تصويب كرده‏اند و چون تساوی حقوق زن و مرد جزء مواد اعلاميه حقوق بشر است‏
پس بحكم قانون مصوب مجلس زن و مرد بايد دارای حقوقی مساوی يكديگر
باشند .
مگر متن اعلاميه حقوق بشر چيزی است كه در صلاحيت مجلسين باشد كه آنرا
تصويب يا رد كنند .
محتويات اعلاميه حقوق بشر از نوع امور قراردادی نيست كه قوای مقننه‏
كشورها بتوانند آنرا تصويب بكنند يا نكنند .
اعلاميه حقوق بشر ، حقوق ذاتی و غير قابل سلب و غير قابل اسقاط انسانها
را مورد بحث قرار داده است ، حقوقی را مطرح كرده است كه به ادعای اين‏
اعلاميه لازمه حيثيت انسانی انسانهاست و دست توانای خلقت و آفرينش‏
آنها را برای انسانها قرار داده است ، يعنی مبداء و قدرتی كه به انسانها
عقل و اراده و شرافت انسانی داده است اين حقوق را هم طبق ادعای اعلاميه‏
حقوق بشر به انسانها داده است .
انسانها نمی‏توانند محتويات اعلاميه حقوق بشر را برای خود وضع كنند و نه‏
می‏توانند از خود سلب و اسقاط نمايند . از تصويب مجلسين و قوای مقننه‏
گذشته يعنی چه ؟
اعلاميه حقوق بشر فلسفه است نه قانون ، بايد بتصديق فيلسوفان برسد نه‏
بتصويب نمايندگان . مجلسين نمی‏توانند با اخذ رأی و قيام و قعود ، فلسفه‏
و منطق برای مردم وضع كنند . اگر اين چنين است پس فلسفه نسبيت‏
اينشتاين را هم ببرند بمجلس و از تصويب نمايندگان بگذرانند ، فرضيه‏
وجود حيات در كرات آسمانی را نيز به تصويب برسانند . قانون طبيعت را
كه نمی‏شود از طريق تصويب قوانين قراردادی تأييد يا رد كرد .