حكمت بالغه آنچه قابل مطرح شدن است ، بود و نبود كل است نه بودن يك‏
جزء و نبودن جزئی ديگر .
اصول فوق اگر درست هضم گردد ، كافی است كه همه شبهات و اشكالات‏
حكمت بالغه و عدل كامل الهی را نقش بر آب نمايد . بار ديگر خواننده‏
محترم را به كتاب عدل الهی ارجاع می‏دهم و از اينكه به حكم ضرورت اين‏
مسائل را كه از سطح اين كتاب بالاتر است طرح كردم پوزش می‏طلبم .
در پايان ، نظر به اينكه بحث " عدل " تاريخچه مخصوصی در ميان مسلمين‏
دارد بطوريكه جزء اصول مذهب شيعه قرار گرفته - يعنی از نظر شيعه عدل يكی‏
از اصول اسلام است - بی فايده نيست اشاره‏ای به اين تاريخچه بشود .

تاريچه اصل عدل در فرهنگ اسلامی

در شيعه اصل عدل يكی از اصول دين است . در مقدمه كتاب عدل الهی‏
گفته‏ايم كه اصل عدل در فرهنگ اسلامی تقسيم می‏شود به عدل الهی و عدل‏
انسانی . عدل الهی تقسيم می‏شود به عدل تكوينی و عدل تشريعی . عدل انسانی‏
نيز به نوبه خود تقسيم می‏شود به عدل فردی و عدل اجتماعی . عدلی كه از
اختصاصات مذهب شيعه شمرده شده است و به همين دليل و همين معنی جزء
اصول دين در مذهب شيعه قرار گرفته است ، عدل الهی است و اين نوع از
عدل است كه در متن جهان بينی اسلامی واقع می‏شود .
عدل الهی يعنی اعتقاد به اينكه خداوند ، چه در نظام تكوين و چه در نظام‏
تشريع ، به حق و عدل رفتار می‏كند و ظلم نمی‏نمايد . علت اينكه اصل عدل‏
يكی از اصول در مذهب شيعه قرار گرفت ، اين