تبليغی بوده اند نه تشريعی ، پيامبران تشريعی شايد از انگشتان يك دست‏
تجاوز نكنند كار پيامبران تبليغی ، ترويج و تبليغ و اجرا و تفسير شريعتی‏
بود كه حاكم بر زمان آنها بوده است علمای امت در عصر خاتميت كه عصر
علم است ، قادرند با معرفت به اصول كلی اسلام و شناخت شرايط زمان و
مكان ، آن كليات را با شرايط و مقتضيات زمانی و مكانی تطبيق دهند و حكم‏
الهی را استخراج و استنباط نمايند نام اين عمل " اجتهاد " است علمای‏
شايسته امت اسلامی بسياری از وظايفی را كه پيامبران تبليغی [ انجام‏
می‏دادند ] و قسمتی از وظايف پيامبران تشريعی را ( بدون آنكه خود مشرع‏
باشند ) با عمل اجتهاد و با وظيفه خاص رهبری امت انجام می‏دهند ، از اين‏
رو در عين اينكه نياز به دين همواره باقی است و بلكه هر چه بشريت به‏
سوی تمدن پيش رود نياز به دين فزونی می‏يابد ، نياز به تجديد نبوت و
آمدن كتاب آسمانی جديد و پيامبر جديد برای هميشه منتفی گشت و پيامبری‏
پايان يافت ( 1 ) .
از آنچه گفته شد روشن گشت كه بلوغ و رشد فكری اجتماعی بشر در ختم‏
نبوت نقش دارد و اين نقش در چند جهت است :
. 1 كتاب آسمانی‏اش را خالی از تحريف ، نگه داشته است .
. 2 به مرحله ای رسيده كه برنامه تكاملی خويش را نه منزل به منزل و
مرحله به مرحله بلكه يكجا تحويل بگيرد و استفاده نمايد .

پاورقی :
. 1 برای تكميل بحث ختم نبوت ، رجوع شود به رساله ای مستقل به همين‏
نام از مؤلف .