است، بلكه اگر پای مبادله هم در ميان نباشد هيچ ثروتی را نمی‏توان بيهوده‏
از ديگری تملك كرد و بمصرف رسانيد .
اين اصل يك اصل ثابت و همه زمانی است و از احتياج اجتماعی ثابتی‏
سرچشمه گرفته است ، اما اينكه خون و مدفوع ثروت شمرده نشود و قابل‏
مبادله نباشد مربوط است بعصر و زمان و درجه تمدن ، و با تغيير شرائط و
پيشرفت علوم و صنايع و امكان استفاده‏های صحيح و مفيدی از آنها تغيير حكم‏
ميدهند .
مثال ديگر - اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام در اواخر عمر با اينكه مويش‏
سپيد شده بود رنگ نمی‏بست ، محاسنش همچنان سپيد بود . شخصی به آن حضرت‏
گفت مگر پيغمبر اكرم دستور نداد كه : " موی سپيد را با رنگ بپوشانيد
" فرمود : چرا . گفت : پس چرا تو رنگ نمی‏بندی ؟ فرمود : در آنوقت كه‏
پيغمبر اكرم اين دستور را داد مسلمانان از لحاظ عدد اندك بودند ، در
ميان آنها عده‏ای پيرمرد وجود داشت كه در جنگها شركت ميكردند ، دشمن كه‏
به صف سربازان مسلمان نظر می‏افكند و آن پير مردان سپيد مو را ميديد
اطمينان روحی پيدا می‏كرد كه با عده‏ای پيرمرد طرف است و روحيه‏اش قوی‏
می‏شد پيغمبر اكرم دستور داد كه رنگ ببندند تا دشمن به پيری آنها پی نبرد
. آنگاه علی فرمود اين دستور را پيغمبر اكرم در وقتی صادر كرد كه عدد
مسلمانان كم بود و لازم بود از اينگونه وسائل نيز استفاده شود . اما امروز
كه اسلام سراسر جهان را فرا گرفته است نيازی به اينكار نيست . هر كسی‏
آزاد است كه رنگ ببندد يا رنگ نبندد .
از نظر علی عليه‏السلام دستور پيغمبر اكرم به اينكه " رنگ