پاورقی : . 1 قصص / . 7 . 2 انفال / . 29
با غيب مخصوص پيامبران است و لازمه انقطاع نبوت بريده شدن هر گونه
رابطه معنوی و روحانی ميان جهان غيب و جهان انسان است .
اما اين پندار ، سخت بی اساس است . قرآن كريم نيز ملازمهای ميان
اتصال با غيب و ملكوت و ميان مقام نبوت قائل نيست ، همچنانكه خرق
عادت را به تنهايی دليل بر پيامبری نمیشناسد . قرآن كريم افرادی را ياد
میكند كه از زندگی معنوی نيرومندی برخوردار بودهاند ، با فرشتگان همسخن
بوده و امور خارقالعاده از آنها سر میزده بدون آنكه " نبی " بوده باشند
. بهترين مثال ، مريم دختر عمران مادر عيسی مسيح است كه قرآن داستانهای
حيرت انگيزی از او نقل كرده است . قرآن درباره مادر موسی نيز میگويد :
( ما به او وحی كرديم كه موسی را شير بده و آنگاه كه بر جان او بيم
كردی او را به دريا بسپار ، ما او را حفظ كرده ، به تو باز خواهيم گرداند
) ( 1 ) .
چنانكه میدانيم نه مادر عيسی پيامبر است و نه مادر موسی .
حقيقت اين است كه اتصال به غيب و شهود حقايق ملكوتی ، شنيدن سروش
غيبی و بالاخره ( خبر شدن ) از غيب ، نبوت نيست ، نبوت " خبر باز
آوردن " است و نه " هر كه او را خبر شد ، خبر باز آورد " . قرآن باب
اشراق و الهام را بر روی همه كسانی كه باطن خويش را پاك كنند باز
میداند :
« ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا »( 2 ) .
پاورقی : . 1 قصص / . 7 . 2 انفال / . 29 |