ملحقات مفاتیح الجنان

هشت مطلب ملحقات مفاتیح الجنان

دعاى وداع ماه مبارک رمضان

((اَلْحَمدُلِلّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذینَ اصْطَفى )) چنین گوید این گنه کار روسیاه عبّاس قمّى عَفَى اللّهُ عَنْهُ بعد از آنکه بعون اللّه تعالى کتاب مفاتیح الجنان را تاءلیف نمودم و در اقطار منتشر گشت بخاطرم رسید که در طبع دویم آن بر آن زیاد کنم دعاى وداعى براى ماه رمضان و خطبه روز عید فطر و زیارت جامعه ائمّة المؤ منین و دعاى ((اَللّهُمَّ اِنّى زُرْتُ هذَا الاِْمامَ)) که در عقب زیارات خوانده مى شود و زیارت وداعى که هر یک از ائمّه علیهم السلام را به آن وداع کنند و رُقعه اى که براى حاجت مى نویسند و دعائى که در غیبت امام عصر عجل اللّه فرجه باید خوانده شود و آداب زیارت به نیابت بواسطه کثرت حاجت به اینها لکن دیدم هرگاه این کار را کنم فتح بابى شود براى تصرّف در کتاب مفاتیح و بسا شود بعضى از فضولان بعد از این در آن کتاب بعضى از ادعیه دیگر بیفزایند یا از آن کم کنند و به اسم مفاتیح الجنان در میان مردم رواج دهند چنانکه در مفتاح الجنان مشاهده مى شود لاجرم کتاب را به همان حال خود گذاشتم و این هشت مطلب را بعد از تمام شدن مفاتیح ملحق به آن نمودم و به لعنت خداوند قَهّار و نفرین رسول خدا صلى الله علیه و آله و ائمّه اطهارعلیهم السلام واگذار و حواله نمودم کسى را که در مفاتیح تصرّف کند اینک شروع کنیم به ذکر آن هشت مطلب.

اوّل دعاى وداع ماه مبارک رمضان است شیخ کلینى رضوان اللّه علیه در کتاب کافى روایت کرده از ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام این دعا را براى وداع ماه رمضان .

اَللّهُمَّ اِنَّک قُلْتَ فى کتابِک الْمُنْزَلِ

خدایا تو فرمودى در قرآنت که نازل فرمودى :

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ وَهذا شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدْ تَصَرَّمَ

((ماه رمضانى که نازل شد در آن ماه قرآن )) و این ماه رمضان است که گذشت

فَاَسْئَلُک بِوَجْهِک الْکریمِ وَکلِماتِک التّآمَّةِ اِنْ کانَ بَقِىَ عَلَىَّ ذَنْبٌ لَمْ

پس از تو خواهم به ذات بزرگوارت و کلمات تامه و کاملت که اگر گناهى به گردن من باقى مانده

تَغْفِرْهُلى اَوْتُریدُ اَنْ تُعَذِّبَنى عَلَیهِ اَوْ تُقایسَنى بِهِ اَنْ [لا] یطْلُعَ فَجْرُ

که آنرا نیامرزیده اى یا مى خواهى مرا به جرم آن عذاب کنى یا بدان مرا بسنجى (مى خواهم ) که طلوع نکند سپیده دم

هذِهِ اللَّیلَةِ اَوْ یتَصَرَّمَ هذَا الشَّهْرُ اِلاّ وَقَدْ غَفَرْتَهُ لى یا اَرْحَمَ

این شب یا بگذرد این ماه جز آنکه آمرزیده باشى آنرا از من اى مهربانترین

الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ بِمَحامِدِک کلِّها اَوَّلِها وَآخِرِها ما قُلْتَ

مهربانان خدایا ستایش تو را است به همه ستایش هایت آغازش و انجامش چه آن ستایشهایى که

لِنَفْسِک مِنْها وَما قالَ الْخَلاَّئِقُ الْح آمِدُونَ الْمُجْتَهِدُونَ الْمَعْدُودُونَ

خودت براى ذات خود بیان کرده اى و چه آنها که آفریدگان ستایش کننده و کوشا و معدودى

الْمُوَفِّرُونَ ذِکرَک وَالشُّکرَ لَک الَّذینَ اَعَنْتَهُمْ عَلى اَدآءِ حَقِّک مِنْ

