اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 127221 |
نام:
ثنا
شهر:
تبریز
تاریخ:
7/25/2014 4:39:28 PM
کاربر مهمان
|
از خدا میخوام جونم رو بگیره اهدای عضو کنم به افراد دیگه. چون تمام خوشی ها و لذت های دنیا رو بردم.
|
|
| 127220 |
نام:
شهر:
تاریخ:
7/25/2014 4:04:00 PM
کاربر مهمان
|
پیام یکی از خبرنگاران در غزه به کل دنیا
«دارند همه ما را می‌کشند، دارند همه ما را می‌سوزانند. خواهش میکنم کودکان ما را نجات دهید. این وظیفه شماست. خواهش میکنم به ما کمک کنید. در منطقه شجاعیه قتل عام است! دعا کنید …»
|
|
| 127219 |
نام:
بنده خدا
شهر:
تکه ای از زمین خدا
تاریخ:
7/25/2014 11:37:59 AM
کاربر مهمان
|
سلام!عید فطر پیشاپیش مبارک.راستی گفتم عید فطرريا,آری عید فطر هم آمدولی آقا نیامد.فقط همین, فقط همین....
|
|
| 127218 |
نام:
منتظر
شهر:
تبریز
تاریخ:
7/25/2014 6:25:38 AM
کاربر مهمان
|
سلام ممنون بابت کتاب هایی که به صورت نصبی و دانلود برا گوشی اندروید گذاشتین واقعا ممنون
|
|
| 127217 |
نام:
علیرضا 121
شهر:
بروجرد
تاریخ:
7/25/2014 2:50:59 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر روح پاک آن شهیدانی که فقط وفقط برای رضای خدا جام شهادت رو سر کشیدن !
باشد که ان خوبان در آن دنیا شفیع ما شوند
انشاالله *
|
|
| 127216 |
نام:
علی اکبرخراج
شهر:
مشهدچناران دهستان شهیدپروربقمچ
تاریخ:
7/25/2014 2:39:53 AM
کاربر مهمان
|
واقعا خیلی زیباومتین وپرمفهوم وپرمعنا واموزنده است باتشکر از شمابرادران عزیزخودم خداقوت به شما دلیر مردان ایران زمین یا حق
|
|
| 127215 |
نام:
ترلان
شهر:
سرزمین تنهایی
تاریخ:
7/25/2014 2:08:28 AM
کاربر مهمان
|
بدجور دلم شکسته خسته ام راست میگه فاطمه خانومی که نوشته چیو باید شکر کرد؟فاطمه جان نمیدونم چقد تنهایی چقد بی کسی ولی فکر میکنم کمتر دختری وجود داره که مثل من خانواده ای دربه داغون داشته باشه اگه خواستی میتونی بری بخونی همین قسمت نوشتم چه خبره تو خانوادم ولی حالا واقعا کم اوردم نمیدونم تو از چی بیشتر دلگیری ولی من از همه چی بابام واقعا به جنون رسیده هیچ جا نمیزاره برم حبس ابد خوردم تو چاردیواریه اتاقم همیشه همینه به جرمه دختر بودن باید زندانی شم توخونه که نکنه پسرا....حالم خرابه بد خرابه قبلا دخترا رو زنده به گور میکردن خدا پیامبر فرستاد که جلوش رو بگیره دلگیرم ازش الان که بدتر شده الان روح دخترا رو دارن میکشن نه یه بار بلکه درهر ثانیه هزاربار .اون موقع یه بار میکشتنت تموم میشد ولی الان چی؟بخدا انصاف نیست اگه اون رسم زنده به گور کردن میموند تا الان /زمونه به اینجا نمیرسید که بعضیا مثل من حبس ابد بخورن یا خیلیا تنشون رو حراج بزارن واسه گدایی محبت....محبتی که باید تو محیط خانواده بدست میومد نه....چرا خدا الان امام نمیفرسته برامون الان که جامعه افتضاح تر از قبله جرمه ماها چیه چرا از اول بچگی باید به صلیقه ی بابام لباس پسرونه با اون صلیقه ی ترکیه مزخرفش بپوشم ؟ولی از 13سالگی که بزرگ شدم حبس ابد بخورم؟فقط چون دخترم:-( هی بچه بیار تا پسر شه که شدیم 4تا واخرم نشدو یه زنه خراب رو بگیره وقید همه چیو بزنه یه سگ مثل خودش پسرش رو به این دنیای لعنتی بیاره اینا هیچ مادرم مامانم از این حرص میخورم هیچ کاری برامون نمیکنه و اونم قید همه چیو زده همش غم غم غم تا یه چی میگم میگه دعا کن شوهر کنی بری مگه راه حل اینه ؟