متكلمين است . متكلمين هميشه می‏خواهند مقايسه كنند عدالت خدا را به‏
عدالت يك حاكم دنيوی و اداره عالم را به اداره اجتماع انسان ، و قهرا
مجازاتهای اخروی را هم از نوع كيفرهای اين دنيا می‏خواهند حساب كنند . ما
در آنجا گفته‏ايم اصلا اگر اين طور باشد ، [ كيفر ] در قيامت تقريبا موضوع‏
ندارد ، نه اينكه مدت و شدتش زياد است ، اصل آن غلط است . قرآن‏
می‏گويد اينها در آخرت بايد مجازات ببينند تا حيات دنيايشان با آن‏
توجيه شود و حال آنكه بر اساس بيان متكلمين اصل آن كار غلط است ، خود
دنيا بيشتر قابل توجيه است تا آن كار ، چرا ؟ چون اصلا مجازات برای‏
چيست ؟ حكمت مجازات در اين دنيا چيست ؟ يكی از دو چيز است : يا تشفی‏
است ، عقده خالی شدن است ، كه خود عقده خالی شدن هم يكی از اين جنبه‏
است كه ناراحتی فرد سلب می‏شود ، و ديگر از اين جنبه كه اگر عقده در كسی‏
كه ظلم بر او وارد شده باقی بماند ، بعد به اجتماع صدمه می‏زند ، يعنی اگر
عقده‏اش در مورد جانی خالی نشود ، در مورد غير جانی خالی می‏شود . اين‏
مضمون عجيب ، در دعای حضرت رسول ( ص ) هست ( 1 ) :
« اللهم اقسم لنا من خشيتك ما يحول بيننا و بين معصيتك و من طاعتك‏
ما تبلغنا به رضوانك و من اليقين ما يهون علينا به مصيبات الدنيا ،
اللهم امتعنا باسماعنا و ابصارنا و قوتنا ما احييتنا و اجعلها الوارث‏
منا و اجعل ثارنا علی من ظلمنا » ( 2 ) .
فرض بر اين شده كه اين انتقامها از دل آدم بيرون می‏آيد . حالا كه‏
بناست انسان وقتی كه از ظالم ظلم ديده ، انتقام بكشد معمول مردم اين‏
طورند ، نگوييد عده‏ای اينها را در روح خودشان حل می‏كنند ، آدم ظلم می‏بيند
، عقده پيدا می‏شود اين عقده را اگر روی ظالم خالی نكند ، جای ديگر خالی‏
می‏كند . " « و اجعل ثارنا علی من ظلمنا » " يعنی " لا علی غير من ظلمنا
" . كأنه فرض شده اين ثار بالاخره بيرون می‏آيد ، حالا كه بناست بيرون‏
بيايد ، پس چرا خود ظالم را نگيرد و غير ظالم را بگيرد ؟
يك فلسفه كيفرهای دنيوی ، عقده خالی شدن‏هاست . آن دنيا ديگر صحبت‏
اين حرفها نيست ، بعد از ميلياردها سال ، روز و انفساست ، هر كسی به‏
فكر يك ذره سعادت

پاورقی :
. 1 دعای خيلی خوبی است كه من هميشه آن را در قنوتها و غير قنوتها
می‏خوانم . در ماه شعبان وارد است ولی برای هميشه خوب است .
. 2 انتقام ما را روی ظالم ما قرار بده .