می‏آيد ، بعد كه بر سيد شرعا ثابت می‏شود ، آنوقت حد جاری می‏كند . آيا ما
برويم همينطور يك نفر را از خيابان بياوريم كه شما حد جاری كنيد كه‏
می‏خواهيد شهرت پيدا كنيد ؟ گفت عيبی ندارد ، يك كسی را بياوريد ،
خودمان با او عمل شنيع انجام می‏دهيم ، بعد هم بر او حد جاری می‏كنيم .
ارزشی را خودشان می‏خواهند خلق كنند ، بعد هم خودشان پرستش كنند ، اين‏
كه نمی‏شو د ! اينجا است كه مكتب نهائی عرض وجود می‏كند .

نظريه اسلام

مكتب نهائی اولا در بدبينی نسبت به گذشته اينجورها هم نيست ، به‏
طبيعت انسان آنچنان بدبين نيست . اين مكتب می‏گويد : اين شهادتی كه بشر
امروز عليه طبيعت انسان می‏دهد كه سرشت انسان بر بدی و بر شر و فساد
است همان شهادت ناحق و ناآگا هانه‏ای است كه فرشتگان الهی قبل از
آفرينش انسان ، درباره انسان دادند و خدای انسان اين شهادت را مردود
كرد . ببينيد قبل از آفرينش انسان ، قرآن حقايق را با چه زبانی می‏گويد ؟
اينها همه رمز است ، حقيقت است " « و اذا قال ربك للملائكه انی جاعل‏
فی الارض خليفة »" ( 1 ) آنگاه كه پروردگار تو ، به فرشتگان ، به آن‏
نيروهائی كه مدبر جهان و امر پروردگار هستند اعلام كرد كه جانشينی از من‏
در حال آفرينش است ، فرشتگان كه به هر دليلی بود ، يا بدليل اينكه‏
انسانهائی قبل از اين انسان بودند و يا به دلائل

پاورقی :
1 - سوره بقره آيه . 30