بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

فلسفی/شبهه16

فرق بین سنّت و مدرنیته در اسلام چیست؟ آیا دین سبب عقب افتادگی و مدرنیته سبب پیشرفت است؟


مشکل اساسی اینجاست که به خاطر تحقق اهداف سیاسی، واژگان فلسفی را بدون ارائه‌ی تعریفی درست و به صورت ژورنالیستی به میان مردم می‌آورند و با شعار قرار دادن آنها سعی در سلطه‌ی جریان مطلوب می‌کنند. واژگانی چون: انسان‌گرایی به مفهوم کلی، اومانیسم، عقل‌‌گرایی، آزادی یا دموکراسی که امروزه به لیبرال دموکراسی مبدل شده است، سنّت، مدرنیسم، پست مدرنیسم و فراتر از آن، همه واژگانی هستند که تعاریف متفاوت و گاه متضادی در اندیشه شناسی و فلسفه دارند و البته بهره‌وری از آنها عمدتاً در راستای اهداف سیاسی صورت می‌پذیرد. همان‌طور که «احکام و فلسفه احکام» را به صورت تخصصی در اذهان عمومی مطرح کرده و زیر سؤال می‌برند تا به اهداف سیاسی برسند.
به همین سؤال دقت کنید، ابتدا سنّت و مدرنیته در مقابل یک دیگر قرار می‌گیرند، بعد «دین» جایگزین «سنّت» شده و به جای آن که سؤال شود: «آیا سنّت گرایی سبب عقب افتادگی می‌شود و ...»، بیان می‌گردد: «آیا دین سبب عقب‌افتادگی و مدرنیته سبب پیشرفت است؟»، یعنی باید قبول کنید که دین سنّتی و مربوط به گذشته است!
در این روش القا می‌کنند که «سنّت» یعنی بازگشت به گذشته و آن هم ارتجاع و مذموم است و البته هر گاه که به نفع باشد، آن را خوب و ممدوح قلمداد می‌کنند. مثلاً در جوامع امروزی می‌گویند سبک زندگی سنّتی حتی به رسم انسان‌های گذشته بهتر است و حتی روش‌های درمانی سنّتی بهتر است؛ یا در جامعه ما چنان از حلیّت «موسیقی سنّتی» نام می‌برند که گویی فصل تمایز موسیقی حلال از حرام، سنّتی یا مدرن بودن آن است؟! گویی گذشتگان هر چه می‌نواختند حلال بود و امروزی‌ها هر چه می‌نوازند حرام است؟ در واقع گویا موسیقی سنّتی ذبح شرعی موسیقی حرام است!
به طور کلّی نه «سنّتی» به مفهوم  آن چه مربوط به گذشته است با اسلام تطبیق یا منافات دارد و نه مدرنیته به مفهوم آن چه جدید است. هر چند که جهان غرب امروزه دیگر «مدرنیته» را قبول ندارد و مدعی است که از این مرحله گذر کرده و به پست مدرنیسم و فراتر از آن رسیده‌ایم. مدرنیته مبتنی بر اصول و مفاهیم کلّی است و ما باید مفاهیم کلّی را منکر شده و تکذیب کنیم.
دقت شود که نه هر چه مربوط به گذشته باشد الزاماً خوب، درست، صحیح و مفید است و نه هر چه مربوط به گذشته است الزاماً بد، مذموم و مضر است. هم چنین نه هر چه به عنوان مدرنیته، مدرنیسم، پست مدرنیسم و ... در قالب فرضیه، نظریه و ... مطرح و البته القا می‌شود الزاماً خوب، درست، صحیح و مفید است و نه هر چه جدید است، الزاماً بد، باطل و مضر است.
در عالم هستی حقایق بسیاری هستند که تغییر ناپذیرند، لذا «سنّتی و مدرن» اصلاً به آنها صدق نمی‌کند.
بودریار که خود از صاحب‌نظران معاصر پست مدرنیسم و فراتر از آن است با تشبیه جهان و زندگی به یک بازی می‌گوید: «‌در این بازی قواعدی وجود دارد که ثابت هستند و در اختیار ما نیز نیستند، لذا یک نواخت بوده و برای ما جاذبه‌ای ندارند، چون نمی‌توانیم دخالت کرده و تغییرشان دهیم، اما قوانینی وجود دارد که چون قوانین را ما وضع کرده و ما منسوخ می‌کنیم و دست خودمان است، جاذبه دارند – کتاب اغواگر». خوب وی حرف جدیدی نزده است، مانند بقیه‌ی نظریه‌پردازان جدید، فقط واژگان و ادبیات را تغییر داده و سپس نتیجه‌گیری غلط کرده است. معلوم است که قواعد عالم هستی ثابت هستند و قوانین به تناسب شرایط زمانی، مکانی، محیطی فرد و جامعه و ... متغیر می‌شوند. در قوانین نیز اصولی ثابت می‌مانند و فروعش باز متغیر می‌شوند. مگر در اسلام غیر از این است؟
از نظر اسلام، حقایق هستی، خلقت و زندگی، همه حکیمانه بوده و بازی نیستند. لذا در قرآن کریم فرمود: که جهان را برای بازی نیافریدم. در ثانی حقایق عالم هستی به هیچ وجه با نظریه، فرضیه، تأیید، تکذیب، ایمان یا کفر متغیر نمی‌شوند. خدا، انسان، جهان قانونمند، عقل، فطرت، نفس و ... همه ثابت، منظم و حکیمانه هستند. لذا فرمود:

