اشكال ديگر اينكه : طبق اصول اينها حركت معلول تضاد است و اگر تضاد
نباشد حركت نيست ، از سوی ديگر تضاد هم نمی تواند نباشد و ضرورش تضاد
هست ، نه اينكه می‏تواند تضاد نباشد و بدنبال آن حركت هم نباشد ، اينها
سكون را مساوی با مرگ می‏دانند . نتيجه اين اصل

پاورقی :
>
جواب : تضاد هابيل و قابيل هم طبقاتی نبود آنها كه اساسا اينها را
دروغ می‏دانند و خود اين مجادل قصه هابيل و قابيل را اسطوره می‏نامد .
سؤال كننده : آيا نمی‏شود گفت هابيل و قابيل سمبل دو طبقه هستند و
مقصود تضاد و كشمكش دو طبقه است ؟
جواب : قرآن كه خلاف اينرا می‏گويد و چنين چيزی از قرآن استفاده نمی‏
شود . اتفاقا يكی از زيباترين تابلوهای قرآن اين است كه اختلاف ميان‏
انسان تكامل يافته به معنای واقعی ، يعنی انسان وابسته به عقيده و ايمان‏
خودش و آزاد از محيط ، انسانی كه درباره خدا و تقوی می‏انديشد ، و انسانی‏
كه اسير شهوات پست و منحط است را منعكس می‏كند ، نه جنگ دو طبقه را
برای مصالح شخصی خويش . جنگی كه قرآن مطرح می‏كند جنگ عقيده است ، جنگ‏
ميان گروه وابسته به عقيده و گروه وابسته به منافع مثلا درباره جنگ بدر

می‏گويد " قد كان لكم آيه فی فئتين التفتا ، فئة تقاتل فی سبيل الله و

اخری كافرش ». . . " آل عمران / 13
يك گروه در راه عقيده می‏جنگند ، و در مورد گروه ديگر نمی گويد در راه‏
عقيده‏ای ديگر می‏جنگند ، همين قدر می‏گويد " و اخری كافرش »" . يعنی‏
جنگ ميان ايمان و انسان به عقيده و ايمان رسيده و انسانهای وابسته به‏
منافع خودشان ، در قضيه هابيل و قابيل هم در كمال صراحت همين مطلب بيان‏
شده است .
سؤال كننده : در اين آيه به عقيده گروه ديگر اشاره نشده است ولی در

آيات ديگر صريحا می‏گويد " و الذين كفروا يقاتلون فی سبيل الطاغوت

" ( النساء / 76 )
جواب : اتفاقا يك بحث شيرين و عالی‏ای در اينجا هست و خود اين "
فی سبيل الطاغوت غ" هم مشتمل بر يك نكته جالب و دقيقی است . معنای‏
" يقاتلون فی سبيل الطاغوت »" جنگ در راه ايمان به طاغوت نيست .
از قرآن فهميده می‏شود كه در جنگهای اهل ايمان با مخالفانشان ، مثل جنگ‏
موسی ( ع ) و فرعون ، اهل ايمان در راه عقيده خودشان می‏جنگند و مردم را
هم در مسير ايمان انداخته‏اند [ اما ] فرعون و فرعونيان كه گردانندگان اين‏
جنگها هستند ، در راه مصالح خودشان می‏جنگند نه در راه ايمان و عقيده‏ای ،
ولی از ايمان و عقيده تقليدی مردم استفاده می‏كنند ، و مردم را از راه‏
عقيده‏شان تحريك می‏كنند . اين حقيقت با بيان عجيبی در قرآن آمده است .
مثلا " انی اخاف ان يبدل دينكم او ان يظهر فی الارض الفساد »" (
غافر / 26 ) . و توده بدبخت را از راه اينكه اين می‏خواهد دين شما را بهم‏
بزند تحريك می‏كند و آنها را به جنگ و اميدارد ، ولی ماهيت واقعی جنگ‏
را كه تصورات و خيالات توده مردم تشكيل نمی دهد ، ماهيت واقعی جنگ‏
وابسته به انگيزه‏ها و مقاصد سوء سران است ، و با در نظر گرفتن اهداف‏
آنها ، بخوبی می‏توان گفت كه اين جنگ در عقيده نيست جنگ اهل ايمان و
عقيده با گروه‏های وابسته به منافع شخصی خويش است .