3 رهبری

پيامبری با آنكه از مسير معنوی به سوی خدا و تقرب به ذات او و بريدن‏
از خلق ( سير من الخلق الی الحق ) آغاز می‏شود كه مستلزم انصراف از برون‏
و توجه به درون است ولی سرانجام با بازگشت به خلق و برون ، به منظور
اصلاح و سازمان بخشيدن به زندگی انسان و هدايت آن در يك مسير صحيح ( سير
بالحق فی الخلق ) ، پايان می‏يابد .
كلمه " نبی " در زبان عربی به معنی " خبر آورنده " است و در فارسی‏
كلمه " پيامبر " همان معنی را می‏دهد و كلمه " رسول " در زبان عربی به‏
معنی " فرستاده " است .
پيامبر پيام خدا را به خلق خدا ابلاغ می‏كند و نيروهای آنها را بيدار
می‏نمايد و سامان می‏بخشد و به سوی خداوند و آنچه رضای خداوند است ، يعنی‏
صلح و صفا و اصلاح طلبی و بی‏آزاری و آزادی از غير خدا و راستی و درستی و
محبت و عدالت و ساير اخلاق حسنه ، دعوت می‏كند و بشريت را از زنجير
اطاعت هوای نفس و اطاعت انواع بتها و طاغوتها رهايی می‏بخشد .
" اقبال لاهوری " تفاوت پيامبران را با ساير افرادی كه مسير معنوی به‏
سوی خدا دارند ( عرفا ) ولی رسالت پيامبری ندارند و اقبال آنها را "
مرد باطنی " می‏خواند ، چنين بيان می‏كند :
" مرد باطنی نمی‏خواهد كه پس از آرامش و اطمينانی كه ( در مسير معنوی‏
) پيدا می‏كند به زندگی اينجهانی باز گردد ، اما در