فلاسفه اسلامی در اثر آشنايی با قرآن و وارد كردن مفاهيم قرآنی ، الهيات‏
را به اوج عالی خود رساندند .
آيا ممكن است يك فرد " امی " درس ناخوانده ، معلم ناديده ، مكتب‏
نارفته ، از پيش خود تا اين حد در الهيات پيش برود كه هزارها سال از
افكار فلاسفه ای مانند افلاطون و ارسطو پيشتر باشد ؟ !

قرآن ، تورات ، انجيل

قرآن ، تورات و انجيل را تصديق كرد ، ولی گفت در اين كتابها تحريف‏
صورت گرفته و دست خيانتكار بشر در آن وارد شده است قرآن اغلاط اين دو
كتاب را در الهيات ، در قصص پيامبران و در پاره ای مقررات تصحيح كرد
يك نمونه اش همان بود كه قبلا در مورد شجره ممنوعه و خطيئه آدم ذكر
كرديم .
قرآن ، خدا را از چيزهايی نظير كشتی گرفتن ، و پيامبران را از نسبتهای‏
ناروايی كه در كتب پيشين آمده بود تنزيه كرد و اين خود دليل ديگری است‏
بر حقانيت اين كتاب .

تواريخ و قصص

قرآن تواريخ و قصصی آورد كه مردم آن عصر چيزی از آنها نمی‏دانستند و خود
پيامبر نيز از آنها بی‏خبر بود ( « ما كنت تعلمها انت و لا قومك ») (1)
و در همه مردم عرب يك نفر مدعی نشد كه اين داستانها را

پاورقی :
. 1 هود / . 49