باشد خدا او را موجود می‏كند و هر كمال وجودی‏ای كه امكان آن را داشته باشد
كه به او داده شود ، خداوند به او می‏دهد . وجود مساوی با رحمت است .
رحمانيت پروردگار به سراسر عالم گسترده است ، يعنی اصلا سراسر عالم‏
نيست مگر مظهر رحمانيت پروردگار ، آن كافر كافر هم از رحمت رحمانيه‏
پروردگار بهره‏مند است ، ولی يك نوع رحمتها هست كه مقدماتش را انسان‏
بايد اكتساب كند . اين رحمت جز از طريق اكتساب ، نازل شدنی نيست .
اين رحمت را بايد به كسب ( يعنی با كسب لياقت ) نازل كرد . آن كدام‏
رحمت است ؟ آن رحمتهايی كه در قرآن از آنها زياد ياد می‏شود كه نقطه‏
مقابلش نقمت است . در آنجا نقطه مقابل نقمت نيست ، ولی در اينجا
نقطه مقابل حتما نقمت است ، يعنی انسانهای مؤمن ، فرد مؤمن يا جامعه‏ای‏
كه به لوازم ايمانش يعنی به وظيفه خودش عمل می‏كند ، در اثر عمل صالح ،
خداوند عالم يك نوع تفضلاتی به بندگان می‏كند ، آن تفضلاتی را كه نتيجه‏
اعمال شايسته است " رحمت رحيمه " می‏گويند .
رحمت رحمانيه هيچ به عمل و صلاح بنده ارتباط ندارد ، ولی رحمت رحيميه‏
فقط و فقط بستگی دارد به صلاحيت و اعمال صالح بنده و به لياقتی كه بنده‏
برای خود كسب می‏كند ، و لهذا قرآن در مواردی اين مطلب را بيان می‏كند كه‏
گاهی مردم ميان رحمت رحيميه و رحمت رحمانيه اشتباه می‏كنند ، مثلا - اين‏
در بعضی آيات قران هست - می‏بينيد خداوند به يك نفر آدم كافر يا فاسق‏
ثروت زيادی داد ، تعجب می‏كنند ، خيال می‏كنند ثروت زياد از نوع رحمت‏
رحيميه است يعنی از نوع آن رحمتهايی است كه انسان را به خدا نزديك‏
می‏كند ، از نوع رحمتهايی كه واقعا سعادت است . می‏گويند خدا چرا چنين‏
می‏كند ؟ فكر نمی‏كند كه آن رحمتی كه تفضل الهی و مربوط به شايستگی انسان‏