ابزار توليد دسته‏جمعی جبرا اقتضا می‏كند جامه و لباسی را متناسب با خودش‏
. اگر در اين حد نگه داريد يكی از دو حال پيش می‏آيد : يا ابزار توليد
اين قالب را می‏شكند ، مثل بچه‏ای كه وقتی لباس تنگ تنش كنيد كم كم آن‏
را پاره می‏كند ، يا اگر آن قالب خيلی قرص و محكم ايستادگی كند جلو رشد
اين را می‏گيرد . ايندو با يكديگر ناسازگار است ، از آن چيزهايی كه دنيای‏
امروز خلافش را ثابت كرد ، يعنی سرمايه‏دارها ثابت كردند كه در عين‏
اينكه ابزار توليد را در حد اعلا رشد می‏دهند و از كشورهای كمونيستی هم‏
بيشتر رشد می‏دهند [ مالكيت خصوصی پا برجاست . ] نه مانع رشد ابزار
توليد می‏شود نه رشد ابزار توليد توانست اين روبنا را كه به عقيده اينها
خواه‏ناخواه بايد دگرگون بشود - از بين ببرد ، و اينها هم ديگر اصلا اميدی‏
به اينكه يك چنين انقلابی بشود ندارند ، يعنی از جاهايی كه ديگر به كلی‏
اين حرف منسوخ است اينجاست .
شما خود عليت را تعريف نفرموديد . اگر عليت معنايش وجود دادن است‏
در آن صورت خيلی چيزها ديگر علت نيست ، پدر علت فرزندش نمی‏شود .
البته يك وجود دادن به آن مفهومی است كه فلاسفه ما می‏گويند . ولی يك‏
وجود دادن به اين معناست كه اگر الف نمی‏بود ب وجود پيدا نمی‏كرد ولی‏
اگر ب هم نبود باز الف وجود داشت ، همان علل معده ، ولی در علل معده‏
هم مرتبه علت يك مرتبه‏ای است غير از مرتبه معلول . اگر اين پدر وجود
نمی‏داشت اين پسر قطعا نبود ولی [ اگر ] اين پسر نبود هم اين پدر وجود
داشت . آن وقت در همين جا كه پدر چنين رابطه‏ای با فرزند دارد در عين‏
حال فرزند هم روی همين پدر اثر می‏گذارد .
پس اين را می‏شود به اين صورت بگوييم : در مورد علل معده تاثير متقابل‏
می‏تواند وجود داشته باشد .
بله ، همين‏طور است .