شهید آوینی
   

حمله به اوسیراک یا عملیات بابل


حمله به تأسیسات اتمی اوسیراک

دفاع مقدس,هفته دفاع مقدس,عملیات,بابل,اوسیراک,تاسیسات اتمی,ایران,f14,هواپیما,فانتوم


راکتور اتمی «اوسیراک» عراق در هفتم ژوئن1981، با شرکت اسکادرانی متشکل از چهارده هواپیمای نیروی هوایی اسرائیل و طی عملیاتی که به «عملیات بابل» مشهور شد کاملا از بین رفت. عراق که از سپتامبر 1980 با ایران وارد جنگ شده بود در شرایطی نبود که بتواند حمله اسرائیل را تلافی کند.

عملیات بابل که اسرائیلی ها آن را با موفقیت خیره کننده ای به پایان بردند محصول سلسله مسائلی بود که از سال 1974 آغاز شده بود. در این سال عراق و فرانسه قراردادی را امضا کردند که بر اساس آن فرانسه یک راکتور اتمی را تا هفت سال دیگر در بغداد برای عراقی ها می ساخت. تصمیم دولت فرانسه برای فروش راکتور اتمی به عراق دولتمردان اسرائیلی را به شدت آشفته ساخت. جنگ تبلیغاتی شدیدی که متعاقب این تصمیم دولت فرانسه از سوی اسرائیلی ها براه افتاد ثمری در بر نداشت و فرانسه مصمم بود تا نیروگاه اتمی اوسیراک را برای عراق بسازد. ژیسکاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه به جهانیان اطمینان می داد که رآکتور اتمی عراق قابلیت تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب اتمی را ندارد، اما اسرائیلی ها عقیده داشتند که عراقی ها در پوشش شرکتهای جعلی تکنولوژی ساخت بمب اتمی را از بازار سیاه اروپا بدست می آورند.

اسرائیلی ها که به صدام حسین اعتماد نداشتند و تصور می کردند که در صورت دستیابی عراق به بمب اتمی اولین این بمبها در اسرائیل فرود خواهد آمد به مبارزه ی همه جانبه ای برای جلوگیری از تولید بمب اتمی توسط عراق دست زدند. در ششم آوریل 1979، هستۀ رآکتور که در یکی از تاسیسات فرانسوی در نزدیکی بندر تولون قرار داشت منفجر شد. یک گروه طرفدار محیط زیست مجهول الهویه که تا آن هنگام کسی اسمش را نشنیده بود مسئولیت حمله را به عهده گرفت، اما همگان موساد را عامل این حمله دانستند. در شب سیزدهم ژوئن 1980، دکتر یحیی المشاد، دانشمند مصری در اتاقش در هتل مریدین پاریس بقتل رسید، او مهندس برق بود و هفت سال در کمیسیون انرژی اتمی مصر کار کرده بود و سپس به استخدام عراقیها در آمد. تنها شاهد ماجرای قتل دانشمند مصری نیز چند هفته بعد در یک تصادف اتومبیل کشته شد. باز هم همگان اسرائیل و سازمان اطلاعاتی مخوفش یعنی موساد را عامل این قتل ها دانستند. چند ماه بعد تاسیسات یک شرکت ایتالیایی که با عراقی ها قرارداد همکاری داشت منفجر شد و چندین دانشمند خارجی که برای عراقی ها کار می کردند بسته های پستی منفجرشونده دریافت کردند. اما این حملات که اسرائیلی ها هیچگاه مسئولیت رسمی آن ها را به عهده نگرفتند تنها می توانست کار تکمیل نیروگاه اتمی را به تعویق بیندازد، زمان برای اسرائیلی ها بسرعت می گذشت و ظاهرا عراقیها تصمیم داشتند نیروگاه اتمی شان را در شهریور 1360 (سپتامبر1981)، و در سالگرد اولین سال آغاز جنگ با ایران افتتاح کنند.

اسرائیلی ها تصاویری از تاسیسات مجتمع اتمی اوسیراک را که توسط هواپیماهای اس، آر، 71 آمریکایی بدست آمده بود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند تا امکان یک حملۀ هوایی به قلب این مجتمع را بررسی کنند. بسیاری از روسای سازمان های اطلاعاتی، ژنرال های ارتش و همینطور اعضای کابینه عقیده داشتند حمله به نیروگاه اتمی عراق باعث آغاز جنگی دیگر با اعراب خواهد شد، اما بگین نخست وزیر اسرائیل که ظاهرا از بکار افتادن رآکتور اتمی عراق هراسان بود تصمیم داشت تا قبل از سپتامبر1981، که زمان افتتاح رآکتور اعلام شده بود آن را نابود کند. نیروی هوایی اسرائیل مامور شد تا مقدمات حمله به رآکتور اتمی اوسیراک را آماده کند. قرار شد 14 هواپیما در این حمله شرکت کنند و خلبانان شرکت کننده همگی از بین با تجربه ترین و ماهرترین خلبانان ارتش اسرائیل انتخاب شدند. ظاهرا هر 14 خلبان زبان عربی را بطور کامل صحبت می کردند و توسط کارشناسان سازمان های اطلاعاتی اسرائیل آموزش دیده بودند تا بتوانند کنترل های زمینی اردن، عربستان و عراق را فریب دهند و وانمود کنند که هواپیمای آن ها متعلق به یکی از کشورهای عربی است. زمان حمله دهم ماه می 1981 تعیین شد، اما یک اشکال امنیتی سبب به تاخیر افتادن آن شد. در میانۀ یک جلسۀ فوق سری در ستاد کل ارتش اسرائیل در اوایل ماه می، یکی از ژنرال های مخالف حمله اتاق جلسه را ترک کرد تا به یک رهبر سیاسی از حزب لیکود، حزب مخالف دولت تلفن کرده و وی را از حمله آگاه سازد تا بلکه از طریق سیاسی جلوی حمله گرفته شود. بخش امنیتی ستاد کل این مکالمه را ضبط کرد. درز کردن خبر چنان جدی ارزیابی شد که حملۀ هوایی به تاخیر افتاد و تغییراتی در طرح اصلی حمله پدید آمد. دومین تاریخ انتخاب شده برای حمله سی و یکم ماه می بود، اما برگزاری اجلاسی بین بگین و سادات این تاریخ را نیز تغییر داد.

عملیات بابل بالاخره در هفتم ژوئن سال 1981 به اجرا در آمد. هشت فروند هواپیمای اف16 به همراه شش هواپیمای اف15 در ساعت 3 بعد از ظهر از پایگاه هوایی «اتیزون» به پرواز درآمدند. هواپیماهای اسرائیلی از صحرای خالی از سکنۀ جنوب اردن به سمت صحرای ربع الخالی عربستان پرواز کردند، هواپیماها در ارتفاع پایین پرواز می کردند تا از دید رادار های اردنی پنهان بمانند. خلبانان از نامهای رمز اسماعیل و اشکول برای ارتباط رادیویی استفاده می کردند و بدین ترتیب بدون اینکه شناسایی شوند وارد قلمرو عراق شدند. پس از رسیدن به آسمان بغداد هر 6 هواپیمای اف15 به ارتفاع بالا صعود کردند تا از اف16 هایی که قرار بود رآکتور را بمباران کنند در مقابل حملۀ هواپیماهای عراقی محافظت کنند. با رسیدن به آسمان بغداد هر هشت هواپیمای اف16 حالت تهاجمی به خود گرفتند و بسوی رآکتور اتمی شیرجه رفتند. اولین بمب در ساعت پنج و سی و چهار دقیقه رها شد. هواپیماهای دیگر نیز یکی پس از دیگری بمب های خود را بر روی نیروگاه اتمی رها کردند و به سرعت از صحنۀ عملیات گریختند، در مجموع شانزده بمب بر روی رآکتور اتمی اوسیراک فرو ریخته شد و نیروگاه اتمی را بطور کامل نابود کرد.

بعدها ادعا شد که برخی از تکنسین های فرانسوی در کار منهدم کردن رآکتور اوسیراک به اسرائیل کمک کرده اند، این افراد در بخش مرکزی رآکتور مواد منفجره کار گذاشته بودند و بنظر می رسد این مواد توسط امواج رادیویی ارسال شده از اسرائیل بکار افتاده است، امواج منتشر شده توسط سرویس اطلاعات الکترونیک اردن ضبط شد.موشکهای هدایت شونده ای که بلافاصله پس از بمباران رآکتور به سمت هواپیماهای اسرائیلی شلیک شد در سرنگون کردن آنها ناکام ماندند و هر چهارده هواپیمای اسرائیلی سالم به به پایگاه هایشان باز گشتند. در ابتدا نه عراقی ها و نه اسرائیلی ها بمباران رآکتور اوسیراک را اعلام نکردند، در هشتم ژوئن رادیو دولتی اردن جزئیات عملیات را اعلام کرده و گفت که این عملیات توطئۀ مشترکی بود که توسط اسرائیل و با یاری آمریکا صورت گرفت. عملیات بابل که نام رمزی این عملیات بود، موفقیت شایانی را برای اسرائیل به ارمغان آورد. هرچند که حملۀ اسرائیل به رآکتور اتمی عراق محکومیت جهانی را به دنبال داشت، اما از تحرکاتی که اسرائیلی ها انتظارش را داشتند خبری نشد، عراقی ها ترجیح دادند تنها به محکومیت لفظی اسرائیل بسنده کنند و دیگر کشورهای عربی نیز کاری بیش از محکوم کردن این حمله صورت ندادند.

***********************

یکی از مهم ترین این اهداف که عراق به شدت از آن جا محافظت می کرد و ادعا می کرد که سدی نفوذ ناپذیر می باشد، "تاسیسات اتمی اوسیراک" بود. که در یکی از مناطق دوردست کشور عراق بود بعثی ها حتی عنوان می کردند که این تاسیسات در آینده جنگ نقش عمده ای می تواند ایفا کند .

با شروع جنگ تحمیلی از سوی عراق، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز مانند سایر نیروهای نظامی پا به عرصه نبرد گذاشت و در ردیف اولین نیروهایی بود که به دفاع از کشور و مردم پرداخت. نیروی هوایی با حملات پیاپی به پایگاه های هوایی، کارخانجات مهمات سازی و تانک سازی، پلایشگاه ها و... نقش مهمی در طول دفاع مقدس ایفا نمود .
در همان ابتدای جنگ نیروی هوایی هدف های متعددی را برای بمباران انتخاب می نمود و عمده آنها جزء شریان های اصلی کشور بعثی عراق بود و به شدت از آنها محافظت می کرد .
یکی از مهم ترین این اهداف که عراق به شدت از آن جا محافظت می کرد و ادعا می کرد که سدی نفوذ ناپذیر می باشد، "تاسیسات اتمی اوسیراک" بود. که در یکی از مناطق دوردست کشور عراق بود بعثی ها حتی عنوان می کردند که این تاسیسات در آینده جنگ نقش عمده ای می تواند ایفا کند .
این تاسیسات برای کشورعراق و شخص صدام اهمیت ویژه ای داشت. در این زمان کشور فرانسه که به عنوان یکی از مهم ترین همپیمانان عراق شناخته می شد، کارشناسان خود را جهت راه اندازی سریع تر این نیروگاه به عراق فرستاده بود . صدام تاسیسات اتمی اوسیراک را با کمک کارشناسان فرانسوی بنا نهاده بود و قصد داشت در آنجا آزمایشات هسته ای را آغاز کند. او از احداث این تاسیسات فقط یک هدف را دنبال می کرد و آن هم ساختن بمب اتم بود. این مطلب بارها توسط صدام اعلام شده بود. او درسخنرانی های خود علنا اعلام می کرد که عراق اولین کشور عربی خواهد بود که بمب اتم را ساخته و به تکنولوژی آن دست می یابد .
تمامی کشورهای همسایه به خوبی می دانستند که وجود یک کشور اتمی مانند عراق که دیکتاتوری خونخواری مثل صدام سردمدار آن است، خطر بزرگی برای تمامی کشورهای منطقه محسوب می شد. بر همه کشورها بخصوص ایران واضح بود که صدام با دستیابی به بمب اتم از هیچ گونه جنایتی فرو گذار نخواهد بود. اکثر کارشناسان خارجی هم بر این عقیده بودند که در صورت دستیابی صدام به بمب اتم، به طور قطع باید منتظر فاجعه جهانی دیگری بود .
حمله نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بدین شکل طراحی و آغاز شد که :
بررسی عملیات و مشکلات و موانع با توجه به اهمیت ویژه این تاسیسات برای عراق، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت این تاسیسات را درهم بکوبد .
کارهای مقدماتی طراحی عملیات انجام شد و نقشه های ابتدایی نیز پی ریزی شد. به دلیل اهمیت بالایی که این تاسیسات برای عراق داشت از آن جا به شدت محافظت می شد. در اطراف تاسیسات اوسیراک انواع و اقسام پدافندهای زمین به هوا وجود داشت که از آن جمله می توان به سایت موشکی سام 6 در 2 کیلومتری جنوب شرق تاسیسات، موشک های فرانسوی رولند 2 در فاصله های 500 متری و بین 30 تا 40 قبضه توپ ضدهوایی 23 و 57 میلی متری که همگی توسط رادار هدایت می شدند، نام برد .
موشک های رولند 2 که در اختیار عراق قرار گرفته بود دقیقا همان موشک هایی بود که خود فرانسویان از آن استفاده می کردند و نمونه صادراتی در اختیار عراق قرار نگرفته بود و این به آن دلیل بود که این موشک ها برای حفاظت از اوسیراک دراختیار عراق نبود، بلکه هدف اصلی حفاظت از ساختمان و کارکنان فرانسوی شاغل در این تاسیسات بود .
مشکل اصلی خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران هم همین موشک های رولند2 بود. دستگاه های اخلالگر الکترونیکی (ECM ) نصب شده بر روی فانتوم های ایرانی فقط توانایی اخلال در سیستم موشک های سام 2 و 3 و 6 را داشت و نیروی هوایی هیچ دستگاهی برای اخلال در کار موشک های خطرناک رولند 2 در اختیار نداشت .

به همین منظور باید دو اصل در انجام این عملیات رعایت می شد :

اول سبک بودن جنگنده ها .
دوم سریع بودن حملات .


عملیات ضربتی طراحی شد
تمامی مراحل طراحی عملیات با سرعت انجام پذیرفت. به دلیل حساسیت عملیات و همچنین پیچیدگی آن، تعدادی از بهترین خلبان ها انتخاب شدند .

با توجه به مسائلی که گفته شد، خلبانان باید در ارتفاع بسیار پایین با حداکثر سرعت ممکن و با استفاده از مهارت شخصی سعی می کردند از تیررس پدافند قوی این منطقه خود را حفظ کرده و با توکل به خداوند متعال این عملیات را انجام دهند. قرار بر این شد به دلیل مسافت زیاد هواپیماها سوخت گیری هوایی کنند. برای همین منظور مقرر شد یک فروند هواپیمای سوخت رسان بویینگ 707 با اسکورت دوفروند تامکت در نزدیکی مرز مستقر شوند تا فانتوم ها بتوانند از آن سوخت گیری کنند و تامکت ها نیز از تانکر به شدت محافظت کنند که مبادا جنگنده های دشمن به آن حمله کنند .
سپس فانتوم ها به دو گروه تقسیم شوند گروه اول ارتفاع خود را افزایش داده از مرز عبور کنند تا رادارهای عراقی آنها را دیده و حواس شان از گروه دوم منحرف شود. در این هنگام گروه دوم باید ارتفاع خود را کم کرده با حداکثر سرعت به سمت اوسیراک حمله کند. افزایش ارتفاع برای گروه اول بسیار خطرناک بود به این دلیل که با افزایش ارتفاع احتمال هدف قرار گرفتن گروه اول توسط موشک های زمین به هوا تا 80% افزایش می یافت ولی خلبانان شجاع خطرات آن را پذیرفتند. گروه اول می بایست نیروگاه برق بغداد را بمباران می کرد .
احتمال برگشت جنگنده ها از این عملیات بسیار پایین بود، لذا به کلیه خلبانان انتخاب شده موضوع اطلاع داد شد و ذکر شد که اگر نمی خواهند اعلام کنند تا کسی دیگر جایگزین آنها شود. ولی شجاع دلان تیزپرواز نیروی هوایی حاضر به تعویض جای خود نبودند .

پرسنل فنی تا صبح بیدار بودند .

پایگاه شکاری همدان که یکی از مهم ترین پایگاه های هوایی ایران بود، مامور انجام این عملیات شده بود. شب قبل از عملیات، بنا به دستور صادره مسئولین فنی تا صبح بیدار بودند. آنها وظیفه داشتند در تاریکی شب و با رعایت اصول حفاظتی چهار فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن اف 4 را آماده عملیات کنند .
هر هواپیما به شش فروند بمب 500 پوندی MK82 و دو تیر موشک هوا به هوای راداری اسپارو مجهز شدند. همچنین محل های قرارگیری فشنگ های مسلسل قدرتمند 20 میلی متری M61 فانتوم با حداکثر فشنگ لود کردند. آخرین چک های لازم نیز صورت پذیرفت و عوامل تمام ایرادهای جنگنده ها را نیز برطرف کردند .

شرح عملیات

روز عملیات فرا رسید. در اولین ساعات صبح روز هشتم مهر ماه سال 1359 چهار فروند فانتوم مسلح متعلق به گردان 33 تاکتیکی پایگاه سوم شکاری همدان با قرار گرفتن در ابتدای باند پرواز آماده پرواز شدند. با اجازه برج مراقبت، در کم تر از چند ثانیه هر چهار فروند در دل آسمان جای گرفتند و به سمت مرز به حرکت در آمدند. در همین زمان یک فروند هواپیمای سوخت رسان 707 با اسکورت دو فروند تامکت مسلح به موشک های دوربرد فونیکس به پرواز در آمده بود و به سوی منطقه ملاقات با فانتوم ها پیش می رفتند. در نقطه ایستایی فانتوم ها با تانکر سوخت رسان برخورد کرده و کار سوخت گیری انجام می شود. بعد از اتمام عملیات سوخت گیری فانتوم ها به سمت مرز حرکت می کنند قبل از عبور از مرز طبق طرح قبلی به دو گروه دو فروندی تقسیم شدند گروه اول شروع به افزایش ارتفاع کرد، این افزایش ارتفاع به قدری زیاد بود که رادارهای عراق به راحتی می توانستند آنها را ردگیری کنند و به همین دلیل متوجه گروه دیگر که در ارتفاع بسیار پایینی پرواز می کردند نشدند .
بعد از عبور گروه دوم از مرز، گروه اول بلافاصله ارتفاع خود را بسیار کم می کند و با سرعت به سمت نیروگاه برق بغداد در عراق روانه می شود در این هنگام گروه دوم در راه تاسیسات اوسیراک بود. گروه دوم راهی طولانی و سخت پیش رو داشت. با توجه به سرعت بالای فانتوم ها و همچنین پرواز در ارتفاع پایین، هرلحظه امکان داشت هواپیماها با کابل های برق و عوارض طبیعی برخورد کنند .

گروه دوم نفس اوسیراک و گروه اول برق بغداد را قطع کرد .

سرانجام این مسیرطولانی طی شد و فانتوم ها به نزدیکی تاسیسات اوسیراک رسیدند .

