طبق معمول جريان را نقل می‏كند و حتی می‏نويسد : " پيغمبر اكرم برای محو
كلمه رسول الله از علی كمك گرفت " ، روايت بخاری را نقل می‏كند و
می‏گويد برخی مدعی شده‏اند كه اين يك معجزه بود كه از آن حضرت ظهور كرد .
ولی بعد می‏گويد :
" بعضی گفته‏اند اين روايت را به اين شكل اهل علم معتبر نمی‏دانند .
مقصود اين است كه پيغمبر امر كرد به كتابت نه اينكه خود نوشت " .
می‏گويد :
" ابوالوليد باجی مالكی اندلسی كه خواست ظاهر عبارت بخاری را بگيرد
، مورد انكار شديد علمای اندلس واقع شد " ( 1 ) .
و اما سيره ابن هشام اصلا چنين چيزی ندارد و معلوم نيست چرا آقای دكتر
سيد عبداللطيف چنين نسبتی به ابن هشام می‏دهد .
ما قبلا گفتيم كه از جنبه تاريخی ، آنچه از اكثر نقلها استفاده می‏شود
اين است كه هر چه نوشته شد به وسيله علی ( ع ) بود ، تنها از عبارت‏
طبری و ابن اثير بر می‏آيد كه پيغمبر با اينكه نوشتن نمی‏دانست ، برداشت‏
و خودش نوشت .
تازه حداكثر اين است كه پيغمبر در دوران رسالت ، يك نوبت يا بيشتر
نوشته است و حال آنكه محل بحث ، دوران قبل از رسالت است .

پاورقی :
. 1 السيره الحلبية ، ج / 3 ص . 24