متفرقه/شبهه1

 

 ش (تبریز): آیه‌ای که در آن «بقیت‌الله» آمده است، مربوط به تجارت و سود ناشی از آن است، پس چرا این نام را بر امام زمان (عج) اطلاق نموده و آیه را به ایشان نسبت می‌دهیم؟

 همان‌طور که می‌دانید، قرآن کریم آخرین کتاب خدا برای دین جهانی است. بدیهی است که چنین کتابی باید از بیان هیچ مطلبی که در شناخت و عمل لازم می‌آید فروگذار ننموده باشد. لذا بیان حق تعالی در قرآن مجید، ضمن آن که «محکم و متشابه» - «تفسیر و تأویل» و ... دارد، دارای روح و جسم و ظاهر و باطن است. چنان چه در احادیث بیان شده است که قرآن را ظاهری و باطنی است و باطن آن را باطنی تا هفتاد باطن است. (البته این معنا برای ذهن ما نا آشنا و غیر قابل فهم نیست، چرا که هر جمله‌ی ایجازی دارای ظاهر و باطن و بواطن است – به ویژه اگر آن جملات ادبی و حکیمانه نیز باشند).

به عنوان مثال: برخی از آیات قرآن کریم «محکم» است. مثل این که می‌فرماید:

«ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَكيلٌ» (الأنعام - 102)

ترجمه: اين خداى (يكتا است) كه پروردگار شما است خدايى جز او نيست خالق همه چيز است، پس او را بپرستيد كه عهده‏دار همه چيز است‏.

یا آن که می‌فرماید:

«إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري» (طه - 14)

ترجمه: من خداى يكتايم، معبودى جز من نيست، عبادت من كن و براى ياد كردن من نماز به پا كن.

اما برخی از آیات متشابه هستند، یعنی آن را به هر چیز شبیه دیگری می‌توان نسبت داد. مثل آن که می‌فرماید: «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِم‏‏ - دست خدا بالاتر از دست‌های آنان است». حال سؤال می‌شود که مگر خدا دست دارد؟ اگر دارد چگونه و چه شکلی و به چه بزرگی است و اگر ندارد، معنای این ایجاز چیست؟

آیات متشابه با آیات محکم تفسیر و تأویل می‌شوند. مثلاً وقتی آیه‌ی فوق با آیه‌ی «لیس کمثله شیء – هیچ چیزی مانند او نیست» تطبیق می‌گردد، معلوم می‌شود که منظور از «ید» دستی مانند دست دیگران نیست، بلکه تعبیری از دست علم، دست قدرت یا دست رحمت و رأفت ... است.

یا به عنوان مثالی دیگر می‌فرماید:

«وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذينَ يُلْحِدُونَ في‏ أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف - 180)

ترجمه: خدا را نام‏هاى نيكوتر است او را بدانها بخوانيد و كسانى را كه در نام‏هاى وى كجروى مى‏كنند واگذاريد. به زودى سزاى اعمالى را كه مى‏كرده‏اند خواهند ديد.

در اینجا سؤال ایجاد می‌شود که مگر «اسم»های خدا چیست که عده‌ای در آن کج‌روی می‌کنند؟ اصلاً مگر اطلاق یک اسم به خدا، مثل علیم، رحمان، رحیم و ... کج‌روی دارد؟ و دیگر آن که اسمای الهی چه ربطی به اعمال دارد که اگر کج روی در اسمای الهی بکنند، سزای اعمالمان را می‌بینند؟

پس، نیاز به معلم و مفسر کتاب ضرورتی اجتناب ناپذیر است. آنان که «مثل وهابیت» می‌گویند کتاب خدا برای ما کافی است، حتی به یکی از این سؤال‌ها نمی‌توانند پاسخ درست و متقنی بدهند. در دنیا کدام کتابی (حتی الفبا) بدون معلم و مفسر بوده که قرآن کریم باشد؟!

پس، از خود قرآن سؤال می‌کنیم که معلم، مفسر، عالم به محکم و متشابه، تفسیر و تأویل و نیز ظاهر و باطن و بواطن قرآن کریم کیانند؟ خداوند متعال خود قبل از سؤال فرموده است که به پیامبر و اولی ‌الامر و راسخون فی العلم مراجعه کنید و پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند که پس از من به اهل بیت (ع) من مراجعه کنید.

حال از امام صادق علیه‌السلام می‌پرسیم: «منظور از اسمای الهی چیست؟» و ایشان می‌فرمایند:

«و الله نحن اسماء الحسني في القرآن» - قسم به خدا که اسمای حسنای [مذکور] در قرآن ما هستیم.

همان‌طور که در سوره‌ی حمد آیه‌ی «اهدنا الصراط المستقیم» وجود دارد و پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: یا علی تو بر صراط مستقیم هستی – یا علی صراط مستقیم تو هستی یا حضرت امیر (ع) می‌فرمایند: سوره طه، یس و حاء میم‌های قرآن من هستم و ... .

همین طور از کلام نورانی معصومین (ع) سؤال می‌کنیم که آیا آیه مبارکه‌ی « بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين‏» فقط مربوط به مباحث تجاری قوم شعیت است. بدین مضمون می‌فرمایند که خیر. بلکه باطن آیه‌ی «بقیت الله» - بازمانده‌ی خدا، آخرین حجت خدا در زمین است. چنان چه منافاتی نیز با ظاهر آیه ندارد. چرا که همه زندگی تجارت است و قرآن مکرر انسان را به تجارت نیکو و بدون ضرر که همان ایمان به الله و رسول و سعی و تلاش در راه خداوند است توصیه نموده و بشارت می‌دهد و متقابلاً هر چه انسان در این تجارت از ایمان و اطاعت نیز کم بگذارد، برای منافع دنیوی است:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكمُ‏ْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَالِكمُ‏ْ خَيرٌْ لَّكمُ‏ْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُون‏» (الصف - 10)

ترجمه: هان اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! آيا مى‏خواهيد شما را بر تجارتى راه نمايم كه از عذابى دردناك نجاتتان مى‏دهد؟ آن تجارت اين است كه به خدا و رسولش ايمان آوريد و در راه خدا با اموال و جان‌هايتان جهاد كنيد اين براى شما خير است اگر بدانيد.

همین طور در روایات بسیاری امام زمان عج الله تعالی فرجه‌الشریف را «بقیت الله – بازمانده‌ی خدا» یعنی آخرین حجت خدا در زمین نامیدند که از جمله روایت ذیل است:

شخصی از امام صادق علیه‌السلام سؤال نمود که آیا هنگامی که می‌خواهیم به حضرت قآئم (عج) سلام دهیم، آیا بگوییم: «سلام بر تو ای امیرالمؤمنین»؟ ایشان فرمودند: خیر. این (امیرالمؤمنین) اسمی است که خداوند بر امیرالمؤمنین (علی علیه‌السلام) گذارده است. نه قبل از او کسی به این نام خوانده شد و نه پس از او کسی را به این نام می‌خوانند، مگر کافر.

پرسید: جانم فدای شما، پس چگونه به ایشان سلام کنیم؟ فرمود:

بگویید: « السّلام عليك، يا بقيّة اللَّه» و سپس آیه‌ی مبارکه‌ی «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» را قرائت نمودند. (الكافي 1/ 411- 412، ح 2)

x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved