بنشانی و به او نگاه بكنی تا تبرك بشود ، يا به بچه‏ام دعا بكنی ،
می‏فرمود : بسيار خوب . حديث دارد ، شيعه و سنی روايت كرده‏اند كه گاهی‏
اتفاق می‏افتاد بچه در دامن پيغمبر ادرار می‏كرد . تا او ادرارش شروع می‏شد
، پدر و مادرها ناراحت و عصبانی می‏دويدند كه بچه را از بغل پيغمبر
بگيرند . می‏فرمود : « لا تزرموا » اين كار نكنيد ، بچه است ، ادرارش‏
گرفته است ، كاری نكنيد ادرار بچه قطع بشود كه موجب بيماری می‏شود ، و
اين مسئله‏ای است كه در طب و روانشناسی امروز ثابت شده كه اين كار
بسيار اشتباه است : گاهی پدر و مادرهايی بچه‏شان را در جايی نشانده‏اند ،
اين بچه ادرار می‏كند ، برای اينكه جلوی ادرار بچه را بگيرند فورا او را
با عصبانيت پرت می‏كنند آن طرف يا به سرش فرياد می‏كشند ، و بسا هست‏
كه اين بچه يك بيماری پيدا می‏كند كه تا آخر عمر اثرش از بين نمی‏رود ،
چون يك حالت هيجان و گمراهی پيدا می‏كند . از نظر بچه ادرار كردن يك‏
امر طبيعی است ، بعد مواجه می‏شود با عكس العمل شديد پدر يا مادر .
طبيعت می‏گويد ادرار كن ، امر پدر يا مادر می‏گويد ادرار نكن ، در نتيجه‏
دچار هيجان و اضطراب و آشفتگی روحی می‏شود .
تا اين حد پيغمبر اكرم [ ملايم بود ] .

مشورت

« و شاورهم فی الامر ». اين هم از شؤون اخلاق نرم و ملايم پيغمبر بود . [
قرآن می‏گويد ] پيغمبر ما ، عزيز ما ! در كارها با مسلمين مشورت كن .
عجبا ! پيغمبر است ، نيازی به مشورت ندارد ، رهبری مشورت می‏كند كه‏
نياز به مشورت دارد . او نياز به امر مشورت ندارد ولی