شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:  
ایمیل:  اختیاری
شهر:    
درج مطلب
 
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
128151
نام: امير ناپولي
شهر:
تاریخ: 9/16/2014 12:20:37 PM
کاربر مهمان
  خسته شدم ازاين زندگي پر از گناه
128150
نام: ن--------------
شهر: تهران
تاریخ: 9/16/2014 11:03:47 AM
کاربر مهمان
  سلام من ن از تهران الی بمیرم برات دعا میکنم ایشالا درست بشه تواین دنیا از من بدشانس تر هم هست هر کاری از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم برات بکو چه کمکی از دستم بر میاد من عین خودت ساده واحساساتیم منم بدبختم ولی چیکار کنم باید بسازم دیگه چیکار کنم اومدیم تو این دنیای کوفتی همش حصرت همش عذاب همش گرفتاری شاید خواست خداست بنده های خوبشو عذاب بده خیلی بد تنها سر گرمیت تو خونه کامپیوتر واهنگاش باشه ولی از بس زدیم توسرش اسپیکرش داغون بعد یه عمر رفتیم مسافرت از دماغمون اومد تو چادر مسافرتی غرای بابام کمر درد گرفتیم پوست انداختیم
128149
نام: ن
شهر: آ
تاریخ: 9/16/2014 10:00:05 AM
کاربر مهمان
  سلام
سلام خانم ن از تهران
من الان وقت نوشتن پایان ناممه میدونی یعنی ب اون چیزی رسسیدم که حدودپونزده شونزده سال برای رسیدن ب اون درس خوندم وحالاهم نمیتونم پایان ناممو بنویسم واقعا دیگه مخم کار نمیکنه گوشیم هم سادست لباسای خیلی ساده میپوشم اصلاهم غمشونو نمیخورم اره دوستام گوشیای آنچنانی و...دارن اما من...اگه ذهنت مشغول ایناست سعی کن نباشه اصلا نداشتن اینا درد نیست نداشتن یه چند دقیقه فقط چند دقیقه راحتی توخونه این درده ، ازبس تنفر تو خونه ما بیداد میکنه ازبس زندگی رو سخت گرفتن تقریبا میشه گفت همه آرزوی مرگ میکنن باورت میشه یه خونه ای که همه از بیخ ناامیدن یه جورایی ، برادر ب اون برادرش میگه دشمن خودت تاآخرش بخون دیگه چه اوضاعیه.. بابام باکهولت سنش قدرت تعقلشو هم یه جورایی ازدست داده میره توخیابونا آشغال جمع میکنه لباس درمیاره لباسای کثیف ووحشتناک کثیف ...رومیپوشه زباله هارو میاره خونه قایم میکنه ... من خیلی احساساتیم واین حس نفرت بین اینا داره منو میکشه تو خونه ما نه عید نوروز داریم نه فطر همش باگریه سپری میکنم کیه ک با مهربونی بقلش کنی و تبریک عید بش بگی ...از صبح یا بادعوای پدرومادرم بیدارمیشم یاباقرای زنبابام یا.. عروسامون توخونه باما زندگی میکنن سایه همو باتیر میزنن البته شوهراشون ک برادرای منن هم اینطورو... همش دعووا بابام آلزایمرم داره اینم که دست خودش نیست هی یه کارایی میکنه هی مامانم دعوا حساب کنید ب دلم مونده یه روز یه نصف روز بی سروصدا باشن یابشینن باهم یه کوچولو باهم بگن وبخندن وقتایی هم ک میشینن معمولا آخرش ب بحث و قهر کشیده میشه چی بگم خواهر من چی بگم حتی به مشروطی هم رسیدم ترم آخرمو مشروط شدم چون اینا نمیزارن آدم حواسش ب درسش باشه ....دعا کنید حداقل پایان نامموبنویسم ...دختر توخونه ما مظلومه خواهرامم مظلوم بودن الان نوبت منه یکیشون با یه پیرمرد ازدواج کرد ک حتی دندون درست حسابی تو دهنش نیست فقط میخواست از دست اینا راحت بشه خیلی کتک خورد خیلی سر شکستشو خودم با دستای خودم مداوا کردم چون نمیتونستیم ازدست این (برادرم)ببریمش دکتر بهتره که دیگه چیزی نگم ... شما روهم ناراحت کردم حلال کنید... آجی ن ازتهران بیشتر فکر کن عزیز برای منم دعا کنید .. یاعلی
