امضاء پيمان زناشوئی ، و احيانا مدتی زندگی مشترك ، به خاطر هوس زن نو
يا يك هوس ديگر زن پيشين را از خود براند ، سخت مخالف است ، اما راه
چاره از نظر اسلام اين نيست كه " ناجوانمرد " را مجبور به نگهداری زن
كند ، اينچنين نگهداری با قانون طبيعی زندگی خانوادگی مغايرت دارد .
اگر زن با زور قانون و قوه مجريه بخواهد بخانه شوهر برگردد ، ميتواند
آن خانه را اشغال نظامی كند ، اما نميتواند بانوی آن خانواده و رابطه
جذب احساسات از شوهر و دفع احساسات بفرزندان بوده باشد ، و هم
نميتواند وجدان نيازمند به مهر خود را اشباع و اقناع نمايد .
اسلام كوششها كرده كه ناجوانمردی و طلاقهای ناجوانمردانه از ميان برود و
مردان جوانمردانه از زنان نگهداری و پذيرائی كنند . ولی اسلام بر خود
بعنوان يك قانونگذار ، و بر زن بعنوان مركز منظومه خانوادگی و رابط جذب
و دفع احساسات ، نمیپسندد كه زن را به زور و اجبار در نزد مرد ناجوانمرد
نگهداری كند .
آنچه اسلام كرده است درست نقطه مقابل كاری است كه غرب و غرب پرستان
كرده و ميكنند . اسلام با عوامل ناجوانمردی و بی وفائی و هوسبازی سخت
نبرد ميكند اما حاضر نيست زن را بزور به ناجوانمرد و بی وفا بچسباند .
اما غربيان و غرب پرستان روزبروز بر عوامل ناجوانمردی و بی وفائی و
هوسبازی مرد ميافزايند آنگاه ميخواهند زن را بزور بمرد هوسباز و بی وفا و
ناجوانمرد بچسبانند . . .
تصديق ميفرمائيد كه اسلام با اينكه ناجوانمردان را بهيچوجه
|