است محتاج را طالب العينة می‏گويند ) حل اين دسته از روايات چنين است‏
كه طالب العينة واقعا طالب متاع است ( 1 ) و لذا هر متاعی را مورد
معامله قرار نمی‏دهند بلكه چنانكه در عموم روايات وارد شده است متاع‏
مورد نظر طالب العينة را صاحب پول خريداری می‏كند . در چنين وضعی واقعا
معامله اول مشروط به معامله دوم نيست . اگر صاحب پول خودش متاع را
دوباره نخرد طالب العينه می‏تواند آنرا به ديگری بفروشد و به همين جهت‏
در بعضی از روايات وارد شده است كه طالب العينه خودش كه ابصر به متاع‏
است متصدی خريد می‏شود مانند روايت آتی : يب - « عن منصور بن حازم قال‏
: قلت لأبی عبدالله ( ع ) : عن الرجل يريد أن يتعين من رجل عينة . فيقول‏
له الرجل : أنا أبصر بحاجتی منك فأعطنی حتی أشتری . فيأخذ الدراهم‏
فيشتری حاجته ثم يجی‏ء بها الی الرجل الذی له المال فيدفعها اليه فقال : أ
ليس‏إن شاء اشتری وإن شاء ترك ، وإن شاء البايع باعه وإن شاء لم يبع ؟
قلت : نعم . »

پاورقی :
1 - اين جهت فرضا با روايات سازگار باشد و با دو تعريفی كه قبلا شد
سازگار نيست بلكه عمده در باب عينه اين است كه تاجر سر رسيدهايی پيدا
می‏كند و پولی در دست ندارد ، از اعتبار خود استفاده می‏كند و بعضی‏
معاملات مدت‏دار می‏كند و كالا را تبديل به پول نقد می‏كند و سر رسيدهای خود
را می‏پردازد . چيزی كه هست گاهی از خود طلبكار نسيه می‏خرد يعنی از
اعتباری كه نزد خود او دارد استفاده می‏كند و بعد به خود او می‏فروشد ، و
گاهی از اعتبارش نزد ثالثی استفاده می‏كند . در صورت اول نبايد خريد و
فروش جنس صوری باشد . لهذا در روايات قيد شده است كه طالب العينه‏
بايد آزاد باشد از هر كه می‏خواهد نسيه بخرد و به هر كه می‏خواهد نقد
بفروشد ، و اين اشكالی ندارد . عليهذا روايات عينه قابل حل است .
پس ، از سه نوع حيله ربا كه در روايات آمده است دوتايش كاملا قابل‏
حل است و فقط بيع به شرط قرض است كه نيازمند بحث بيشتری است .