باشد كه در صورت عدم اجرای اين فرمان ، خسارت خيلی شديدی به خود او
وارد می‏شود يا حد اكثر خودش را می‏كشند ، آيا اين مجوز می‏شود برای شخص‏
مكره كه اقدام به قتل يك بيگناه بكند ؟ و آيا به حكم اكراه و اجبار
شديدی كه پشت سرش هست كه حداكثر به قتل او منجر می‏شود ، اين اجازه را
به او می‏دهند ؟ می‏گويند : نه ، لا اكراه فی الدماء . در مورد دماء اكراه‏
نيست . اگر اين عذر پذيرفته بود ، پس بايد لشكريان يزيد و معاويه كه‏
يك عده شان واقعا هم همينطور بوده‏اند و تهديد می‏شده‏اند معذور باشند .
آنها را تهديد می‏كردند كه اگر نكنيد ، خانه‏تان را خراب می‏كنيم و حقوقتان‏
را قطع می‏كنيم و می‏كشيمتان و از اين حرفها . نه ، لا اكراه فی الدماء . در
مورد دماء اكراه نيست .

خسارت در اموال

اما در مورد اموال ، اگر من تهديد بشوم به اينكه فلان ضرر مالی را بايد
به شخصی بزنی ، در اينجا مسئله تفصيل دارد . يكوقت است كه انسان به اشد
از آن خسارتی كه بايد بزند تهديد می‏شود ، مثلا می‏گويند اين كار را بايد
بكنی و الا خودت را می‏كشيم . اينجا هيچ مانعی ندارد كه اين كار را بكند و
او هم ضامن نيست بلكه آن فرمان دهنده ضامن است . يعنی خسارت را بايد
فرمان دهنده بپردازد نه فرمانبردار . اما يكوقت است كه ضرر تهديد به‏
اندازه خسارت نيست . آنوقت بايد ديد مساوی آنست يا كمتر از آن .
غالبا می‏گويند : همين قدر كه در مورد امور مالی اكراه صدق كند ، انسان‏
مكره معذور است و مكره ( اكراه كننده ) ضامن است . اين در مورد فعل‏
تسبيبی كه واسطه فعل ، شخص مكره باشد .