است ، يك كودك اگر از نظر عضوی ناقص به دنيا بيايد ناتمام به دنيا
آمده است ولی اگر از نظر اعضا و جهازات ، تمام به دنيا بيايد تازه‏
ناقص است و بايد مراحل تكامل را با تعليم و تربيت طی بكند . يعنی‏
پله‏های تعليم و تربيت برای اين كودك تعالی است ، درجات و پله‏ها را
بالا رفتن است . تا اينجا بحث ما درباره تعريف تكامل و فرق ميان تكامل‏
اجتماعی و تكامل طبيعی بود . حال می‏پردازيم به ساير مسائلی كه در اين‏
باره مطرح است كه می‏توان آنها را در سه پرسش مطرح كرد :
1 - آيا بشر در زندگی اجتماعی در طول تاريخ خود تكامل و تعالی پيدا
كرده است يا نه ؟ .
2 - آيا جامعه بشر در آينده متكامل است و رو به تكامل می‏رود ؟ .
3 - اگر رو به تكامل می‏رود آيا آن جامعه ايده آل و به تعبير افلاطون ،
آن مدينه فاضله بشريت چگونه است و چه مشخصاتی دارد ؟ .
ما تاريخ را تا اينجا كه آمده‏ايم می‏توانيم بشناسيم اما آينده را چطور ؟
آيا نسبت به آينده بايد چشمهايمان را ببنديم و بگوئيم تاريخ جبرا حركت‏
می‏كند و رو به تكامل است ؟ در طبيعت زمان تكامل است ؟ كشتی زمان جبرا
و بدون آنكه انسان كوچكترين دخالتی و كوچكترين مسئوليتی داشته باشد ، رو
به تكامل است نظير تكامل طبيعی كه قبلا اشاره شد ؟ و در گذشته هم انسانها
به عنوان يك عده موجودات آزاد و مختار و صاحب مسئوليت و دخيل ، نقشی‏
نداشته‏اند ؟