شهید آوینی

 

آيينه رضوى
اشرف آشورى


محدثه حديث‏ به معناى سخن معصوم است‏يا آنچه گوياى سخن، كار يا سيره‏او باشد.
و روشن است كه نقل سخنان معصومين (ع) بيشترين خدمت را به حفظروش و سيره و كردار آنان انجام مى‏دهد.
برهمين اساس ارزش والايى‏در كلام معصومان براى آنان كه با نقل سخنان معصومان، گفتارشان‏را جاودانه نگاه مى‏دارند، مى‏يابيم.

تشويق به حفظ و ترويج‏ حديث ‏و سخن معصومان از زمان خود پيامبراكرم(ص) شروع شد و حضرت‏ مى ‏فرمود: من تعلم حديثين اثنين ينفع بهما نفسه او يعلمهماغيره‏فينتفع بهما كان خيرا له من عباده ستين سنه(1) آنكه دو سخن ‏فرا گيرد و خود از آن سود برد، يا به ديگران بياموزد تا سودبرند، برايش بهتر از شصت‏سال عبادت است.

از اين روى اهل بيت(ع) مسلمانان را به فراگيرى نشر احاديث ‏ترغيب مى ‏كردند تا افكار و انديشه‏ هاى آنان در گستره وسيع‏ترى ‏پخش گردد.
ارزش اين كار را آنگاه مى‏توان درك كرد كه بدانيم ‏دشمنان اهل بيت از همان روزهاى وفات پيامبر به بعد به شدت بااشاعه حديث وسخن معصومان به صورت شفاهى يا كتبى به مخالفت‏ برخاستند و در اين ميان به خصوص براى شيعيان مشكلات زيادى‏ ايجاد كردند، از اين روى در زمانى كه حضرت فاطمه معصومه(س) به ‏نقل حديث مى ‏پردازد، در ميان زنان تنها بانوان(2)
محدودى موفق ‏مى‏شوند در آن فضاى اختلاف آلود لب به سخن گشايند و سخنانى ازمعصومان را براى مردم باز گويند.
احاديث‏ حضرت معصومه(س) تنها چند حديث از اين بانوى موسوى به دست ما رسيده است كه ‏عبارتند از:

1- حديث غدير من كنت مولاه فعلى مولاه(3) هركه من‏ مولاى او هستم، على مولاى اوست.

2- حديث غدير و حديث منزلت.

انسيتم قول رسول الله(ص) يوم غديرخم: من كنت مولاه فعلى مولاه وقوله (ص): انت منى بمنزله هارون من موسى(ع).(4)
حضرت فاطمه‏ معصومه(س) به نقل از حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: آيا فراموش ‏كرديد سخن رسول خدا را كه در روز غديرخم فرمود: من مولاى هركه ‏هستم، على هم مولاى او است.
و فرمود: تو(على) براى من مانندهارون براى موسى هستى.

3- دوست داران على(ع) حضرت فاطمه معصومه(س) از فاطمه زهرا(س)روايت مى‏كند كه: پدرم رسول خدا فرمود: شبى كه مرا به آسمان معراج بردند،داخل بهشت‏ شدم.
در آنجا خانه‏اى از در سفيد ديدم كه وسط آن‏خالى بود.
آن خانه درى داشت كه با در و ياقوت مزين شده روى آن‏پرده‏اى بود.
وقتى سرم را بلند كردم ديدم بر بالاى آن نوشته‏ اند:«لااله الاالله محمد رسول الله على ولى القوم‏» خدايى را جزالله نيست، محمد فرستاده خدا و على سرپرست قوم (مسلمانان)است.
و به روى پرده نوشته بودند: بخ بخ من مثل شيعه على! به‏ به چه كسى همسنگ شيعه على (ع) است! وقتى داخل خانه شدم، قصرى‏ديدم كه از عقيق سرخ بود و وسط آن خالى بود.
اين خانه نيز درى ‏داشت كه پرده‏اى مزين به زبرجد سبز بر آن آويخته بودند.
وقتى ‏سربلند كردم ديدم بر فرازش نوشته‏اند:محمد رسول الله على وصى المصطفى، محمد فرستاده خدا و على ‏جانشين مصطفى (پيامبر) است.
و بر روى پرده نوشته بودند: بشرشيعه ‏على بطيب المولد: شيعيان على را به پاكزادى بشارت بده.

