باسمه تعالی
مقتضيات عصر ما ايجاب می‏كند كه بسياری از مسائل مجددا مورد ارزيابی‏
قرار گيرد و به ارزيابيهای گذشته بسنده نشود . " نظام حقوق و تكاليف‏
خانوادگی " از جمله اين سلسله مسائل است .
در اين عصر ، به عللی كه بعدا به آنها اشاره خواهم كرد ، چنين فرض شده‏
كه مسأله اساسی در اين زمينه " آزادی " زن و " تساوی حقوق " او با
مرد است ، همه مسائل ديگر فرع اين دو مسأله است .
ولی از نظر ما ، اساسی‏ترين مسأله در مورد " نظام حقوق خانوادگی " - و
لا اقل در رديف مسائل اساسی - اينست كه آيا نظام خانوادگی نظامی است‏
مستقل از ساير نظامات اجتماعی و منطق و معيار ويژه‏ای دارد جدا از منطقها
و معيارهائی كه در ساير تأسيسات اجتماعی به كار می‏رود ؟ يا هيچگونه‏
تفاوتی ميان اين واحد اجتماعی با ساير واحدها نيست ؟ بر اين واحد همان‏
منطق و همان فلسفه و همان معيارها حاكم است كه بر ساير واحدها و مؤسسات‏
اجتماعی ؟ .
ريشه اين ترديد " دو جنسی " بودن دو ركن اصلی