پاورقی : . 1 الرحمن / 8 و . 9
وجود ندارد . چرا اين را میگويد ؟ بعد خواهيم گفت ، برای اينكه انسان را
بگويد : ای انسان ! سر را تسليم حساب كن ، خيال نكن در كار عالم حسابی
نيست (« الا تطغوا فی الميزان و اقيموا الوزن بالقسط و لا تخسروا الميزان
( 1 ). " « و النجم و الشجر يسجدان »" . " نجم " معنی معروفش ستاره
است ولی به گياه هم اطلاق میشود. عرب وقتی میگويد " نجم " يعنی روييد،
از زمين پيدا شد. كياه كه از زمين میرويد به آن هم " نجم " میگويند كما
اينكه به ستاره هم به اعتبار اينكه طول میكند "نجم" میگويند ، يعنی اين
كه عرب به ستاره نجم میگويد به اعتبار اين است كه از ديده انسان مخفی
است بعد طول میكند. به گياه هم از آن جهت "نجم" میگويند كه مخفی است
يعنی از زمين پيدا نيست، تخمش در زمين است و خودش نيست، بعد از زمين
سر میزند و بر میآيد. از اين جهت به آن هم "نجم" میگويند. قرآن میگويد
نجم و درخت هم خدای خود را سجده میكنند، ساجد خدای خود هستند.
اينجا مقصود از " نجم " چيست ؟ بعضی چون " نجم " بعد از " شمس
" و " قمر " آمده است گفتهاند پس شمس و قمر در حسابی هستند و نجم و
شجر در سجده ، و مقصود از نجم ستاره است . ولی اكثريت در اينجا گفتهاند
به دليل اين كه ( اين مطلب ) با واو عاطفه هم ( آمده است مقصود از "
نجم " ستاره نيست ) . آنجا ( فرمود : ) " « الرحمن علم القران خلق
الانسان علمه البيان الشمس و القمر بحسبان »" واو نياورده ، به اينجا
كه رسيده فرموده : " « و النجم و الشجر يسجدان »" برای اينكه در اينجا
خواسته يك مطلب جديد بگويد . علامت گذاری و نقطه گذاری در رسم الخطها
يك امر جديد است و در قديم معمول نبود و هميشه با واو عاطفه عمل
میكردند . ولی
پاورقی : . 1 الرحمن / 8 و . 9 |