كار خركچيهای كاشان است كه می‏روند تا اصفهان و بر می‏گردند . آيا
خركچيهای كاشان كه پول به آنها می‏دهند كه برويد از اصفهان كالا بخريد
بياييد كاشان هيچ وقت شما ديده‏ايد كه به پول مردم خيانت كنند ؟ من يك‏
امينم ، حق ندارم [ در مال مردم دست ببرم ] . اين مسئله مهمی نيست كه‏
خيلی به نظرتان مهم آمده . آنچنان مقام مرجعيت ، يك ذره نمی‏تواند روح‏
اين مرد بزرگ را تحت تسخير خودش قرار بدهد .
پس ما اين مسئله را كه آيا بشر می‏تواند در منطق عملی يك منطق ثابت و
يكنواخت داشته باشد و تغيير نكند از كجا می‏توانيم كشف كنيم ؟ بايد روی‏
افراد مطالعه كنيم . آقای ماركس اشتباه كرده مطالعاتش ناقص بوده . روی‏
افرادی نظير مروان حكم و عثمان و زبير و طلحه كه اينها مال تاريخ اسلام‏اند
و هزارها امثال اينها كه در دنيا بوده‏اند مطالعه داشته ، روی آدمهای‏
حسابی مطالعه نداشته كه اين حرف را زده . اگر روی آدمهای حسابی مطالعه‏
می‏داشت هرگز چنين حرفی نمی‏زد .
پس اين اصلی است كه افرادی در دنيا هستند و پيغمبر اكرم در رأس‏
آنهاست كه اينها دارای سيره و منطق عملی هستند ، دارای يك سلسله‏
معيارها هستند كه از آن معيارها تخلف نمی‏كنند يعنی شرايط اجتماعی ،
اوضاع اقتصادی و موقعيتهای طبقاتی قادر نيست آن اصول را از آنها بگيرد .