شما پارچه‏ای را نزد خياط می‏بريد و به او می‏گوئيد اگر لباس مرا اينگونه‏
دوختی ، من اينقدر به تو مزد می‏دهم . در اينجا شما خياط را برای يك مدت‏
معين اجير نمی‏كنيد بلكه در مقابل اين كار به او مزد می‏دهيد . كار طبيب‏
از اين قبيل است . شخص به طبيب می‏گويد شما مثلا نسخه بده يا معاينه كن‏
نمی‏گويد تو يك ساعت يا دو ساعت اجير من هستی من در مقابل اين كار مزد
می‏دهم . بنابراين ايندو را نبايد با همديگر اشتباه كرد .

يادداشتهايی از استاد شهيد بر جزوه آقای مهندس طاهری

در تعريف ربا می‏گويد : " اخذ اضافه در معامله مثلين " .
البته اين تعريف به حسب اصطلاح فقهی شامل ربای معاملی می‏شود نه ربای‏
قرضی ، ولی مقصود نويسنده اعم است . اينجا می‏توان بحثی را آغاز كرد و
گفت اساس ربا همان ربای معاملی است و قرض حريم آن است ، عكس آنچه‏
قبلا گفته‏ايم ، ولی بسيار مشكل است . بحث ديگر اين است كه در قرآن ،
بيع در مقابل ربا قرار گرفته است . آيا مقصود خصوص ربای قرضی است و يا
شامل ربای معاملی هم می‏شود كه خود نوعی بيع است ؟ اگر مقصود خصوص ربای‏
قرضی باشد بايد بگوئيم مقصود اين است كه ربا مطلقا حرام است و بيع حلال‏
است الا برخی بيعهای ربوی . پس طبيعت بيع در مقابل طبيعت ربا قرار
نگرفته است . يعنی بسيار مستبعد است كه بيع در مقابل ربا قرار گيرد و
بعضی افراد بيع خارج شود و داخل در طرف مقايسه قرار گيرد . و اگر مقصود
اعم باشد معلوم می‏شود كه قرآن معامله مثل به مثل را بيع نمی‏داند . بيع‏
چيزی جز