استفاده انسان است . از سبزههای خوشبو تعبير به " ريحان " فرموده است
( « و الحب ذو العصف و الريحان ») .
قرآن میخواهد بگويد همين طور كه رابطه است ميان آن پستان و آن شير و
آن دگمه سر پستان و همه آن تشكيلات باخلقت طفل در رحم و با معده و لبها
و نيازهای آن طفل ، همين طور رابطه است ميان ميوهها و دانهها و
روييدنيهای خوشبوی اين عالم با خلقت انسان . اينها مادههايی است كه در
پستان همين زمين میرويد ، يعنی اين پستان اين جور آفريده شده است كه
بتواند اينا حتياجات را رفع كند . البته طفل وقتی از رحم به دنيا میآيد
ناتوان است . حداكثر همين است كه با لبهای خودش بايد بمكد ، ديگر بيش
از اين كاری از او ساخته نيست ، مايع برای او تا اين اندازه آماده است
، ولی انسان بعد از آنكه بزرگ میشود استعداد خيلی بيش از اينها را دارد
، آن وقت میبيند نعمتها در قدمهای دورتری قرار داده شده كه او خودش
میرود آنها را به خود نزديك میكند ، مثلا دانه را در زمين میپاشد كه بعد
زمين اين استعداد خودش را در آنجا نشان میدهد ، بعد مثلا بوته گندم
میرويد ، بعد بزرگ میشود ، ساقه پيدا میكند ، دو مرتبه خوشه پيدا میكند
، بعد دانه گندم هم به خودی خود قابل استفاده نيست ، انسان آن را آرد
میكند ، بعد میپزد و بعد میخورد .
" « و الارض وضعها للانام فيها فاكهة و النخل ذات الاكمام »" زمين را
نهاد برای مردم كه بر روی آن را بروند و از آن مانند يك فرش و بساط
استفاده كنند ولی نه زمين تنها فايدهاش آن باشد . مادری است كه در
پستان خودش مواد مورد نياز انسان را به بوجود میآورد ، در اين زمين است
ميوهها ، در اين زمين است درخت خرما ، و از اين زمين میرويد دانههايی
كه مورد استفاده انسان است ، دانههايی كه با بوتههايی دارای برگ میرويد
، و در اين زمين است كه ريحانها يعنی روييدنيهای خوشبوی پيدا میشود .
اگر
|