شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
137661
نام: عزت نفس
شهر: عشق مشهد
تاریخ: 1/13/2017 3:36:34 PM
کاربر مهمان
  سلام خدا
اومدم ناشکری کنم
نبضمو چک کردم ........شکرت خدا
137660
نام: یادم رفته
شهر: ...
تاریخ: 1/13/2017 2:41:55 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه من از کاربرای سال 88 اینا هستم. کسی ازون سال ها این جا هست هنوز؟ اینقدر نیومدم حرف دل که حتی اسم کاربری خودمو تو اون زمان ها رو هم فراموش کردم.
فک کنم یه دوستی به اسم گمگشته اون زمانا اینجا بود.هست هنوز؟
خیلی زود میگذره واقعا.
وقتی ادم مطالبو میخونه میبینه چقدر همه مشکل دارن. مشکل خودشو گم میبینه بین این همه مشکل. همیشه فک میکنه دیگه بدتر از این چیزی که سر خودش اومده دیگه وجود نداره ولی میبینه نه همیشه بدتر از اینم ممکنه پیش بیاد.
بخاطر حال بدم بعد اینهمه سال دوباره رجوع کردم اینجا. ادم وقتی دستش از همه جا کوتاه میشه و مستاصل میشه نمیدونه چیکار باید بکنه رو میکنه به خدا ولی گاهی خدا هم جوابی بهش نمیده. ماها اسمشو میزاریم حکمت و خواست خدا و به خودمون میگیم باید باهاش کنار بیایم. همینم هست ولی گاهی واقعا ساده نیس این کنار اومدن گاهی به همین راحتی گفتن "قسمت اینه" یا " خدا اینجوری خواست. حکمتش این بود " و امثال این جمله ها، گاهی واقعا به این راحتیا هم نیس.
کاش فقط وقتی یه مصیبتی یا یه ناراحتی یا یه مشکلی پیش میاد، خدا طاقت و تحمل و صبر مارو هم به اندازه بزرگی همون مشکل ببره بالا. من فک میکنم مشکلات ما یه طرفه و اون چیزی که عذابمون مبده عدم طاقت و تحمل و صبر بر اون مشکله. من شخصا خیلی از خدا میخوام اگر خواسته هامو اجابت نمیکنه، لااقل توانمو ببره بالا که بتونم کنار بیام باهاش.
اولش نمسخواستم حرفی بزنم بعد اینهمه سال ولی دوس داشتم ببینم کسی توی حرف دل هست از حدودای سال 88؟
137659
نام: سارا
شهر: زنجان
تاریخ: 1/13/2017 2:16:36 PM
کاربر مهمان
  سلام و با تشکر از مدیر سایت اوینی

خدایا دست همه بنده هات بگیر وهمه رو به راه راست هدایت کن.
الهی امین
137658
نام: هادی
شهر: گیلان
تاریخ: 1/13/2017 12:57:15 AM
کاربر مهمان
  بنام خدا / سلام دوستان

خداوندا سلام،خدای مهربانم هیچ راهی بهتر از راه انسانیت نیست،
خدا جان کسیکه حقم را نمیدهد من چطور میتوانم با او دوست باشم
خدا جان الهی به امیدتو و توکل به تو میکنم راهنمایی ام کن یا حق
137657
نام: کبوتر
شهر: آسمون
تاریخ: 1/13/2017 12:47:38 AM
کاربر مهمان
  سلام براهل دل
دوستای خوبم ازتون می خوام برا دختر عموم دعا کنید
شنبه روز عروسیشه، پدر مادرش دارن از هم جدا میشن و خودش خونه آقاجونمه. داییش اجازه نمیده مادرش و هیچکدوم از خاله هاش برن عروسیش.خیلی حالش بده ناراحته و فقط گریه میکنه ....
دعا کنید داییش راضی بشه...
137656
نام: فاطمه
شهر: کرج
تاریخ: 1/12/2017 8:05:37 PM
کاربر مهمان
  خیلی ناراحتم.
مامان و بابام 3یا4 ساله تو خونه باهم قهر هستن .
خسته شدم. خیلی تنهام. خیلی........ .
انقدر دلم پره که نمیتونم باکسی حرف بزنم.
درس هام مونده هیچی نخوندم. آخه آرامش روحی ندارم. کاش امشب بمیرم.
دارم کم کم نا امید میشم.
بغض داره خَفَم میکنه.
بسته خسته ام دلم میخواد از خونه فرار کنم . ولی کجا برم هان . تو خیابونا که ... .
قلبم درد میکنه. خیلی غصه میخورم . بسته دیگه کی تموم میشه .
اگه همو نمیخواهید چرا طلاق نمیگیرید چرا بچه هاتون عذاب میدید منم که 21 سالمه اینجوری عذاب میکشم . از بچه های کوچیک چه انتظار میتونیم داشته باشیم.
137655
نام: گدای اهل بیت
شهر: آبادان
تاریخ: 1/12/2017 6:10:37 PM
کاربر مهمان
  درد من از این است که شهر من روزی خانه ی شهدا بود اما امروز با شهدا غریبه شده است.
دلیر مردان کم و........
137654
نام: آسمان
شهر: تهران
تاریخ: 1/12/2017 3:49:44 PM
کاربر مهمان
  سلام خواهر خوبم المیرا جان از یزد . من خیلی شباهتها به تو دارم تو صفحه های آبان دقیقا اولین مطلبم درمورد خودم بود.
منم تو 14 سالگی به گناه رفتم یعنی خواست خودم نبود اما ..............
بعداز2 سال تو 17 سالگی توبه کردم توبه ای که شبا تو سجده بودم روزا هم بیشتر اوقات روزه به قدری که پوستم چسبیده بود به استخونام احساس میکردم اینجوری گناهام پاک میشه
تو البیض رجب و شعبان معتکف میشدم خوب دورانی بود خدا قسمت همه ما کنه بهترین روزای عمرم بود به خدایی اعتماد کردم که همه چی برای اونه
تو مطالبم گفتم بندش که بشی دنیارو بندت میکنه برای من اتفاق افتاده که میگم . تو همون دوران منو یکی از سهامدار های یکی ازشرکتهای خودرو سازی تهران دید من استخدام شرکت شدم الانم بعد از دوسال رییس حسابداری هستم.
تو همون موقع ها هم خدا همسرمو گذاشت سر راه م که بهترین تو همه چی .
من اگه برنمیگشتم تا الان تباه شده بودم یه ادم کثیف بودم یه آدمی که سیاه سیاه سیاه سیاه...
اینها رو گفتم برات بدونی عین خودت زیاده فقط خواهر دعاکن برای همه آدمها از دام شیطان بیان بیرون آبرو نگه دارن آبروی حضرت زهرا رو سنت زینبی رو ....


التماس دعا

لطفا صلوات.
137653
نام: پارسا
شهر: تهران
تاریخ: 1/12/2017 3:22:28 PM
کاربر مهمان
  خدا

سلام من احساس میکنم که خدا اصلاکمکم نمیکنه صدامونمیشنوه احساس میکنم اصلا به من توجه ای نداره
نمیدونم باید چیکارکنم

لحظه به لحظه ایمانم ضعیف میشه
ح
137652
نام: رویا پوشن
شهر: ارومیه
تاریخ: 1/12/2017 12:05:12 PM
کاربر مهمان
  روباه گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن.
شازده کوچولو پرسید: اهلی یعنی چه؟
روباه گفت :یعنی ایجاد علاقه کردن.
شازده کوچولو پرسید :چطوری ؟؟
روباه گفت : با صبوری کردن....

روباه گفت :ارزش گل تو به قدر عمریست که به پایش صرف کرده ای..

شازده کوچولو برای انکه یادش بماند تکرار کرد :

به عمریست که به پایش صرف کرده ام....
روباه گفت: انسان ها این حقیقت را فراموش کرده اند اما تو نباید فراموشش کنی
تو تا زنده ای ، نسبت به چیزی که اهلی کرده ای مسئولی.
تو مسئول گلتی...

شازده کوچولو براسی آنکه یادش بماند تکرار کرد :
من مسئول گلمم....
<<ابتدا <قبلی 13772 13771 13770 13769 13768 13767 13766 13765 13764 13763 13762 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved