پاورقی : > منتفی شد " . وقتی كه برگشتند خبر را به بازان دادند . ( هنوز گزارش نرسيده بود چون از مدائن تا آنجا خيلی فاصله بود ) . بازان گفت : اگر اين راست باشد علامت نبوت و پيغمبری اين مرد است . صبر میكنيم ببينيم از ايران چه خبر میآيد . چند روز گذشت كه فرستاده شيرويه آمد كه خسرو پرويز كشته شد و اكنون من پادشاه اين مملكت هستم . راجع به آن مردی كه در عربستان ادعای نبوت و رسالت دارد ، تو متعرض نشو . اينجا بود كه زمينه اسلام در يمن پيدا شد . به علاوه در يمن عده زيادی ايرانی بودند . ما در كتاب " خدمات متقابل اسلام و ايران " اين موضوع را ذكر كردهايم كه اساسا ايرانيها اولين بار در يمن مسلمان شدند و اسلام ايرانيها از جنبه تبليغ از يمن آمد ، و خلوصی هم كه ايرانيهای مقيم يمن نشان دادند غير آنها نشان ندادند . و چون يمن تحت الحماية ايران بود ، ايرانيهای زيادی رفته بودند به يمن و در آنجا زندگی میكردند كه آنها را ابناء و احرار و آزادگان میگفتند و اينها قبل از ديگران اسلام اختيار كردند . نيمی از مردم يمن در زمان رسول خدا مسلمان بودند ، و برای نيم ديگر كه هنوز مسلمان نبودند پيغمبر اكرم يك نبوت معاذبن جبل را و يك نوبت هم وجود مقدس علی عليه السلام را برای تبليغ و دعوت به يمن فرستاد كه اين دومی نوبت آخر و در حجة الوداع بود ، يعنی دو ماه قبل از وفات رسول اكرم ، كه وقتی علی عليه السلام از يمن بازگشت ، در مكه با رسول خدا ملاقات كرد و وقتی حضرت از او سؤال كرد : علی جان ! تو چگونه احرام بستی ؟ يعنی چه نوع حجی را نيت كردی ؟ حج تمتع نيت كردی يا چيز ديگر ؟ فرمود : من وقتی كه در ميقات نيت كردم ، نيت كردم بر آنچه كه رسول خدا نيت كرده است . شما هر جور نيت كردهايد من همان جور نيت كردهام . فرمود بسيار خوب ، ما اينچنين نيت كردهايم ، تو هم . همينطور نيت كردهای و نيتت درست است.