چيزهايی كه بشر آنها را نساخته است ، بلكه در طبيعت برای بشر ساخته شده‏
است . مالكيت شخصی در اين سوسياليزم يك حق الاختصاص محدودی است . و
اما سوسياليزم به معنی مالكيت عمومی افزار توليد ، از مشخصات عصر ماشين‏
است و لازمه ماشينيزم است و ما آن را از طريق خصوصيت ماشينيزم اثبات‏
كرده‏ايم ، و طريق ارزش اضافی ماركس را رد كرده‏ايم .
در صفحه 10 می‏گويد :
" هر چند دوران جلوه سوسياليزم تخيلی ، پنجاه سال اول قرن نوزدهم بود
، در سالهای بعد هم از ميان نرفت و تحت عناوين سوسياليزم هومانيزم (
سوسياليزم مبتنی بر اصالت انسانی ) ، و هومانيزم ( اصالت انسانی ) ، و
پرسوناليسم ( اصالت شخصيت ) ، بار ديگر رونق يافت . امروز هم مانند
اوايل قرن اخير ، نويسندگان بسياری سوسياليزم را نه به عنوان يك شكل‏
تاريخی جامعه كه نتيجه منطقی تحول اقتصادی است ، بلكه به عنوان سيستم‏
حاضر و آماده‏ای كه به نظر آنها بايد جانشين كاپيتاليزم گردد به ما معرفی‏
می‏كنند . آنها نيز مانند پيش كسوتان خود از قوانين تاريخ و بخصوص از
تضادهايی كه بر جامعه جديد حكمفرمايی می‏كند بی خبر هستند . آنها نيز به‏
عقل و روح عدالتخواهی رجوع می‏كنند و طبقات جامعه را در نظر نمی‏گيرند و
تنها به انسان چشم دارند .
توهم بزرگ سوسياليسم تخيلی ، پيش از آن كه به محتوی سيستم ارتباط
داشته باشد ، مربوط بدين است كه اين نوع سوسياليزم كمترين توجهی به درجه‏
تكامل مرحله تاريخی مورد نظر ندارد " ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 چه تكاملی ؟ تكامل انسان يا ابزار ؟