روش اقتصادی اسلام
اكنون ببينيم در ميان مشخصات گذشته كه برای دو رژيم
نظر از اينكه آن راه راه ظالمانه است اين راه منطقا و از طريق مثبت
بهترين راه بشر است ، بهتر از اين نمیشود فرض كرد كه توده مردم بر
اقتصاد خودشان حاكم و مسلط باشند نه عده معدودی ، و مردم همه برای يكديگر
كار كنند نه برای سود يك طبقه خاص ، و همه صادقانه در سود كار يكديگر
شريك باشند و ناهمواريهای اجتماعی را كه سبب پست و بلندیها شده است
هموار كنند و به عقيده آنها اين سرمايهداری ا ست كه خود بخود به
سوسياليزم منتهی میشود .
سوسياليستها چنانكه از كتاب " اصول علم اقتصاد " نوشين برمیآيد ،
معتقدند كه اقتصاد طبيعی اشتراكی كهن و اقتصاد طبيعی اشتراكی آينده با
اراده و شعور تنظيم میشود ، اما اقتصاد سرمايهداری چون براساس مالكيت
فردی است قهرا شعور يگانهای بر آن حكومت نمیكند و قوانين لا يشعر عرضه و
تقاضا آن را تحت نفوذ قرار میدهد .
در كتاب بالا نظام غير اشتراكی را به دو قسم تقسيم میكند : اقتصاد ساده
تجارتی و اقتصاد سرمايهداری . اقتصاد اول آن است كه از نيروی كار ديگران
استفاده نمیكند ، بر خلاف دوم . به عبارت ديگر در اقتصاد ساده تجارتی
توليد كننده ، خود مالك و فروشنده است ، و در اقتصاد سرمايهداری توليد
كننده ، مالك و فروشنده نيست . تنها در قسم دوم است كه مسئله ارزش
اضافی پيش میآيد .
روش اقتصادی اسلام اكنون ببينيم در ميان مشخصات گذشته كه برای دو رژيم |