متأسفانه در آنجا به حقيقت وحشتناكی بر ميخوريم . معلوم ميشود ، زن‏
اروپائی برای آزادی و حق مالكيت خود از ماشين بايد تشكر كند نه از آدم ،
و در مقابل چرخهای عظيم ماشين بايد سر تعظيم فرود آورد نه در مقابل مردان‏
اروپائی . آزمندی و حرص صاحبان كارخانه بود كه برای اينكه سود بيشتری‏
ببرند و مزد كمتری بدهند ، قانون استقلال اقتصادی را در مجلس انگلستان‏
گذارند .
" ويل دورانت " ميگويد - اين واژگونی سريع عادات و رسوم محترم و
قديمتر از تاريخ مسيحيت را چگونه تعليل كنيم ؟ علت عمومی اين تغيير ،
فراوانی و تعدد ماشين آلات است ، " آزادی " زن از عوارض انقلاب صنعتی‏
است . . .
" يك قرن پيش در انگلستان كار پيدا كردن بر مردان دشوار گشت . اما
اعلانها از آنان ميخواست كه زنان و كودكان خود را به كارخانه‏ها بفرستند ،
كار فرمايان بايد در انديشه سود و سهام خود باشند و نبايد خاطر خود را با
اخلاق و رسوم حكومتها آشفته سازند ، كسانی كه ناآگاه بر " خانه براندازی‏
" توطئه كردند كارخانه‏داران وطن دوست قرن نوزدهم انگلستان بودند .
" نخستين قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون 1882 بود . بموجب اين‏
قانون زنان بريتانيای كبير از آن پس از امتياز بی سابقه‏ای برخوردار
ميشدند و آن اينكه پولی را كه بدست می‏آوردند حق داشتند برای خود نگه‏
دارند . اين قانون اخلاقی عالی و مسيحی را كارخانه‏داران مجلس عوام وضع‏
كردند تا بتوانند زنان انگلستان را به كارخانه‏ها بكشانند ، از آن سال تا
به امسال سود جوئی مقاومت ناپذيری ، آنان را از بندگی و جان كندن در
خانه رهانيده ، گرفتار بندگی و جان كندن در مغازه و