خطری كه غالبا مصلحان اجتماعی به وجود میآورند از همين ناحيه است كه
در يك اجتماع تندرو يا كندرو يا متمايل به راست يا به چپ ظهور میكنند
و به پيكار مقدسی دست میزنند ، اما فراموش میكنند يك برنامه معين فقط
برای مدت محدودی قابل اجراست و با جامعه كندرو يا تندرو يا چپ رو يا
راست رو آنقدر بايد پيكار كرد كه تعادل خود را باز يابد ، و بيش از آن
، خود مستلزم سقوط و انحراف جامعه از سوی ديگر است .
اكنون كه اين توضيح داده شد میتوانيم به مفهوم آيه مورد نظر نزديك
شويم .
رسالت پيامبر اسلام با همه رسالتهای ديگر اين تفاوت را دارد كه از نوع
قانون است نه برنامه ، قانون اساسی بشريت است ، مخصوص يك اجتماع
تندرو يا كندرو يا راست رو يا چپ رو نيست .
اسلام طرحی است كلی و جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل ، حاوی همه
طرحهای جزئی و كار آمد در همه موارد . آنچه در گذشته انبياء انجام
میدادند كه برنامه مخصوص برای يك جامعه خاص از جانب خدا میآورند ، در
دوره اسلام علما و رهبران امت بايد انجام دهند ، با اين تفاوت كه علما و
مصلحين با استفاده از منابع پايان ناپذير وحی اسلامی برنامههای خاصی تنظيم
میكنند و آن را به مرحله اجرا میگذارند .
قرآن كتابی است كه روح همه تعليمات موقت و محدود كتب ديگر آسمانی
را كه مبارزه با انواع انحرافها و بازگشت به تعادل است در بر دارد .
اين است كه قرآن خود را " مهيمن " و حافظ و نگهبان ساير كتب آسمانی
میخواند :
|