ربا است آن را بيع می‏كنند و چون معدود است بيع آن را جايز شمرده‏اند . و
اين مبنی است بر اينكه اسكناس را فی نفسه دارای اعتبار بدانيم . با
توجه به اينكه عمده ربا ، ربا در پول است ، اين طريق همه رباها را حلال‏
می‏كند و محلی برای حرمت ربا باقی نمی‏گذارد .
5 - تعدد بيع و شراء به سه نحو :
الف : در مورد معامله نقد ربوی مثلا جيد را به مبلغی می‏فروشد و ردی را
به همان مبلغ می‏خرد . مثلا نيم من گندم خوب را به يك تومان می‏فروشد و
يك من گندم بد را به همان مبلغ می‏خرد ( 1 ) .
ب : در مورد قرض . مقترض متاع خود را نقد می‏فروشد و سپس همان را به‏
مبلغ بيشتر نسيئه می‏خرد .
ج : باز هم در مورد قرض . مقرض متاع خود را نسيئه می‏فروشد و همان را
نقدا به مبلغ كمتر می‏خرد .
در مورد قسم اول ممكن است ثمن معامله دوم عين ثمن معامله اول باشد يا
مثل آن باشد . لكن از شيخ ( ره ) در تهذيب نقل شده است اشكال در موردی‏
كه ثمن عين شخصی باشد ( 2 ) ( عروه‏ج 2 مسئله 61 ص 49 ) ، و تعليلی كه در
آنجا ذكر شده است شامل هر دو مورد می‏شود . محكی عبارت شيخ چنين است :
" فاذا باع حنطة مثلا بدراهم لا يجوز له أن يأخذ عوض الدراهم حنطة أزيد
لأنه بمنزلة أن

پاورقی :
1 - اين قسم هيچ مانعی ندارد و می‏تواند مصداق صحيح " نعم الشی‏ء الفرار
من الحرام الی الحلال " باشد زيرا ربای نقدی ، ربای حريمی است و ملاك‏
قائم به نفس صورت است .
2 - كلام شيخ ناظر به عين شخصی نيست .