غرب هم خود را فراموش كرده و هم خدای خود را
مسئله مهم اجتماع بشر در امروز اينست كه بشر به تعبير قرآن
برای انسان وجدان انسانی قائل است . اعلاميه بشر را بايد شرق صادر كند كه
به اصل " « انی جاعل فی الارض خليفه » " ايمان دارد . و در انسان
نمونهای از مظاهر الوهيت سراغ دارد ، كسی بايد دم از حقوق بشر بزند كه
در انسان آهنگ سير و سفری تا سر منزل " « يا ايها الانسان انك كادح الی
ربك كدحا فملاقيه »" قائل است .
اعلاميه حقوق بشر شايسته آن سيستمهای فلسفی است كه بحكم " « و نفس و
ما سويها فالهمها فجورها و تقواها » " در سرشت انسان تمايل به نيكی
قائلند .
اعلاميه بشر را بايد كسی صادر كند كه به سرشت بشر خوشبين است و بحكم
" « و لقد خلقنا الانسان فی احسن تقويم »" آنرا معتدلترين و كاملترين
سرشتها میداند .
آنچه شايسته طرز تفكر غربی در تفسير انسان است ، اعلاميه حقوق بشر
نيست . بلكه همان طرز رفتاری است كه غرب عملا درباره انسان روا میدارد
، يعنی كشتن همه عواطف انسانی ، ببازی گرفتن مميزات بشری ، تقدم سرمايه
بر انسان ، اولويت پول بر بشر ، معبود بودن ماشين ، خدائی ثروت ،
استثمار انسانها ، قدرت بی نهايت سرمايهداری . كه اگر احيانا يك نفر
ميليونر ثروت خود را برای بعد از خودش به سگ محبوبش منتقل كند آن سگ
احترامی مافوق احترام انسانها پيدا میكند ، انسانها در خدمت يك سگ
ثروتمند بعنوان پيشكار ، منشی ، دفتردار استخدام میشوند و در مقابل او
دست بسينه میايستند و تعظيم میكنند .
غرب هم خود را فراموش كرده و هم خدای خود را مسئله مهم اجتماع بشر در امروز اينست كه بشر به تعبير قرآن |