شهید آوینی
 
ما را به سنگرهای سوخته برگردانید

در پیگیری پرونده جانباز شهید محمد رجبی ثانی تماس‌های زیادی با خبرگزاری مهر گرفته شد . گاهی هم نامه‌هایی می‌رسید که بوی جبهه می‌داد . متن ذیل یکی از همین نامه‌هاست . نامه یک بسیجی رزمنده که اکنون روانشناس است ؛ دکتر روحانی .

متن نامه دکتر روحانی عینا به شرح ذیل است .

در پاسخ به خبر مندرج از سوی خبرگزاری مهر گروه دفاع مقدس

چگونگی پرواز جانباز محمد رجبی ثانی

تقدیر بر آن بود که از اروند رود خروشان تا شهر محصور؛ آبادان قهرمان و شهر خونین که خدا آزادش کرد و جزایر عشق و جنون؛ مجنون جاوید و دشتهای عباس، امقر، تنگه چزابه که دلدادگان افلاکی با مقاومت جانانه متجاوزین عراقی را مغلوب و مقهور کردند و در مثلثی ها و نیم دایره و پنج ضعلی جنوب و شرق دجله و فرات ، هندسی جنگی بعثیون را بر هم ریختند و حساب دشمنان ملت را تسویه کردند و از آنجا تا کوهای سر به فلک کشیده گمو و بمو، گلان و دولبشک که رزمندگان فداکار ، این قلل را با گامهای استوارشان به تسخیر در آوردند و بانگ تکبیر و نغمه آزادی را برفراز این قله ها زمزمه کردند ، در مسیر قافله مجاهدین سرافراز سپاه توحید، آن افلاکیان خاک نشین ، چندگامی همراهی آنان در فتح و ظفر، مقاومت و دفاع نصیب جوانانی از نسل خورشید در سرزمین همیشه جاوید ایران گردد.

پیچ و خم روزگار عجیب و غریب است. آن روزگاری که جنگی بود و مرگی بود، گلوله، ترکش، آتش، خاک و خون، جنون، باروت، بمبهای شیمیایی بود.

جوانانی از نسل آفتاب، تابندگان راه هدایت، بی ادعا، پاک سرشت همچون امام و مقتدایشان خمینی عزیز از تن خاکی خود گذشته و به افلاکیان عشق اقتدا کردند. هم آنهایی که سخن از اجر و پاداش دنیایی ، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است و دنیا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش ترفیع و درجه مجاهدان فی سبیل الله گردد. و آن مجاهدان جان بر کف بزرگتر از آنند که گوهر زیبایی عمل خود را با عیار زخارف دنیا محک بزنند.

چه شد در سال 1367 ؟ جام زهر را سرکشیدن . و آن پیر مراد ما گفت: نگذارید در پیچ و خم زندگی روزمره آن مجاهدین و جانبازان به فراموشی سپرده شوند.

حال که حکومت، قدرت و نعمت در دست پیروان آن امام است ، پس چرا جانبازان دفاع مقدس این چنین به حبس، زنجیر و مرگ محکوم می شوند. و بعد از مرگ که آنهم خبرش توسط خبرگزاری مهر منتشر می شود، توجیه پشت سر توجیه و تقصیر را برگردن دیگری انداختن!

ناله را هر چند می خواهم که پنهانش کنم

سینه می گوید که من تنگ آمدم فریاد کن

فریاد جانبازان با صفا و بی ریا در دل شبها، گم و در شهر سکوت به فراموشی سپرده شد.  آنها اهل این دیار نبودند. آنها در مدرسه عشق و شهادت درس خوانده و به راه پیشوای خود خمینی سرنهادند و در دانشگاه کربلا تربیت شدند تا حماسه آفرین خون، جهاد و استقامت باشند.

در روزهای تاریخ دفاع مقدس در میادین جنگ و شهادت همچون شیران تیزپای، به دشمن می تاختند و شبها در سنگرهای وصال خاکی به مناجات و راز و نیاز می پرداختند و از قاضی الحاجات طلب عفو و رحمت می کردند و در آخر دعای الهم الرزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک را سر می دادند.

آنان کجایند امروز و ما کجائیم فردا!

بعد از قبول قطعنامه قوانین و مقررات و تسهیلات ویژه ای برای استخدام و ورود به دانشگاه و وام، معالجه و درمان، اعزام به خارج، مسکن، خودرو، زیارت، سیاحت و ... برای جانبازان و خانواده هایشان را در رسانه های ابزاری بوق کرنا کردید و در فضای شهر سیاست چه سیاه نمایی شد.

همان جانبازانی که در جامعه امروز بطور آشکار یا پنهان بعلت مصدومیت با عصا راه می روند یا با ویلچر حرکت می کنند و حتی نمی گویند که چه بر سرشان آمده و بار مظلومیت خود را به دوش می کشند ولیکن دم برنمی‌آورند. 

مگر محمد رجبی ثانی ها و جانبازان این چنینی چند نفرند در ایران که فقط معالجه  و توجه ویژه نیاز دارند؟

مگر با این همه امکانات و نعمتهای الهی این مرز و بوم چند هزار جانباز را نمی توان ساماندهی کرد؟ اظهار همدردی، حل مشکلات جزیی و حمایت های حقوقی ساده کرد ؟ اگر ذره ای انصاف دارید که دارید بگوئید که یک خانه تکانی در درون بنیاد و سازمانهای خدماتی مرتبط با جانبازان لازم است.

آیا می دانید رنج محدودیت حرکتی یعنی چه؟ به دیوار و عصا تکیه دادن یعنی چه؟ جانبازی که پا ندارد با بچه اش راه برود یعنی چه؟ چرا به مدرسه فرزندش سر نمی زند؟ و . . .

اعتماد به نهادها و سازمانها خوب است و لیکن کنترل بهتر لازم است تا حداقل این مرکز خدمات رسانی پیشانی حکومت اسلامی از سیستم بورکراسی مبرا باشد. یقینا هم مردم خوبمان و هم رهبر فرزانه‌مان دلشاد می شوند . رهبر عزیزمان که خود نیز جانباز است.

امید که رشحه ای از انوار درخشان آن جوانان هم عصر نسل خورشید دیروز، چراغ راهنمای زندگی نسل جوان امروز ما که تشنه معارف حقیقی فرهنگ و ادبیات دفاع مقدس اند شوند و آنانی که بعد از بررسی ، مشخص شود در انجام وظایف انسانی و قانونی خود قصور و سهل انگاری نموده‌اند، در هر مقام و منصبی که هستند از ملت و خانواده شهید محمد رجبی ثانی عذرخواهی و دلجویی کرده وگذشته ناخوشایند خویش را قبل از قیامت اصلاح نمایند.

حتما مسوولین محترم آزرده خاطر شده اند و برای جبران و عدم تکرار این قضایا توجه خاص به حل مشکلات خانواده وی و سایر جانبازان بصورت ویژه و اجرایی و نه با دستور العمل و بخشنامه می نمایند. پس اگر چنین نمی کنید ما را با همت به بزرگراه چمران برسانید تا از طریق اتوبان زین الدین و صیاد به دو کوهه و سپس به سنگرهای سوخته برگردانید تا با بالهای شکسته همچون خرازی و نوری و سینه های سوخته همچون دستغیب و مدنی به دور از غوغای شهر و مسوولین امروز به آسمان پرواز کنیم تا به دوستان شهیدمان محلق شویم.

آمین.

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo