زندگی اقوام و امتها را به عنوان مايه تنبه برای اقوام ديگر مطرح می‏كند :
« تلك امة قد خلت لها ما كسبت و لكم ما كسبتم و لا تسئلون عما كانوا
يعملون »( 1 ) : آنان امت و جامعه‏ای بودند كه گذشتند و رفتند ، آنان‏
راست دستاوردهای خودشان و شما راست دستاوردهای خودتان ، شما مسؤول‏
اعمال آنان نيستيد ( تنها مسؤول اعمال خود هستيد ) .
قرآن مكرر در تعبيرات خود موضوع حيات و مدت و اجل اقوام و امتها را
طرح كرده است ، مثلا می‏گويد : « ولكل امة اجل فاذا جاء اجلهم لا يستاخرون‏
ساعة و لا يستقدمون »( 2 ) : زندگی هر امتی را پايانی است ، پس هرگاه‏
پايان عمرشان فرا رسد ، نه ساعتی ديرتر بپايند و نه ساعتی زودتر فانی‏
گردند .
قرآن كريم اين گمان را كه اراده‏ای گز افكار ، و مشيتی بی قاعده و بی‏
حساب سرنوشتهای تاريخی را دگرگون می‏سازد به شدت نفی می‏كند و تصريح‏
می‏نمايد كه قاعده‏ای ثابت و تغيير ناپذير بر سرنوشتهای اقوام حاكم است ،
می‏فرمايد : « فهل ينظرون الاسنة الاولين فلن تجد لسنة الله تبديلا و لن تجد
لسنة الله تحويلا »( 3 ) : آيا اين مردم جز سنت و روشی كه بر اقوام‏

پاورقی :
1 - بقره / 134 و . 141
2 - اعراف / 34 و نحل / . 61
3 - فاطر / . 43