موازين شرعی عين هر امانت بايد حفظ بشود و امانتدار حق تصرف در آن را
ندارد . و اگر با اجازه صاحب امانت بخواهد در آن تصرف كند ، ديگر
امانت نيست ، تبديل می‏شود به قرض . البته مقصودم از تصرف ، تصرف از
بين برنده است ، مثل اينكه عين تعويض بشود يا معامله روی آن بشود يا
معدوم گردد . اما تصرف در حدی كه مثلا فرشی را زير پا بيندازند مقصود
نيست .
تعويض عين با ماهيت امانت سازگار نيست . نمی‏شود گفت اين قالی را
مثلا اينجا امانت می‏گذارم و در عين اينكه امانت است شما حق داريد آنرا
بفروشيد و تبديل به پول يا چيز ديگر بكنيد . اگر من اجازه فروش دادم اين‏
ديگر از امانت بودن خارج می‏شود . مسلم پولهائی كه مردم به بانك‏
می‏سپارند ، عنوان امانت ندارد . يعنی بانك در اين پولها تصرف می‏كند و
به ديگران قرض می‏دهد . پس همه اين پولهائی كه به بانك پرداخت می‏شود
بايد اسمش را گذاشت قرض گرفتن‏های بانك . معنی هم ندارد كه به شكل‏
امانت بماند . يعنی اگر كسی در مقام راه حل بگويد بانك در پولهای مردم‏
تصرف نكند و فقط امانتدار باشد ، خواهند گفت راكد ماندن پول ، خودش‏
غير طبيعی و مضر است . بنابراين پول گرفتن بانك عنوان قرض دارد . حالا
ببينيم در مواردی كه بانك سود پرداخت می‏كند مثل سپرده موقت و پس‏
انداز ، آيا اين سودی كه می‏دهد جايز است يا جايز نيست ؟
مسلم به اين شكل كه بانك پولی را به عنوان قرض دريافت كند و به‏
موجب قرار سودی پرداخت كند ، ربا است و شرعا اشكال دارد اما اگر قرار
سود در بين نباشد مشتری قرض بدهد و بانك در