اراده و استقامت
اراده و استقامتش بینظير بود ، از او به يارانش سرايت كرده بود دوره بيست و سه ساله بعثتش يكسره درس اراده و استقامت است او در تاريخ زندگیاش مكرر در شرايطی قرار گرفت كه اميدها از همه جا قطع میشد ، ولی او يك لحظه تصور شكست را در مخيله اش راه نداد ، ايمان نيرومندش به موفقيت يك لحظه متزلزل نشد .رهبری و مديريت و مشورت
با اينكه فرمانش ميان اصحاب بیدرنگ اجرا میشد و آنها مكرر میگفتند چون به تو ايمان قاطع داريم ، اگر فرمان دهی كه خود را در دريا غرق كنيم و يا در آتش بيفكنيم میكنيم ، او هرگز به روش مستبدان رفتار نمیكرد در كارهايی كه از طرف خدا دستور نرسيده بود ، با اصحاب مشورت میكرد و نظر آنها را محرم میشمرد و از اين راه به آنها شخصيت میداد در بدر مساله اقدام به جنگ ، همچنين تعيين محل اردوگاه و نحوه رفتار با اسرای جنگی را به شور گذاشت . در احد نيز راجع به اينكه شهر مدينه را اردوگاه قرار دهند و يا اردو راپاورقی : . 1 وسائل ، ج 12 ، ص . 16