«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (الرّوم، 30)
ترجمه: پس روى (جهت) خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى (فطرتی) كه خدا مردم را بر آن سرشته است، آفرينش خداى تغييرپذير نيست اين است همان دين پايدار ولى بيشتر مردم نمى‏دانند.

پس سنّتی و مدرنیته، به رغم آن که در جهان غرب به خاطر جریانات مقابله با کلیسا در مقابل دین قرار گرفت، از نظر اسلام هیچ کدام مقابل دین قرار نمی‌گیرند. چرا که اولاً چنان چه بیان شد اصول دین که منطبق بر حقایق عالم هستی می‌باشند با گذر از سنّتی به مدرن متغیر نمی‌گردد و فروع احکام نیز محدود و محصور نمی‌باشند.
در احکام اسلامی واجب‌تر از نمازهای یومیّه وجود ندارد. نماز چهار رکعتی ظهر به هنگام سفر دو رکعتی می‌شود، به هنگام سختی قیام می‌توان نشسته نماز خواند، اگر رکوع و سجود با اعضای سالم ممکن نباشد، می‌تواند حرکات دیگر اعضا و حتی پلک چشم را جایگزین کرد. پس اصل نماز ثابت می‌ماند و فرع آن متناسب با شرایط شخص، محیط و زمان متغیر می‌شود. روزه واجب است، اما نه بر بیمار یا مسافر یا زنی که عذر شرعی دارد - خمس و زکات واجب است، اما نه بر کسی که ندارد و مشمول نمی‌گردد - حج واجب است، اما فقط بر مستطیع - جهاد و سایر احکام نیز همین‌طور هستند.
در خصوص «ابزار» یا به تعبیری دیگر «تکنولوژی» که به غلط آن را سمبل و نماد مدرنیته می‌خوانند [چرا که بشر همیشه ابزارساز بوده است] نیز اسلام نه تنها مخالفتی ندارد، بلکه با صراحت تمام به کسب علم، کشف قوانین و پدیده‌ها و استفاده بهینه از امکانات و به روز بودن تصریح می‌نماید.
«مطهری: (در اسلام) یک وسیله مادی و یک شکل ظاهری نمی‌توان یافت که جنبه تقدس داشته باشد و در واقع هیچ شکلی جز قالب های مربوط به احکام عبادی، دارای تقدس نیست که مسلمان وظیفه خود بداند که آن شکل و ظاهر را حفظ نماید از این رو پرهیز از تصادم با مظاهر توسعه علم و تمدن یکی از جهاتی است که کار انطباق دین را با مقتضیات زمان آسان کرده و مانع بزرگ جاوید ماندن [دین] را از میان بر می‌دارد.»پس، نه چنین است که هر چه در گذشته بوده سنّت است و الزاماً بد یا خوب است و نه چنین است که هر چه جدید می‌آید مدرن و الزاماً بد یا خوب است و نه هیچ کدام مقابل اسلام قرار دارند.سنّت و مدرنیته، اگر درست معنا شوند، تمیز بین حق و باطل در آنها نیز راحت‌تر و منطقی‌تر صورت می‌گیرد. اسلام با هر گونه تهجّر، خرافه، ارتجاع، عقب‌افتادگی، جهل و به اصطلاح «سنّت غلط آباء و اجدادی» مخالفت است و در ضمن تأکید دارد که «سنّت الله» تغییر ناپذیر است. هم چنین با هر گونه انحراف، ظلم، ابطال ارزش‌ها، کتمان حقایق عالم هستی، تکفیر مبدأ و معاد، نفی مفاهیم کلّی و ... به بهانه‌ی دستیابی به چند ابزار یا چند کشف علمی یا چند نظریه و فرضیه به نام مدرنیسم یا پست مدرنیسم نیز مخالف است.

                                                                                                                                                                         منبع :  x-shobhe.com                  

بازگشت به صفحه ی شبهات فلسفی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved