س : شما فرموديد امين ضامن نيست مگر اهمال كرده باشد . بعد فرموديد
اگر ماشينی از كسی گرفتيم و در آن را باز گذاشتيم و دزد آن را برد ، چون‏
دزد خودش عقل و شعور دارد پس ما مقصر نيستيم . اين مسئله چگونه است ؟
در حالی كه به هر حال ما اشتباه كرده‏ايم .
ج : گفتيم كه در اين مثال شما مقصر هستيد ولی چون مقصرتر از شما وجود
دارد . او ضامن می‏شود و به عهده شما نيست .
امين ضامن نيست مگر آنكه اهمال كرده باشد . اينجا هم ما اهمال كرده‏ايم‏
و بايد مقصر باشيم .
ج : گفتيم در مواردی كه انسان به واسطه اهمالش يا حتی سببيتش در
اتلاف مال تأثير دارد ، فی حد ذاته ضامن است ، ولی وقتی انسانی در اينجا
دخالت می‏كند ، چون دخالت او از دخالت اين فرد شديدتر است ، ضمانت‏
اين فرد هم می‏افتد به گردن او . درست است كه اهمال از شما بوده ولی‏
اهمال شما كه سبب نشده آن مال قهرا تلف شود . اهمال شما سبب شده كه‏
يك انسانی كه دارای اراده و اختيار است بيايد اين كار را بكند .
س : بعضی از تصرفات به اين صورت است كه مثلا جنسی از خارج می‏آيد و
گمرك جلوی آن را می‏گيرد و ضبطش می‏كند . اين جنس مال صاحبش است ، ولی‏
مأمور گمرك به استناد مقرراتی كه شايد آن شخص قبول نداشته باشد آن را
ضبط می‏كند . اينگونه تصرفات چگونه است ؟
ج : مقررات فرق می‏كنند . اينجا در حقيقت همان مسئله دولت است . اگر
ما برای دولت حق قائل شويم در حقيقت برای او