فلسفه ذكر مصيبت

ايام از نظری تعلق دارد به حضرت زهرا سلام الله عليها نكته‏ای را چون‏
ديشب يكی از جوانان سؤال كرد می‏خواهم برايتان عرض بكنم ، شايد خوب‏
باشد . البته من هيچوقت اصرار ندارم كه در هر سخنرانی لزوما ذكر مصيبت‏
بكنم . اگر سخن رسيد به جايی كه ببينم ذكر مصيبت كردن ، به خودم تحميل‏
كردن است و بايد از جايی به جای ديگر بروم ، نمی‏گويم . ولی اكثر خصوصا
در ايام مصيبت ولو به طور اشاره هم شده است ذكر مصيبت می‏كنم . جوانی‏
از من پرسيد كه آيا اين كار ضرورتی يا حسنی دارد يا نه ؟ اگر بناست‏
مكتب امام حسين عليه السلام احياء بشود آيا ذكر مصيبت امام حسين هم‏
ضرورتی دارد ؟ گفتم بله ، دستوری است كه ائمه اطهار به ما داده‏اند و اين‏
دستور فلسفه‏ای دارد و آن اينكه هر مكتبی اگر چاشينی از عاطفه نداشته باشد
و صرفا مكتب و فلسفه و فكر باشد ، آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس‏
بقا ندارد ، ولی اگر يك مكتب چاشنيی از عاطفه داشته باشد ، اين عاطفه‏
به آن حرارت می‏دهد . معنا و فلسفه يك مكتب ، آن مكتب را روشن می‏كند ،
به آن مكتب منطق می‏دهد ، آن مكتب را منطقی می‏كند . بدون شك مكتب امام‏
حسين منطق و فلسفه دارد ، درس است و بايد آموخت اما اگر ما دائما اين‏
مكتب را صرفا به صورت يك مكتب فكری بازگو بكنيم حرارت و جوشش گرفته‏
می‏شود و اساسا كهنه می‏گردد . اين ، بسيار نظر بزرگ و عميقانه‏ای بوده‏
است ، يك دور انديشی فوق العاده عجيب و