آنجاست كه انسان رابطه مستقيم عملش با پاداشش رادرك می‏كند . ديگر
آنجا پاداش و كيفر ، كوچكترين جدايی از عمل ندارد . ( آخرت ) برای‏
انسانها روز ظهور پرداختن خدا به جزای اعمال است . مثالی برايتان عرض‏
كنم كه كاملا روشن شود :
اشياء ، يك وجود فی نفسه دارند ، يك وجود برای ما . وجود فی نفسه‏
يعنی اشياء آن طور كه هست . وجود برای ما يعنی ظهورش برای ما . حال اين‏
دو آيه ديگر قرآن را توجه بفرماييد . از جمله اصول توحيدی قرآن اين است‏
كه "« قل الحمد لله الذی لم يتخذ ولدا و لم يكن له شريك فی الملك و لم‏
يكن له ولی من الذل و كبره تكبيرا" (1) "و لم يكن له شريك فی الملك
"يعنی خدا در ملك، در مالكيت، در سلطه، در قدرت، شريك و رقيب ندارد
يعنی اين طور نيست كه اين ملك تقسيم می‏شود، يك مقدار كمش مال من است‏
آن زيادش مال خداست ، نه، ملكی هم كه من دارم در طول ( ملك او ) است.
من دارم ، مال من است ، ولی من و ملكم باز مال او هستيم . از وجهه الهی‏
تمام ملك از اوست ، در عين اينكه مخلوقاتش ملك دارند ولی ملك داشتن‏
انها در طول ملك داشتن اوست . اگر كسی فكر كند كه خدا در ملك شريك‏
دارد ، اين نوعی شرك است . ولی اين ، وجود واقعی و حقيقت مطلب است .
پس اين، اعتقاد ايمانی است كه هر كسی بايد داشته باشد. در عين حال ما
می‏بينيم باز قران می‏گويد قيامت كه می‏شود خطاب می‏رسد : " « لمن الملك‏
اليوم »" امروز ملك مال كيست ؟ خود جواب می‏دهد : " « لله الواحد
القهار »" ( 2 ) از آن خدای يگانه قاهر علی الاطلاق . آيا اين دو آيه با

پاورقی :
. 1 اسراء / . 111
. 2 غافر / . 16