در حدود4 کیلومتری تاسیسات، فانتوم خود را برای زدن ضربه نهایی آماده کردند، لذا به سرعت ارتفاع خود را افزایش دادند و در یک موقعیت مناسب با شیرجه ای دقیق همه 12 بمب خود را بر روی هدف رها کردند .
کل زمانی که فانتوم ها بر روی تاسیسات بودند به 6 ثانیه هم نمی رسید به همین جهت هیچ کدام از پدافند های مستقر در تاسیسات حتی فرصت این که به هواپیماها شلیک کنند را هم پیدا نکردند. در همین زمان و در نقطه ای دیگر گروه اول به هدف خود رسیده و با یک حمله برق آسا نیروگاه برق در نزدیکی بغداد را با موفقیت کامل منهدم می کند .
عملیات این گروه به قدری با دقت انجام شده بود که شهر بغداد تا چند روز بعد از آن حمله برق نداشتند .

ادعاهای خنده دار بعثی ها

عراقی ها بعد از عملیات مدعی شدند که حمله فانتوم های ایرانی به آن جا موفق نبوده و خسارت وارد بسیار کم بوده است . ولی به عمق فاجعه ای که برایش رخ داده بود پی برد. در ادعای خنده دار دیگری ادعا می کند که این حمله کار اسرائیل بوده و آنها با تغییر رنگ فانتوم های خود به شکل فانتوم های ایرانی این کار را انجام داده بودند .
یکی از خلبانان قدیمی فانتوم درباره این عملیات چنین می گوید :
- اگر خسارت یک حمله هوایی بوسیله 12 بمب 500 پوندی بر روی هدفی کوچک مانند اوسیراک کم بوده است، حتما هواپیماهای ما در طول جنگ مانند مرغان ابابیل فقط سنگ بر سر عراقی ها می ریخته اند .
ولی همه این سخنان فقط نشان دهنده یک چیز بود و آن هم خسارات سنگین وارد به اوسیراک .

نیروی هوایی از منطقه عکس هوایی گرفت

پس از چند روز از پایان این عملیات، نیروی هوایی تصمیم گرفت برای مطلع شدن از خسارات وارد از منطقه پایگاه عکس برداری هوایی کند .

قرار شد یک فروند فانتوم شناسایی "آراف4 " بر روی منطقه پرواز کرده و عکس های لازم را تهیه کند. تا میزان خسارت وارد به اوسیراک را بررسی نماید. لذا یک فروند فانتوم شناسایی "آراف4" با اسکورت دو فروند فانتوم مسلح به موشک های هوا به هوا، به سمت هدف به پرواز درآمد .

بعد از ورود به خاک عراق، فانتوم های اسکورت برای جلب توجه رادارهای عراق سمت خود را تغییر می دهند تا هواپیمای فانتوم شناسایی بدون هیچ مزاحمتی به راه خود ادامه دهد. فانتوم شناسایی درحالی که هیچ گونه مهماتی را حمل نمی کرد، در ارتفاع پایین و با سرعت مافوق صوت به سمت اوسیراک در حرکت بود و در نهایت در ارتفاع خیلی پایین از جنوب تاسیسات اوسیراک وارد این منطقه شد و با سرعت از روی تاسیسات اوسیراک عبور کرد. در لحظه عبور دوربین های فانتوم شناسایی مشغول ثبت عکس های بعد از این عملیات بود. فانتوم شناسایی بلافاصله گردش کرده و با تمام سرعت به سمت ایران حرکت می کند. در نزدیکی مرز دو فروند فانتوم مسلح منتظر او بودند و فانتوم شناسایی با اسکورت آنها به سلامت در پایگاه هوایی همدان به زمین می نشیند .

عکس ها ظاهر می شود

بعد از ظهور عکس ها، واقعیت دوباره هویدا شد خسارت وارده بسیار سنگین بود .

کارشناسان فرانسوی در عرض چند روز شاهد حضور دوباره هواپیماهای ایرانی در منطقه ای شده بودند که با توجه به گفته مقامات عراقی دژی نفوذ ناپذیر بود .
بعد از این عملیاتف تعداد زیادی از این کارشناسان از ترس جان خود کار را نیمه کاره رها نموده و به کشورشان بر می گردند و بدین ترتیب برگ زرین دیگری در کارنامه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ثبت می شود

 

منبع: به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفاع مقدس

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo