مشهورترین كمدین هالیود: از الكل به خدا پناه
آوردم
گزارشگر «C.B.S» در مصاحبهای بسیار نادر و دوستانه با جیم كری درباره زندگیاش،
معنویت و برخوردش با ناامیدی و افسردگی، به گفتوگو نشسته است.
جیم كری، بازیگر سینما، بیشتر به خاطر نمایشهای كمدی خندهدار و جالبش شهرت دارد كه
وی را به یكی از ستارههای ماندگار هالیوود تبدیل كرده است. او یكی از بازیگران
ثروتمندی است كه هر عكس او، 35 دلار به فروش میرسد.
جیم كری را كودك جسور، گستاخ و پر از شادی و شیطنت نامیدهاند. وی از حس خودخواهی و
ناامنی و بیثباتی برخی انسانها، تكبر و از خودگذشتگی، تظاهر به شجاعت جاهلمآبانه
و حساسیتهای زنانه، موضوعات خندهدار و كمدی میسازد كه از تمام این موارد، شاید
مقداری ناچیز و جزئی در شخصیت وی وجود داشته باشد.
كری، یكی از بزرگترین دلقكهایی است كه همه توجهات را از سمت سیرك و رهبر سیرك، به
سمت خودش معطوف كرده است. او لباس خاص خودش را میپوشد و حالتهای عجیب و احمقانهای
از خود درمیآورد. طنزی قابل لمس، فیزیكی و دیداری دارد كه با كارهای جاهلانه و
صورتی بسیار انعطافپذیر همراه است. او نیازی به رنگ روغن یا دماغ كائوچویی بزرگ
ندارد. كری میتواند نقش یك آدم شرور یا حتی دلقكی افسرده و ناراحت را بازی كند،
اما اینها همه چیزهای گفتنی درباره وی نیست.
وقتی كرافت در خانه او در لوسآنجلس با وی ملاقات داشت، كری وقت زیادی را صرف این
میكرد كه چه باید بر زبان آورد. كری میگفت كه تا ساعت سه صبح كار میكرده و حالا
به خاطر خستگی جلوی دوربین، ناامید و بیحال جلوه خواهد كرد و این مسئله او را
ناراحت میكرد. كری میگفت كه همیشه خواهان آن است كه بر حرفهای خود تمركز داشته
باشد و به باور خود، آنچه را كه حقیقت دارد، بر زبان آورد.
كری شخصیتی جدی، پیچیده و درونگرا داشت و این مطلب، كرافت را بر آن داشت كه درباره
او و زندگیاش بیشتر بداند.
فلسفه زندگی برای كری، زندگی كردن در زمان حال است و اینكه مثل بچهها، خود واقعی
خودمان باشیم و از زندگی لذت ببریم. در لحظه حال بودن، سهمی اساسی در كارهای كمدی
او دارد. كری میگوید، اگر در همین لحظهای كه در آن هستی، زندگی نكنی، به دنبال
بلاتكلیفی میگردی یا به عقب برگشتهای، بنابراین دچار ناراحتی و پشیمانی میشوی.
نقش كری در هالیوود و بازی كمدی وی، ماسكی بر چهره او محسوب میشود. هنوز در چهره
او كودكی كانادایی را میتوان یافت كه محرومیت و شرایط سخت زندگی را تجربه كرده
است.
وقتی از كری پرسیده میشود كه ریشه این استعداد كمدی وی در كجاست، میگوید كه پدر و
مادری بیمار داشته و وی برای اینكه آنها حالشان كمی بهتر شود، كارهای خندهدار
میكرده است. مادرش بسیار قرص میخورده و بیشتر اوقات در بستر بیماری بوده و او
برای بهتر شدن حال مادرش، اداهای عجیب و غریب از خود درمیآورده است. گاهی با بالا
رفتن از دیوارها و پرت كردن خودش در پلكان خانه، كاری میكرده است كه مادرش بخندد و
حالش بهتر شود.
جیم، كمسنوسالترین عضو خانوادهاش است. پدرش نوازنده ساكسیفون بود كه بعدها به
شغل حسابداری روی آورد. اما در سن 51 سالگی، شغل خود را از دست داد و كری در سن
شانزده سالگی، مدرسه را ترك كرد.
كری میگوید: در آن زمان بود كه طعم فقر را چشیدیم و من و سه فرزند دیگر خانواده
برای خود كاری پیدا كردیم. اعضای خانواده ما در شغلهای مختلف نگهبانی و سرایداری
(خدمتكاری) مشغول به كار شدند و من از این موضوع، خشمگین بودم و از همه بیشتر،
خشمگین از بلایی بودم كه بر سر پدرم آمده بود و دلم میخواست، محكم توی سر كسانی كه
پدرم را به این روز انداخته بودند، بزنم.
كری درباره ارتباط این سختیها با كمدی میگوید: مردم برای انجام هر كاری نیاز به
یك محرك دارند و من فكر میكنم كه بدون چشیدن مزه محرومیت و بیچارگی، هیچ چیزی را
فرا نمیگرفتند. استیصال و درماندگی جزء لازم یادگیری و اختراع هر چیز در دنیاست.
كری در هفده سالگی برای نجات خانوادهاش از گرفتاری و تنگدستی، در كلوپهای تورنتو،
مشغول به بازی در نمایشهای خندهدار و كمدی شد. در 21 سالگی، به عنوان تقلیدكار در
برنامه نمایش شب ایفای نقش كرد، اما دیگر این كار را ادامه نداد، چون نمیخواست از
راه تقلید از آدمهای دیگر به شهرت برسد.
كری از روزهایی سخن گفت كه از مواد مخدر یا الكل استفاده میكرد و روزی به این
نتیجه رسید كه داشتن یك زندگی معنوی، وی را شاد میكند. كری معتقد است، مصرف
اینگونه مواد و داروها، شاید در تضعیف دردها و ناراحتیهای ما مؤثر باشند، اما در
نهایت، فایدهای برای ما ندارند. وی میگوید: در این لحظهها، ممكن است احساس كنید
حس ناامیدی و درماندگی شما در موقعیت بیپاسخی كه در آن واقع شدهاید، تقلیل یافته،
اما مهم این است كه شما دارید زندگی میكنید و میتوانید به همنوع خود لبخند بزنید.
كری در ادامه میگوید، من به ندرت قهوه مینوشم و در مورد استفاده نكردن از الكل و
مواد مخدر كاملا جدی هستم، چون زندگی بسیار زیباست.
در آخر ملاقات، كری دوربین «60 دقیقه» را به حریم شخصی و خصوصی خودش در خانه
میبرد. وی آنجا را «مركز دنیا» نامیده، چرا كه برای فرار از دنیا به آنجا پناه
میبرد و در آنجا از احساس خود درباره خدا میگوید. كری میگوید: من در این گوشه
خانه خود به دامن انسانهای بزرگ پناه میبرم.
كری میگوید، من بر این باورم كه همه اعتقادات به یك چیز ختم میشود و آن خداست؛
خدا در همه آنها مشترك است و داشتن ایمان و روحیه معنوی باعث شاد بودن اوست.
منبع:بازتاب