يعنی چون جنگ نبوده غنيمت نيست " « ولكن الله يسلط رسله علی من يشاء
و الله علی كل شیء قدير »" لكن خدا پيامبرانش را بر هر كس كه بخواهد
مسلط میكند و خدا بر هر چيزی قادر است ، در آيه اول با جمله " « فما او
جفتم عليه من خيل و لا ركا »" به مسلمين گفت پس اينجا مسئله ، غنيمت
نيست كه به همان خصوص سربازها تعلق داشته باشد . " « ما افاء الله علی
رسوله من اهل القری فلله »" آنچه كه خدا فیء كرد از اهل قراء تعلق دارد
به الله . البته معلوم است كه الله مصرف كننده نيست ، يعنی فی سبيل
الله ، " لله " اينجا يعنی در راه خدا بايد مصرف شود ، به عنوان فی
سبيل الله بايد مصرف شود . بهاصطلاح عنوان خاص است . " « و رسوله »"
و برای پيغمبر ، يعنی باز قسمتی از اين اختصاص به پيغمبر پيدا میكند كه
پپيغمبر بر اساس آنچه كه خودش صلاح میداند - يعنی صلاحديد شخصی پيغمبر -
در هر موردی كه بخواهد، مصرف میكند " « و لذی القربی »" و برای ذوی
القربی . در اينجا حتی اهل تسنن هم اعتراف دارند كه مقصود از " ذوی
القربی " ذوی القربای پيغمبر است ، يعنی كسانی كه صداقات بر آنها حرام
است . به دليل اينكه صداقات بر آنها حرام است از اينجا میتوانند
استفاده كنند . " « و اليتامی و المساكين و ابن سبيل »" و برای يتيمها
و مسكينها و ابن السبيلها . سپس جملهای است كه بعد تفسير میكنم . آنگاه
میفرمايد : " « للفقراء المهاجرين الذين اخرجوا من ديارهم »" فقرای
مهاجری كه از شهرهايشان خارج شدند . بعد میفرمايد : " « و الذن تبوء و
الدار و الايمان من قبلهم »" و حتی برای انصار كه چنين و جنان بودند .
بعد میفرمايد : " « و الذين تبوءو و الدار و الايمان من قبلهم »" و حتی
برای انصار كه چنين و چنان بوده است . بعد میفرمايد : " « و الذين جاءو
من بعدهم » " و برای كسانی كه بعد از اين مهاجرين و انصار تا دامنه
قيامت بيايند . پس معنايش اين است كه در نهايت امر مورد مصرف فیء
عموم مسلمين هستند .
حال چرا فیء به يتامی و مساكين و ابن سبيل و اين فقرا و ديگران
|