128148
نام: زهرا
شهر: مشهد
تاریخ: 9/16/2014 5:54:57 AM
کاربر مهمان
  میدونی برام تهمت درست کردن بعد همه جا پیچیده از همون زمانه که هیچ کس واسم خواستگاری نمیاد من دختر بور و نازیم که خیلی ها از زیباییم تعریف میکنن ولی با این حال که کل پسرا دنبالم راه میفتن که بهم شماره بدن حتی شاید دوسال مداوم برای دادن یه شماره دنبالم راه بیفتن اماخدا شاهده که حتی نگاشونم نمیکنم میدونی به گناهی که نکردم محکوم شدم انقدر واسم خواستگار میومد حالا حتی پرنده هم پر نمیزنه میدونی چرا برام تهمت درست کردن؟چون یه عمو دارم که از قضا تو طبقه پایین خونه مادرجونم با دوازده تا از دوستاش دختر داشتن میاوردن بعد عمه بزرگم که این صحنه رو دیده بابامو داغ میکنه بابایه منم میره با عمومو و دوستاش دعوا میکنه ولی همون عمه بد من نمیره خودش دعوا کنه چون دختر داره خوب مگه من دختر نیستم ؟ حالا همون دوستای عموم واسم پاپوش درست کردن جالب این جاست که همون عمه به خاطری که پسرش و من به هم علاقه داشتیم و یکی از دخترای فضول دبیرستانم که از من کینه چند ساله داره از رفتار پسرعمم میفهمه و همه چی رو به عمم لو میده بعد عمم اومد یه دعوا بزرگ با من کرد در اخرم گفت پسرمن گوه میخوره عاشق تو باشه بعدشم پسرشو داماد کرد و من شکستم من خیلی زیبا هستم طوریکه خیلی حسرت جای منو دارن چون بابام هم مایه داره ما مشهدی هستیم باعث تاسف واسه عممه که این سلیطه بازی ها رو در میاره و به خاطر همون عمه هست که من هیچ خواستگاری ندارم اخه خدا به چه جرمی ؟
128147
نام: مرضيه
شهر: خرم اباد
تاریخ: 9/15/2014 11:27:57 PM
کاربر مهمان
  چوگفتن ازولايت دس بردار
باميخ درنوشتم ب روي ديوار
اللهي تاظهوردولت يار
خودت خط ولايت رانگهدار
تعجيل درفرج آقاصلوات
128146
نام: سارا
شهر: اهواز
تاریخ: 9/15/2014 11:01:59 PM
کاربر مهمان
  خسته شدم از این بیماری خسته شدم
128145
نام: Mashallah
شهر: quetta,pakistan
تاریخ: 9/15/2014 9:55:40 PM
کاربر مهمان
  می خواهم ادم خوبی بشم و کسی رو عذیت نکنم.
128144
نام: ازکجامعلوم
شهر: امید به خدا
تاریخ: 9/15/2014 9:48:03 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان-انشاالله ک همگی حاجت روا بشین
خواهشن من روهم دعاکنید ب ناحق دارم کارمو ازدست میدم
128143
نام: پر شکسته
شهر: تهران
تاریخ: 9/15/2014 8:45:35 PM
کاربر مهمان
  آییییی شهدا!
دل من تنگه براتون
128142
نام: فاطمه
شهر: البرز
تاریخ: 9/15/2014 8:14:52 PM
کاربر مهمان
  بالم شكسته بود و هوايي نداشتم

ازدست روزگار رهایی نداشتم

بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدن

مشهد اگر نبود که جایی نداشتم

دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید

دردم زیاد بود و دوایی نداشتم

گفتم مگر امام رضا چاره ای کند

ای وای اگر امام رضایی نداشتم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
-----
التماس دعا فقط همین
<<ابتدا <قبلی 12821 12820 12819 12818 12817 12816 12815 12814 12813 12812 12811 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved