ظهور» امری کاملاً سیاسی و مربوط به حکومت الهی و جهانی ایشان می‌باشد...

ادامه مطلب...

31-آیا مشایی گفته دوره‌ی اسلامیت به پایان رسیده است؟ این چه اعتقادی است و چه ریشه‌‌ای دارد؟
اگر بخواهیم امانت نقل سخن را رعایت کنیم و در ضمن زمینه‌ای برای این که بگویند: «جمله این نبود و یا منظور آن نبود» فراهم نکنیم، باید بگوییم   که سخن وی این نیست که دوره‌ی «اسلامیت» به پایان رسیده است (اگر چه همان معنا را دارد)، بلکه با صراحت تمام می‌گوید: «دوره‌ی اسلامگرایی به پایان رسیده است». عین جمله‌ی مشایی در این باب به شرح ذیل است: «... یک انقلاب کردیم در سال 57 که انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنیم. اما من در اینجا عرض می‌کنم، دوره‌ی اسلامگرایی هم به پایان رسیده است. روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد. این دوره رو به پایان است. تمام نشده، اما رو به پایان است. بشر سرعتش بالا رفته، فهمش تیز شده، به یک حقایقی می‌رسه که آن آن لازم نیست دیگه از دوره‌ی پوسته‌ی اصلاح طی کند ...»...

ادامه مطلب...

30- شبهه می کنند که چون امیرالمؤمنین(ع) دخترش را به ازدواج عمر درآورد، پس مصیب‌هایی که برای حضرت فاطمه (ع) بیان می‌شود، راست نیست. پاسخ چیست؟
تاریخ فیلم هندی نیست و ملاک و معیار و فلسفه‌ی هر کاری نیز (مثل سریال‌های ایرانی) عشق و عاشقی و ازدواج نیست. لذا وقوع یک حادثه‌ی تاریخی (هر چه باشد) بر اساس اسناد و مدارک معتبر شناخته می‌شود و نه بر اساس بررسی علل ازدواج یا طلاق افراد. پس اگر معتبرترین منابع تاریخی اهل تشیع و اهل تسنن با سند و مدرک، وقوع یک حادثه‌ای را خبر دادند، معلوم است که آن واقع اتفاق افتاده است. و چرایی رفتارهای دیگر تاریخی را باید در مباحث دیگر جستجو کرد.
الف – مصیب‌های وارده بر حضرت فاطمه علیه‌السلام: در این مورد اخبار موثقی از شیعه و سنی نقل شده است که اگر همه‌ی موارد اختلاف آن را کنار بگذاریم و فقط به نکات مشترک بین مورخین استناد کنیم، برای تثبیت اهم موارد [مانند: ممانعت از گریه، سیلی‌زدن در کوچه، فراهم نمودن آتش برای سوزاندن در خانه و خانه، وارد نمودن ضربت با قلاف شمشیر توسط قنفذ و خلاصه لگد زدن به در خانه و سقط شدن فرزندش محسن و از دنیا رفتن به واسطه‌ی جراحات وارده) کافیست...

ادامه مطلب...

29- غیر معصوم بدون استثناء در معرض خطا است. ولی فقیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. سؤال این است که اولاً آیا این همه قداست بخشیدن صحیح است و ثانیاً اگر او مجلس خبرگان رهبری و... خطا کنند چه می‌شود؟ چه تضمینی وجود دارد که نمی‌کنند؟
دقت فرمایید که اولاً عصمت از گناه برای همگان ممکن است. چرا که خداوند امر به محال نمی‌نماید و به همگان امر نموده است که از گناه دوری کنند. اما عصمت از هر گونه خطا یا اشتباه فقط مخصوص معصومین است و همان‌طور که اشاره نمودید هیچ کس دیگری در امان نیست و در معرض خطاست. اما احتمال بروز خطا، دلیل نمی‌شود که فرد مجبور به خطا باشد و حتماً خطایی انجام دهد. بلکه از خطا مصون و معصوم نیست.

الف - اما، دقت شود که منظور از «خطا» نیز خطای عمدی نیست، چرا که آن نیز نوعی معصیت است. بلکه خطای غیر عمدی منظور می‌باشد. حال اگر «ولی فقیه» خطا کرد، مجلس خبرگان نیز در تشخیص آن خطا، خطا کرد و تشخیص نداد، سایر مراجع، علما، فقها، مجلس و ... نیز خطا را تشخیص ندادند، دیگر چه جایی برای ادعا و اثبات خطا می‌ماند؟...

ادامه مطلب...

