مثال ديگر : اصل اجتماعی ديگر در قرآن بيان شده كه به مبادله ثروت
مربوط است . اسلام اصل مالكيت فردی را پذيرفته است ، و البته ميان آنچه
اسلام بنام مالكيت ميپذيرد با آنچه در دنيای سرمايهداری ميگذرد تفاوتهائی
وجود دارد كه اكنون جای گفتگو در آنها نيست . لازمه مالكيت فردی "
مبادله " است .
اسلام برای " مبادله " اصولی مقرر كرده است كه از آنجمله اين اصل
است : " « و لا تأكلوا اموالكم بينكم بالباطل »" يعنی ثروت را بيهوده
در ميان خود بجريان نيندازيد . يعنی مال و ثروت كه دست بدست ميگردد و
از دست توليد كننده و صاحب اختيار اول خارج شده بدست ديگری میافتد ، و
از دست آن ديگری بدست سومی میافتد ، بايد در مقابل ، فائده مشروعی باشد
كه بصاحب ثروت عايد ميشود . دست بدست شدن ثروت بدون آنكه يك
فايدهای كه ارزش انسانی داشته باشد عايد صاحب ثروت بشود ممنوع است .
اسلام مالكيت را مساوی با اختيار مطلق نمیداند .
از طرف ديگر در مقررات اسلامی تصريح شده كه خريد و فروش بعضی چيزها
از آنجمله خون و مدفوع انسان ممنوع است . چرا ؟ چون خون انسان يا گوسفند
مصرف مفيدی كه آنها را با ارزش كند و جزء ثروت انسان قرار دهد نداشته
است . ريشه ممنوعيت خريد و فروش خون و مدفوع ، اصل " « و لا تأكلوا
اموالكم بينكم بالباطل » " است . ممنوعيت خون و مدفوع از نظر اسلام
اصالت ندارد ، آنچه اصالت دارد اينست كه مبادله بايد ميان دو شیء مفيد
بحال بشر صورت بگيرد . ممنوعيت امثال خون و مدفوع انسان ، جامهای است
كه به تن ممنوعيت گردش بيهوده ثروت پوشانيده شده است ، بعبارت ديگر
شكل اجرائی اصل " « لا تأكلوا اموالكم بينكم بالباطل »"
|