قابليت اعتماد را به آنها می‏دهد اكنون ببينيم اين مصونيت به چه صورت‏
است ؟ آيا مثلا به اين صورت است كه هر وقت می‏خواهند مرتكب گناه يا
اشتباه شوند ، يك مامور غيبی می‏آيد و مانند پدری كه مانع لغزش فرزندش‏
می‏شود جلوی آنها را می‏گيرد ؟ و يا به اين صورت است كه پيامبران سرشت و
ساختمانشان طوری است كه نه امكان گناه در آنهاست و نه امكان اشتباه ،
آنچنانكه مثلا يك فرشته زنا نمی‏كند به دليل اينكه از شهوت جنسی خالی‏
است و يا يك ماشين حساب اشتباه نمی‏كند به دليل اينكه فاقد ذهن است ؟
و يا اينكه گناه نكردن و اشتباه نكردن پيامبران معلول نوع بينش و درجه‏
يقين و ايمان آنهاست ؟ البته تنها همين شق صحيح است اكنون هر يك از
اين دو مصونيت را جداگانه ذكر می‏كنيم .

اما مصونيت از گناه :

انسان يك موجود مختار است و كارهای خويش را بر اساس منافع و مضار و
مصالح و مفاسدی كه تشخيص می‏دهد ، انتخاب می‏كند ، از اين رو " تشخيص‏
" نقش مهمی در اختيار و انتخاب كارها دارد محال است كه انسان چيزی را
كه بر حسب تشخيص او مفيد هيچ گونه فايده ای نيست و از طرف ديگر زيان‏
و ضرر دارد انتخاب كند ، مثلا انسان عاقل علاقمند به حيات ، دانسته خود
را از كوه پرت نمی‏كند و يا زهر كشنده را نمی‏نوشد .
افراد مردم از نظر ايمان و توجه به آثار گناهان متفاوت اند ، به هر
اندازه كه ايمانشان قوی تر و توجه شان به آثار گناهان شديدتر باشد ،
اجتنابشان از گناه بيشتر و ارتكاب آن كمتر می‏شود اگر درجه ايمان در حد
شهود و عيان برسد به حدی كه آدمی حالت خود را در حين ارتكاب گناه حالت‏
شخصی ببيند كه می‏خواهد خود را از كوه پرت كند و يا زهر كشنده ای را
بنوشد ، در اينجا احتمال اختيار گناه