28- ایمیلی برای همه ارسال شده که طی آن به بهانه‌ی «دروغ بودن شهادت حضرت فاطمه (ع)» و اهانت به علمای تشیع، شیعه و سنی به وحدت خوانده شده‌اند؟ عین ایمیل مذکور ارسال می‌شود. پاسخ چیست؟
متنی که به نام آیت الله بسطامی منتشر شده خوانده شد. قبل از پاسخ دقت فرمایید که این نامگذاری (آیت‌الله) نیز یک ترفند جدید در شبهه پراکنی است. هر چه که تا دیروز به نام‌هایی چون: «فرفری، قل قلی، هوشی سیاه ... و امثالهم» در سایت‌های ضد دین منتشر می‌شد، امروزه به القابی چون: «آیت الله العظمی» یا دست کم «آیت الله» منتشر می‌گردد تا از سویی القا کنند که نویسنده اسلام شناس و معتبر است و از سویی دیگر با بیان سخنان بی‌منطق این لقب را در اذهان تسخیف کنند. اما پاسخ:
الف – وحدت شیعه و سنی – به ویژه در عصر حاضر و شرایط حاکم – امر بسیار مهم و حیاتی و ضرورتی اجتناب ناپذیر برای جامعه‌ی اسلامی است...

ادامه مطلب...

27- برخی وبلاگ‌ها سخنان مقام معظم رهبری در انتقاد به اتهام «رمالی و ...» به رئیس جمهور در گذشته و خبر دستگیری رمال‌های اطراف او و مشایی در این اواخر را کنار هم گذاشته و برای بی‌بی‌سی و امثالهم نیز خوراک تهیه کرده‌اند! پاسخ چیست؟
قبل از هر سخن دقت داشته باشید که «رمالی» الزاماً کار با رمل و اسطرلاب و احیاناً سوء استفاده از برخی علوم که اصطلاحاً به آنها علوم غریبه گفته می‌شود نیست و «جن‌گیری» نیز فقط دور یک میز نشستن و احضار جن به روش سنتی و حرکت دادن نعلبکی نیست. بلکه همین کارهایی که مخالفین نظام و ولایت در وبلاگ‌ها و سایت‌های خود می‌کنند تا مردم را فریب دهند نیز نوعی «رمالی» است و تهیه خوراک تبلیغاتی و خبری برای رسانه‌های صهیونیستی و هر گونه کمک به دشمنان این کشور و نظام و ملت نیز نوعی «شیطنت» و جن‌گیری است... .

ادامه مطلب...

26- می‌گویند: خداوند برای هدایت فقط قرآن را نازل کرده است، پس دیگر رجوع به حدیث، روایت، دعا و ... لزومی ندارد و اصلاً ضد قرآن است!
این شبهه را شخصی به نام سید ابوالفضل برقعی قمی که از بزرگ‌ترین مبلغان وهابیت در ایران است در یکی از نوشتارهای خود علیه «مفاتیح» درج نموده و به آیه‌ی ذیل نیز استناد کرده است:

«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين – البقره 2»

ترجمه: اين كتاب [كتابى‏] است كه در آن شك نيست، راهنماى پرهيزگاران است.
نگاه وهابیت به اسلام و قرآن، همان نگاه «حسبنا کتاب الله‌ - یعنی کتاب خدا برای کافیست» می‌باشد. این نوع از اسلام‌شناسی و اسلام‌گرایی را اولین بار عمر در محضر پیامبر اکرم (ص) و وقتی ایشان فرمودند: دوات و کاغذی بیاورید تا چیزی بنویسم که گمراه نشوید، بیان داشت. آنها می‌گویند: خداوند متعال برای هدایت بشر «قرآن» را نازل کرده و این قرآن در دست ما هست و دیگر نیازی به هیچ کس دیگری نداریم. لذا رجوع به هر شخص یا موضوع دیگری خلاف و حتی به تعبیر او، ضد قرآن است!
بدیهی است که همه‌ی این سفسطه‌ها برای فرار از فهم قرآن و دور کردن انسان از هادیان الهی بشر است. اما اینک با صرف نظر از نویسنده، اغراض و اهداف او در ترویج وهابیت، به تحلیل شبهه و پاسخ آن می‌پردازیم... .

ادامه مطلب...

