الی الله . بسيار اشتباه است اگر گمان كنيم اسلام با اعلام ختم نبوت منكر
زندگی معنوی شده است .

نبوت تبليغی

پرسش ديگر اين است : پيامبران مجموعا دو وظيفه انجام می‏داده‏اند : يكی‏
اينكه از جانب خدا برای بشر قانون و دستور العمل می‏آورده‏اند ، دوم اينكه‏
مردم را به خدا و عمل به دستورالعملهای الهی آن عصر و زمان دعوت و تبليغ‏
می‏كرده‏اند . غالب پيامبران فقط وظيفه دوم را انجام می‏داده‏اند ، عده‏
بسيار كمی از پيامبران كه قرآن آنها را " اولوالعزم " می‏خواند قانون و
دستور العمل آورده‏اند . به عبارت ديگر ، دو نوع نبوت بوده است : نبوت‏
تشريعی و نبوت تبليغی . پيامبران تشريعی كه عددشان بسيار اندك است‏
صاحب قانون و شريعت بوده‏اند ، ولی پيامبران تبليغی كارشان تعليم و
تبليغ و ارشاد مردم به تعليمات پيامبر صاحب شريعت بوده است . اسلام كه‏
ختم نبوت را اعلام كرده است نه تنها به نبوت تشريعی خاتمه داده است‏
بلكه به نبوت تبليغی نيز پايان داده است . چرا چنين است ؟ چرا امت‏
محمد و ملت اسلام از هدايت و ارشاد چنين پيامبرانی محروم مانده‏اند ؟
فرضا اين مطلب را پذيرفتيم كه اسلام به واسطه كمال و كليت و تماميت و
جامعيتش به نبوت تشريعی پايان داده است ، پايان يافتن نبوت تبليغی را
با چه حساب و فلسفه‏ای می‏توان توجيه كرد ؟
حقيقت اين است كه وظيفه اصلی نبوت و هدايت وحی ، همان وظيفه اول‏
است ، اما تبليغ و تعليم و دعوت ، يك وظيفه