وقتى داخل شدم با قصرى ديگر رو برو شدم كه از زمرد سبز بود وزيباتر از آن را هرگز نديده بودم.
درى از ياقوت قرمز داشت كه‏با انواع لولوها تزيين شده بود و بر فراز پرده‏اى كه بر اونوشته بودند: «شيعه على هم الفائزون‏»، شيعيان على ‏رستگارانند.

گفتم: اى دوست من جبرييل! اين كاخ از آن كيست؟ جواب داد: «يامحمد لابن عمك و وصيك على بن ابى‏طالب (ع) يحشرالناس كلهم يوم‏القيامه حفاه عراه الا شيعه على و يدعى الناس باسماء امهاتهم‏ما خلا شيعه على فانهم يدعون باسما آبائهم‏» يا محمد اين خانه‏از آن پسر عمو و جانشين تو، على بن ابى طالب است كه هركس درروز قيامت عريان محشور شود، جز شيعيان على و همه با نام مادرخطاب شوند اما شيعيان على را با نام پدر صدا مى‏زنند.»

ازجبرييل در باره راز آن پرسيدم گفت: «لانهم احبوا عليا خطاب‏مولدهم‏» چون على را دوست داشتند، ولادتشان از راه حلال صورت‏گرفت.(5)

 4- شهادت براى دوستان آل محمد «الا من مات على حب آل‏محمد مات شهيدا»(6) فاطمه زهرا(س) به نقل از پيامبر(ص) فرمود: بدانيد، آن كه با محبت آل محمد بميرد، شهيد از دنيارفته است.

5- طهارت امام حسين(ع) لما سقط الحسين من بطن امه‏و كنت وليتها قال النبى (ص): يا عمه هلمى الى ابنى قلت‏يارسول الله انا لم ننضلفه بعد.
فقال: يا عمه انت تنظفه ان الله‏تبارك و تعالى قد نظفه و طهره.


(7) به نقل از صفيه فرمود: آنگاه كه امام حسين از مادر متولد شد من پرستارش بودم.پيامبر(ص) فرمود: اى عمه فرزندم را بياور.گفتم: يا رسول الله‏ما او را پاك نكرده‏ ايم، فرمود: اى عمه تو مى‏ خواهى او را پاك‏ كنى، خداوند او را پاكيزه و مطهر كرده است.

6- حضرت معصومه (س) وقتى در ساوه مريض شد، به همراهانش فرمود: مرا به قم ببريد زيرا از پدرم [موسى الكاظم(ع)] شنيدم كه‏ فرمود: قم مركز شيعيان ما است.(8)

آنچه ازاين احاديث‏ به دست‏ مى‏ آيد لزوم پرداختن به اهل بيت و مخصوصا بيان جايگاه على(ع)در آن برهه از تاريخ بوده است.
چه محتواى اين احاديث در باره قدر و منزلت اهل بيت(ع) است ونشان مى ‏دهد حضرت معصومه(س) با شناساندن مقام اميرمومنان(ع) اززبان رسول خدا(ص) مى‏ خواهد جامعه آن عصر را به جريان اسلام‏راستين و تشيع سوق دهد. شفيعه يكى ديگر از فضايلى كه حضرت معصومه(س) به آن دست‏يافت، مقام ‏شفاعت است.
روايتى كه امام صادق(ع) قبل از تولد حضرت معصومه(س) بيان‏ فرمود دليل اين مقام است.
حضرت فرمود: «الا و ان قم الكوفه‏الصغيره الا ان للجنه ثمانيه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فيهاامراه من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى تدخل بشفاعتها شيعتى ‏الجنه باجمعهم.» (9)

آگاه باشيد كه قم «كوفه كوچك‏»است.بدانيد بهشت هشت در دارد كه سه در به سوى قم است.بانويى ازفرزندان من به نام فاطمه دختر موسى در آنجا رحلت مى‏كند و باشفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت مى ‏شوند.

از اين روايت علاوه ‏بر اثبات مقام شفاعت‏ حضرت معصومه(س) فراگير بودن آن نيز روشن ‏مى‏ شود.
به اعتقاد شيعيان، شفاعت‏ي كى از ضروريات مذهب است و آنان كه‏ به مراتب عالى انسانى دست مى ‏يابند، مى ‏توانند در قيامت مومنان ‏گناهكار را با شرايط خاص شفاعت كنند و پشتوانه اين اعتقادآيات قرآن و روايات ائمه معصومين است.

