زيادی از مردان از تشكيل عائله و داشتن همسر محروم ميمانند و عدد زنان‏
مجرد افزايش مييابد و زمينه برای حرمسرا سازی فراهم ميگردد .
اگر عدالت اجتماعی برقرار و وسيله تشكيل عائله و انتخاب همسر برای‏
همه فراهم باشد قهرا هر زنی به مرد معينی اختصاص پيدا ميكند و زمينه‏
عياشی و هوسرانی و حرمسراسازی منتفی ميگردد .
مگر عده زنان چه قدر از مردان زيادتر است كه با وجود اينكه همه مردان‏
بالغ از داشتن همسر برخوردار باشند باز هم برای هر مردی و لااقل برای هر
مرد متمكن و پولداری امكان تشكيل حرمسرا باقی بماند ؟
عادت تاريخ اينست كه سرگذشت حرمسراهای دربارهای خلفا و سلاطين را
نشان دهد ، عيشها و عشرتهای آنها را مو بمو شرح دهد اما از توضيح و تشريح‏
محروميتها و ناكاميها و حسرتها و آرزو و بگور رفتنهای آنانكه در پای قصر
آنها جان داده‏اند و شرائط اجتماعی به آنها اجازه انتخاب همسر نميداده‏
است سكوت نمايند . ده‏ها و صدها زنانيكه در حرمسراها بسر ميبرده‏اند در
واقع حق طبيعی يك عده محروم و بيچاره بوده‏اند كه تا آخر عمر مجرد
زيسته‏اند .
مسلما اگر اين دو عامل معدوم گردد ، يعنی عفاف و تقوا برای زن امر لازم‏
شمرده شود و كاميابی جنسی جز در كادر ازدواج ( اعم از دائم يا موقت )
ناممكن گردد و از طرف ديگر ناهمواريهای اقتصادی ، اجتماعی از ميان برود
و برای همه افراد بالغ امكان استفاده از طبيعی‏ترين حق بشری يعنی حق تاهل‏
فراهم گردد تشكيل حرمسرا امری محال و ممتنع خواهد بود .
يك نگاه مختصر به تاريخ نشان ميدهد كه قانون ازدواج موقت كوچكترين‏
تأثيری در تشكيل حرمسرا نداشته است . خلفاء