عذاب اخروی نيست ، قهرا آنها به جايی می‏رسند كه ديگران نمی‏رسند ولی‏
آنچه كه ديگران می‏رسند آنها هم به آنان داده می‏شود .
بحث ما درباره اصحاب اليمين بود كه خداوند به آنها چه نعمتهايی می‏دهد
( 1 ) . . . و ميوه‏ای از نوعی كه انتخاب می‏كنند . حال آن ميوه چگونه‏
ميوه‏ای است ؟ حتی اگر بگوييم ميوه‏اش مثلا سيب است ، سيبش ، چگونه‏
سيبی است و چه تفاوتی ( با سيبهای اين دنيا دارد ) ، تفاوت را به ما به‏
تعبيراتی گفته‏اند . مثلا اين تعبير با حسابهای دنيا جور در نمی‏آيد كه حرير
آنجا حريری است كه يك رشته‏اش به تمام اين دنيا می‏ارزد . اين برای فكر
ما اصلا قابل تصور نيست برای اينكه حساب آنجا با حساب اينجا متفاوت‏
است ، ولی ناچار بايد با همين زبان دنيا به ما بگويند . آقای طباطبائی‏
در اصول فلسفه مثل خوبی آورده بودند . البته ايشان درباره خدا اين مثال‏
را آورده بودند كه چگونه انسان خدا را گاهی با مفاهيم سلبی می‏شناسد و
خيلی چيزها را با مفاهيم سلبی ( می‏شناسد ) يعنی اول يك مفهوم ايجابی‏
می‏آورد ولی بعد با يك مفهوم سلبی می‏خواهد آن را بفهماند . مثلا يك بابای‏
دهاتی كه بزرگترين شهری كه در عمرش ديده است فرض كنيد شهر نيشابور
است ، به يك كسی كه رفته است بزرگترين شهر دنيا مثل نيويورك را با
تشكيلات و نظامات آن ديده است می‏گويد نيويورك چگونه جايی است ؟
می‏گويد " شهری است اما نه از اين شهرها " . او ديگر بيش از اين‏
نمی‏تواند بگويد يعنی نمی‏شود به او فهماند كه اين شهر است ، آن هم شهر
است ، ولی تشكيلات و نظاماتی آنجاست كه اصلا شباهتی با اينجا ندارد ،
مگر اينكه بگويد : " شهری است نه از اين شهرها " . با " نه از اين‏
شهرها " يك مقدار می‏شود عظمت

پاورقی :
. 1 ( چند ثانيه‏ای از بيانات استاد شهيد روی نوار ضبط نشده است . )