رسول اكرم(ص) بالاترين ‏جايگاه شفاعت را در قيامت ‏برعهده دارد و قرآن كريم از آن به ‏عنوان مقام محمود ياد كرده است.(10)
اما بعد از رسول اكرم‏ بالاترين جايگاه در شفاعت از آن حضرت زهرا(س) و حضرت فاطمه ‏معصومه (س) است.

به هنگام ازدواج حضرت فاطمه(س) جبرييل پارچه‏اى آورد كه بر آن‏نوشته شده بود: خداوند مهريه فاطمه را شفاعت گنهكاران امت‏ محمد قرار داد.
حضرت فاطمه(س) نيز به هنگام شهادت وصيت كرد تاآن پارچه را در كفن او قرار دهند و فرمود: وقتى روز قيامت‏ شود، اين سند شفاعت را به دست گرفته، گناهكاران امت پدرم راشفاعت‏ خواهم كرد.(11)
بعد از ائمه معصومين هيچ يك از اولياءالهى مقام شفاعتى چون فاطمه (س) را ندارد و در گستردگى مقام‏ شفاعت وى همان بس كه امام صادق(ع) فرمود: با شفاعت او همه‏ شيعيان ما وارد بهشت ‏خواهند شد.(12)
علاوه بر آن در متن ‏زيارتنامه حضرت معصومه (س) نيز كه داراى سند و به عبارت ديگرروايت از امام رضا(ع) است نيز همين مقام (شفاعت) وى توجه مارا به خود جلب مى ‏كند.
آنجا كه مى ‏خوانيم «يا فاطمه اشفعى لى‏فى الجنه فان لك عندالله شانا من الشان (13) اى فاطمه ما رادر بهشت‏شفاعت كن.

مويد سوم روايات فراوانى است كه ثواب زيارت اين بانوى شفيعه‏را بهشت قرار داده‏اند كه بى گمان مى‏ توان گفت‏ شفاعت اين بانوى‏ گرانقدر براى زائران عارف خود زمينه بهشتى شدن آنها را فراهم‏ خواهد ساخت از جمله آن روايات را مى ‏خوانيم:

 1- علامه مجلسى دربحار الانوار مى ‏نويسد: امام رضا(ع) فرمود: «من زارها فله الجنه‏»، هركس او را زيارت كند بهشت‏ براى اواست.(14) و فرمود «من زارالمعصومه بقم كمن زارنى‏»(15) وفرمود: «من زارها عارفا بحقه فله الجنه‏» (16)

 2- امام جواد(ع) فرمود: «من زارقبر عمتى بقم فله الجنه‏»آنكه قبر عمه‏ام در قم را زيارت كند بهشت‏ براى او است.(17)

 3- امام صادق (ع) فرمود: «ان زيارتها تعادل الجنه‏» زيارت اوهم سنگ بهشت است.(18) و فرمود: من زارهاوجبت له الجنه، آنكه‏ او را زيارت كند، بهشت ‏براى او واجب مى‏ شود.(19)
 محدث قمى ‏روياى صادقه ‏اى ديده است كه جايگاه بلند شفاعت‏ حضرت معصومه رانشان مى ‏دهد.
وى كه در تيمچه بزرگ قم به مناسبت ايام فاطميه برفراز منبر رفته بود فرمود: شبى ميرزاى قمى را در عالم روياديدم از او پرسيدم: آيا شفاعت اهل قم به دست‏ حضرت معصومه(س)است؟ او قيافه‏اش را درهم كشيد و فرمود: شفاعت اهل قم با من ‏است.شفاعت عالم با حضرت معصومه(س) است.(20)

معصومه از ديگر مراتبى كه فاطمه معصومه (س) به آن دست‏يافت مقام عصمت‏ بود.
تا آنجا كه يكى از القاب وى به اين ويژگى ‏اش اختصاص يافت.
بر اساس روايتى كه محمد تقى خان سپهر (متوفى‏1297 ه ق) درناسخ التواريخ از امام رضا(ع) نقل كرده است.
امام رضا(ع) ضمن‏ حديثى لقب معصومه را در باره حضرت فاطمه به كار برد وفرمود:« من زارالمعصومه بقم كمن زارنى‏ (21) آنكه معصومه رادر قم زيارت كند گويا مرا زيارت كرده است.
ذبيح ا...محلاتى ‏نيز در رياحين الشريعه همين روايت را به نقل از كاملاالزيارات‏نقل كرده است (22) و به اين ترتيب نوعى از مقام عصمت‏ را براى وى ثابت كرده‏اند.
اما اصل مقام عصمت‏بر اساس اجماع‏شيعه به تمام پيامبران و امامان و فرشتگان تعلق دارد و آنان‏از هرگناه و خطا عمدا يا سهوا به دور هستند.
بالاترين نوع عصمت(دورى از گناه كبيره و صغيره و دورى از ترك اولى) به پيامبر،فاطمه زهرا و امامان تعلق دارد، و در مراتب ديگر، اوليا ديگرالهى مانند حضرت زينب، حضرت ابوالفضل و فاطمه معصومه(س) و...قرار دارند.

