و انديشه در آنها رشد می‏كند ، از قدرت غريزه كاسته می‏شود و در حقيقت‏
حس و انديشه جانشين غريزه می‏شود ، از اين رو حشرات بيشترين و قوی ترين‏
غرايز را دارند و انسان كمترين آنها را .
. 5 جامعه انسان از نظر اجتماعی در يك مسير تكاملی است و همان طور كه‏
حيوانات در مراحل ابتدايی نيازمند به غريزه بوده اند و تدريجا كه نيروی‏
حس و تخيل و احيانا تفكر در آنها رشد يافته ، هدايتهای حسی و فكری‏
جانشين هدايت غريزه شده است ، جامعه انسانی نيز در مسير تكاملی خود كم‏
كم به جايی رسيده كه نيروی تعقل در او رشد يافته و همين جهت سبب ضعف‏
غريزه ( وحی ) شده است . می‏گويد :
" در دوران كودكی بشريت ، انرژی روانی چيزی را آشكار می‏سازد كه من آن‏
را " خود آگاهی پيغمبرانه " می‏نامم و به وسيله آن در انديشه فردی و
انتخاب راه زندگی ، از طريق پيروی از دستورها و داوريها و انتخابها و
راه های عملی حاضر و آماده ، صرفه جويی می‏شود ولی با تولد عقل و ملكه‏
نقادی ، زندگی به نفع خود ، تشكيل و نمو آن اشكال از خود آگاهی را كه‏
نيروی روانی در مرحله قديم تر تكامل بشری به آن صورت جريان داشت ،
متوقف می‏سازد آدمی نخست در فرمان شهوت و غريزه است عقل استدلال كننده‏
كه تنها همان سبب تسلط وی بر محيط است ، خود تكامل و پيشرفتی است ، و
چون عقل تولد يافت بايستی كه آن را با جلوگيری از اشكال ديگر معرفت (
هدايتها و معرفتهای غريزی ) تقويت كنند " ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 همان ماخذ ، ص . 145