نمیتوان از خانه بيرون آمد . اگر كمی دقت كنيم میفهميم كه مفيد بودن هم
دليل كافی و قاطع برای تعيين بهای اجناس نيست ، زيرا بهای نان از بهای
توتون و سيگار بسيار كمتر است . . . اگر چنين باشد با كدام مقياس عددی
میتوانيم درجه احتياج خود را نسبت به كالاهای معين بسنجيم ؟ ( بعدا راجع
به مقياس بودن عرضه و تقاضا بحث خواهد شد ) . از طرف ديگر بايد بدانيم
كه درجه احتياج بشر به اجناس مختلف و درجه مفيد بودن آنها بسيار نسبی و
متغير است . مثلا فرض كنيم يك دانشجوی فقير و يك تاجر ثروتمند برای
خريد يك شلوار به دكان خياطی بروند . . . "
در اينجا نيز نويسنده میگويد مفيد بودن ، دليل كافی و قاطع نيست ،
تلويحا عامل بودن آن را فی الجمله میپذيرد . ما برای اين كه به دست
آوريم فلان شیء عامل هست يا نيست ، بايد ساير شرائط را متساوی در نظر
بگيريم و آنگاه ببينيم بود و نبود اين عامل در شرايط متساوی مؤثر هست يا
نيست ؟ يعنی مثلا بايد در شرايطی كه دو كالا از لحاظ جنس ، و از لحاظ
ميزان عرضه و تقاضا ، و از لحاظ ميزان كاری كه لازم است در توليد آن
مصرف شود ، متساوی هستند و فقط از لحاظ مفيد بودن و نبودن ، مختلف
هستند ، ببينيم آيا اين عامل مؤثر هست يا نيست ؟ اما بيان بالا فقط "
تنها عامل بودن " اين عامل را نفی میكند ، يعنی آن بيان ، منطقا برای
اثبات دخالت عاملهای ديگر مفيد است نه برای نفی دخالت اين عامل .
عليهذا ، بيان بالا خالی از يك نوع مغالطه منطقی نيست .
پس بيان صحيح منطقی آن طور است كه ما گفتيم ، و البته مطابق اين بيان
، يعنی در شرايط متساوی از لحاظ جنس و كار و
|