را از خدا طلبكار می‏داند خصوصا كه در كتابهای حديث يا دعا مانند مفاتيح‏
نوشته است كه اگر مثلا دو ركعت نماز خواندی خداوند چقدر اجر و ثواب‏
می‏دهد ، اگر فلان زيارت را كردی چنين و چنان . با خود می‏گويد پس ما آنجا
خيلی انبار كرده‏ايم ، الی ما شاء الله انبار كرده‏ايم . قرآن می‏گويد : "
« انما يتقبل الله من المتقين » " همه آنها درست است اما شرطش متقی‏
بودن است . اگر متقی باشی خدا می‏پذيرد ، اگر متقی نباشی اساسا از گمرك‏
آنجا رد نمی‏شود ، هيچ قبول نمی‏شود .
دو مرتبه " « و اتقوا الله »" تقوا مقدمه عمل و شرط قبول عمل است ،
و هر عملی انسان را آماده می‏كند برای تقوای بعد از عمل و تقوای بالاتر .
" « ان الله خبير بما تعملون » " خدا به تمام كارهای شما آگاه است .
در يك آيه قرآن داريم : " « يا ايها الذين امنوا اتقوا الله حق تقاته
" ( 1 ) تقوای الهی داشته باشيد آن تقوايی كه شايسته خداست . گفتيم‏
تقوا بر می‏گردد به خود نگهداری كردن از تخلف كه باز تخلف به دنبال‏
خودش مجازات می‏آورد . يك وقت هست انسان می‏خواهد تقوا داشته باشد در
مورد يك قانون عرفی . قانون عرفی ، يك قانون اجباری كه به انسان تحميل‏
شده حد حكومتش چقدر است ؟ فرض كنيد انسان در خيابان می‏رود آنجا می‏داند
مأمور هست ، حد تقوا در آنجا اقتضا می‏كند كه مثلا چون اينجا چشم مراقبی‏
هست حدود مقررات را رعايت كند . يا در اتاقی كه چند نفر ديگر هم‏
نشسته‏اند با هم آرامتر حرف می‏زنند . ولی اگر انسان بخواهد در مورد قانون‏
الهی تقوا داشته باشد يعنی در مورد قانون كسی كه از اعماق ضمير انسان‏
آگاه است ، هيچ عملی ، كوچك يا بزرگ ، از انسان صادر نمی‏شود مگر اينكه‏
او آگاه است ، به عمل انسان ، به سر

پاورقی :
. 1 آل عمران / . 102