پيغمبر اكرم

علی الوردی می‏گويد : زندگی عملی علی اين نظريه را نقض كرد . من عرض‏
می‏كنم : نه تنها زندگی علی اين نظريه را نقض كرد ، قبل از علی زندگی‏
پيغمبر آن را نقض كرد . پيغمبر شعب ابی طالب را ببينيد و پيغمبر روز
وفات را ببينيد . پيغمبر شعب ابی طالب ، اوست و يك جمع قليل از
اصحاب كه در دره‏ای محبوس‏اند ، آب ، غذا و احتياجات ديگر به آنها
نمی‏رسد و آنچنان بر آنان سخت است كه بعضی از مسلمينی كه در مكه اسلامشان‏
را مخفی كرده بودند با بعضی از مسلمينی كه در شعب بودند و بالخصوص علی‏
( ع ) [ رابطه برقرار كرده بودند و در ] آن تاريكيهای شب از گوشه‏ها
می‏رفتند و انبان غذايی می‏آوردند و مسلمين هر كدام اندكی می‏خوردند همين‏
قدر كه سد جوعشان بشود . اين پيغمبر بعد می‏رسد به سال دهم هجری . در سال‏
دهم هجری حكومتهای جهان رويش حساب می‏كنند و در مقابل او احساس خطر
می‏كنند ، نه تنها تمام جزيرش العرب تحت نفوذش هست و به صورت يك‏
قدرت تمام در آمده است ، بلكه سياسيين جهان پيش بينی می‏كنند كه اين‏
قدرت عن قريب از جزيرشالعرب سرريز می‏كند و متوجه آنها خواهد شد . در
همان حال پيغمبر سال دهم هجرت با پيغمبر سال دهم بعثت كه دارد از شعب‏
ابی طالب می‏آيد بيرون يك ذره از نظر روحيه فرق نكرده است .
در حدود سال دهم هجرت كه برو و بيا زياد است و شهرت پيغمبر در همه‏
جا پيچيده است يك عرب بيابانی می‏آيد خدمت