كه ميخواهند بگيرند و دختران را بهر كس كه دل خودشان ميخواهد شوهر دهند
.
اين روايت را فقها مانند شهيد ثانی در مسالك و صاحب جواهر در جواهر
الكلام از طرق عامه نقل كرده‏اند . در جاهليت عرب ، مانند جاهليت غير
عرب ، پدران خود را اختياردار مطلق دختران و خواهران و احيانا مادران‏
خود ميدانستند و برای آنها در انتخاب شوهر ، اراده و اختياری قائل‏
نبودند . تصميم گرفتن حق مطلق پدر يا برادر و در نبودن آنها حق مطلق عمو
بود .
كار اين اختيارداری به آنجا كشيده بود كه پدران بخود حق ميدادند
دخترانی را كه هنوز از مادر متولد نشده‏اند پيش پيش بعقد مرد ديگری در
آورند كه هر وقت متولد شد و بزرگ شد آن مرد حق داشته باشد آن دختر را
برای خود ببرد .

شوهر دادن قبل از تولد

در آخرين حجی كه پيغمبر اكرم انجام داد ، يكروز در حالی كه سواره بود و
تازيانه‏ای در دست داشت ، مردی سر راه بر آنحضرت گرفت و گفت :
- شكايتی دارم .
- بگو .
- در سالها پيش در دوران جاهليت ، من و طارق بن مرقع در يكی از
جنگلها شركت كرده بوديم . طارق وسط كار احتياج به نيزه‏ای پيدا كرد .
فرياد برآورد كيست كه نيزه‏ای بمن برساند و پاداش آنرا از من بگيرد ؟ من‏
جلو رفتم و گفتم چه پاداش ميدهی ؟ گفت قول ميدهم اولين دختری كه پيدا
كنم برای تو بزرگ كنم . من قبول كردم و نيزه خود را به او دادم . قضيه‏
گذشت . سالها سپری شد . اخيرا بفكر افتادم و اطلاع پيدا كردم او دختردار
شده و دختر رسيده‏ای در خانه دارد . رفتم و قصه را بياد او آوردم‏