پاورقی : . 1 كهف / . 49 . 2 آل عمران / . 30 . 3 نبأ / . 40 . 4 حشر / . 18
خير معدوم شد رفت ، يعنی چه او را میبينم ؟ میگوييم نه ، يك چيز ديگری
را میبيند كه جزای آن است ، يعنی جزای آن را میبيند . میگويد : "
« و وجدوا ما عملوا حاضرا »" ( 1 ) . هر چه كردم ، آنجا حاضر میبينم .
میگويد : " « يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء
تود لو ان بينها و بينه امدا بعيدا »" ( 2 ) روزی كه هر كسی عمل خير
خودش را خود عمل را میگويد حاضر شده میبيند و عمل بد خودش را همچنين
حاضر شده میبيند . در اين زمينه آيات زيادی در قرآن داريم .
اگر نخواهيم تعبير " « ما قدمت يداه »" ( 3 ) را توجيه و تأويل
كنيم و نخواهيم در قرآن تصرف كنيم ، قرآن آنچه را كه در آن عالم به ما
میرسد از خير و از شر " « ما قدمت يداه »" میداند ، يعنی چيزی كه به
دست خود آن را پيش فرستاده است . اين آيه را جلسه پيش خواندم كه : "
« يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد »" ( 4 )
. تعبير " پيش فرستاده " میكند . بر اين مبنا ايرادی وارد نيست ، بر
مبنای كسانی كه مجازات اخروی را از نوع مجازات دنيوی يعنی يك امر جدای
از عمل و فقط از توابع قوانين دنيا میدانند [ ايراد وارد است ] كه اگر
خدا قانونی وضع نكرده بود كه اصلا نه بهشتی بود ، نه جهنمی ، نه عذابی ،
هيچ چيز نبود ، ولی چون خدا قانون را وضع كرده ، برای اينكه اين قانونش
بیمجازات باقی نماند در دنيا كه مجازات نكرده آمده مجازات آنجا را وضع
كرده است . اگر چنين چيزی بود كه از نوع كارهای بشری بود ، جای اين
حرفها بود : حالا كه خدا میخواهد يك مجازاتی در ازاء عمل ما وضع كند پس
بايد متناسب باشد ، و تازه اشكال پيش میآمد كه در اين صورت فايدهاش
چيست ؟ خدا میخواهد تشفی پيدا كند يا میخواهد اسباب عبرت ديگران را
فراهم كند يا میخواهد ما را تأديب كند ؟ آنجا كه هيچكدام از اينها موضوع
ندارد .
مهندس بازرگان : ما از يك طرف قيامت را قبول داريم و اينكه در آنجا
عين مكتسبات و عين نتيجه عمل به انسان میرسد . همان طور كه فرموديد كسی
كه يك هرزگی پنج دقيقهای میكند يك عمر گرفتار است اما ايراد اين است
كه قرآن درباره كارهای
پاورقی : . 1 كهف / . 49 . 2 آل عمران / . 30 . 3 نبأ / . 40 . 4 حشر / . 18 |