به اصطلاح فلسفه متافيزيك ابراز شده است .
متأسفانه طرفداران منطق ديالكتيك در اثر اين كه از اصل " هدف وسيله
را مباح میكند " پيروی ميكنند ، در نقلها و نسبتهای خود صرفا متوجه هدف
خود هستند ، كاری به صحت و عدم صحت نقلهای خود ندارند . به هر حال اصل
حركت از مختصات تفكر ديالكتيكی نيست و هسته اصلی شمرده نمیشود .
آيا هسته اصلی ، اصل وابستگی اشياء و تأثير متقابل آنها در يكديگر است
؟ يعنی تنها طرفداران اين منطقند كه اشياء را به يكديگر وابسته و در
يكديگر مؤثر و از يكديگر متأثر میدانند ، اما طرفداران به اصطلاح تفكر
متافيزيكی اشياء را با يكديگر بی ارتباط ، و از هم گسسته و غير مؤثر در
يكديگر میدانند ؟
در گفتهها و نوشتههای اين گروه اين نسبت هم زياد به چشم میخورد ، ولی
در اينجا نيز حقيقت غير از اين است . كسانی كه اينها آنها را دارای
تفكر متافيزيكی و ماوراء الطبيعی میخوانند هرگز چنين نمیانديشند .
اينكه جهان در مجموع خود يك " واحد " است . يك اندام است ، رابطه
اجزاء جهان با يكديگر رابطه ارگانيك است ، جهان در كل خود مانند يك
انسان است ، جهان ،
|