که بسیار یاد تو کنند و سپاست گزارند به زبان آرند آنانکه یاریشان کردى بر اداى حق خود از

اَصْنافِ خَلْقِک مِنَ الْمَلاَّئِکةِ الْمُقَرَّبینَ وَالنَّبِیینَ وَالْمُرْسَلینَ

طبقات مختلف آفریدگانت از فرشتگان مقرب و پیمبران و مرسلین

وَاَصْنافِ النّاطِقینَ وَالْمُسَبِّحینَ لَک مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ على اَنَّک

و طبقات دیگر از گویندگان و تسبیح کنندگانت از همه مردم عالم (ستایشت کنم ) بر اینکه

بَلَّغْتَنا شَهْرَ رَمَضانَ وَعَلَینا مِنْ نِعَمِک وَعِنْدَنا مِنْ قِسَمِک

ما را به ماه رمضان رساندى و ما در زیر بار نعمتهاى تو بودیم و در نزد ما بود بهره هاى تو

وَاِحْسانِک وَتَظاهُرِ امْتِنانِک فَبِذلِک لَک مُنْتَهَى الْحَمْدِ الْخالِدِ

و احسانت و منّت هاى پى در پیت و به همین جهت تو را ستایش کنم به آخرین حد ستایش ستایشى جاویدان

الدّآئِمِ الرّاکدِ الْمُخَلَّدِ السَّرْمَدِ الَّذى لا ینْفَدُ طُولَ الاَْبَدِ جَلَّ ثَنآئُک

و دائمى و ماندنى و همیشگى و بى حد و انتهایى که تا ابد پایان نداشته باشد، براستى که برجسته است ثناى تو

اَعَنْتَنا عَلَیهِ حَتّى قَضَیتَ عَنّا صِیامَهُ وَقِیامَهُ مِنْ صَلوةٍ وَما کانَ مِنّا

که ما را یارى کردى بر انجام فرائض این ماه تا بخوبى گذراندى از ما روزه و نمازش را و همچنین اعمال نیک دیگرى که

فیهِ مِنْ بِرٍّ اَوْ شُکرٍ اَوْ ذِکرٍ اَللّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنّا بِاَحْسَنِ قَبُولِک

در این ماه از ما سر زد از نیکوکارى یا سپاسگزارى یا ذکرى خدایا پس آنها را بپذیر از ما به بهترین پذیرش خود

وَتَجاوُزِک وَعَفْوِک وَصَفْحِک وَغُفْرانِک وَحَقیقَةِ رِضْوانِک حَتّى

و بهترین گذشت و عفو و چشم پوشى و آمرزش و حقیقت خوشنودیت تا به حدى که

تُظَفِّرَنا فیهِ بِکلِّ خَیرٍ مَطْلُوبٍ وَجَزیلِ عَطآءٍ مَوْهُوبٍ وَتُوقِینا فیهِ

برسانى ما را در این ماه به هر خوبى و خیرى که مطلوب ما است و به عطاى شایانى که ببخشى و نگاهمان دارى در آن

مِنْ کلِّ مَرْهُوبٍ اَوْ بَلاَّءٍ مَجْلُوبٍ اَوْ ذَنْبٍ مَکسُوبٍ اَللّ هُمَّ اِنّى

از هر چیز هراسناک یا بلایى که بر سرمان آید یا گناهى که بهم رسد خدایا از تو خواهم

اَسْئَلُک بِعَظیمِ ما سَئَلَک بِهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِک مِنْ کریمِ اَسْمآئِک

به بزرگترین چیزى که یکى از آفریدگانت از تو درخواست کنند از نامهاى

وَجَمیلِ ثَنآئِک وَخآصَّةِ دُعآئِک اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بزرگوارت و از ثناى برجسته ات و از دعاى مخصوصت که درود فرستى بر محمد و آل محمد

وَاَنْ تَجْعَلَ شَهْرَنا هذا اَعْظَمَ شَهْرِ رَمَضانَ مَرَّ عَلَینا مُنْذُ اَنْزَلْتَنا اِلَى

و دیگر آنکه بگردانى این ماه رمضان را بزرگترین ماه رمضانى که بر ما گذشته است از آن روزى که ما را به این

الدُّنْیا بَرَکةً فى عِصْمَةِ دینى وَخَلاصِ نَفْسى وَقَضآءِ حَوآئِجى

دنیا آورده اى تاکنون از این نظر که آنرا برکتى قرار دهى در ضمن نگهدارى دینم و رهایى خودم (از دوزخ )

وَتُشَفِّعَنى فى مَسآئِلى وَتَمامِ النِّعْمَةِ عَلَىَّ وَصَرْفِ السّوَُّءِ عَنّى

و برآوردن حاجاتم و دیگر آنکه شفاعتم را بپذیرى در خواسته هایم و کامل کردن نعمتت را بر من

وَلِباسِ الْعافِیةِ لى فیهِ وَاَنْ تَجْعَلَنى بِرَحْمَتِک مِمَّنْ خِرْتَ لَهُ لَیلَةَ

و گرداندن بدى را از من و پوشاندن لباس عافیت را در این ماه بر من و مرا به رحمت خود از آن کسانى قرار دهى که شب

الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها لَهُ خَیراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ فى اَعْظَمِ الاَْجْرِ وَکرآئِمِ

قدر را که بهتر از هزار ماه گردانیدى براى آنها اختیار کرده اى در بزرگترین پاداش و گرامى ترین

الذُّخْرِ وَحُسْنِ الشُّکرِ وَطُولِ الْعُمْرِ وَدَوامِ الْیسْرِ اَللّهُمَّ وَاَسْئَلُک

ذخائر و سپاسگزارى نیک و طول عمر و آسودگى همیشگى خدایا و از تو خواهم

بِرَحْمَتِک وَطَوْلِک وَعَفْوِک وَنَعْمآئِک وَجَلالِک وَقَدیمِ اِحْسانِک

به رحمتت و به بخشش و گذشتت و نعمتهاى (بسیار) و جلال و احسان دیرینه

وَامْتِنانِک اَنْ لا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّا لِشَهْرِ رَمَضانَ حَتّى تُبَلِّغَناهُ

و منت گذاریت که این ماه را آخرین ماه رمضان ما قرار ندهى تا اینکه برسانى ما را

مِنْ قابِلٍ عَلى اَحْسَنِ حالٍ وَتُعَرِّفَنى هِلالَهُ مَعَ النّاظِرینَ اِلَیهِ

بدان در سال آینده به بهترین حال و نشان دهى به من ماه نو این ماه را به همراه بینندگان آن

وَالْمُعْتَرِفینَ لَهُ فى اَعْفى عافِیتِک وَاَنْعَمِ نِعْمَتِک وَاَوْسَعِ رَحْمَتِک

و اعتراف کنندگان به حق آن در بهترین عافیت و تندرستى که به من داده و کاملترین نعمتت و فراخترین رحمتت

وَاَجْزَلِ قِسَمِک یا رَبِّىَ الَّذى لَیسَ لى رَبُّ غَیرُهُ لا یکونُ هذَا

و شایانترین بهره هایت اى پروردگار من که جز او پروردگارى ندارم چنان نباشد که این

الْوَداعُ مِنّى لَهُ وَداعَ فَنآءٍ وَلا آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِلِقآءٍ حَتّى تُرِینیهِ مِنْ

وداعى که من از این ماه مى کنم وداع فنا و مرگ من و آخرین بار دیدار من از این ماه باشد بلکه در سال آینده نیز آنانرا

قابِلٍ فى اَوْسَعِ النِّعَمِ وَاَفْضَلِ الرَّجآءِ وَاَ نَا لَک عَلى اَحْسَنِ الْوَفآءِ

به ما بنمایان در فراخترین نعمتها و بهترین امیدها و در حالى که من (نسبت به تو) وفادارتر باشم

اِنَّک سَمیعُ الدُّعآءِ اَللّهُمَّ اسْمَعْ دُعآئى وَارْحَمْ تَضَرُّعى وَتَذَلُّلى

که براستى تویى شنواى دعاها خدایا دعایم را اجابت کن و به تضرع و زارى و خواریم

لَک وَاسْتِکانَتى وَتَوَکلى عَلَیک وَاَنَا لَک مُسَلِّمٌ لا اَرْجُو نَجاحاً وَلا

در برابرت و مستمندى و توکلى که بر تو دارم رحم کن و من تسلیم جناب توام که امید ندارم به موفقیت

مُعافاةً وَلا تَشْریفاً وَلا تَبْلیغاً اِلاّ بِک وَمِنْک وَامْنُنْ عَلَىَّ جَلَّ ثَنآؤُک

و تندرستى و نه به شرافت و مقامى برسم جز بوسیله تو و از جانب تو و منت نه بر من اى که ثنایت

وَتَقَدَّسَتْ اَسْمآئُک بِتَبْلیغى شَهْرَ رَمَضانَ وَاَنَا مُعافاً مِنْ کلِّ مَکرُوهٍ

برجسته و نامهایت منزه است باینکه برسانى مرا به ماه رمضان در حالى که سالم باشم از هر ناراحتى

وَمَحْذُورٍ مِنْ جَمیعِ الْبَوائِقِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى اَعانَنا عَلى صِیامِ هذَا

و گرفتارى و از تمام ناگواریها و ناملایمات ستایش خدایى را که کمک داد ما را بر روزه این

الشَّهْرِ وَقِیامِهِ حَتّى بَلَّغَنى آخِرَ لَیلَةٍ مِنْهُ

ماه و نماز و عبادتش تا مرا به آخرین شبش رسانید


خطبه روز عید فطر

دوّم خطبه روز عید فطر است که امام جماعت بعد از بجا آوردن نماز عید مى خواند وآن به نحوى که شیخ صدوق در کتاب مَنْ لا یحضره الفقیه از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام نقل فرموده چنین است:

اَلْحَمْدُ

ستایش

لِلَّهِ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنُّورَ ثُمَّ

خاص خدایى است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و نور را مقرر فرمود

الَّذینَ کفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ لا نُشْرِک بِاللَّهِ شَیئاً وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ

و با این حال آنانکه کافر شدند به پروردگار خویش (غیر او را) با او برابر مى کنند ما هیچ چیزى را شریک او نسازیم و جز او

وَلِیاً وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لَهُ ما فِى السَّمواتِ وَما فِى الاَْرْضِ وَلَهُ

کسى را براى خود سرپرست نگیریم و ستایش خاص خدایى است که از او است آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است و در

الْحَمْدُ فِى الاَّْخِرَةِ وَهُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ یعْلَمُ ما یلِجُ فِى الاَْرْضِ وَما

آخرت نیز ستایش خاص او است و او فرزانه و آگاه است مى داند آنچه را در زمین فرو رود و آنچه

یخْرُجُ مِنْها وَما ینْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یعْرُجُ فیها وَهُوَ الرَّحیمُ

از آن برون آید و آنچه از آسمان فرود آید و آنچه در آن بالا رود و او است مهربان

الْغَفُورُ کذلِک اللَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ اِلَیهِ الْمَصیرُ وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى

و آمرزنده این چنین است خدا که معبودى جز او نیست و بسوى او است بازگشت و ستایش خاص خدایى است که

یمْسِک السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ اِنَّ اللَّهَ بِالنّ اسِ لَرَؤُفٌ

نگهدارد آسمان را از اینکه بر زمین افتد جز به اذن او که همانا خداوند به مردم پرمهر

رَحیمٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْنا بِرَحْمَتِک وَاعْمُمْنا بِمَغْفِرَتِک اِنَّک اَنْتَ الْعَلِىُّ

و رحیم است خدایا به ما رحم کن به رحمت خودت و فراگیر ما را به آمرزشت که براستى تو والا

الْکبیرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لا مَقْنُوطٌ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلا مَخْلُوُّ مِنْ نِعْمَتِهِ

و بزرگى ستایش خدایى را که کسى نه از رحمتش نومید است و نه از نعمتش محروم

وَلا مُؤْیسٌ مِنْ رَوْحِهِ وَلا مُسْتَنْکفٌ عَنْ عِبادَتِهِ الَّذى بِکلِمَتِهِ قامَتِ

و نه از مهرش ماءیوس و نه از پرستشش (در عالم تکوین ) روگردان است آنکه به فرمانش برپا شد

السَّمواتُ السَّبْعُ وَاسْتَقَرَّتِ الاَْرْضُ الْمِهادُ وَثَبَتَتِ الْجِبالُ

آسمانهاى هفتگانه و پابرجا گشت زمین گسترده و مستقر شد کوههاى

الرَّواسى وَجَرَتِ الرِّیاحُ اللَّواقِحُ وَسارَ فى جَوِّ السَّمآءِ السَّحابُ

سخت بنیان و روان گشت بادهاى آبستن کننده و به سیر و حرکت درآمد در فضاى آسمان ابرها

وَقامَتْ عَلى حُدُودِهَا الْبِحارُ وَهُوَ اِلهٌ لَها وَقاهِرٌ یذِلُّ لَهُ

و ایستاد بر سر مرز خود دریاها و او است معبود آنها و او است قاهرى که خوارند در برابرش

الْمُتَعَزِّزُونَ وَیتَضآئَلُ لَهُ الْمُتَکبِّرُونَ وَیدینُ لَهُ طَوْعاً وَکرْهاً

عزت طلبان و ناچیزند در پیش او بزرگمنشان و پیرو فرمان اویند خواه و ناخواه

الْعالَمُونَ نَحْمَدُهُ کما حَمِدَ نَفْسَهُ وَکما هُوَ اَهْلُهُ وَنَسْتَعینُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ

جهانیان ستایشش کنیم چنانچه او خود را ستوده و چنانچه شایسته آنست و از او کمک خواهیم و آمرزش جوییم

وَنَسْتَهْدیهِ وَنَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ یعْلَمُ ما

و راهنمایى جوییم و گواهى دهیم که نیست معبودى جز خداى یگانه اى که شریک ندارد مى داند آنچه را

تُخْفِى النُّفُوسُ وَما تُجِنُّ الْبِحارُ وَما تَوارى مِنْهُ ظُلْمَةٌ وَلا تَغیبُ

پنهان کنند دلها و آنچه را بپوشانند (در قعر خود) دریاها و در پرده نکند از او چیزى را تاریکى ، و پنهان نشود

عَنْهُ غائِبَةٌ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ مِنْ شَجَرَةٍ وَلا حَبَّةٍ فى ظُلْمَةٍ اِلاّ

از او هیچ غایبى و نیفتد برگى از درخت و نه دانه اى در تاریکى جز آنکه

یعْلَمُها لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَلا رَطْبٍ وَلا یابِسٍ اِلاّ فى کتابٍ مُبینٍ وَیعْلَمُ

آنرا مى داند معبودى نیست جز او و هیچ تر و خشکى نیست جز آنکه در دفترى روشن ثبت است و مى داند

ما یعْمَلُ الْعامِلُونَ وَاَىَّ مَجْرىً یجْرُونَ وَاِلى اَىِّ مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ

هر کارى را که کسى انجام دهد و به چه راهى مى روند و بسوى چه سرمنزلى بازگردند

وَنَسْتَهْدِى اللَّهَ بِالْهُدى وَنَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَنَبِیهُ وَرَسُولُهُ اِلى

و از خدا راهنمایى جوییم و گواهى دهیم که همانا محمد بنده و پیامبر و رسول او است بسوى

خَلْقِهِ وَاَمینُهُ عَلى وَحْیهِ وَاَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ وَجاهَدَ فِى اللَّهِ

آفریدگانش و امین او است بر وحیش و براستى او رسانید رسالتها (و پیامها)ى پروردگارش را و جهاد کرد در راه خدا

الْحائِدینَ عَنْهُ الْعادِلینَ بِهِ وَعَبَدَاللَّهَ حَتّى اَتیهُ الْیقینُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ

با کسانى که از او روگرداندند و دیگرى را با او برابر کردند، و پرستید خدا را تا دم مرگ درود خدا بر او

وَآلِهِ اُوصیکمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذى لا تَبْرَحُ مِنْهُ نِعْمَةٌ وَلا تَنْفَدُ

و آلش باد سفارش مى کنم شما را به پرهیزکارى و ترس از خدایى که همیشه نعمتش بوده ، و پایان نپذیرد

مِنْهُ رَحْمَةٌ وَلا یسْتَغْنِى الْعِبادُ عَنْهُ وَلا یجْزى اَنْعُمَهُ الاَْعْمالُ الَّذى

مهرش و هرگز بندگان از او بى نیاز نشوند و اعمال بندگان پاداش نعمتهاى او نگردد آن خدایى که

رَغَّبَ فِى التَّقْوى وَزَهَّدَ فِى الدُّنْیا وَحَذَّرَ الْمَعاصِىَ وَتَعَزَّزَ بِالْبَقآءِ

مردم را به پرهیزکارى ترغیب کرده و به زهد و پارسایى در دنیا واداشته و از نافرمانیها برحذر داشته و به بقاى همیشگى

وَذَلَّلَ خَلْقَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنآءِ وَالْمَوْتُ غایةُ الْمَخْلُوقینَ وَسَبیلُ

عزیز گشته و مخلوق خود را بوسیله مرگ و نابودى خوار کرده ، و مرگ است سرانجام همه مخلوق و راهى که

الْعالَمینَ وَمَعْقُودٌ بِنَواصِى الْباقینَ لا یعْجِزُهُ اِباقُ الْهارِبینَ وَعِنْدَ

همه جهانیان باید آنرا طى کنند و نقش بسته بر پیشانى بازماندگان که درمانده اش نکند فرار کردن فراریان و چون

حُلُولِهِ یاْسِرُ اَهْلَ الْهَوى یهْدِمُ کلَّ لَذَّةٍ وَیزیلُ کلَّ نِعْمَةٍ وَیقْطَعُ کلَّ

فرارسد مردم هواپرست را گرفتار کند و فرو ریزد بناى هر لذت و خوشى را و بگیرد هر نعمتى را و جدا کند از انسان

بَهْجَةٍ وَالدُّنْیا دارٌ کتَبَ اللَّهُ لَهَا الْفَنآءَ وَلاَِهْلِها مِنْهَا الْجَلاَّءَ فَاَکثَرُهُمْ

هر نشاط و خرمى را و دنیا خانه اى است که خداوند فنا و نیستى را براى آن و کوچ کردن را براى مردم آن مقرر داشته ولى بیشتر آنها

ینْوى بَقآئَها وَیعَظِّمُ بَنآئَها وَهِىَ حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ قَدْ عُجِّلَتْ لِلطّالِبِ

قصد ماندن آنرا دارند و بناى آنرا بزرگ دانند و دنیا (در نظر اهلش ) شیرین و سرسبز است که شتابان به سراغ خواهانش آید

وَالْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النّاظِرِ وَتُضْنى ذَا الثَّرْوَةِ الضَّعیفَ وَیجْتَویهَا

و بدل بیننده فریبنده آید، دیدن وضع توانگران ناتوانان را به حال نزارى و یاءس اندازد

الْخآئِفُ الْوَجِلُ فَارْتَحِلُوا مِنْها یرْحَمُکمُ اللَّهُ بِاَحْسَنِ ما بِحَضْرَتِکمْ

و شخص ترسان و اندیشناک وضع آنرا خوش ندارد پس کوچ کنید از آن خدایتان رحمت کند با در دست داشتن بهترین

وَلا تَطْلُبُوا مِنْها اَکثَرَ مِنَ الْقَلیلِ وَلا تَسْاَ لُوا مِنْها فَوْقَ الْکفافِ

توشه اى که از آن دارید و بیش از مقدار اندکى از آن نجوئید و زیاده از آنچه کفایت زندگى را کند نخواهید

وَارْضَوْا مِنْها بِالْیسیرِ وَلا تَمُدُّنَّ اَعْینَکمْ مِنْها اِلى ما مُتِّعَ الْمُتْرَفُونَ

و به چیز کمى از آن قانع شوید و ندوزید چشمان خود را بدانچه خوشگذرانها از آن بهره گیرند

بِهِ وَاسْتَهینُوا بِها وَلا تُوَطِّنُوها وَاَضِرُّوا بِاَنْفُسِکمْ فیها وَاِیاکمْ

و آن را سبک دانید و کوچک شمارید و آن را وطن خود قرار ندهید (و دل به آن نبندید) خود را در این دنیا (با تحمل سختى

وَالتَّنَعُّمَ وَالتَّلَهِّىَ وَالْفاکهاتِ فَاِنَّ فى ذلِک غَفْلَةً وَاغْتِراراً اَلا اِنَّ

عباد و ترک شهوات ) به تعب و زیان اندازید، و حذر کنید از خوشگذرانى و سرگرمى و فکاهیات زیرا که آنها غفلت

الدُّنْیا قَدْ تَنَکرَتْ وَاَدْبَرَتْ وَاحْلَوْلَتْ وَآذَنَتْ بِوَداعٍ اَلاوَاِنَّ الاْخِرَةَ

و غرور ببار آرد، آگاه باشید که دنیا (با همه فریبندگیش ) خود را به بیگانگى زده و پشت کرده و شیرین گشته واعلام وداع کرده ، آگاه

قَدْ رَحَلَتْ فَاَقْبَلَتْ وَاَشْرَفَتْ وَآذَنَتْ بِاِطِّلاعٍ اَلا وَاِنَّ الْمِضْمارَ الْیوْمَ

باشید که آخرت (بسوى شما) حرکت کرده و مى آید و نزدیک شده و اعلام ورود کرده ، آگاه باشید که میدان مسابقه (یا

وَالسِّباقَ غَداً اَلا وَاِنَّ السُّبْقَةَ الْجَنَّةُ وَالْغایةَ النّارُ اَلا اَفَلا تآئِبٌ مِنْ

مدت آمادگى براى مسابقه ) امروز وخود مسابقه فردا است ، آگاه باشیدکه برد این مسابقه بهشت است و عقب مانده جایش دوزخ است ،پس

خَطَّیئَتِهِ قَبْلَ یوْمِ مَنِیتِهِ اَلا عامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ یوْمِ بُؤْسِهِ وَفَقْرِهِ جَعَلَنَا

آیا کسى نیست که از خطایش توبه کند پیش از رسیدن روز مرگش ؟ آیا کسى نیست که براى خود کار کند پیش از روز سختى و بیچارگیش

اللَّهُ وَاِیاکمْ مِمَّنْ یخافُهُ وَیرْجُو ثَوابَهُ اَلا اِنَّ هذَا الْیوْمَ یوْمٌ جَعَلَهُ اللَّهُ

خداوند ما و شما را از کسانى قرار دهد که از او مى ترسند و امید پاداشش را دارند بدانید که امروز روزى است که خداوند

لَکمْ عیداً وَجَعَلَکمْ لَهُ اَهْلاً فَاذْکرُوا اللَّهَ یذْکرْکمْ وَادْعُوهُ یسْتَجِبْ

آن را براى شما عید قرار داده و شما را شایسته آن گردانید پس یاد خدا کنید تا خدا نیز یاد شما کند و او را بخوانید تا اجابت

لَکمْ وَاَدُّوا فِطْرَتَکمْ فَاِنَّها سُنَّةُ نَبِیکمْ وَفَریضَةٌ واجِبَةٌ مِنْ رَبِّکمْ

کند و زکات فطره خود را بپردازید زیرا که آن سنت پیغمبر شما و فریضه واجبى است از پروردگارتان

فَلْیؤَدِّها کلُّ امْرِئٍ مِنْکمْ عَنْ نَفْسِهِ وَعَنْ عِیالِهِ کلِّهِمْ ذَکرِهِمْ وَاُنْثاهُمْ

پس بپردازد هر یک از شما براى خودش و براى نانخورانش همه شان مرد و زنشان

وَصَغیرِهِمْ وَکبیرِهِمْ وَحُرِّهِمْ وَمَمْلُوکهِمْ عَنْ کلِّ اِنْسانٍ مِنْهُمْ صاعاً

از کوچک و بزرگشان و آزاد و برده شان از هر سَرى یک صاع (که تقریباً سه کیلو است )

مِنْ بُرٍّ اَوْ صاعاً مِنْ تَمْرٍ اَوْ صاعاً مِنْ شَعیرٍ وَاَطیعُوا اللَّهَ فیما فَرَضَ

از گندم یا یک صاع از خرما یا یک صاع از جو و پیروى کنید خدا را در آنچه بر شما واجب کرده