كريمه اين مقام براى حضرت فاطمه معصومه(س) آنچنان شهرتى يافته است‏كه عموم محققان و محدثان از وى به نام فاطمه معصومه يادمى‏كنند.
محدث قمى هنگام بحث از دختران موسى بن جعفر(ع)مى‏نويسد:.

برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله‏معظمه فاطمه بنت امام موسى (ع) معروف به حضرت معصومه است.
علامه شيخ محمد تقى شوشترى نيز از حضرت به نام معصومه يادمى‏كند و مى‏نويسد: در ميان فرزندان امام كاظم (ع) با آن همه‏كثرتشان بعد از امام رضا(ع) كشى همسنگ حضرت معصومه (س)نبود.(23)

روياى صادقه‏اى كه پدر بزرگوار آيت الله العظمى‏مرعشى نجفى ديده‏اند نيز در تاييد همين مقام است.
وى كه سيدمحمد مرعشى نام داشت و از نسابه‏هاى گرانقدر بود، علاقه داشت‏به‏هر صورت ممكن قبر شريف حضرت فاطمه زهرا(س) را بداند.
براى اين كار ختم مجربى را انتخاب و چهل شب آن را خواند.

شب‏چهلم در عالم رويا ديد كه به محضر امام معصوم (امام باقر ياصادق (ع)) رسيده است.
امام به ايشان فرمود (عليك بكريمه‏اهل‏البيت)برتو باد كه به كريمه اهل بيت تمسك بجويى.
وى كه تصوركرده بود منظور حضرت، فاطمه زهرا(س) است، مى‏گويد، بله من نيزمى‏خواهم قبر شريف حضرت زهرا را بدانم تا بتوانم زيارت كنم كه‏امام مى‏فرمايد: منظور من قبر شريف حضرت معصومه (س) در قم است.

و آنگاه فرمود: به جهت مصالحى خداوند اراده فرمود محل قبرشريف حضرت زهرا(س) مخفى باشد لذا قبر حضرت معصومه را تجليگاه‏قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داد.(24)

پى نوشتها:

1- كنزل العمال، ج 10، ح‏143، 164 حديث‏28849.
2- اين بانوان محدثه عبارتند از: ام احمد بنت امام كاظم، ام‏الحسين بنت امام الكاظم(ع) حبابه والبيه، سعيده.
3- احقاق الحق، ج‏6، ص 282.
4- اسنى المطالب، ص‏49 تا 51.
5- بحار الانوار، ج 68، ص‏77.
6- آثارالحجه، ج‏1، ص 8 و9.
7- بحار الانوار، ج‏43، ص‏243.
در امالى صدوق فاطمه بنت موسى‏در سند وجود ندارد.
(فروغى از كوثر، ص‏49) 8- فروغى از كوثر، ص 49 نقل از وديعه آل محمد، ص 12.
9- سفينه البحار، ج 2، ص‏376; مجالس المؤمنين، ج‏1، ص‏83.
10- سوره اسراء آيه‏79.
11- كريمه اهل بيت،ص‏56 نقل از اخبار الدول و آثار الاول، ص‏88.
12- بحار الانوار، ج‏6، ص 228; مجالس المؤمنين، ج 1 ص‏83 13- بحار الانوار، ج 102، ص‏266.
14- رياحين الشريعه، ج 5، ص 34.
15- رياحين الشريعه، ج 5، ص 35.
16- بحارالانوار، ج 48 و ج‏103، ص‏266.
17- كامل الزيارات، ص 324.
18- بحار الانوار، ج 60، ص‏219.
19- بحار الانوار، ج 60، ص‏217.
20- همان.
21- ناسخ التورايخ، ج‏3، ص 68.
22- على اكبر مهدى پور مى‏نويسد، در نسخه‏هاى چاپى كامل‏الزيارات چنين حديثى وجود ندارد.
23- تواريخ النبى والال ،ص 65.
24- كريمه اهل بيت،ص 44، فروغى از كوثر، ص 54.

 

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo