من عمل علم آن كه بداند عمل می‏كند و آن كه عمل می‏كند می‏داند ، يعنی علم‏
به دنبال خود عمل می‏آورد و عمل به دنبال خود علم می‏آورد . از اين جهت‏
نظير علوم تجربی است كه عمل است كه علم را توليد می‏كند و می‏افزايد و
زياد می‏كند . اين است كه اين مطلب در قرآن آمده است كه ايمان را به‏
مرحله عمل برسانيد تا عمل بنوبه خودش بر ايمان شما و بر نورانيت و
روشنايی شما بيفزايد
" « يا ايها الذين امنوا تقوا الله »" . اول امر به تقواست . در
تعبير قرآن تقوا در مقابل احسان است ( « ان الله مع الذين اتقوا و الذين‏
هم محسنون ») ( 1 ) . تقوا جنبه منفی قضيه است ، يعنی پاكی و طهارت .
اينكه اول امر به تقوا می‏شود ، چون اول تخليه است ، اول طهارت و پاكی‏
است . ای اهل ايمان پاك بشويد . يعنی : اين كه گفتيم طاعت و عمل مثبت‏
بر ايمان و بر نورانيت می‏فزايد ، شرط اولش پاكی و تقواست . اگر انسان‏
تقوا را كنار بگذارد يعنی در عين اينكه اهل طاعت است و عمل مثبت خوب‏
انجام می‏دهد ولی در مورد عملهای منفی هم اهل خودداری نيست ، مثلش مثل‏
بيماری است كه دستورهای مثبت طبيب را خوب به كار می‏بندد ولی‏
پرهيزهايی را كه او دستور می‏دهد به كار نمی‏بندد . اگر گفته فلان غذا و فلان‏
دوا را بخور اما انگور و خربزه نخور ، آن دواها و غذاها را می‏خورد ولی‏
خربزه را هم به جای خودش حسابی می‏خورد . اين ، نيتجه نمی‏بخشد يا اگر
نتيجه ببخشد ، اين نتجيه‏ها يكديگر را خنثی می‏كنند ، يعنی اين روی آن اثر
منفی می‏گذارد و آن روی اين ، بالاخره آن نتيجه نهايی گرفته نمی‏شود . اين‏
است كه " « قد افلح من زكيها » " رستگار شد كسی كه نفس را پاك و
پاكيزه نگه داشت . لذا قبل از آنكه امر به ايمان

پاورقی :
. 1 نحل / . 128