است : از علی عليه‏السلام پرسش شد : « هل عندكم شی‏ء من الوحی » ؟ آيا به‏
شما اهل بيت وحی نازل می‏شود ؟ فرمود : « لا و الذی فلق الحبه و برا
النسمه » : نه قسم به آنكه دانه را شكافت و آدمی را آفريد « الا ان يعطی‏
الله عبدا فهما فی كتابه : » مگر آنكه خداوند بنده‏ای را مورد عنايت قرار
دهد و فهم قرآن نصيب او گردد . از اين جمله پيدا است كه علی عليه‏السلام‏
علم جوشان و فراوان و حيرت انگيز خود را تنها از دولت قرآن و چشمه پر
فيض قرآن دارد . اين معنويت قرآن است كه از باطن و ملكوت بر دل پاك‏
علی سرازير شده است .
حضرت علی بن موسی الرضا عليه آلاف التحيه و الثناء كه در جوار مدفن‏
مقدس آن حضرت اين كنگره برگزار می‏گردد نقل می‏كنند كه از جد بزرگوارشان‏
امام ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق عليه‏السلام پرسش شد : « ما بال‏
القرآن لا يزيد بالنشر و الدراسه الا غضاضه ؟ » يعنی چگونه است كه قرآن هر
چه بيشتر منتشر می‏شود و گوشها با آن آشنا می‏گردد و هر چه بيشتر خوانده و
درس داده می‏شود كهنه نمی‏گردد بلكه بر عكس روز بروز بر طراوت و تازگی‏
آن افزوده می‏گردد ؟ امام جواب داد : « لانه لم ينزل لزمان دون زمان و لا
للناس دون ناس و لذلك ففی كل زمان جديد و لكل ناس غض » . يعنی اين‏
بدان جهت است كه قرآن برای زمانی خاص و برای مردمی خاص نازل نشده‏
است و لهذا در همه زمانها نو است و برای همه مردمان ترو تازه است .
اگر درست در معنی و مفهوم اين حديث دقت كنيم دنيای وسيعی در مقابل خود
می‏بينيم ، می‏بينيم ائمه اهل بيت عليه‏السلام با ديد ديگری قرآن را
می‏ديده‏اند .