نام محصول ، زراعت ميوه ، پوشيدنيها و خوردنيها در عالم هست ، اينها
برای انسان خلق شده ؟ حرف درستی است . بعد می‏گوييم اين عالم ، اين‏
رودخانه‏ها ، اين جنگلها ، اين ميوه‏ها ، اين زمينهای پر استعداد ، اين آب‏
و هوا ، اين عالم خلقت اينها را برای يك نفر نيافريده ، برای يك طبقه‏
هم نيافريده برای همه آفريده . حرف درستی است " ( « و الارض وضعها
للانام »" ( 1 ) زمين را برای همه مردم قرار داد ) . ولی اساس حرف تو
اين است كه اصلا پيدايش زمين به علت يك تصادف بود . پيدايش حيات در
روی زمين هم به علت يك تصادف ديگر بود ، انسان هم در اثر يك تنازع‏
بقای خونين به وجود آمد ، در اثر جنگهای بيرحمانه‏ای كه نسلهای حيوانات‏
با يكديگر كردند ، يكی از نسلها شده انسان . يكديگر را خورده‏اند و به‏
حقوق يكديگر تجاوز كرده‏اند ، مثل ميليونها كرمی كه در يك حوض بوده‏اند ،
كرمهای بزرتر كوچكترها را خورده‏اند ، خوردند و خوردند تا آخر يك كرم‏
بزرگ باقی ماند . آن وقت انسانی كه طبق فلسفه تو اين جور در روی زمين‏
به وجود آمده ، به اينجا كه رسيده يك مرتبه صاحب حق شد ؟ از كجا صاحب‏
حق شد ؟ اصلا حق بشريت ديگر معنی ندارد .
اما اگر حق معنی دارد - كه واقعا هم معنی دارد - اين بر اساس اصل علت‏
غايی است يعنی اين رابطه كه اين اشياء برای انسان آفريده شده است . پس‏
انسان هم برای يك حقيقت عاليتر و متعالی تر آفريده شده است . وقتی كه‏
انسان برای يك حقيقت عاليتر و متعالی‏تر آفريده شده است ، آن حقيقت از
انسان مقدستر است . انسان قداست خودش را به اعتبار انسانيت كسب‏
می‏كند . ما هميشه اين حرف را گفته‏ايم . وقتی كه

پاورقی :
. 1 رحمن / . 10