قاهريت محض ، يعنی همه چيز در زير سلطه اوست (كه آن عزيز به معنای اول‏
كه عرض‏كرديم اين است) ، فوق همه چيز است (و هو القاهر فوق عباده) (1).
" « المتكبر »" ذات پروردگار متكبر . " متكبر " در اصطلاح علمای‏
ادب از باب تفعل است . باب تفعل معانی متعدد دارد . يك معنايش‏
تلبس است . مثلا اگر گفتند " تكرم " يعنی متلبس به كرامت شد . يك‏
معنی ديگرش اين است كه متظاهر شد به چيزی كه واقعا ندارد . چيزی را كه‏
ندارد متكلفا به خود می‏بندد . كبرياء منحصرا از ذات پروردگار است .
كبرياء مال اوست ( الكبرياء ردائی ) ( 2 ) ، عظمت فقط مال اوست . او
متكبر است به معنی اينكه متلبس به كبرياست ، يعنی در مقام تشبيه - و
العياذ بالله می‏گوييم - او جامه كبريايی را كه فقط و فقط بر اندام او
راست می‏آيد و بس ، بر تن دارد . ولی غير او چطور ؟ غير او ، هر چه هست‏
، در مقابل او كه نمی‏تواند عظمتی و كبرائی داشته باشد . بشر اگر بخواهد
به عظمت جلوه كند ، در آن دروغ وجود دارد ، يعنی تظاهر به چيزی است كه‏
ندارد لهذا تكبر در ذات پروردگار صفت كمال است چون معنايش تلبس به‏
كبريائی است و در بشر صفت نقص است چون آنجا واقعيتش كه تلبس به‏
كبريائی است وجود ندارد ، تظاهر به كبريائی است يعنی تظاهر به عظمتی‏
است كه آن عظمت را ندارد .
بله ، يك نوع تكبر است كه حتی در بنده هم مطلوب است و آن تكبر
بالحق است . تكبر بالحق يعنی اعتنايی به همه چيز ديگر به خاطر خدا ، كه‏
بوعلی سينا جمله خيلی خوبی در باب زهد در اشارات دارد كه زهد

پاورقی :
. 1 انعام / 18 و . 61
. 2 جامع السعادات ، ج 1 ، ص . 386