پاورقی : 1 - جدال با مدعی - چاپ اول - ص . 46 2 - جدال با مدعی - چاپ اول - ص . 46
آن جهت است كه انسان دارای يك مقام علوی است غير از اين مقام سفلی كه
بحسب آن مقام علوی معانی اخلاقی واقعا كمال و فائده اوست پس انسان چون
ميخواهد حركت بكند به سوی كمال واقعی و معنوی خويش حركت ميكند به سوی
چيزی كه ارزش ذاتی برای او دارد ، يا بقول آن آقايان كه ميگويند برای
جامعه ارزش دارد نه برای فرد ولی در فرد دو " من " وجود دارد يك من
فردی و يك من كلی و اگر انسان احساس تمايل به تعاون و احسان و مانند
اينها ميكند خيال ميكند كه دارد برای ديگران كار ميكند بازهم برای " من
" كار ميكند ولی نه من فردی ، بلكه من كلی .
مجادل به اينجا كه میرسد و در واقع تلفيقی ميان مطالب ماركسيستی و
اگزيستانسياليستی درست میكند . ( و مدعی هم مچش را نمی گيرد كه بگويد
تو روی كدام اصول حرف میزنی ، بلكه میگويد : " صنعتی شدن به هيچ وجه
باعث پيشرفت انسان نبوده ، انسان امروز فقط يك مقدار صنعت و تكنولوژی
دارد كه آنهم اضطراب و تنهائی بشر را بيشتر كرده است ( 1 " ، آن وقت
مدعی اشكال میكند كه شما میگوئيد انسان رو به تكامل میرود [ و حال آنكه ]
در نهايت امر در صنعت و تكنولوژی پيش رفته است ولی در آنچه كه به
سعادت و خوشبختی انسان مربوط ميشود هيچ پيش نرفته ، برای اينكه انسان
باز گرفتار اضطراب و تنهائی است . او جواب میدهد :
" من صميمانه معتقدم علم و فرزندان دوگانهاش تكنولوژی و صنعت زمينه
را برای برخوردار شدن انسان از بيشترين آسايش انسانی روز به روز آماده
كردهاند . اما اينكه چرا انسان برغم آماده بودن زمينه از آسايش برخوردار
نيست ، اين ديگر تقصير علم نيست ، تقصير ايدئولوژی فرمانروا بر انسان
امروز است ( 2 ) .
يعنی اين تيره بختيها و بيچارگيها مربوط به علم نيست ، علم يك مقدار
كار كرده كه زمينه را فراهم كرده است ولی اين قوانين و مقررات و
فلسفهها ( و بيشتر هم نظرشان به اديان است ) كه امروز بر انسان حاكم
است و زيربنای اينها هم وضع اقتصادی خاص است ، اينها سبب تيره روزی
انسان است ، و اينها هم رفتنی هستند .
" تقصير ساخت غلط زيربنای جامعههای امروزی است نه علم . مطالعه
ابركيتو تاريخ زندگانی انسان ، به ما میآموزد كه تكامل سرنوشت انسان
است . يعنی افزايش امكانات در هر يك از دورانهای تاريخ ، امكانات
انسان نسبت به دورانها ی گذشته بيشتر شده است ، يعنی انسان تكامل يافته
. پيشرفت علم و شكفته شدن صنعت و تكنولوژی از ويژگيهای دوران
سرمايهداری است و امكانات انسان در اين دوران بسی بيشتر از امكاناتش
در دوران پيشين يعنی دوره زمينداری است . در اين دوران رسيدن انسان به
مقصد انسانی خود يعنی برای شكل گرفتن و پديد آمدن جامعهای بدون تضاد
آماده ميشود ، . . . سرگشتگی انسان معاصر و بدبختيهای او به هيچوجه تقصير
علم نيست ، زيربنای اجتماعی جامعه سرمايهداری و ايدئولوژی فرمانروا بر
انسان در اينگونه جامعهها غلط است . علم كوشش میكند واقعيت را
پاورقی : 1 - جدال با مدعی - چاپ اول - ص . 46 2 - جدال با مدعی - چاپ اول - ص . 46 |