ابلاغ به دل
يك جهت است كه اين كار را دشوار میكند . آيا در ابلاغ پيامبران و ابلاغ دعوت الهی ، كافی است كه اين پيام به عقلها رسانده بشود ؟ حس كه گفتيم هيچ كافی نيست ، بايد اين پيام به مرحله عقل هم برسد . آيا اين كافی است ؟ نه ، اين تازه مرحله اول مطلب است . يك معلم وظيفهاش فقط همين است كه سخن خودش را ، علم خودش را به عقل دانش آموز برساند . میآيد پای تخته سياه میايستد ، دانش آموز آنجا نشسته است ، مسئله رياضی را برايش طرح میكند . اول كه اصل مسئله را طرح میكند دانش آموز عقلش هنوز نمیداند كه واقعا اين جور هست يا نه ، ولی دليل میخواهد . بعد كه معلم برهان و دليل رياضی را اقامه كرد ، آنجاست كه مدعای او وارد عقل دانش آموز شده است . اما پيغمبران نيامدهاند كه فقط مدعاهايی را وارد عقل مردم بكنند . فلاسفه كاری كه دارند ، هر اندازه موفق بشوند اين است كه سخنی را تا عقل مردم نفوذ میدهند اما از آن