از راه حقوق ، از راه حق طبيعی بشر ، از راه حق آزادی ، از راه اينكه‏
جنگ به طور كلی برخلاف حق آزادی است ، آزادی عقيده ، آزادی اراده ،
آزادی انتخاب مذهب ، انتخاب مليت و غيره . ما از هر دو زاويه به‏
مطلب نظر می‏افكنيم : هم از زاويه اخلاقی و معيارهای اخلاقی و هم از زاويه‏
حقوق انسانی و با معيارهای جديد انسانی . اين مسئله را هم جلسه پيش‏
جوابش را من ذكر كردم . جواب خيلی واضح و روشنی است كه اين حرف درستی‏
نيست .

تجاوز بد است نه جنگ ، و هر جنگی تجاوز نيست !

صلح البته خوب است ، شك ندارد ، جنگ هم بمعنی تهاجم بافراد ديگر و
بمردميكه آن مردم نسبت باين مهاجم كاری ندارند و نسبت باين اجتماع هم‏
كاری ندارند ، تهاجم برای تصرف سرزمينشان و ربودن اموالشان ، يا برای‏
برده ساختن آنها و زير نفوذ و حكم قرار دادن آنها ، شك ندارد كه اين بد
است . آنچه بد است تجاوز است ، تجاوز بد است ، ولی هر جنگی از طرف‏
هر كسی تجاوز نيست ، ممكن است تجاوز باشد و ممكن است جوابگوئی به‏
تجاوز باشد ، چون جواب را گاهی بايد با زور داد يعنی راهی غير از زور
برای جواب دادن به تجاوز نيست .

صلح ، نه تسليم و تحمل ذلت

يك دين اگر دين جامعی باشد بايد فكر آنروز را كرده باشد كه اگر مورد
تجاوز قرار گرفتند و يا اگر فرضا خودشان مورد تجاوز قرار نگرفتند مردم‏
ديگری مورد تجاوز قرار گرفتند ، چه كنند ؟ برای اينجا بايد قانون جنگ و
جهاد مقرر بكنند . ميگويند صلح خوب است ما هم قبول داريم صلح خوب است‏
، اما تسليم و ذلت چطور ؟ تسليم و ذلت هم خوب است ؟ ! اگر قدرتی با
يك قدرت ديگر