متودولوژی
گفتيم كه در منطق عملی مثل منطق نظری سبكها و متودها مختلف است ، يعنی راه حلهايی كه افراد جستجو میكنند فرق میكند . به عنوان مثال گفتيم يكی منطقش منطق زور است ، ديگری منطقش منطق محبت و اخلاق و رأفت است ، سومی منطقش منطق دور انديشی و تدبير است ، چهارمی منطقش منطق سرعت و تصميم فوری و معطل نشدن است ، يكی ديگر منطقش منطق نيرنگ و فريب است ، يكی منطقش منطق تماوت و مردهوشی است . و مثال زديم . اكنون در تتمه سخنم همين قدر عرض بكنم كه در منطق نظری ، عدهای تابع منطق قياسی بودند ، عدهای تابع منطق تجربی و حسی شدند . و عدهای تابع منطق آماری . قياسيها تجربيها را نفی میكردند ، تجربيها قياسيها را نفی میكردند . و وضع به همين منوال بود . در عصر اخير ، از كارهای بسيار خوبی كه شد اين بود كه علمی به نام " متودلوژی " يعنی علم متودشناسی به وجود آمد . اين علم میگويد : آنها كه میگويند متود قياسی و نفی میكنند متودهای ديگر را اشتباه میكنند ، آنها هم كه میگويند متود تجربی و نفی میكنند متود قياسی