درخت اطاعت پروردگارشان را می‏كنند سجده پروردگارشان را انجام می‏دهند (
اين ، زمينه " « فبای الاء ربكما تكذبان »" است ) پس تو چرا نه ؟
" « و السماء رفعها و وضع الميزان »" و سماء را بلند كرد ، يا او را
در مقام بلند آفريد ، و مقياس و ميزان بر نهاد . سماء - هميشه گفته‏ايم -
از " سمو " است كه به معنی علو است ، يعنی اين علويات . ممكن است‏
مقصود همين علويات جسمانی باشد ، يعنی آنها را بلند در بالای سر شما
آفريد ، و چون در قرآن سماء غالبا به امر معنوی گفته می‏شود ، به عالم‏
معنا هم اطلاق می‏گردد . " « و هو القاهر فوق عباده »" ( 1 ) يا اگر
گفته می‏شود الله - مثلا - فی السماء ( مقصود از " سماء " همين علويات‏
جسمانی نيست ) . " « و وضع الميزان »" . ميزان يعنی آلت سنجش : و
آلت سنجش نهاد ( قرار داد ) . در آيات پيش صحبت از حساب بود "
« الشمس و القمر بحسبان »" كه در كار عالم حسابی هست. بسيار خوب، در
كار عالم حسابی هست ، ( ولی ) آيا ما انسانها آلت به دست آوردن حساب‏
را هم داريم يا نداريم ؟ ممكن است خيلی حسابها باشد ولی ما راهی برای‏
كشف آن حسابها نداشته باشيم . مثلا در اثقال يعنی در سنگينيها ممكن است‏
كه انسان قبلا بداند كه اين وزنها با يكديگر تفاوتی دارد ، حسابی در كار
است ، برابريها و نابرابريهايی در كار است ، ولی وقتی كه ترازويی در
كار نباشد ، ابزاری در كار نباشد ، از كجا من بتوانهم بفهمم كه ايا اين‏
دو وزنه برابر يكديگر هستند يا يكی بيشتر است يكی كمتر ؟ ولی وقتی كه‏
يك ابزار هم وجود دارد ، من ، هم می‏دانم حسابی در كار است ، هم وسيله‏
دارم برای اينكه حساب را كشف كنم و به دست بياورم .
ميزان - همين طور كه عرض كردم - يعنی آلت سنجش ، اسمی است‏

پاورقی :
. 1 انعام / . 18