قيمتش را بدهد . و گفته‏اند لازم نيست حتما ضمان عين مغصوب باشد . شخصی‏
می‏آيد ضامن من خانه شما كه در اختيارتان هست می‏شود ، می‏گويد من ضامن اين‏
خانه . اگر خسارتی البته غير عمدی از طرف خود اين شخص بر خانه شما وارد
بشود ، من ضامن و عهده‏دارش هستم ، منتهی ضمان بلا عوض است ، ضمان مجانی‏
است .
پس در باب بيمه آنچه كه ارزش می‏دهد به اين كار و بيمه گزار پول را
در مقابل آن می‏پردازد ، از نظر فقها تأمين دادن بيمه گر است كه يك‏
حالت روحی و روانی است ، و هيچ مانعی ندارد كه در يك معامله ، انسان‏
در مقابل يك تأمين روحی و روانی پول بدهد .

سه نوع معامله

بنابراين ما در مجموع سه نوع معامله دو طرفی خواهيم داشت . يك نوع‏
آنست كه عين مالی يا حقی از يك طرف منتقل می‏شود به طرف ديگر و در
مقابل اين مال ، مال ديگری بر می‏گردد ، مثل بيع يا اجاره . نوع ديگر
معامله‏ای است كه در آن دو مال در مقابل هم قرار نمی‏گيرد ، دو عمل در
مقابل يكديگر قرار می‏گيرد ولی عمل تمليكی ، مثل هبه معوضه . در هبه معوضه‏
، مثلا من كتابم را می‏بخشم به شما در عوض اينكه شما كتاب خودتان را
ببخشيد به من . اينجا دو كتاب در مقابل هم قرار نگرفته ، نه اين است كه‏
من اين كتاب را فروختم به آن كتاب كه بشود بيع ، بلكه من بخشيدم به شما
و شما هم بخشيديد به من . دو بخشش در مقابل يكديگر قرار می‏گيرد . ولی در
مسئله بيمه يك شكل سومی پيدا می‏شود از اين جهت مصداق جديد