بررسی كند و به او ضمير و قوه تجزيه و تحليل داده كه در آنچه از راه‏
حواس به دست می‏آورد ، در مرحله بعد تعمق كند ، از ظواهر گذشته به درون‏
اشياء و قوانين حاكم بر آنها راه يابد .
در اين آيه صريحا حواس ( كه البته ذكر " سمع " و " بصر " كه‏
مهمترين حواس اند به عنوان نمونه آمده است ) ابزار شناختن ( به اصطلاح‏
شناخت سطحی و مرحله اول شناخت ) و همچنين ضمير ( فؤاد ) نيز ابزار
شناختن و علم پيدا كردن ( و به اصطلاح مرحله شناخت منطقی و عمقی ) معرفی‏
شده است .
ضمنا در اين آيه به يك مساله ديگر در باب شناخت نيز اشاره شده و آن‏
مساله مراحل شناخت است .
قرآن همچنانكه حواس و قوه تفكر را ابزار شناخت می‏داند ، تزكيه و
تصفيه نفس و تقوا و پاكی را نيز وسيله ای برای شناخت می‏داند در آيات‏
بسياری به اين مطلب اشاره يا تصريح شده است :
« ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا »( 1 ) .
اگر خود را از آنچه خدا نمی‏خواهد نگهداری كنيد ، دل خود را پاك و
ناآلوده نگه داريد ، خداوند مايه تميز و تشخيص برای شما قرار می‏دهد .

پاورقی :
> اين است كه جوهر انسان جوهری است در حال رشد و تكامل و در مسير
زندگی علاوه بر آنچه از راه حواس كشف می‏كند يك سلسله اصول اوليه برايش‏
كشف می‏شود كه تصور آنها برای تصديق قطعی و الزامی به آنها كافی است ، و
اينكه در قرآن علاوه بر تعليم از " تذكر " نيز ياد شده است ، تذكر به‏
فطرت است به اين معنی كه گفته شد لهذا ميان آيات تذكر و آيات فطرت‏
از يك طرف و آيه سوره نحل و بعضی آيات ديگر به آن مضمون تضاد و تناقضی‏
نيست .
. 1 انفال / . 29