بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه63

ش (رشت): چرا همیشه علما در مسائل دین و دینداری، انسان را به آینده و جهان پس از مرگ ارجاع می‌دهند، آیا نتایچ خطاهای خود را در همین دنیا نمی‌بنینم؟ چرا آثار اعمال خوب و بد را در دنیا نمی‌بینیم؟

مشکل اساسی ما از علاقه‌ی وافر به دنیا ایجاد می‌شود که سبب می‌گردد شرایط دنیا و وضعیت خودمان در آن را خوب درک نکنیم و گاه همه‌ی حقایق و واقعیت‌های عالم هستی را همین دنیا فرض کنیم.

الف – نه این که علما متذکر آخرت می‌شوند، بلکه خداوند متعال به واسطه‌ی وحی و انبیاء و اوصایش، به صورت مکرر انسان را متوجه حیات اخروی می‌نماید و نیز متذکر می‌شود که یکی از بزرگ‌ترین علل معصیت، همان باور نکردن و فراموش کردن جهان آخرت است.

ما باید وجدان کنیم که این دنیا، یک راه است، یک مسیر است و محل گذر می‌باشد. بدیهی است که هر راه و مسیری به جایی ختم می‌شود که به آن مقصد می‌گویند و نتیجه در مقصد مشخص می‌گردد. مثل کسی که برای کسب علم و طی مراحل تحصیلات عالیه تا مقطع دکترا حرکت می‌کند. بدیهی است که نتیجه‌ی عمل او در کلاس اول ابتدایی و حتی در دوره‌ی کارشناسی ارشد داده نمی‌شود، بلکه نتیجه در آخر کار است.

البته شکی نیست که کلاس دوم، نتیجه‌ی کلاس اول و کارشناسی ارشد نیز نتیجه‌ی موفقیت در دوره‌ی کارشناسی است، اما همین دوره‌ی کارشناسی ارشد نیز ضمن آن که نتیجه‌ی گذشته است، پایان کار و نتیجه‌ی نهایی نیست. لذا طبیعی است که خداوند متعال ضمن هشدار نسبت به نتایج حاصله در طی مسیر، نتیجه‌ی آخر را که ماندگار است، متذکر می‌گردد.

ب – دنیا دار عمل است و آخرت دار محاسبه و مکافات. لذا اگر چه هر عملی نتیجه‌ی طبیعی‌اش را در ذات خود دارد، اما تا وقتی انسان در دار عمل قرار دارد، امکان تغییر شرایط برایش وجود دارد. لذا ممکن است کسی کار خیر خود را با یک عمل بد تباه کند و یا گناهکاری توبه نماید. اگر دنیا نیز دار مکافات باشد، هیچ فرصتی برای بازگشت باقی نمی‌ماند. چرا که اولین معصیت پروردگار عالم برای دچار شدن به عذاب آن و هلاکت کافی است.

ج – رابطه‌ی دنیا و آخرت، چنان حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: به مانند رابطه‌ی مزرعه‌، کشت و هنگام درو است. هر چند که محصول زراعت در دل بذر است، اما تا مراحل کاشت و داشت صورت نپذیرد، برداشت آن چه در دل بذر است نیز ممکن و میسر نمی‌باشد.

از این رو فرموده‌اند که «دنیا دار عمل است و نه مکافات». مکافاتی که در این دنیا در دل عمل است، اغلب ملموس نیست، مثل آن که می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذينَ يَكُلُونَ أَموالَ اليَتامى‏ ظُلماً إِنَّما يَكُلُونَ في‏ بُطُونِهِم ناراً وَ سَيَصلَونَ سَعيراً» (النساء -10)

ترجمه: آنان كه مال يتيمان را به ستمگرى مى‏خورند در حقيقت آنها در شكم خود آتش جهنم فرو مى‏برند و به زودى به دوزخ در آتش فروزان خواهند افتاد.

و یا می‌فرماید:

«يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالكافِرينَ» (العنکبوت - 54)

ترجمه: از تو عذاب زودرس مى‏طلبند نمى‏دانند كه جهنم كافران را از هر سو احاطه كرده است‏.

گاهی عذاب الهی در دنیا به شکل استدراج است، یعنی معصیت کار به خاطر عناد و لجاجی دارد، قدم به قدم به عمق جهنم نزدیک‌تر می‌شود و خود نمی‌فهمد و از نظر خود او اهل دنیا نیز آن او گرفتارش شده هیچ عذابی ندارد. مثل این که کسی رباخواری کند – بر اثر سود حاصله از ربا خانه و خودرویی هم بخرد – در آن خانه و با این ثروت بر فسق و فجور و فساد خود نیز بیافزاید و ... . آیا او جز لذت بدن درک دیگری هم دارد و آیا دیگران این نتایج را عذاب می‌بینند؟ مسلماً خیر.

آخرت روز افتادن پرده‌هاست «یوم تبلی السرائر»، چرا که پایان کار است. لذا برای گناهکار روز غبن و پشیمانی و حسرت (که از سخت‌ترین عذاب‌هاست) نیز می‌باشد، اما آیا در دنیا گناهکاران، جنایتکاران و مستکبرین کمترین احساس پشیمانی یا حسرت از فرصت‌ها و نعمت‌های از دست رفته دارند؟ خیر. چرا که اصلاً آخرتی قبول ندارند و دنیا را دار مکافات اعمال خود می‌بینند و دنیا نیز دار ماده است، پس هر چه به مادیات آنان بیشتر افزوده شود، گمان می‌کنند که به نتایج خوبی نیز دسترسی یافته‌اند و بیشتر گناه می‌کنند.

پس ضمن آن که معلوم شد اگر دنیا دار مکافات باشد، دیگر هیچ امکانی برای رشد و نیز بازگشت باقی نمی‌ماند، بلکه معلوم شد که لازم است انسان رونده در مسیر همیشه متوجه آخر کار و دار مکافات و سرای باقی باشد تا امید و خوفش با دورنگری و چاره‌اندیشی لازم صورت پذیرد.

در خاتمه باید متذکر شد که انسان آثاری از اعمال خوب و بد خود را در دنیا هم می‌بیند ـ چه متوجه شود و چه نشود – اما این اثر نهایی و پاداش یا مکافات عمل نیست، بلکه بیشتر معلول‌های طبیعی علت‌ها می‌باشد و چه بسا افراد اصلاً متوجه نشوند که فلان سعادت و راحتی و یا فلان بلاء و گرفتاری آنها به خاطر فلان صواب یا گناهشان بوده است. به عنوان مثال: ممکن است پدری لقمه‌ی حلال یا حرام به فرزندش بدهد، اما نفهمد که بسیاری از سعادت‌ها و شقاوت‌های فرزندش به خاطر همین لقمه است و یا اصلاً در دنیا نباشد که نتیجه‌ی عمل و همت خود را ببیند.

 x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved