مولد بودن است . سوم اينكه طبق بيان ما اجاره دادن پول ممكن نيست ( كما
اينكه بذل منفعت آن بدون اجرت هم ممكن نيست مگر اينكه همراه با تمليك‏
عين باشد . ) ولی قرض دادن غير از اجاره دادن است . در اجاره تمليك‏
عين نيست و در قرض تمليك عين می‏باشد . اكنون بايد ديد اخذ ربا در قرض‏
دادن پول صحيح است يا نه ؟ در اين باره به زودی بحث خواهيم كرد .

6 - طبيعت قرض ابا دارد از ربا

( اين وجه عام است و در پول و غير پول هر دو جاری است ) زيرا قرض‏
تمليك است و پس از تمليك اجاره گرفتن از منافع مملك صحيح نيست .
بيان اين وجه چنين است : هر كسی حق دارد از مال خود به دو طريق استفاده‏
كند يكی اينكه آنرا مصرف كند دوم آنكه آنرا سرمايه و وسيله توليد و
افزايش قرار دهد . وسيله توليد و افزايش قرار دادن به دو نحو است يكی‏
به اين نحو كه عين شخصی را حفظ می‏كند و آنرا در قبال اخذ ثمن به ديگری‏
واگذار می‏كند و به عبارت ديگر آن را مستغل قرار می‏دهد كه يكی از مصاديق‏
آن مزارعه و مساقات است و يكی ديگر از مصاديق آن اجاره است . ( واضح‏
است كه عين در اين صورت در معرض استهلاك تدريجی و از بين رفتن است ،
اگر چه ملاك صحت اجاره اين استهلاك نيست ولی خسارات وارده بر عين‏
متوجه به مالك است نه به مستأجر ) . ديگر به اين نحو است كه نوع و
معادل آنرا برای خود در خارج حفظ می‏كند مثل اينكه با مالش تجارت كند
خواه خودش مباشرت كند يا ديگری ( كه در اين صورت مضاربه خواهد بود ) .
در اين طريق مال نوعی در ملك مالك باقی