عَلَیکمْ وَاَمَرَکمْ بِهِ مِنْ اِقامِ الصَّلوةِ وَایتآءِ الزَّکوةِ وَحِجِّ الْبَیتِ

و شما را بدان دستور داده است از برپاداشتن نماز و دادن زکات و حج خانه کعبه

وَصَوْمِ شَهْرِ رَمَضانَ وَالاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکرِ

و روزه ماه رمضان و امر به معروف و نهى از منکر

وَالاِْحْسانِ اِلى نِسآئِکمْ وَما مَلَکتْ اَیمانُکمْ وَاَطیعُوا اللَّهَ فیما

و نیکى کردن نسبت به زنان و نسبت به زیر دستانتان (از برده ها) و پیروى کنید خدا را در آنچه

نَهاکمْ عَنْهُ مِنْ قَذْفِ الْمُحْصَنَةِ وَاِتْیانِ الْفاحِشَةِ وَشُرْبِ الْخَمْرِ

شما را از آن بازداشته از تهمت زدن به زنان پاکدامن و بى عفتى و هرزگى کردن و مِى گسارى

وَبَخْسِ الْمِکیالِ وَنَقْصِ الْمیزانِ وَشَهادَةِ الزُّورِ وَالْفِرارِ مِنَ

و کم فروشى با پیمانه و ترازو و شهادت ناحق دادن و گریختن از

الزَّحْفِ عَصَمَنَا اللَّهُ وَاِیاکمْ بِالتَّقْوى وَجَعَلَ الاْخِرَةَ خَیراً لَنا وَلَکمْ

جهاد با دشمن ، خداوند ما و شما را بوسیله تقوا نگاه دارد و بگرداند منزل آخرت را براى ما و شما بهتر

مِنَ الاُْولى اِنَّ اَحْسَنَ الْحَدیثِ وَاَبْلَغَ مَوْعِظَةِ الْمُتَّقینَ کتابُ اللَّهِ

از منزل دنیا براستى که بهترین سخن و رساترین پند براى پرهیزکاران کتاب خداوند

الْعَزیزِالْحَکیمِ اَعُوذ ُبِاللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

نیرومند فرزانه است ، پناه برم به خدا از شیطان رانده (درگاه حق ) به نام خداى بخشاینده مهربان

قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُواً اَحَدٌ

بگو او خداى یگانه است خداى بى خلل است که نزاده و زائیده نشده و نیست برایش همتائى هیچکس

پس مى نشیند اندکى بعد از فراغ از خطبه مانند کسى که تعجیل داشته باشد پس برمى خیزد وخطبه دویم را مى خواند و آن همان خطبه اى است که حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در روز جمعه بعد از نشستن و برخاستن از خطبه اوّل مى خواندند و آن خطبه چنین است :

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَنَسْتَعینُهُ وَنُؤْمِنُ بِهِ وَنَتَوَکلُ عَلَیهُ وَنَشْهَدُ اَنْ لا

ستایش خداى را، او را ستایش کنیم و از او کمک جوئیم و به او ایمان داریم و بر او توکل کنیم و گواهى دهیم که

اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ صَلَواتُ

معبودى نیست جز خداى یگانه اى که شریک ندارد و نیز به اینکه محمد بنده و رسول او است درودهاى

اللَّهِ وَسَلامُهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

خدا و سلام او بر آن حضرت و بر آلش و نیز آمرزش و خوشنودیش بر آنها باد خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَرَسُولِک وَنَبِیک صَلوةً نامِیةً زاکیةً تَرْفَعُ بِها دَرَجَتَهُ

محمد بنده و رسول و پیامبرت درودى با برکت و پاکیزه که بوسیله آن درجه اش را بالا برى

وَتُبَینُ بِها فَضْلَهُ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِک عَلى مُحَمَّدٍ

و برتریش را آشکار کنى و درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت ده بر محمد

وَآلِ مُحَمَّدٍ کما صَلَّیتَ وَبارَکتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهیمَ وَآلِ

و آل محمد چنانچه درود فرستادى و برکت دادى و رحمت فرستادى بر ابراهیم و آل



 
 
 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved