كار خودشان ناراضی بوده‏اند كه فقط برای حفظ ظاهر ، بموجب مواد 1075 -
1076 - 1077 الفاظ و عباراتی سر هم بندی كرده گذشته‏اند .
تنظيم كنندگان مواد قانونی مربوط به نكاح منقطع ( متعه ) طوری از كار
خودشان ناراضی بوده‏اند كه اساسا عقد مزبور را تعريف نكرده‏اند و تشريفات‏
و شرايط آنرا توضيح نداده‏اند . . . "
سپس آقای نويسنده خودشان اين نقص قانون مدنی را جبران ميكنند و نكاح‏
منقطع را تعريف ميكنند و ميگويند " نكاح مزبور عبارت است از اينكه زن‏
مجرد در برابر اخذ اجرت و دستمزد معين و مشخص در مدت و زمانی معلوم و
معين ولو چند ساعت و يا چند دقيقه خودش را برای قضای شهوت و تمتع و
اجرای اعمال جنسی در اختيار مرد ميگذارد " .
آنگاه ميگويند : " برای ايجاب و قبول عقد نكاح مزبور در كتب فقه‏
شيعه الفاظ عربی مخصوص ذكر شده است كه قانون مدنی به آنها اشاره و توجه‏
نكرده و مثل اينكه از نظر قانون گذار بهر لفظی كه دلالت بر مقصود بالا (
يعنی مفهوم اجاره و دستمزد گرفتن ) نمايد ولو غير عربی هم باشد واقع‏
ميشود " .
از نظر آقای نويسنده :
الف - قانون مدنی ، نكاح منقطع را تعريف نكرده و شرايط آنرا توضيح‏
نداده است .
ب - ماهيت نكاح منقطع اينست كه زن خود را در مقابل دستمزد معينی‏
بمردی اجاره ميدهد .
ج - از نظر قانون مدنی ، هر لفظی كه دلالت بر مفهوم مورد اجاره واقع‏
شدن زن بكند برای ايجاب و قبول نكاح منقطع كافی است .
من از آقای نويسنده دعوت ميكنم يك بار ديگر قانون مدنی را مطالعه‏
كنند و با دقت مطالعه كنند و همچنين از خوانندگان