" سوسياليسم " اين است كه مالكيت اشتراكی در شوروی جنبه ملی دارد نه‏
جنبه عمومی و انترناسيوناليستی ، می‏گوييم در آنجا حتی اين طور هم نيست و
اين كه خودتان می‏گوييد در آنجا هنوز استثمار انسانها موجود است دليل‏
براين است كه قدرت آنجا و خوشبختی آنجا ، قدرت ملی نيست ، پس چرا
نام آن را قدرت ملی می‏گذاريد ؟ اگر مقصود اين است كه در آنجا مالكيت‏
فردی و طبقاتی تغيير شكل داده و تحت عنوان مالكيت اشتراكی ، طبقه خاصی‏
مالك همه چيزند و استثمار می‏كنند ، و آنها همان افراد حزب می‏باشند و
ساير مردم مستثمر آنها می‏باشند ، مطلب درستی است ، ولی اين را بايد
شكست سوسياليزم مادی ماركسيستی در همه جای دنيا ناميد . سوسياليزم‏
ماركس هرگز جامه عمل نخواهد پوشيد ، هرگز قادر نخواهد بود كه جامعه را
كه طبعا افرادی ضعيف و قوی و باهوش و كم هوش دارد تنها با تغيير سيستم‏
و شكل اجتماعی و اقتصادی خوشبخت بكند و جلوی استثمار افراد را بگيرد .
خوشبختی اجتماع و ريشه كن كردن استثمار ، متوقف به دو شرط است : يكی‏
سازمان صحيح اجتماعی و مقررات و قوانين عادلانه ، و ديگر ، حكومت يك‏
قدرت معنوی و تسلط يك نيروی غيرمادی بر وجدانها .
ص 17 :
" . . . ابزار توليد نبايستی فقط در خدمت يك جمع محدود يا در خدمت‏
يك ملت باشد و به منظور حفظ برتری اين جمع يا ملت مورد استفاده قرار
بگيرد ( 1 ) . مفهوم مالكيت اجتماعی اين است

پاورقی :
. 1 سوسياليستها همين قدر می‏گويند افزار توليد نبايستی در خدمت يك‏
جمع محدود يا يك ملت باشد ، بايد در اختيار همگان قرار گيرد ، اما
نمی‏گويند چرا ؟ اگر كسی از آنها بپرسد در صورتی كه مالك ابزار توليد از
طريق مشروعی آن را مالك شده است و >