راه اخلاق و حكمت عملی . ولی هيچكس حقی به اندازه حق شهدا بر بشريت‏
ندارد ، و به همين جهت هم عكس‏العمل احساس آميز انسانها و ابراز عواطف‏
خالصانه آنها درباره شهدا بيش از ساير گروهها است .
چرا و به چه دليل حق شهدا از حق ساير خدمتگزاران بيشتر و عظيمتر است ؟
البته دليل دارد . همه گروههای خدمتگزار ديگر مديون شهدا هستند ، ولی‏
شهدا مديون آنها نيستند يا كمتر مديون آنها هستند ، عالم در علم خود و
فيلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعليمات‏
اخلاقی خود نيازمند محيطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند ولی‏
شهيد آن كسی است كه با فداكاری و از خود گذشتگی خود و با سوختن و خاكستر
شدن خود محيط را برای ديگران مساعد می‏كند .
مثل شهيد مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو
افكندن است ، تا ديگران در اين پرتو كه به بهای نيستی او تمام شده‏
بنشينند و آسايش بيابند و كار خويش را انجام دهند . آری ، شهدا شمع‏
محفل بشريتند ، سوختند و محفل بشريت را روشن كردند . اگر اين محفل‏
تاريك می‏ماند هيچ دستگاهی نمی‏توانست كار خود را آغاز كند يا