بن بستها
اينگونه بن بستها منحصر بمسائل ازدواج و طلاق نيست ، در موارد ديگر از قبيل مسائل مالی نيز پيش میآيد ، نخست ببينيم آيا اسلام در غير مورد ازدواج و طلاق با اين بن بستها چه كرده است ؟ آيا اينها را بصورت بن بست و بصورت يك پديده چاره ناپذير پذيرفته است يا بن بست را از ميان برده و چاره كرده است . فرض كنيد دو نفر از راه ارث يا از راه ديگر ، مالك يك كالای غير قابل تقسيم از قبيل يك گوهر يا يك انگشتر يا اتومبيل يا تابلو نقاشی میشوند و حاضر نيستند مشتركا از آن استفاده كنند : به اينكه گاهی در اختيار يكی از آنها باشد و گاهی در اختيار ديگری ، هيچكدام از آنها هم حاضر نيست سهم خود را بديگری بفروشد و هيچگونه توافق ديگری نيز در زمينه استفاده از آن مال در ميان آنها صورت نميگيرد . از طرفی ميدانيم تصرف هر يك از آنها در آن مال موقوف به اذن و رضايت طرف ديگر است . در اين گونه موارد چه بايد كرد ؟ آيا بايد آن مال را معطل و بلا استفاده گذاشت و موضوع را بصورت يك مشكله لا ينحل و يك حادثه بغرنج غير قابل علاج رها كرد ؟ يا اينكه اسلام برای اينگونه امور راه چاره معين كرده است . حقيقت اينست كه فقه اسلامی اين مسائل را بصورت يك مشكله لا ينحل نمیپذيرد . حق مالكيت و اصل تسلط بر مال را آنجا كه منجر به بی استفاده ماندن مال باشد محترم نميشمارد . در اينگونه موارد بخاطر جلوگيری از بلا استفاده ماندن ثروت ، به حاكم شرعی بعنوان يك امر اجتماعی و يا به قاضی به عنوان يك مسأله اختلافی اجازه میدهد كه عليرغم