نمونههای تاريخی ناقص اين نظريه
اين هم يك حرفی است ، ولی ادعاست ، و اينچنين ادعاها را ما از كجا میتوانيم بفهميم كه آيا درست است يا نادرست ؟ ما در عمل بايد بفهميم . واقعا برويم تجربه كنيم ببينيم آيا همين جور است ؟ بايد روی افراد بشر تجربه بكنيم ببينيم واقعا افراد بشر وجدانشان اينقدر ملعبه منافعشان است ؟ واقعا بشر چنين ساختمانی دارد ؟ وجدان بشر تا اين حد ملعبه منافع او است ؟ آيا اين منتهای اهانت به بشر نيست ؟ آيا اين نظريه يك نظريه صد در صد ضد انسانی نيست ؟ میرويم میگرديم . انصافا بينی و بين الله كه مطلب از اين قبيل نيست . در مورد آنهايی كه منطق ندارند ، آنهايی كه ايمان ندارند بدون شك همين جور است ، ولی نمیشود گفت بشر الزاما و اجبارا چنين است ، به دليل صدها موردی كه بر ضد آن پيدا میكنيم .