ويرگول كه امروز در نوشتهها آمده جای بسياری از واوها را گرفته است .
در قرآن خود نظم قرآن گاهی اين واوها را بر میدارد يعنی همان حالت تعديد
( به اصطلاحی كه مفسرين هم گفتهاند ، میگويند سنة التعديد ، منهاج التعديد
) يعنی حالت بر شمردن را دارد . انسان فقط در وقتی كه میخواهد چيزی را
بشمارد واو را میاندازد . مثلا كسی با شما مشورت میكند میگويد من چه كسی
را به اين مجلس دعوت كنم ؟ شما میگوييد : آقای حسنآقا ، آقای احمدآقا ،
آقای علیآقا . ديگر نمیگوييد " و آقای احمدآقا و آقای علی آقا " . در
حالی كه انسا میخواهد بشمارد اين واو ديگر لازم نيست ، واو را بر میدارد
، قرآن خودش قبل از اينكه اين چيزها بيايد ، اين كار را میكند يعنی
مانند تعديد عمل میكند و واو را برمیدارد . نفرمود : " الرحمن علم
القران و خلق الانسان و علمه البيان و الشمس و القمر بحسبان " ، اينها
را بدون واو ذكر كرد مگر آنجايی كه سياق دارد تغيير میكند : " « و النجم
و الشجر يسجدان »". مفسرين - شايد اغلبشان - گفتهاند كه مقصود از "نجم
" در اينجا همان گياه است به قرينه " شجر " و به قرينه "يسجدان" نه
ستاره به قرينه " شمس " و " قمر " ، چون مطلب ديگری میخواهد بگويد.
اگر اينجا باز مقصود مثلا همان " بحسبان " میبود میگفتيم نجم هم ستاره
است ، ولی اينجا چيز ديگری میگويد: " « و النجم و الشجر يسجدان »" .
خيلی تعبير لطيف و عجيبی است : گياه و درخت هم خدا را سجده میكنند .
يعنی چه گياه خدا را سجده میكند ؟ گياه همين عمل روييدنش سجده خداست ،
نه اينكه مقصود اين است كه درخت مثلا شبها كه مردم به خواب میروند سرش
را كج میكند و روی زمين میگذارد . سجده او چيز ديگری است ، اطاعت است:
در مقابل امر پروردگار خود خاضع هستند . " « ثم استوی الی السماء و هی
دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها »
|