روی ميل و رغبت به اسلام گرايش پيدا كنند . نفرمود : و لا تنذر انذار نكن‏
چون انذار جزء برنامه‏ای است كه قرآن دستور داده . نكته‏ای كه پيغمبر اكرم‏
اشاره كرد اين بود كه بشر و لا تنفر كاری نكن كه مردم را از اسلام فرار
بدهی و متنفر بكنی . مطلب را طوری تقرير نكن كه عكس العمل روحی مردم‏
فرار از اسلام باشد . و اين چه نكته

پاورقی :
> منتفی شد " . وقتی كه برگشتند خبر را به بازان دادند . ( هنوز
گزارش نرسيده بود چون از مدائن تا آنجا خيلی فاصله بود ) . بازان گفت :
اگر اين راست باشد علامت نبوت و پيغمبری اين مرد است . صبر می‏كنيم‏
ببينيم از ايران چه خبر می‏آيد . چند روز گذشت كه فرستاده شيرويه آمد كه‏
خسرو پرويز كشته شد و اكنون من پادشاه اين مملكت هستم . راجع به آن مردی‏
كه در عربستان ادعای نبوت و رسالت دارد ، تو متعرض نشو . اينجا بود كه‏
زمينه اسلام در يمن پيدا شد . به علاوه در يمن عده زيادی ايرانی بودند . ما
در كتاب " خدمات متقابل اسلام و ايران " اين موضوع را ذكر كرده‏ايم كه‏
اساسا ايرانيها اولين بار در يمن مسلمان شدند و اسلام ايرانيها از جنبه‏
تبليغ از يمن آمد ، و خلوصی هم كه ايرانيهای مقيم يمن نشان دادند غير
آنها نشان ندادند . و چون يمن تحت الحماية ايران بود ، ايرانيهای زيادی‏
رفته بودند به يمن و در آنجا زندگی می‏كردند كه آنها را ابناء و احرار و
آزادگان می‏گفتند و اينها قبل از ديگران اسلام اختيار كردند . نيمی از مردم‏
يمن در زمان رسول خدا مسلمان بودند ، و برای نيم ديگر كه هنوز مسلمان‏
نبودند پيغمبر اكرم يك نبوت معاذبن جبل را و يك نوبت هم وجود مقدس‏
علی عليه السلام را برای تبليغ و دعوت به يمن فرستاد كه اين دومی نوبت‏
آخر و در حجة الوداع بود ، يعنی دو ماه قبل از وفات رسول اكرم ، كه وقتی‏
علی عليه السلام از يمن بازگشت ، در مكه با رسول خدا ملاقات كرد و وقتی‏
حضرت از او سؤال كرد : علی جان ! تو چگونه احرام بستی ؟ يعنی چه نوع حجی‏
را نيت كردی ؟ حج تمتع نيت كردی يا چيز ديگر ؟ فرمود : من وقتی كه در
ميقات نيت كردم ، نيت كردم بر آنچه كه رسول خدا نيت كرده است . شما
هر جور نيت كرده‏ايد من همان جور نيت كرده‏ام . فرمود بسيار خوب ، ما
اينچنين نيت كرده‏ايم ، تو هم . همينطور نيت كرده‏ای و نيتت درست است.