شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:  
ایمیل:  اختیاری
شهر:    
درج مطلب
 
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
136051
نام: و لا الضالین
شهر:
تاریخ: 5/17/2016 12:18:21 AM
کاربر مهمان
  خدای من
دیگه چی بگم
هر کاری خواستم کردم
هر راهی شد رفتم
الان در موندم
چیزی ندارم
چکار میخوای بکنی باهام؟
میخوای له کنی منو؟
له شدم
میخوای چه جوری صدات بزنم؟
عیب هام کف دستمه
خودم دارم میبینمشون
تو رو به مهربونیت قسم.
از ما بگذر
136050
نام: ریحانه
شهر: تهران
تاریخ: 5/16/2016 11:43:54 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان گاهی وقتا دتم از یه چیزایی میگیره ناراحت میشم احساس میکنم یه جایی رو از راه اشتباه اومدم ولیث به ناچاری خودمو دلداری میدم میگم درس میشه من خیلی زود رنجم .خیلی زود ناراحت میشم نمیدونم دلیلش چیه اما گاهی وقتا این زود رنجی منو ازار میده اگه کسی راه حلی داره بهم بگه شاید کمکم کنه .مرسی
136049
نام: اسماعيل
شهر: آبيك قزوين
تاریخ: 5/16/2016 9:02:32 PM
کاربر مهمان
  با سلام و خسته نباشيد جند وقتيه قصد داريم بجه دار شيم ولي هر بار استغاره ميكيرم بد در مياد
لطفا راهنمايي كنيد.
136048
نام: ابالفضل
شهر: شهرضا
تاریخ: 5/16/2016 6:47:35 PM
کاربر مهمان
  سلام
دلم گرفته
دیگه وقت ظهور نمی خواهد بشه
136047
نام: کسی که دلش ازاین همه گناه گرفته
شهر: غریبه ها
تاریخ: 5/16/2016 6:43:13 PM
کاربر مهمان
  به او گفتم چرا از عشق مینویسی،گفت تاتوعاشقانه بخوانی ،گفتم چراگلهادردل زمین مخفی شده اند،گفت برای اینکه یادزمین همیشه خوشبوبماند،گفتم مرحم زخمهایت چیست؟گفت درد وترجمه زخمهاصبوری است،گفتم درد دارم،گفت می لبک حق تواست، گفتم از غم هجران چه کنم؟گفت بسوزا وچاره اش راکه خواستم گفت بساز ،گفتم کرخه را یادت هست؟گفت یادقبرهای کنده در آن بخیر،گفتم نخلهای کارون رایادت هست چه زیبا بودند؟گفت عاشوراهایش زیباتر بودند،گفتم طلائیه یادت هست وگفت باشقایق های شن هایش آشنایم،گفتم سه راه شهادت؟ناله ای زد وگفت آنجامیعاد گاه هرعاشقی بودکه باخدای خودش وعده شهادت میگذاشت آنجانقطه وصل آسمان به زمین بود درآنجابودکه ماهمت رابدرقه کردیم،گفتم دلم برای شلمچه تنگ است گفت یادستاره های آسمانش بخیر یادشقایق های میدان مین اش یادخرازی بخیر یادکربلای پنج بخیر ویادندای یازهرا(س)بخیر،گفتم فکه.....گفت خوشاآنانکه رملهای گرم سجاده عروجشان شد.گفت میدانی بسیجی سرجداست یعنی چه؟ودر آن لحظه احساس کردم که ای کاش به اندازه سنگریزهای خاکریز معنای پیکربدون سر را میفهمیدم و درک میکردم که بسیجی همیشه سرجداست.گفت یادت نرود به هرشهیدی که رسیدی یادی از عشق وایمان کن ویادت نرود که حیثیت انقلاب از خون شهداست چفیه اش رابوییدوگفت بوی یاسهای سفید همه جاراپرکرده است اواز لحظه سرخ پرکشیدن یک گردان دروسط میدان گفت ومن لحظه سبزعروج را به یادآوردم از دستهای خونینی که هنوزاز پیکرجدابودندومن به یادبالهای پروازی افتادم که تاقله عشق پرگشودند.او از سکوت شبهای حمله گفت ومن یادآخرین فریادشهیدی افتادم که میگفت جانم فدای رهبر.برایم از مرام شقایقها گفت ازایثارگلهای یاس .گفت میدانی چرابالاله ها بیعت میکنیم؟برای این است که از آلاله ها حمایت کنیم اورفت ومن فریاد زدم گفتم:کجا؟گفتا بخون،گفتم که کی؟گفتا کنون؛ گفتم چرا؟گفتا جنون،گفتم نرو خندید و رفت خندید و رفت ...

برای شادی روح امام وشهدا صلوات
136046
نام: تنها
شهر: امیدبه رحمت خدا
تاریخ: 5/16/2016 6:19:12 PM
کاربر مهمان
  سلام آقا سید
سلام به همگی
نمی دونم چی بگم ولی دیگه صبرم تموم شده دیگه بریدم هرچی کمک خواستم از خدا ،اصلا نگام نکردآقا سید ...
آقا سید می خوام خودمو بکشم تا ازاین جهنم راحت بشم خدایا می خوام بیام توی جهنمت بسوزم ولی اینجا نباشم .مگه گناه خودکشی از زنا بیشتر این همه آدم زنا می کنن چی شده منم می خوام خودمون بکشم مگه چی میشه؟؟؟؟
وقتی ازدواج کردم تناسب خودمون با شوهرم نفهمیدم گفتم حتما حکمتی است در کارخدا خواسته به وسیله من تغییری در زندگی شوهرم ایجاد کنه اما اوضاع بهتر که نشد هیچ بدترم شده اوایل خوب بود اما بعدحدود تغریبا سه سال هیچی خوب نیست... نمی دونم چکار کنم شوهرم نمازنمی خونه،و... من خودم چه تو دوران مجردی چه الان اهل هیچی نبودم همیشه سعی کردم اونی باشم که خدا می خواهد ولی الان دیگه بریدم.....همیشه تو دعوا سکوت کردم تو خلوتم اشک ریختم ازخدا کمک خواستم همیشه کوتاه اومدم نمی دونم چکار کنم لطفا راهنمایی کنید...
آقا سید نگی وقت غم یادت از ما اومده نه اینطور نیست من چند ساله میام به سایتتون سر میزم و مطالب و می خونم همیشه به یادتونم چند بار خواستم پیام بذارم ولی نشد امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشی...من جز خدا هیشکسو ندارم ...
136045
نام: فاطمه
شهر: تهران
تاریخ: 5/16/2016 4:46:23 PM
کاربر مهمان
  تورو خدا برام دعا کنید زیاد سختی کشیدم دعا کنید به تنها آرزوی زندگیم برسم. تورو خدا فقط کمک کنید با دعاهاتون شاید خدا دلش واسم سوخت اونو بهم داد التماس میکنم دعا کنید همین
136044
نام: خادم حضرت زهرا
شهر: تبریز
تاریخ: 5/16/2016 12:36:49 PM
کاربر مهمان
  سلام روزتون بخیر
سلام به ابجی فاطمه ی عزیزم خوبی فدات .چرا اینطوری میگی گلم اگه اینجا درد و دل نکنی پس کجا میخوای درد و دل کنی.ابجی به فکر ناراحت شدن ما نباش بگو و خودتو خالی کن بعضی وقتا ادم وقتی حرف دل کسیو میشنوه از ته دل ناراحت میشه و دعا میکنه انوقت اون دعا به اجابت میرسه.من مطمئنم خدا هواتو داره .به حرفای مردم توجه نکن .در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردم نمیشه.ابجی گلم چرا از حرف مردم ناراحت میشی اگه اونا ارزش یادگار حضرت زهرا رو میدونستن که همچی حرفی نمیزدن.تو به خدا توکل کن و در نظر بگیر خدایا به خاطر فرمایش شما به حرف مردم توجه نمیکنم و حجابمو حفظ میکنم من مطمئنم خدا و صاحب حجاب حضرت زهرا جوابتو میده .یه اجری بهت میده که نصیب هر کس نمیشه .خواهر گلم منم محجبه ام حتی سر کار هم چادر سرم از این حرفا خیلی شنیده من حتی مراسماتی که تو اون رقص و...باشه پامو نمیذارم.بهم میگن تو پیرزنی .ولی به حرفاشون گوش نمیکنمچون هدف من مردم نیست رضایت خداست اتفاقا بیشتر از قبل رعایت میکنم .سن شما نمیدونم چنده ولی من 29 سالمه و هنوز ازدواج نکردماز این حرفا زیاد میشنوم ولی توکلم به خداست و بهشون میگم حتما مصلحت دونسته ازدواج نکردم اگر ازدواج میکردم و زندگیم بد میشد چی؟پس خدا هوامو داره و هر وقت مصلحت بدونه ازدواج میکنم.شمام خواهرم اصلا بهشون بها نده .خدارو در نظر بگیر .خانم فاطمه ی زهرا رو در نظر بگیر و حجابتو بیشتر از قبل رعایت کن خدا خودش جواب میده .اونارو واگذار کن به خدا.ان شا الله به امید خدا با یکی ازدواج میکنی که همشون انگشت به دهن بمونن و بدونن کسی که خدا پشت و پناهش باشه بنده ی خدا نمیتونه از پا دربیاره.فاطمه جان کاشکی تو تلگرام بودی و شمارتو میدونستم ما یه گروه داریم که مذهبیه وذکر و دعا وست و مخصوصا خانم هاست اونجا بودی حالت بهتر میشد . میدونستی خیلیا هستن با شرایط سخت تر از زندگی شما زندگی میکنن . نمیذارن سختیا بهشون غلبه کن.اگه تونستی و خواستی شمارتو بهم برسون تا تو گروه راحت تر و بیشتر باهم باشیم.راستی قولی که بهت داده بودم انجامش دادم سر سفره ی افطار هم شما و هم همه ی دوستان سایت و دعا کردم ان شا الله در مورد همتون به اجابت برسه.ممنون که شما هم مارو دعا میکنی .با دیدن پیامهات کلی روحیه میگیرم و خوشحال میشم بازم زود زود بیا منتظرت هستم.به خدا میسپارمت ابجی گلم

سلام به همه ی دوستان محترم ارزوی بهترین ها رو براتون دارم زیر سایه ی مهدی زهرا به همه ی حاجات خوبتون برسید.التماس دعا
136043
نام: رادمهر
شهر: کرمان
تاریخ: 5/16/2016 10:36:42 AM
کاربر مهمان
  اللهم عجل لولیک الفرج
136042
نام: فاطمه
شهر: ززز
تاریخ: 5/16/2016 3:32:38 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستان نازنین حرف دلی...سلام و خسته نباشید خدمت مدیر محترم سایت..
سلام به روی ماه دوستان وخواهران عزیزم خادم حضرت زهرا-لبخند-ذکیه ثنا-تنهای تنها-وبقبه دوستان که دیگه کم پیدا شدن ولی امیدوارم هرجا هستن خوش و سلامت باشن..
لبخند عزیزم اسمی انتخاب کردی که ادم میبینه نا خودآگاه یه حس خوب بهش دست میده وومیدونم خودتم کسی هستی که باعث آرامش میشی...خواهر جون منم خوشحالم که توهم پیام میذاری برامون و مارو از حال خودت با خبر میکنی..انشالله حال دلت خوب شده؟؟؟این روزا روزای خوبی هستش برای خوب شدن حال اگه قدرشو بدونیم..خیلی مراقب خودت باش اگه زحمت نیس برامون پیام بذار مارو از حال خودت با خبر کن..به خدا میسپرمت
-------
سلام نازنین خواهر ..سلام به روی ماهت خادم حضرت زهرا جان..انشالله هم خودت هم خواهر زاده ات هم همه ی خانوادت تو سلامت کامل به سر ببری و اون دل مهربونت غرق آرامش باشه..روزه اتم قبول باشه به حق حضرت زهرا ...خدا یارت باشه تو این روزای طولانی روزه میگیری..منم از دعای خیرت بی نصیب نذار...گلم ما مثل قبل دوتا خواهریم ..من یه کم بیشتراز قبل بی حال و حوصله شدم .نمیخام اینجا مطرح کنم و تورو هم ناراحت کنم...مرسی که برام دعا میکنی...عزیزم اطرافیانم با حرفا و کاراشون شرایط زندگی رو سخت تر کردن برام..احساس میکنم هیشکی درکم نمیکنه..جدیدا از چنتا از اطرافیان شنیدم که بهم میگن دختر فلانی چند سال از تو کوچیکتره شوهر کرد ..میگن ماشالا دختره خودش زرنگه و یکی رو پیدا کرده اونوقت تو نشستی یکی با اسب سفید بیاد دنبالت..میگن دوره ی این حرفا تموم شده ..دختر باید خودش زرنگ باشه..یا مثلا به چادری و محجبه بودنم خرده میگیرن..به خدا میترسم اینجوری نوشتم بعضیا فکر کنن چقد کشته و هلاک شوهر کردن هستم ..اینجوری نیس ..این اطرافیان هستن که منو آزار میدن ..حرفای بابام که بماند..به امام زمان تا حالا نشده من به شخصه از پوشش کسی ایراد بگیرم ..همیشه به همه ی سلیقه ها احترام گذاشتم ..ولی حالا میبینم همه با گستاخی تمام به چادر و محجبه بودنم گیر میدن..طوری رفتار میکنن انگار من کار اشتباه بزرگی انجام میدم ..به امام زمان خیلی دلم میگیره...پریشب انقد گریه کردم تا خوابم برد ...چرا پوشش حضرت زهرا رو نادیده میگیرن گیر میدن به مد روز!!!!!!بخدا دیگه موندم چیکارکنم..زندگیمم دچار یه تناقض و دو گانگی شده خواهر جون...ببخش که ناراحتت میکنم...مراقب خودت باش عزیز..به خدا میسپرمت
..........
ذکیه ثنا کجایی ؟دقیقا کجایی:)مراقب خودت باش دوست عزیزم
تنهای تنهای عزیز امیدوارم با خبر نمره های خوب برگردی دوست عزیزم
شادی قلب نازنین امام زمان1صلوات عنایت کنید:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
<<ابتدا <قبلی 13611 13610 13609 13608 13607 13606 13605 13604 13603 13602 13601 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved