علل گرايش به ماركسيسم :

يك بحث بسيار مهم و مطرح كه شايسته است كتابی درباره آن نوشته شود ،
مسئله علل گرايش به ماركسيسم است همچنانكه بحث ديگری نيز راجع به علل‏
پيدايش ماركسيسم براساس خود قوانين ماركسيسم بايد انجام گيرد و بررسی‏
شود كه آيا اين قوانين می‏توانند پيدايش ماركسيسم را توجيه كنند يا نه ؟
و نيز بايد تحقيق كرد كه زمينه پيدايش ماركسيسم چه بود ؟ زمينه اجتماعی‏
و تحولات فكری و فرهنگی و فلسفی به چه مرحله‏ای رسيده بود كه پيدايش‏
ماركسيسم را ايجاب می‏كرد ؟
اما مسأله مهمتر همان مسئله گرايش به ماركسيسم است . چرا دنيا به‏
ماركسيسم گرايش دارد به طوريكه تقريبا در زمان حاضر نيمی از جهان‏
ماركسيست هستند و در نيمه ديگر نيز گرايش‏های ماركسيستی زياد است .
البته نمی توان گفت كه نيمی از جهان ماركسيست هستند بلكه تعبير صحيح‏تر
اين است كه بگوئيم نيمی از جهان تحت نفوذ ماركسيستها هستند اما خود اين‏
كه نيروی ماركسيسم توانسته است نيمی از جهان را تحت نفوذ خود درآورد هر
چند كه نتوانسته باشد ملل تحت نفوذ خويش را به ماركسيسم معتقد سازد
مسأله با اهميتی است . اكنون بايد ديد علت اين وضع چيست ؟ آيا علت‏
اين وضع منطقی بودن و علمی بودن ماركسيسم است همچنانكه خودشان مدعی‏
هستند يا يك سلسله علل ديگر در كار است ؟

علل پيدايش ماركسيسم : محيط واقعيتها و افكار :

در اين كتاب كه اكنون مورد بحث ماست ( 1 ) ، درباره علل گرايش مردم‏
جهان به ماركسيسم بحث نشده و تنها در مورد علل پيدايش ماركسيسم مقداری‏
بحث شده است . البته در ضمن اين بحث به علل گرايش مردم به ماركسيسم‏
در زمان خود ماركس اشاره شده است .
نويسنده در مورد " زمينه پيدايش ماركسيسم " دو محيط را عنوان كرده‏
است : يكی محيط واقعيتها و ديگری محيط افكار و يا به تعبيری كه ما گفتيم‏
، يكی جريانهای اجتماعی و ديگری جريانهای فردی .
اما در مورد محيط واقعيتها و جريانهای اجتماعی مدعی است كه دو چيز
سبب پيدايش ماركسيسم شده است : يكی اينكه در قرن نوزدهم وضع
سرمايه‏داری به شكلی درآمد كه برای اولين بار طبقه‏ای به نام پرولتر كه‏
معلول وضع صنعت و وضع كارخانجات و اوضاع اقتصادی اين قرن

پاورقی :
1 - كتاب " ماركس و ماركسيسم " نوشته آندره پی‏يتر ، ترجمه شجاع‏
الدين ضيائيان - از انتشارات دانشگاه تهران .