برخويشتن و آزاد از جبر طبيعت و جبر محيط و جبر سرشت وجبر سرنوشت .
بنابراين تلقی از انسان ، ارزشهای انسانی در انسان اصالت دارد ، يعنی‏
بالقوه به صورت يك سلسله تقاضاها در سرشت او نهاده شده است ، انسان‏
به موجب سرشت‏های انسانی خود خواهان ارزشهای متعالی انسانی است ، و به‏
تعبير ديگر خواهان حق و حقيقت و عدالت و مكرمتهای اخلاقی است و به‏
موجب نيروی عقل خود می‏تواند طراح جامعه خود باشد و تسليم سير كور كورانه‏
محيط نباشد و به موجب اراده و نيروی انتخابگری خود طرحهای فكری خود را
به مرحله اجرا در می‏آورد . وحی به عنوان هادی و حامی ارزشهای انسانی او
او را ياری ميدهد و راهنمائی مينمايد .
بدون شك انسان از محيط و شرائط خود متأثر می‏شود ، ولی اين تأثر و
تاثير يك جانبه نيست ، انسان نيز روی محيط خود تاثير می‏كند اما - نكته‏
اصلی اين جا است - تأثير انسان بر روی محيط صرفا به صورت يك عكس‏العمل‏
جبری و غير قابل تخلف نيست ، انسان به حكم اين كه موجودی آگاه ، آزاد ،
انتخابگر ، با اراده و مجهز به سرشتهای متعالی است ، احيانا
عكس‏العملهائی انجام ميدهد بر خلاف آنچه يك حيوان نا آگاه و محكوم محيط
انجام می‏دهد .