25- چرا باید از ولایت فقیه پیروی كنیم؟ و بر فرض این كه باید پیروی كنیم چه دلیلی بر برحق بودن و عادل بودن ولی فقیه وجود دارد؟ و چه كسی گفته او باید ولی فقیه بماند و از كجا معلوم كه او مورد تایید امام عصر (عج) هست؟
علت «باید»ی اطاعت از ولی‌فقیه، همان وجوب اطاعت از «فقه» و احکام الهی است که اطاعت از مرجعیت را به دنبال می‌آورد. «ولی‌فقیه» نیز یک «مرجع» است، با این تفاوت که حیطه‌ی عملکرد او از مسائل شخصی گذشته و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومتی و ... را نیز در بر می‌گیرد. چرا که فقه اسلام نیز منحصر به طهارت و غسل و کفن نمی‌باشد.
الف - همان‌طور که بر همه‌ی مسلمانان واجب است تا عبادت، تجارت، ازدواج ... و همه‌ی امورشان بر اساس احکام الهی باشد، واجب است که حکومت‌شان نیز یک حکومت اسلامی باشد، چرا که تا حکومت اسلامی نباشد، اجرای احکام الهی ممکن نیست. لذا همان‌طور که در سایر احکام انسان یا باید خودش مجتهد باشد و یا از یک مجتهد تقلید نموده و مطیع او باشد، در حکومت نیز همین‌طور است. منتهی با این تفاوت که مجتهدین و مراجعی که در میان مردم شناخته شده هستند و مردم در آنها قابلیت اداره‌ی جامعه‌ی را می‌بینند، از میان خود یک نفر را که حایز شرایط کامل‌تری است انتخاب می کنند. و سپس همان فقه اسلامی [چه در تشیع و چه در تسنن]، اطاعت از او را برای همگان و حتی سایر مجتهدین واجب می‌نماید...

ادامه مطلب...

24- چرا به هنگام حمله دشمنان به خانه اهل بیت (ع)، حضرت زهرا (س) پشت درب خانه رفت؟ چرا امام علی (ع) در را باز نکرد؟
در مورد این که چرا حضرت زهرا سلام الله علیها در آن لحظات به پشت در رفتند، باید نکته مهمی را در نظر داشته باشیم و آن موقعیت خاص حضرت زهرا سلام الله علیها است.
قداست و موقعیت معنوی خاص حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به گونه¬ای بوده است که دقیقا می¬توان گفت نظیر موقعیت خاص رسول خدا(ص) در میان مردم بوده است و رسول خدا (ص) در موقعیتهای مختلف و با طرق متعدد جایگاه معنوی این بانوی بزرگ اسلام را برای مردم بیان نموده است، به گونه¬ای که حتی فردی مثل یزید لعنت الله علیه که قاتل فرزند فاطمه سلام الله علیها است، در مجلس شام حضرت فاطمه را با قداست و عظمت یاد می¬کند و امروز نیز در جهان اسلام فرد مسلمانی را پیدا نمی¬کنید که معرفت به عظمت و قداست آن بانو نداشته باشد، با اینکه در طول تاریخ غالب مؤلفین کتب حدیثی و تاریخی چندان علاقه¬ای به نشر فضائل اهل بیت نداشته¬اند...

ادامه مطلب...

23-عبد الرحمن دمشقیه، نویسنده معاصر وهّابی، در مقاله‌اش با عنوان « قصه حرق عمر رضى الله عنه لبیت فاطمه رضى الله عنها» که در سایت «فیصل نور» آمده، در باره روایت احمد بن یحیى بلاذرى...
 اصل روایت:
المدائنی، عن مَسْلَمَه بن محارب، عن سلیمان التیمی وعن ابن عون إن أبابکر ارسل إلی علی یرید البیعه، فلم یبایع، فجاء عمر و معه قبس. فتلقته فاطمه علی الباب فقالت فاطمه: یابن الخطاب! أتراک محرّقا علیّ بابی؟! قال: نعم، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک.
ابو بکر کسى را دنبال علی فرستاد تا بیعت کند؛ اما علی (علیه السلام) از بیعت با ابوبکر سرپیچى کرد، ابوبکر به عمر دستور داد که برود و او را بیاورد، عمر با شعله آتش به طرف خانه فاطمه (علیها السلام) رفت. فاطمه (علیها السلام) پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آیا تویى که مى خواهى درِ خانه را آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى! این کار آنچه را که پدرت آورده محکم تر مى سازد.
البلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۲۵۲....

ادامه مطلب...

22- عبد الرحمن دمشقیه، نویسنده معاصر وهّابی، در مقاله‌اش با عنوان « قصه حرق عمر رضى الله عنه لبیت فاطمه رضى الله عنها» که در سایت «فیصل نور» آمده
، درباره روایت محمد بن جریر طبرى و تهدید عمر برای آتش زدن خانه فاطمه سلام الله علیها...
اصل روایت:
حدثنا ابن حُمَیْدٍ قال حدثنا جریر عن مغیره عن زِیَادِ بن کُلَیْبٍ قال أتى عمر بن الخطاب منزل علی وفیه طلحه والزبیر ورجال من المهاجرین فقال والله لأحرقن علیکم أو لتخرجن إلى البیعه فخرج علیه الزبیر مصلتا بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فأخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. به آنان گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم؛ مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد درحالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند.
الطبری، أبی جعفر محمد بن جریر (متوفای۳۱۰هـ)، تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۳۳، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت...

ادامه مطلب...

بازگشت به صفحه اصلی

1،2،3,4،5،6،7،8،9،10،11،12

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved