فحاشی كردن . بعضی اصحاب جواب دادند البته نه فحاشی . يكی از بزرگان‏
اصحاب گفت : يا اباعبدالله ! اجازه بدهيد الان با يك تير همين جا
حرامش كنم . فرمود : نه . خيال كرد حضرت توجه ندارند به اين جهت كه او
چه آدمی است . گفت : يا ابن رسول الله من اين را می‏شناسم و می‏دانم چه‏
شقيی است . فرمود : می‏دانم . پس چرا اجازه نمی‏دهيد ؟ فرمود : من‏
نمی‏خواهم شروع كرده باشم . تا در ميان ما جنگ برقرار نشده است هنوز به‏
صورت دو گروه مسلمان روبروی يكديگر هستيم . تا آنها دست به جنگ و
خونريزی نزنند من دست به جنگ نمی‏زنم . اين اصل قرآنی را كه در قرآن‏
است : « الشهر الحرام بالشهر الحرام و الحرمات قصاص فمن اعتدی عليكم‏
فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدی عليكم »( 1 ) كه حضرت امير هم در صفين به‏
همين آيه استناد می‏كرد و می‏گفت من شروع نمی‏كنم به حكم اين آيه ، ولی اگر
شروع كردند دفاع می‏كنيم ، امام حسين در مورد شمر هم رعايت می‏كند و
می‏گويد قبل از آن كه جنگ عملا از طرف دشمن شروع بشود از طرف ما نبايد
شروع بشود . اين نكات است كه مقام معنويت امام را نشان می‏دهد كه آنها
چگونه فكر می‏كردند : يك اصل كوچك ولو يك مستحب هم نبايد پايمال شود .
ولی در دشمن اين فكرها نيست . كم كم روز بر می‏آيد ، لشكر عمر سعد
آماده می‏شوند . امام حسين عليه السلام هم ميمنه

پاورقی :
. 1 سوره بقره ، آيه . 194 [ ماه حرام در مقابل ماه حرام است ( پس‏
اگر مشركين در ماه حرام با شما جنگيدند شما هم در ماه حرام با آنان‏
بجنگيد ) و در چيزهای محترم قصاص جايز است ، پس هر كس به شما تجاوز
كرد شما هم به همان اندازه به او تجاوز كنيد ] .