من نمیخوام ازدواج کنم تازه 18سالمه من هنوز باخودم مشکل دارم بازندگیم با کودکیه مزخرفی که داشتم مگه ازدواج الکیه چرا خدا هیچ کاری نمیکنه هیچکسو ندارم هیچکس میگن با مامان باید درددل کنی ولی اجازه نمیده تا یه حرف میزنم میگه شوهر خسته شدم ولی باید بشینم تا حرف بزنه باهام ازهمه چی بگه از اون یکی زن بابام از درداش از چیزای خصوصیه خودشونو بابای نامردم چیزی که از توانایی درک من بیشتره گنجایشش رو ندارم ولی نباید به مامان بگم چون میترسم بریزه تو خودش سکته کنه ولی حالا من چی؟تا کی باید تحمل کنم تا کی تا صب بیدار بمونم فکر کنم گریه کنم تا کی تنها باشم تا کی به خدا التماس کنم بخدا خسته ام دیوارای اتاقم دارن خفم میکنن خسته شدم از روزای تکراری از دعواهای همیشکی از دیدن زن بابایی که الان خونمونه با اون پسره مونگولشون و باید عادی رفتار کنم تا بابام بهش برنخوره اخموتخم کنه و بازم دعوا با مامان بخدا هیچی نمیخوام فقط مرگمو میخوام چون بااین روحیه ی ضعیف نه میتونم درس بخونم نه برم خو نه ی شوهر یه بنده خدارو درگیر غمه خودم کنم چون هیچ وقت نمیتونم خوشال باشم نمشه عمرن بشه این 18ساله کودکیو نوجونیم که مهمترین بخشه زندگیه یه ادمه رو فراموش کنم حس میکنم همیشه این غم باهام میمونه خستم توروخدا دعا کنید هرکی غصه ی تلخ ترلان رو خونده دعا کنید خدامرگم رو برسونه تا خودم نرفتم پیش خدا بدونه کارت دعوت اخه حتی بابام پای فامیل رو هم به خونه بریده نه میزاره بریم نه کسی میاد یعنی یه کار کرده که رفتوامدی تواین خونه نیس دارم از تنهایی دیوونه میشم حداقل شما به خدا بگید جونمو نمیگیره یه کار کنه یه چند وقتی برم کما مغزم فکرم واسه یه مدت اروم بگیره کار نکنه اینو که دیگه خدا میتونه واای باز شب شد دوباره فردا میاد خورشید طلوع میکنه وباز باز باز حتی نمیزاره برم حیاط یا بالا پشته بوم اگه بالا پشتبو برم ک
|
|
| 127214 |
نام:
حسین
شهر:
اصفهان
تاریخ:
7/24/2014 7:18:14 PM
کاربر مهمان
|
با سلام جوانی هستم 28ساله متاهل ودانشجو.ازقشر خانواده کم درامد.شاغل هستم اما نمیتونم با حقوقی که میکیرم بعد از دوسال یه خانه اجاره کنم تا برم سر زندگیم .کمک خرج خانواده ام هستم 2 خواهر دم بخت دارم یکی از خواهرام ازدواج کرده توانای خرید جهزیه را نداریم .از طرفی خانواده همسرم بهم فشار اوردن که باید عروسی کنی دیگه کافیه.نمیدنم چیکار کنم از یک طرف خانواده ام ازطرف دیگر خودم .دیگه نمیدونم چیکار کنم واقعا نمیدونم .اول زندکی خسته شدم .بعضی موقعها ارزوی مرگ میکنم.کمک کنید....................................................................................................
|
|
| 127213 |
نام:
شهید نیری
شهر:
بهشت زهرا
تاریخ:
7/24/2014 5:29:23 PM
کاربر مهمان
|
سلم دوستان برام دعاکنید شوهرم میخواد ازم جدابشه.من دوش دارم ولی اون دوستمندار...میگن برامون ظلسم کردن...ما عقدهسیم...ولی چه کنم داغونم.دعام کنید
|
|
| 127212 |
نام:
بنده خدا
شهر:
----
تاریخ:
7/24/2014 5:14:03 PM
کاربر مهمان
|
سلام من خیلی تنهام برام دعاکنیدمادرم فوت کرده نیازبه یه همدم دارم درسته خدارودارم ولی نیازبه یکی دارم که نبودمادرموجای خالیشوپرکنه برام ممنونم ازتون
|
|
