زهد و ساده زيستی
زهد و ساده زيستی از اصول زندگی او بود ساده غذا میخورد ، ساده لباس میپوشيد و ساده حركت میكرد زيراندازش غالبا حصير بود ، بر روی زمين مینشست ، با دست خود از بز شير میدوشيد و بر مركب بیزين و پالان سوار میشد و از اينكه كسی در ركابش حركت كند به شدت جلوگيری میكرد قوت غالبش نان جوين و خرما بود كفش و جامه اش را با دست خويش وصله میكرد در عين سادگی طرفدار فلسفه فقر نبود ، مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف در راه های مشروع لازم میشمرد ، میگفت : « نعم المال الصالح للرجل الصالح » ( 1 ) . چه نيكوست ثروتی كه از راه مشروع به دست آيد برای آدمی كه شايسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف كند .پاورقی : . 1 محجة البيضاء ، ج 6 ، ص . 44