ارواح بودن ملك الموت شرك است ؟
از نظر توحيد در خالقيت اين نظريه بدترين انواع شرك است ، زيرا به‏
نوعی تقسيم كار ميان خالق و مخلوق قائل شده است ، زيرا به نوعی تقسيم‏
كار ميان خالق و مخلوق قائل شده است ، كارهای ماوراءالطبيعی را قلمرو
اختصاصی خدا و كارهای طبيعی را قلمرو اختصاصی مخلوقات خدا يا قلمرو
اشتراكی خدا و مخلوق قرار داده است . قلمرو اختصاصی برای مخلوق قائل شدن‏
عين شرك در فاعليت است ، همچنانكه قلمرو اشتراكی قائل شدن نيز نوعی‏
ديگر از شرك در فاعليت است .
برخلاف تصور رايج ، وهابيگری تنها يك نظريه ضد امامت نيست ، بلكه‏
پيش از آنكه ضد امامت باشد ، ضد توحيد و ضد انسان است . از آن جهت ضد
توحيد است كه به تقسيم كار ميان خالق و مخلوق قائل است و بعلاوه به يك‏
نوع شرك ذاتی خفی قائل است كه توضيح داده شد ، و از آن جهت ضد انسان‏
است كه استعداد انسانی انسان را كه - او را از ملايك برتر ساخته و به‏
نص قرآن مجيد " خليفة الله " است و ملائك مامور سجده به او - درك‏
نمی‏كند و او را در حد يك حيوان طبيعی تنزل می‏دهد .
بعلاوه تفكيك ميان مرده و زنده به اين شكل كه مردگان حتی در جهان ديگر
زنده نيستند و تمام شخصيت انسان بدن اوست كه به صورت جماد در می‏آيد ،
يك انديشه مادی و ضد الهی است و ما در آينده در بحث معاد درباره اين‏
مطلب بحث خواهيم كرد .
تفكيك ميان اثر مجهول و مرموز ناشناخته و آثار معلوم و شناخته شده ، و
اولی را برخلاف دومی ماوراءالطبيعی دانستن ، نوعی ديگر از شرك است .
اينجاست كه به معنی سخن رسول اكرم ( ص ) پی می‏بريم