شخصی در آن محيط ، اين فن را بياموزد و در ميان مردم به اين صفت معروف‏
نشود .
چنانكه می‏دانيم - و بعدا درباره اين مطلب بحث خواهيم كرد - مخالفان‏
پيغمبر اكرم در آن تاريخ او را به اخذ مطالب از افواه ديگران متهم كردند
، ولی به اين جهت متهم نكردند كه چون با سواد است و خواندن و نوشتن‏
می‏داند كتابهايی نزد خود دارد و مطالبی كه می‏آورد از آن كتابها استفاده‏
كرده است . اگر پيغمبر كوچكترين آشنايی با خواندن و نوشتن می‏داشت قطعا
مورد اين اتهام واقع می‏شد .

اعترافات ديگران

خاور شناسان نيز كه با ديده انتقاد به تاريخ اسلامی می‏نگرند كوچكترين‏
نشانه‏ای بر سابقه خواندن و نوشتن رسول اكرم نيافته ، اعتراف كرده‏اند كه‏
او مردی درس ناخوانده بود و از ميان ملتی درس ناخوانده برخاست .
كارلايل در كتاب معروف الابطال می‏گويد :
" يك چيز را نبايد فراموش كنيم و آن اينكه محمد هيچ درسی از هيچ‏
استادی نياموخته است ، صنعت خط تازه در ميان مردم عرب پيدا شده بود .
به عقيده من حقيقت اين است كه محمد با خط و خواندن آشنا نبود ، جز
زندگی صحرا چيزی نياموخته بود " .
ويل دورانت در تاريخ تمدن می‏گويد :
" ظاهرا هيچ كس در اين فكر نبود كه وی ( رسول اكرم ) را نوشتن و
خواندن آموزد . در آن موقع هنر نوشتن و خواندن به نظر عربان اهميتی‏
نداشت‏ء به همين جهت در قبيله قريش بيش از